شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024
جبار آذین
جبار آذین

حوزه / «رد خون» فیلمی است که در فرم و ساختار از کیفیت بالای سینمایی سود برد ولی در روایت قصه، تکراری است.

جبار آذین در گفتگو با خبرگزاری حوزه  با بیان اینکه ردخون، روایت تکسویه و غیردراماتیک از عملیات مرصاد است، اظهار کرد: ردخون ساخته محمدحسین مهدویان به همراه دو فیلم دیگرکه چندان حرفی درمضمون، فرم و محتوا و پرداخت سینمایی ندارند، به تازگی به بازارمکاره اکران پیوسته‌اند. این فیلم به عنوان یک اثرحادثه‌ای سیاسی و تاریخی و تصویرگربخشی ازعملیات مرصاد، فیلم بدی نیست، اماآنچه این فیلم و دیگرفیلم‌های مشابه سیاسی و تاریخی را آسیب پذیرکرده، دومسئله مهم است.

وی افزود: نخست، نگاه محدود و زاویه دار و یکجانبه به گونه‌ای که مخاطب از همان آغاز هدف فیلمسازرا درمی‌یابد، است. به عنوان مثال در رد خون، تماشاگر می‌داند که شاهد تهاجم، جدال و شکست نیروهای قطب شر فیلم (منافقین) خواهدبود، پس همراهی جانبدار و بدون تحلیل فیلم و فیلمساز با نیروهای خیر در فیلم واضح است. درواقع تماشاگر برداشت و نگاه سلیقه‌ای کارگردان از واقعه مرصاد را تماشا می‌کند و مجال و قدرت شناخت عناصر وعوامل خیر و شر و انتخاب و تصمیم‌گیری از اوسلب شده است.

این کارشناس ادامه داد: نکته دوم؛ شهرت سوژه‌ها در رد خون است. از آنجا که شرح خبری و تصویری و گزارشی عملیات مرصاد، بارها به زبان و روایت‌های مختلف، برای مردم بازگو شده و به نمایش درآمده، برای همین از منظر قصه، روایت برای همگان آشنا بوده و ابتدا و انتهای داستان را می‌داند، درصورتی‌که اگر قرار باشد در یک اثر هنری و سینمایی و تلویزیونی، داستان مرصاد، همانگونه سهل و ساده به تصویرکشیده شود، این پرسش مطرح می‌شود، پس نقش و سهم درام و هنر وهنرمندی چه می‌شود، بویژه که ردخون به رغم پیشینه مستندسازی کارگردانش، یک فیلم مستند هم نیست.

آذین تاکید کرد: با این اوصاف، فقط می‌ماند، چگونگی روایت و تصویرسازی عملیات و شخصیت‌ها و حوادث، آنکه باید به زبان سینما، واقع نما و بدون طرف بوده و گزینش و همراهی با شخصیت‌ها و رویدادها در اختیار مخاطب باشد، نه آنکه تماشاگر صرفاً پذیرشگر نظر و روایت فیلمساز باشد. فیلم ردخون می‌توانست افزون بر داستان پردازی‌های خلاقانه و البته وفادارانه به واقعیت‌ها، در کنار پردازش درست و باور پذیرشخصیت‌ها، مسئله آشنا بودن داستان را از نظر هنری و سینمایی پوشش دهد، ولی این فیلم هم مانند ماجرای نیمروز یک، فاقد مولفه‌ها و ویژگی‌های یاد شده، یک اثر دراماتیک سینمایی است.

این منتقد سینمایی تصریح کرد: نکته قابل ذکر اینکه در چینش عناصردرام، شکل دهی عوامل خیر و شر بسیار مهم است. داستان می‌تواند یکسونگر همراه نیروهای خیر یا شر آغاز شده، ادامه یابد و به پایان رسد، یا هنرمندانه و تحلیلگرانه و بی‌طرفانه، هر دو نیرو را به چالش و تصویر کشد.

وی در خاتمه سخنانش بیان کرد: ردخون، روایتی تکسویه، محدود و جانبدارانه دارد و فاقدنوآوری و خلاقیت در داستان‌سازی و چیدمان درست عناصر درام است. با این همه این فیلم، به عنوان تصویرساز بخشی از آدم‌ها و نیروهای درگیر عملیات مرصاد، مخاطب خود را دارد.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha