به گزارش گروه ترجمه خبرگزاری «حوزه»، همزمان با سالروز پیروزی حزب الله لبنان بر رژیم اشغالگر صهیونیستی در جنگ 33 روزه و درهم شکستن قدرت پوشالی صهیونیست ها؛ ادریس هانی اندیشمند و نویسنده برجسته مراکشی در یادداشتی ضمن تجلیل از مجاهدان مقاومت و حزب الله آنها را شایسته نماز خواندن در قدس دانست.
ترجمه این یادداشت تقدیم میشود:
خیلی ها حدس می زدند که او(سید نصرالله) به زودی در قدس نماز می خواند، اما آنها باید بدانند که نماز خواندن در قدس یک تفریح نیست، بلکه به معنای سرنگون ساختن یک توطئه امپریالیستی بزرگ است و هنگامی که سید حسن آن سخن معروف خود را بر زبان جاری کرد، سخنش غیر منطقی نبود؛ بلکه سخنی بر اساس آرزو و امید بود؛ امیدی که از مقدمات منطقی بهره مند بود و او این سخن را زمانی با منطق و عشق بیان کرد که بر روی پشته های آتش ایستاده بود.
هنگامی که دنیا دگرگون شده و قدس فتح شود، سید حسن نصرالله مهمترین رهبری خواهد بود که شایسته امامت نمازگزاران در قدس است، اما در آن زمان حتما طبق عادت، منافقان و رفقای روزهای پیروزی نیز حضور خواهند داشت تا همچون بلعم باعورا نماز بخوانند، اما نمازها مانند هم نیست.
سید حسن انسانی است که مرزهای منطق و واقعیت را می داند و این چیزی است که در سخنان او توجه مرا جلب می کند، زیرا سخنان او همیشه بیشترین بهره را از واقع گرایی و قانع ساختن افکار عمومی دارد و از این رو سخنان او نیاز به شعارهای کمکی و منفعلانه برای قانع ساختن دوست و دشمن ندارد، زیرا او عقل و خرد انسان ها را مخاطب قرار میدهد؛ نه احساساتی که در مورد عربها بیشتر با شکست همراه بوده است. و هنگامی که رهبری راستگو در خط مقدم ایستاده و با آنها سخن میگوید همچون کسی نیست که در بلندی دور از آتش ایستاده و در انتظار به دست آوردن غنیمت، آواز مقاومت سر میدهد!
ممکن است به زودی این انسان مقاوم مقدس در قدس نماز بخواند و با توجه به روند حوادث، آن روز دور نیست، زیرا وارد شدن به الجلیل بعید نیست و پیشرویهای مقاومت به سوی الجلیل روز به روز زیادتر میشود به گونهای که دیگر هیچ چیز نمیتواند جلودار مقامت در آزادسازی الجلیل باشد، اما پس از آن چه خواهد شد؟
نبرد آینده به گونهای است که در آن نیز باید یک چیز غیر ممکن، ممکن شود. در گذشته سخن گفتن از پیروزی مقاومت غیر ممکن بود، اما جنگ 33 روزه پوشالی بودن و شکنندگی رژیم اشغالگر را به همه ثابت کرد و مقاومت در هر نبرد جدیدی در آینده، یک قدرت کوچک نخواهد بود، بلکه قدرت پیروز است و این از امور حتمی است.
اکنون اشغالگران بر همین اساس از رجزخوانی درباره جنگ هراس دارند و از این رو تلاش می کنند آمریکا را به اشغال کشورهای حامی مقاومت تحریک کنند تا از این رهگذر جبهه مقاومت خلوت شود، اما تمام این تلاش ها با شکست دشمنان و پیروزی های پی در پی مقاومت همراه شد.
مقاومت با دستیابی به اهداف بزرگ تر، اکنون به قدرتی بزرگ تبدیل شده و در هر عرصه ای بر مسئله فلسطین تمرکز دارد و در بالاترین شرایط آمادگی اشغالگران را از جنوب لبنان بیرون راند و به تمام اهانت ها و توطئه های اشغالگران پاسخ داد تا همچنان بر اصول خود پایبند بماند.
مقاومت گزینههای زیادی پیش روی داشت و زمانی که با اشغالگران روبرو شد، منطق مقاومت را برگزید و داستانی را رقم زد که بر اساس جدایی ماده از معنویت نبود، بلکه در این داستان عشق را به منطق پیوند داد.
مقاومت روز به روز پیشرفت میکند و تونلهای جدیدی در عمق استراتژیک دشمن حفر میکند و جوانان مقاومت همچنان ناشناختههایی هستند که در زمان استکبار و خیانت، حماسه میآفرینند و چقدر احساس درد میکنم زمانی که میبینم فرصتطلبان در کنار میدان لم داده و فریاد میزنند، اما توپ در دست بازیکنانی است که در میدان کارزاری سخت قرار دارند. این مقاومتی است که به چیزی نیاز ندارد مگر آنکه بگذارند کارش را انجام دهد و دشمن نیز که معلوم و شناخته شده است، اما منافق آن کسی است که گرد خانه مقاومت میچرخد، اما در آزمون شکست میخورد، زیرا میدان امتحان، مقاومت و ملاک قبولی مقاومت است.
جوانان مقاومت کسانی هستند که جان خود را قربانی کرده و در چشمان آنها غرور قهرمانان را می بینی و دل هایی سخت مطمئن دارند و سربلندی را به اقوامی هدیه میکنند که همه آنها شایسته این هدیه نیستند و سختی هایی را متحمل میشوند که همه استحقاق این جانفشانی را ندارند و این برای من دردناک است، زیرا این قهرمانان توانسته اند امپراتوری ترسناکی را متوقف کنند. چنین جنگاورانی شایسته پیش نمازی بر دیگران هستند و البته وعده فرزند فاطمه محقق می شود، زیرا وعده او از وعده بلعم باعورا صادق تر است.
در واقع مقاومت از همان زمانی که ارتش اسطوره ای اسرائیل را سرنگون کرد در قدس نماز خوانده است. مقاومت اگر در قدس نماز بخواند در واقع پس از عمل به واجب و تکلیف خود به یک مستحب عمل کرده است و این سربلندی که تاریخ آن را فراموش نمی کند برای آنها کافی است؛ اگرچه برخی همچنان برای تحریف این تاریخ تلاش می کنند تا این نقطه سفید هم در منطقه ما باقی نماند و ما اسیر و تسلیم شکست ها باشیم.
ما مست شکست ها هستیم و نگهبانان شکست بر سر ما می کوبند تا تحولات جدید منطقه را نبینیم.
اکنون این همه فداکاری مقاومت را نمیتوان با چیزی جبران کرد و هیچ هدیهای نمیتواند مزرعه شهدا را آباد کند مگر نماز خواندن در قدس و شمارش معکوس برای این اتفاق آغاز شده است، زیرا کسانی که رموز میدان نبرد و ضعف دشمن را میدانند آگاهند که فتح الجلیل دور از دسترس نیست و سر و صداهای اندک در برابر سکوت ناشی از اطمینان مجاهدان، چیزی نیست و در آن روز، نماز انسانهای کینه توز و شکست خورده و منافق در قدس پذیرفته نمیشود، زیرا فقط نماز مجاهدان است که در قدس مقبول است.
ادریس هانی