دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳ |۲ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 4, 2024
حمله آمریکا به عراق

حوزه/ سوءاستفاده آمریکای اشغالگر از وضعیت کنونی کرونا و تشدید تحرکات تجاوزکارانه به آسمان عراق باعث خشم مردم این کشور و اعتراض عادل عبدالمهدی و نیز عصبانیت نیروهای مقاومت شده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در خراسان شمالی، در کشاکش اخبار کرونایی که در صدر اخبار امروز دنیاست، در همسایه غربی ما عراق حوادثی در حال وقوع است که نباید از آن غافل شد. مشکل انتخاب نخست‌وزیر و نیز احتمال حملات تروریست‌های آمریکایی دو موضوعی هستند که این نوشتار به آن می‌پردازد.

حوادثی که همه یک منشأ دارند

عراق مانند همیشه، این روزها درگیر حوادث مختلفی است. در گیرودار گرفتاری جهان به بیماری کرونا و در حالی که کشور عراق نیز با این بیماری دست و پنجه نرم می‌کند و نیز با موضوعاتی مثل تشدید درگیری‌ها در مرز عراق و سوریه و کاهش قیمت نفت روبروست؛

اکنون دو حادثه بیشتر ذهن عراقی‌ها را به خود مشغول کرده است:

اول- موضوع انتخاب نخست‌وزیر موقت برای عراق که تبدیل به یک معضل شده است. می‌دانیم که ساختار قدرت در عراق بین شیعیان (نخست‌وزیر) اعراب اهل سنت (رئیس مجلس) و اکراد (رئیس‌جمهور) تقسیم شده است. در نظام سیاسی عراق نخست‌وزیر قدرت اول اجرایی و فرمانده کل نیروهای مسلح است. این امری بود که از ابتدا موجب نارضایتی آمریکا و عربستان و هم‌پیمانان منطقه‌ای و داخلی آنان قرار گرفت، ازاین‌رو از همان اول، انتخاب نخست‌وزیر با مشکلات زیادی روبرو بوده است. ظاهر قضیه در دشواری انتخاب نخست‌وزیر و تشکیل کابینه سهم خواهی اکراد و اعراب اهل سنت در تعداد وزرای کابینه است، اما واقعیت این است که اساساً این نوع تقسیم قدرت مطلوب جبهه غربی - عربی نیست.

البته در این میان سهم خواهی های جاهلانه و موقعیت نشناسی برخی احزاب شیعی و بازی خوردن بعضی دیگر از این احزاب نیز بر این معضل افزوده است.

اکنون و پس از پنج ماه از آغاز آشوب‌های اجتماعی و سیاسی در عراق و بعد از کناره‌گیری عادل عبدالمهدی، این کشور هنوز نخست‌وزیر دائمی ندارد و همچنان عادل عبدالمهدی به‌عنوان «نخست‌وزیر پیشبرد امور» زمام امور را در دست دارد. اتفاق‌نظر احزاب شیعی که تشکیل‌دهنده فراکسیون بزرگ‌تر هستند بر محمد علاوی نیز سودی نبخشید و سنگ‌اندازی برخی از احزاب کردی و سنی عرب، مانع تشکیل مجلس و سرانجام موجب کناره‌گیری علاوی شد. برهم صالح با زرنگی و فرصت‌طلبی خاص خود، بدون هماهنگی با فراکسیون اکبر، فرد مشکوک الحال و ناموجهی به نام «عدنان الزرفی» را که قبلاً استاندار نجف بوده به‌عنوان کاندیدای نخست‌وزیری معرفی کرد تا وی ظرف یک ماه، کابینه خود را به مجلس معرفی کند. دو تابعیتی بودن و سوابق الزرفی موجب خشم بیشتر احزاب شیعی و مخالفت ایشان با وی شد و اکنون موضوع انتخاب نخست‌وزیر و تشکیل دولت، همچنان با ابهام مواجه است و آینده‌ای مبهم را پیش روی عراق قرار داده است.

دوم- سوءاستفاده آمریکای اشغالگر از وضعیت کنونی و مداخله در امور کشور عراق و تشدید تحرکات تجاوزکارانه به آسمان عراق و حملات متناوب به پایگاه‌های حشدالشعبی و زیرساخت‌های عراق (مثل فرودگاه در حال احداث کربلا) است که باعث خشم مردم عراق و اعتراض عادل عبدالمهدی و نیز عصبانیت نیروهای مقاومت شده است. در روزهای اخیر تهدیدهای کلامی تروریست‌های آمریکایی با گسترش تحرکات نظامی در این کشور همراه شده است. برخی اخبار حاکی از تخلیه پایگاه‌های در دست آمریکا و انتقال سربازان و تجهیزات نظامی به پایگاه‌های دیگراست. همچنین خبرهای دیگری حکایت از انتقال نیرو و تجهیزات از خاک سوریه به خاک عراق دارد.

همین موضوع باعث شده است تا برخی از صاحب‌نظران تحلیلگران، این تحرکات را پیش‌زمینه یک حمله نظامی یا کودتای نظامیِ آمریکایی در عراق قلمداد کنند.

با نگاهی دقیق به آنچه در عراقِ امروز می‌گذرد درمی‌یابیم ریشه همه این مشکلات و مسائل در زیاده‌خواهی‌های استعمارگرانه دولت تروریست آمریکاست. واقعیتی که با اندک تعمقی عیان خواهد شد.

پشت‌صحنه مشکلات امروز عراق در کجاست؟

چنانچه گفتیم، آمریکا و صهیونیسم جهانی که در دو دهه قبل در سودای خاورمیانه بزرگ بودند، عراق را به‌عنوان ویترین جهان تک‌قطبی و مظهر پیشرفت آمریکایی در نظر قرار گرفته بودند؛ اما گذشت زمان خلاف آن را بر آمریکا تحمیل و اثبات کرد و صرف میلیاردها دلار هزینه در این راه سودی نبخشید.

