سعید مستغاثی، کارشناس و منتقد سینما، در گفتوگو با خبرگزاری حوزه سینمای دفاع مقدس را تنها ژانر بومی سینمای ایران دانست و اظهار کرد: سینمای دفاع مقدس را باید تنها ژانر اختصاصی سینمای ایران نام نهاد، زیرا مشابه آن را در سینمای جهان شاهد نیستیم. این یگانگی تنها به مفهوم خلاصه نمیشود، بلکه در فرم و ساختار هم شاهد این تفاوتها هستیم. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، استانداردترین آثار سینمایی ایران در این ژانر تولید شده است.
وی درباره روند شکلگیری سینمای دفاع مقدس گفت: در سالهای آغازین جنگ فیلمهایی نظیر «مرد»، «ما ایستادهایم»، «پایگاه جهنمی» و... ساخته شد که بهتر است آنها را فیلم جنگی بنامیم، زیرا الگوی این آثار مبتنی بر فیلمهای جنگی جهان بود، اما در ادامه فیلمهایی تولید شدند که بیش از پرداختن به جنگ، به معنویات و حال و هوای رزمندگان در جبهههای نبرد پرداختند.
این کارشناس سینما تأکید کرد: با ورود فیلمسازان نواندیش در حوزه جنگ شاهد اتفاقات تازهای در سینما بودیم. مثلاً رسول ملاقلیپور با فیلم «پرواز در شب» هم به شاخصههای رایج در سینمای جنگ توجه داشت و هم اینکه به مسائل روحی رزمندگان میپرداخت، اما کاملترین شکل سینمای دفاع مقدس را باید در آثار ابراهیم حاتمیکیا جستوجو کرد.
این مستندساز متذکر شد: فیلمسازانی نظیر عزیزالله حمیدنژاد و احمدرضا درویش هم در ادامه راه به سینمای دفاع مقدس اضافه شدند که هر یک آثار خوبی را در این ژانر تولید کردند. این روند ادامه یافت تا اینکه از اواسط دهه هفتاد با شعارهایی که در عرصه اقتصاد مطرح شد، نوع نگاه به سینما نیز تغییر کرد. در حقیقت سینمای ایران از حالت هدایتی و حمایتی خارج شد و به بهانه مستقل بودن به سمت فروش سوق پیدا کرد، هرچند در این میان فیلمهایی نظیر «سجاده آتش»، «حماسه مجنون» و «آخرین شناسایی» جز استثناها بودند.
کارگردان مستند «آرماگدون» تأکید کرد: روند کمکاری در سینمای جنگ تا آنجا پیش رفت که این شکل از سینما جای خود را با فیلمهای ضد جنگ عوض کرد؛ اتفاقی که در جهان سابقه نداشت، زیرا همیشه دفاع از وطن در تمام دنیا امری مقدس محسوب میشود. «طبل بزرگ زیر پای چپ»، «خرس» و «سیزده ۵۹» از جمله آثاریاند که در آنها نگاهی سیاه به جنگ وجود دارد.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا توضیحات او به معنای عدم آسیبشناسی در حوزه سینمای جنگ است، گفت: آسیبشناسی را نباید به معنای زیر سؤال بردن اصل موضوع تعریف کرد. در فیلم «مهاجر» و «دیدهبان» هم آسیبشناسی سینمای جنگ رخ میدهد، اما در آثاری نظیر «خرس» جنبه تخریب وجود دارد نه نقد. در این اثر نابودی خانوادهها به واسطه جنگ ترسیم میشود، درصورتیکه هدف مقاومت در دفاع مقدس حفظ وطن، جامعه و خانواده به عنوان کوچکترین نهاد جامعه بود.
این مؤلف سینمایی ادامه داد: زمانی میتوان فیلمهایی نظیر خرس و سیزده ۵۹ را تولید کرد که سالانه ۱۰۰ فیلم در حوزه جنگ تولید شود و در کنار آن آثاری تولید شوند که نگاهی انتقادی در این زمینه دارند. در شرایط فعلی سالانه سه یا چهار اثر دفاع مقدسی تولید میشوند که عموماً نگاهی تلخ به موضوع دارند و این رویکرد منصفانه نیست.
مستغاثی یادآور شد: بیتوجهی به سینمای دفاع مقدس در شرایطی است که سینمای غرب به صورت ویژه با گذشت ۷۰ سال هنوز هم به جنگ جهانی دوم میپردازد. در انگلستان استودیویی ساخته شده که در آن تنها فیلم جنگی تولید میشود. این امکانات را با شهرک دفاع مقدس خودمان مقایسه کنید. این کمکاری در شرایطی است که رهبر معظم انقلاب بارها درباره اهمیت این ژانر سخن گفتهاند. نکته جالبتر اینکه حمایت دولتی از فیلمهای جنگی در این کشورها تحسینبرانگیز است، اما در کشور ما اگر فیلمی دفاع مقدسی بخواهد از حمایت دولتی بهره بگیرد، با انواع هجمهها روبهرو میشود.
داور جشنوارههای سینمایی با بیان اینکه شکل دفاع در شرایط فعلی تغییر کرده است، گفت: امروز تنها پرداختن به هشت سال دفاع مقدس دربرگیرنده این معنا نیست، بلکه توجه به بحث مدافعان حرم نیز جزء این سینماست. برای مثال فیلم «به وقت شام» در این زمینه ساخته شده است. این اثر با وجود نقدهایی که به آن دارم، در بحث ساختار و فرم کیفیت بالایی دارد و به شکل مطلوبی به این موضوع پرداخته است.
این کارشناس سینما اضافه کرد: ساخت فیلم درباره سیل اخیر هم میتواند نمودی از سینمای دفاع مقدس باشد، چون تمام نیروهای نظامی برای دفاع از زندگی هموطنان خود، دست به جهاد زدند و از انجام هر کاری که از دستشان برمیآمد کوتاهی نکردند. پرداختن به این موضوع علاوه بر ظرفیت دراماتیکش، میتواند در ترویج روحیه ایثار مؤثر باشد.
وی در پایان درباره عملکرد مدیران در حوزه دفاع مقدس گفت: مدتهاست که از عملکرد مثبت مدیران ناامید شدهام. البته اگر خساراتی را در این زمینه وارد نکنند کار مهمتری انجام دادهاند.
انتهای پیام