خبرگزاری«حوزه»، درگزاره‌های دینی، آزادی از فضایل اخلاقی به شمارمی‌رود و هر انسان کمال جویی می‌بایست درکسب آن بکوشد.

آزادی در متون اسلامی و کتب لغت، به معنی خارج شدن از بندگی کائنات و قطع علائق از غیر خداوند است. دهخدا حریت (آزادگی) را رها شدن از قید شهوات و امیال نفسانی تعریف می‌کند.

آزادی، مفهوم نویی نیست و می‌توان ردپای آن را به وضوح در آثار بزرگان دینی ومکاتب توحیدی یافت.

نهج السعاده از امیرالمومنین (علیه السلام) نقل می‌کند که حضرتشان فرمودند:

أيُّها الناسُ، إنّ آدمَ لَم يَلِدْ عَبدا و لا أمَةً، و إنّ النّاسَ كلَّهُم أحْرارٌ

اى مردم! ازفرزندان حضرت آدم هیچ کسی غلام و یا کنیزمتولد نشده است، بلکه قطعا همه مردم  آزاد هستند.

فضایل اخلاقی در همیشه تاریخ و در تمام ادیان و فرهنگ‌ها فضیلت محسوب می‌شوند و هیچ انسان عاقلی نمی‌تواند بگوید عدالت،عطوفت و حریت صفات مذمومی هستند. پس شیاطین برای نابودی انسانیت دست به تحریفِ تعاریف فضایل و رذائل زدند.

آزادی باعث می‌شود انسان خود را از بند تعلقات برهاند و بال پرواز از قفسِ تنگِ خرافات بگشاید و در حقیقت صفت آزادگی، سد مستحکمی دربرابر تحققِ آرزوهای استعماری و استثماری اهریمنان است. لذا طاغوتیان که قادر نبودند اصل مفهوم مقدس آزادی را محو کنند تعریف آزادی را تغییر دادند و آزادی را برهنگی، ولنگاری، دین گریزی و... تعریف نمودند پس اینگونه بشریت را به اسم آزادی در قفس شهوات و امیال حیوانی اسیر کرده، از او تا توانستند بهره کشی نمودند و تفاله بدبوی این بشر را در طبیعت رها کردند و باز به سراغ دیگری رفتند و این پروسه کثیف همچنان ادامه دارد.

پس از انقلاب اسلامی، فضایل اخلاقی در جامعه ایرانی و کشورهای اسلامی حیاتی نو یافت و نور حقیقت، تحریف‌های صورت گرفته توسط غربیان را از چهره فضایل زدود. معارف دینی و ارزش‌های اخلاقی در کشور گسترش پیدا کرد و همه مردم به صورت خودجوش آمرِبه فضایل وناهی از رذائل شدند. دراین بین تندرویی‌های صورت گرفت و کج اندیشانی به عمد یا سهوا در گوشه و کنار کشور، چهارچوب آزادی را از آنچه دین اسلام و مکتب مترقی شیعه تعریف کرده بود تنگ تر کردند و این دست آویزی برای ناکامانِ استعمارگر شد تا با بوق‌های رسانه‌ای خود، علیه آزادی در جمهوری اسلامی فعالیت کنند.

آنها بعد از دو دهه موفق شدند بردگانِ افکار خود را برکشور حاکم کنند وعجیب آن بود که تندروهای دهه اول انقلاب تبدیل شدند به دمکراسی طلبانِ دهه سوم و این جماعت، به سرعت، دست به تحریف گسترده معانی آزادی زدند. هرچند که آقای مدعی جامعه مدنی، مدام می‌گفت منظور من از آزادی، آزادی در چهارچوب قانون و اسلام است اما خود او هم خوب می‌دانست که او عروسکِ خیمه شب بازی فکرهای سیاه پشت پرده است واین غرب پرستانِ خاموش فکر، آزادی بدون قید و شرط را می‌خواهند و این خود شروع مجدد اسارت آزادی به نام آزادی در ایران بود.

در این دوره بود که روزنامه‌ها و مجلات، تئاتر و سینما، دانشگاه‌ها، تفرج گاه‌ها، همایش‌ها، مراکز فرهنگی، هنری و... به دست این افراد، آلوده شد و بد حجابی، ولنگاری، برهنگی وهرزگی به اسم آزادی در جامعه اسلامی ترویج داده شد و بعد از آن هم ماهواره‌ها، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی آلتی برای قتلِ عامِ معنی شریفِ آزادی و آزادگی، توسط این خودفروشان دنیا طلب شدند.

این تحریف بزرگ قربانیان فراوانی را در دو دهه اخیر از کشور ما گرفت. خیانت‌ها، طلاق‌ها، کم بودهای عاطفی، زندانیان اختلافات خانوادگی، بی سرپرست شدن تعداد زیادی از کودکان و در نهایت گزارشات متعدد روزانه که از نقاط مختلف کشور در مورد نزاع‌های ناموسی و قتل‌های عمد می‌شنویم، همه و همه قربانیان تحریف آزادی هستند و صد البته که این آمارها در آمریکا و کشورهای غربی بسیار وحشتناک تر از ایران است و در واقع غرب اراده کرده بود ما را هم‌رنگ خود ببیند و غرب گرایان داخلی با چشم و گوش بسته اراده پلید آنها را محقق ساختند پس در شان ایشان این آیه قرآن جاری است که: صُمٌّ بُكْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ

با نهایت تاسف باید بگوییم آنهای که امروز در دانشگاه تهران فریاد آزادی حجاب را سر می‌دادند و غافلانی که در شبکه‌های اجتماعی از این گفتمان حمایت می‌کنند و زنان و دخترانی که تحت تاثیر این تحریف بزرگ، پوشش اسلامی را کنار گذاشته و به سمت برهنگی خیز برمی‌دارند شاید خود یا خانواده های‌شان قربانیان فردای این سبک از آزادی باشند.

آش آنقدر شور شد که صدای آشپزها را نیز درآورد وآتش این تحریف دامن منادیان آزادی غربی را هم گرفت. فرزندانِ مبلغانِ آزادی به سبک طاغوت در دهه دوم انقلاب، امروز خود قربانی آزادی تحریف شده پدرانشان شدند و اختلافات خانوادگی، خیانت و طلاق در خانواده‌های حاکمان دوره تحریف آزادی بیداد می‌کند.

و شور بختی این است که مسئولان و حاکمان آن دوره سیاهِ آزادی، امروز و در کهولت سن عنان اختیار از کف دادند و دل و دین و اعتبار خویش را به دست آوردهای دیروزشان، یعنی دختران آن دوره از آزادی باختند و غم انگیزتر این که دست خویش را آلوده به قتل کردند و عاقبت کوزه گر در کوزه افتاد و خود آنها نیز قربانی تحریف آزادی شدند.

محمدصادق ناطقی