بیش از ده سال است که آمریکا مصمم است تا در عراق کاری بکند. هفت سال از این دهه به جنگ با داعش و سرانجام انهدام دولت صهیونیسم ساخته عراق و شام، سپری شد. آمریکا درصدد برآمد در دوران پساداعش اهداف خود را از مسیر دیگری به پیش ببرد.

یک نقشه چندمرحله‌ای راهکار انتخابی آمریکا و عربستان و امارات بود:

یک- کودتای نظامی در دولت و حاکمیت عراق توسط بازماندگان بعثی و حامیان تکفیری در ارتش عراق، به سرکردگی افسر ارشد ارتش عراق «عبدالوهاب الساعدی» (فرمانده یگان ویژه مبارزه با تروریسم) بود. منتهی اطلاعات هوشمند حشدالشعبی سریع‌تر از هر دشمن، پی به این توطئه برد و عادل عبدالمهدی را از توطئه در حال شکل‌گیری مطلع ساخت.

همین امر موجب شد تا عادل عبدالمهدی، عبدالوهاب الساعدی را از کار برکنار و بازنشسته کرد و در حصر خانگی قرار داد.

دو- با شکست این توطئه، بخش دوم طرح آمریکایی‌ها، کلید خورد و اتفاقاً درست از تظاهرات عده‌ای از حامیان عبدالوهاب ساعدی هم آغاز گردید و به تدریج تبدیل به تظاهرات صنفی و اعتراضات اقتصادی شد، اما پس از اربعین به‌شدت رنگ و بوی آشوب‌های خشونت‌بار به خود گرفت که تا شهادت سردار سلیمانی به طول کشید. هدف آمریکا از این طرح که نقشه دوم یا پلان B آن محسوب می‌شد، انحلال دولت و تحمیل گزینه آمریکایی در عراق به‌عنوان نخست‌وزیر بود. هدفی که با شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس ناکام ماند و به نتیجه نرسید.

سه- اکنون نوبت اجرای بخش سوم نقشه یا پلان C فرارسیده است. از یک سو حملات متعدد به پایگاه‌های حشدالشعبی و از دیگر سو ایجاد اختلاف بین فراکسیون‌های مجلس و اقوام شیعه و سنی و کرد و از دیگر سو افزایش اختلاف بین گروه‌های شیعی. هدف همان هدف است؛ تحمیل گزینه آمریکایی!

سخن آخر

بنابراین آنچه امروز به‌عنوان شدت گیری احتمال حمله نظامی آمریکا به عراق مطرح است، بیش از آنچه واقعیت باشد، نوعی فضاسازی رعب‌انگیز برای تسلیم مقاومت مردم عراق و حشدالشعبی است. در این باره توجه به چند نکته لازم است:

اول- درگیری بین نیروهای مردمی مقاومت و آمریکا در آینده دور یا نزدیک اجتناب‌ناپذیر است. چون نه حشدالشعبی تاب تحمل حضور اشغالگرانه آمریکا را دارد و نه آمریکا تاب تحمل تقویت و قدرت‌یابی بیشتر یک نیروی نزدیک به ایران را خواهد داشت.

دوم- این درگیری بیشتر در وضعیت حملات هوایی و پهپادی بوده و در میان‌مدت موجب اخراج آمریکا از عراق خواهد شد.

سوم- آمریکا و شرایط آمریکا بخصوص در آستانه انتخابات آبان ماه، تاب تحمل درگیر شدن در یک جنگ دیگر را ندارد.

چهارم- آمریکا به‌خوبی می‌داند شروع جنگ در عراق با اوست اما پایان آن در دستان او نخواهد بود

پنجم- آمریکا اکنون دانسته است نیروی مقاومت یک زنجیره به‌هم‌پیوسته است. حمله به یک نیرو منجر به پاسخ‌دهی نیروهای مقاومت در دیگر کشورها شده و منافع آمریکا در آن کشورها با خطر مواجه خواهد شد.

ششم- بنابراین پروپاگاندای تبلیغاتی رسانه‌های غربی و تحرکات آمریکایی‌ها در عراق و حملات احتمالی ایشان به مواضع مقاومت را می‌توان در موارد زیر پیش‌بینی کرد:

-           استفاده تبلیغاتی برای انتخابات آینده ریاست جمهوری

-           تشدید فشار روی گروه‌های مقاومت و احزاب شیعی و حامیان ایشان برای پذیرش گزینه مورد نظر آمریکا

-           تقویت روحیه درهم‌شکسته نیروهای آمریکایی در عراق، با تمرکز ایشان در دو پایگاه به‌منظور بالا بردن قدرت دفاع در برابر حملات نیروهای حشدالشعبی

-           تشدید احتمالی حملات پوششی برای خروج و عقب‌نشینی به‌اصطلاح آبرومندانه از عراق است.

آمریکا می‌داند که کشور عراق نه زمینه حمله گسترده نظامی را دارد و نه کودتای نظامی - به فرض وقوع- دوام چندانی در این کشور نخواهد یافت.

تروریست‌های آمریکایی که در توهم خلأ به وجود آمده از شهادت سردار دل‌ها هستند، با خطای محاسباتی خود در صورت هرگونه اقدام احمقانه با پاسخ‌های راهبردی و غافلگیرکننده از عراق و جای‌جای محور مقاومت مواجه خواهند شد.

یادداشت: هادی رحیمی، تحلیلگر مسائل سیاسی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha