شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024
تولید ملی

حوزه/ متاسفانه وقتی صحبت ازمبارزه و تولید می شود می گویند اینکه کار مردم نیست کارمسئولین است. در پاسخ به این شبهه باید گفت اتفاقا همیشه افرادی که بساط کفر را بر هم ریختند همین مردم عوام بودند. چقدراین جمله امام خمینی (ره) زیباست که فرمودند: خون سلحشوران کوخ نشین،کاخ های ستم را درهم کوبید.

خبرگزاری«حوزه»/ با توجه به مباحث و مشکلات اخیر اقتصادی در جامعه مطالبی با عنوان« منبر سنگر حسینی در کارزار اقتصادی» با موضوع  منبر«جنگ اقتصادی و حمایت از کالای ایرانی» در چند شماره تقدیم مخاطبان ارجمند می گردد.

هنگامي که رسول خدا(ص)از جنگ تبوک بر مي‏‌گشت، سعد انصاري ـ يکي از کارگران مدينه ـ به استقبال آن حضرت آمد. وقتي پيامبر(ص) با او دست داد، احساس کرد که دستان وي زبر و خشن است! نبي‏‌مکرم(ص) سؤال کرد: چرا دستان تو اين قدر خشن و زبر است؟ عرضه داشت: يا رسول اللّه! اين خشونت و زبري دستان من به خاطر کارکردن با بيل و طناب است تا مخارج خانواده‌‏ام را تأمين کنم. پيامبر(ص) دستان او را بوسيد و فرمود: اين دستي است که آتش جهنم آن را لمس نخواهد کرد. [1]

کار و تلاش رمز بقاي يک جامعه است. در سيـره معصـومین(ع) فعاليـت‏ هاي اقتصادي افراد ارزش بالايي دارد، آن بزرگواران کارگران و توليد کنندگان را بسيار تشويق مي ‏کردند. سيره عملي پيامبر اکرم(ص) و ائمه معصوم(ع) اين بوده است که بار زندگي خود را شخصاً به دوش مي‏ کشيدند و هيچ گاه براي تأمين ضروريات زندگي، خود را وابسته به ديگران نمي‏کردند. اين امر بيانگر نوع نگرش آن برگزيدگان، به دنيا و رابطه دنيا با آخرت است و بر انديشه ‏هاي انحرافي زهد مآبانه که کار و توليد را با کمالات معنوي و مصالح اخروي در تضاد مي ‏دانستند و يا افکار باطل ارباب مآبانه که کار را وظيفه افراد پست و پايين جامعه قلمداد مي نمودند منافات دارد.

با مطالعه در رفتارهاي اقتصادي پيشوايان معصوم(ع) مي‏ توان به اصول کلي در زمينه توليد دست يافت. آنها نه تنها خود علاقه زيادي به کارهاي توليدي و اقتصادي داشتند، بلکه با استفاده از فرصت هاي مناسب براي شکوفايي نيروهاي دروني و استعدادهاي نهفته افراد زمينه سازي مي ‏نموده و از اين طريق انگيزه توليد و کسب درآمد را در آنها تقويت مي‏ کردند.

تأکيد آن بزرگواران بر توليد بيانگر آن است که اسلام، اقتصاد بر محور توليد مخصوصاً کشاورزي را بر ساير موارد ترجيح مي ‏دادند. بررسي زندگي امام علي(ع)  نشان مي ‏دهد که آن حضرت در دوران 25 سال فاصله از امور حکومتي، بيشتر وقتشان را به باغداري و کشاورزي و کارهايي مربوط به آن نظير حفر چاه و قنات مي ‏گذراندند.

اخبار و روايات متعدد تاريخي نشان مي‏ دهد که مهمترين و اصلي‏ترين منبع مالي امام موسي کاظم (ع) کشاورزي بوده است. علي بن ابي حمزه مي ‏گويد: امام کاظم(ع) را ديدم که در زمين کشاورزي خود کار مي‏کرد و عرق مي ريخت. عرض کردم: قربانت گردم! پس کارگران کجا هستند؟ فرمود: اي علي! بهتر از من و پدرم در اين زمين با بيل کار مي‏ کردند. عرض کردم: آنان را معرفي نما! حضرت فرمود: رسول خدا(ص)، اميرالمؤمنين(ع)  و پدرانم همه با دست خود کار مي ‏کردند. کشاورزي شغل پيامبران خدا و جانشينان آنان و مردان شايسته است. [2]

پيشوايان معصوم (ع) علاوه بر اين که خود در عرصه توليد و تلاش ‏هاي اقتصادي پيشگام بودند، از توليدکنندگان و کشاورزان حمايت مي‏ کردند و به آسيب ديدگان و ورشکستگان و قرض داراني که زندگي اقتصادي آنها به دليل مشکلات طبيعي مختل شده بود، کمک‏ هاي فراواني مي‏ کردند.

امام علي (ع)  به توليدکنندگان و کشاورزان عنايت ويژه ‏اي داشت. امام صادق (ع) در اين باره مي‏ فرمايد: اميرمؤمنان هميشه به عمال و کارمندانشان سفارش کشاورزان را مي ‏نمود.[3]

امام موسي کاظم (ع) از کشاورزان و توليدکنندگان مدينه زياد حمايت مي‏ کرد، شخصي مي ‏گويد: در نزديکي مدينه صيفي کاري داشتم. موقعي که فصل برداشت محصول نزديک ‏شد، ملخ‏ ها آن را نابود کردند. من خرج مزرعه را با پول دو شتر بدهکار بودم. نشسته بودم و فکر مي ‏کردم. ناگهان امام موسي بن جعفر (ع) را ديدم که در حال عبور از آنجا بود و مرا ديد. فرمود: چرا ناراحتي؟ عرض کردم: به خاطر اين که ملخ ‏ها کشاورزي مرا نابود کرده ‏اند.

حضرت فرمود: چقدر ضرر کرده ‏اي؟ عرض کردم: يک صد و بيست دينار با پول دو شتر. حضرت به غلام خود فرمود: يک صد و پنجاه دينار به او بده، سي دينار سود به اضافه اصل مخارج و دو شتر هم به وي تحويل بده!

آن مرد مي‏گويد: وقتي اين کمک را تحويل گرفتم، عرض کردم: وارد زمين من شويد و در حق من دعا کنيد. حضرت وارد زمين شد و دعا کرد. سپس از رسول خدا(ص) نقل کرد و فرمود: از بازماندگان مشکلات، محکم نگهداري کنيد.[4]

بدينسان امام (ع) به مسؤولان و افراد جامعه مي‏آموزد که چگونه به افراد آسيب ديده کمک کنند. حضرت موسي بن جعفر (ع) در کمک به کشاورزي که زراعت او دچار خسارت شده بود، علاوه بر اصل سرمايه، مقدار سودي که انتظار داشت به او پرداخت ضمن اين که حمايت معنوي خود را نيز اعلام و براي آن کشاورز دعا کرد و با ذکر روايتي از پيامبر(ص) او را مشمول هدايت فکري و معنوي خود قرار مي‏ دهد.

متاسفانه وقتی صحبت ازمبارزه و تولید می شود می گویند اینکه کار مردم نیست کارمسئولین است. در پاسخ به این شبهه باید گفت اتفاقا همیشه افرادی که بساط کفر را بر هم ریختند همین مردم عوام بودند. چقدراین جمله امام خمینی (ره) زیباست که فرمودند: خون سلحشوران کوخ نشین،کاخ های ستم را درهم کوبید.

تا این جا هم هر جا خواص خرابکاری کردند، مردم آمدند درستش کردند. به قول یکی ازاساتید حوزه و دانشگاه 40 سال است که خواص دنبال این هستند که انقلاب را زمین بزنند ولی مردم نمی گذارند.

وقتی امیرالمومنین (ع) مالک اشتر را به مصر فرستاد فرمود : «و لیس احد من الرعیه اثقل علی الوالی مئونه فی الرخاء.....» زیاده خواهی خواص بیشترین خرج را روی دست حاکم می گذارد و در هنگام سختی کمترین یاری را به حاکم می کنند.

در بينش ائمه معصوم (ع) کار کردن براي کسب درآمد يک وظيفه الهي است. همچنان که «ازکي الاعمال کسب المرء بيده» پاکيزه ترين کار آن است که انسان از حاصل دسترنج خود کسب کند.[5]

 در سيره معصومين (ع) در اهميت کار و کوشش و ميزان اهتمام آنان به اين امر، همين مقدار کافي است که دانسته شود مصعومين (ع) از طريق مشاغل متعارف زمان خود، مانند چوپاني، زراعت و تجارت زندگي خود را تأمين مي کرده اند. در کلامي از پيامبر عظيم الشأن اسلام (ص) در اين باره چنين آمده است:

هيچ غذايي گواراتر از غذايي که انسان با کار کردن با دست خويش به دست آورده نيست. بي ترديد داود پيامبر از طريق کار با دست، روزي خود را تأمين مي کرد.

پيامبر عظيم الشأن اسلام (ص) خود پيش و پس از بعثت، به فعاليت هاي اقتصادي مشغول بود. حضرت علي (ص) هنگام آسودگي از امر جهاد و قضاوت به کشاورزي، توسعـه باغات و تأميـن آب به وسيله حفر قنات مي پرداخت .[6]

کار و کوشش امام باقر (ع) در مزرعه خود، آن هم در شدت گرما که سبب تعجب فردي از اهالي مدينه که آن حضرت (ع) را در آن حال با فروريختن عرق از سر و رويش مي بيند، مي شود و به آن حضرت عليه السلام، از روي اعتراض مي گويد: اگر در اين حال اجلت فرا رسد چه خواهي کرد؟ آن حضرت در پاسخ با خشنودي تمام فرمودند: اگر در اين حال مرگم فرا رسد، در حال اطاعت خدا ديده از جهان فرو خواهم بست و با اين کار، خود و خانواده ام را از تو و ديگران بي نياز مي کنم.[7]

در آموزه هاي اهل بيت (ع) مال و ثروت، وسيله تأمين نيازمندي ها و سبب قوام جامعه دانسته شده و در نتيجه کنز و راکد نگه داشتن آن ممنوع و مردود شناخته شده است. از قرآن کريم کنز کنندگان به شدت مورد توبيخ و تهديد قرار گرفته و به آنان وعده عذاب دردناک داده شده است که اين امر بيانگر پيامدهاي جبران ناپذير کنز اموال در جامعه را دارد. به تعبير علامه طباطبايي در تفسير آيه کريمه: «...وَ الَّذينَ يَکنِزُونَ الذَّهَبَ و الفِضَّه وَ لا يُنفِقُونَها في سَبيل اللهِ فَبَشِّر هُم بِعذابٍ اَليم يَومَ يَحمي عَلَيها في نارِ جَهَنَّمَ فَتُکوي بِها جِباهُهُم وَ ظُهُورُهُم هذا ما کَنَزتُم لاَنفُسِکُم فَذُوقُوا ما کُنتُم تَکنِزُون.» [8] مفهوم «کنز» بيانگر نگهداري، ذخيره و منع جريان مال در معاملات است و مفهوم «في سبيل الله» نماينده هر چيزي است که برپايي دين خدا و جلوگيري از فروپاشي بنيان هاي آن همچون جهاد، مصالح واجب دين و امور جامعه اسلامي، به آن بستگي دارد. پس هر کس مال را به خود اختصاص دهد «کنزتم لانفسکم»، به خدا و پيامبرش (در امانتي که او سپرده شده) خيانت کرده است و اگر ثروت خود را ـ هر چند زياد ـ در چرخه  سرمايه گذاري هاي توليدي و تجاري قرار دهد و به ديگران خدمت کند، هيچ گونه منعي ندارد. بنابراين، اين آيه اختصاص به نکوهش و نپرداختن زکات ندارد، بلکه جلوگيري از گردش اموال در تأمين همه ضروريات جامعه ديني را شامل مي شود.[9]

در آموزه هاي معصومين (عهم) با توجه به زيان هاي اقتصادي راکد نگه داشتن مال و ثروت و عدم استفاده آن در فعاليت هاي اقتصادي و عدم سرمايه گذاري در بخش توليد هشدارهاي جدي داده شده است.

امام باقر (ع) با تأکيد بر به کارگيري دوباره پول فروش آب و ملک و همان بخش و هشدار به از بين رفتن سرمايه در صورت عدم سرمايه گذاري دو مرتبه آن مي فرمايد: بي ترديد هر کس زميني و آبي را بفروشد و بهايش را در زمين و آبي ديگر سرمايه گذاري نکند، بهاي آن از بين خواهد رفت. [10]

در آموزه هاي معصومين (ع) شيوه استفاده از سرمايه هاي مادي به اندازه اي حائز اهميت است که در حديثي امام صادق (ع) بقاي اسلام و مسلمين را متوقف بر مديريت صحيح اموال و بودن آن را در دست کساني که اين مديريت را بدانند مي داند.

بي ترديد بقاي مسلمين و اسلام در اين است که ثروت ها، در دست کساني باشد که شيوه به کارگيري صحيح آن را مي دانند؛ همچنان که نابودي اسلام و مسلمين در اين است که ثروت ها در اختيار کساني باشد که از مديريت درست و سالم آن بي خبرند.

اگر بخواهیم جهادی عمل کنیم و پیشرفت داشته باشیم اول باید اهل قناعت باشیم.

حد مطلوب بهره مندي و استفاده از نعمت‏هاي الهي آن است که همراه با رعايت اعتدال و به قدر کفاف باشد. اعتدال و قناعت در مصرف موجب بقاي نعمت و پديد آورنده زمينه مناسبي براي رشد صفات و کمالات معنوي در انسان است.

از جمله آموزه‏ هاي سيره معصومين(ع) اين است که انسان توليد و انفاق زياد داشته باشد ولي در مصرف شخصي به حداقل قناعت نمايد. روحيه توليد و تلاش در سيره آن بزرگواران چنان است که توليد را براي ارتقاي سطح معيشت مردم مي‏خواستند. آنان ضمن توليد بيشتر، کمترين استفاده شخصي را مي‏نمودند.

ابن عباس مي‏گويد: در زمان جنگ جمل هنگامي که در منطقه «ذی قار» براي جمع آوري نيرو اردو زده بوديم، يک روز به خيمه مولاي متقيان (ع) رفتم. ديدم حضرت مشغول دوختن کفش خويش است. سلام کردم، امام (ع) جواب دادند. پرسيدند: ابن عباس! اين نعلين وصله خورده چقدر مي‏ارزد؟ گفتم: ارزشي ندارد. امام فرمودند: حکومت بر شما نزد من از اين نعلين بي ارزش‏تر است مگر آن که حقي را برپا سازم و يا باطلي را از ميان بردارم.[11]

امام باقر (ع)  در اين زمينه مي‏فرمايد: هر کس به مقدار رزقي که خداوند به او داده قانع باشد پس او بي‏‌نيازترين مردم مي‏باشد.[12]

امام کاظم (ع) در مورد اعتدال در مصرف مي‏فرمايد: هر کس ميانه روي و اعتدال را رعايت کند و قانع باشد، نعمت براي او باقي خواهد ماند و هر کس اسراف کند، نعمت از دستش خواهد رفت.[13]

نوع لباس، مرکب، منزل و غذاي آن حضرت نمونه‏اي عالي از اعتدال و ميانه روي بود و در برخي موارد امام تصريح مي‏کرد که علت انتخاب آنها معتدل بودن آنها است.

همچنین برای اینکه در زمینه کار جهادی و رشد و پیشرفت بخواهیم قدم برداریم باید به خدا متصل شویم و ارتباط با خدا و توکل به خدا هرگز فراموش نشود. امیرالمومنین (ع) فرمودند: من همه قرآن را مطالعه کردم و یک جمله از آن را سر لوحه زندگی خود قرار دادم «وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» شهیدعبدالله میثمی می فرمود: توان ما به اندازه امکانات دردست ما نیست، توان مابه میزان اتصال ما به خداست .

و اینکه نباید در مسیر جهاد در راه خدا چه نظامی وچه سیاسی و چه اکنون در جهاد اقتصادی هستیم از عده کم و از اینکه همه دنیا در مقابل ما هستند و اینکه همه ما را تحریم کرده اند، بترسیم چرا که خداوند متعال می فرماید: «کم من فئه قلیله غلبت فئة کثیرة باذن الله»

 

[1] اسدالغابه، ابن اثير، ج 2، ص 169

[2] بحارالانوار، مجلسي، ج 48، ص 115

[3] وسايل الشيعه، ج 13، ص 216

[4] تاريخ بغداد، خطيب بغدادي، ج 15، ص 16

 

[5] مجلسي، 1363، ج 103، 17.

[6] مجلسي، 1363، ج 103، 16

[7] کليني، 1378، ج 5، 73

[8] توبه/ 35- 34

[9] طباطبايي، بي تا، ج 9، 334

[10] کليني، 1378، 91.

[11] بحارالانوار، ج 40، ص 328

[12] الحکم الزاهرة، ج 1، ص 650

[13] بحارالانوار، ج 87، ص 327.

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha