جمعه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۲۳:۱۸
زندگینامه آیت الله امینی از زبان خودشان

حوزه/ آیت الله امینی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ساعتی پس از یک دوره بیماری دعوت حق را لبیک گفت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، آیت الله امینی امام جمعه قم و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام زندگینامه خود را اینگونه می نویسد:

اینجانب ابراهیم امینی فرزند حسین در سال ۱۳۰۴ در نجف آباد متولد شدم. در حدود شش سالگی پدرم وفات کرد. تا کلاس ششم ابتدایی در یکی از مدارس شبانه غیر دولتی درس خواندم، از همان زمان به تحصیلات علوم دینی علاقه داشتم. در فروردین ۱۳۲۱ به قصد تحصیل علوم دینی به حوزه علمیه قم آمدم. در حدود سه ماه در قم توقف داشتم، دوران خوش و زیبایی بود، مخصوصاً شرکت در درس اخلاق امام خمینی (حاج آقا روح الله) برایم بسیار جالب بود. با فرارسیدن تعطیلات تابستانی ناچار به نجف آباد مراجعت کردم. تابستان را در نجف آباد به تحصیلات ادامه دادم. به دلیل کمیابی و گران بودن ارزاق (در اثر اشغال ایران بوسیله سپاه متفقین) ناچار شدم برای ادامه تحصیلات به حوزه علمیه اصفهان بروم. به همان دلیل معیشت در اصفهان نیز دشوار بود. ولی از جهت مدارس محل سکونت و وجود اساتید دانشمند مخصوصاً دروس ادبیات در سطح بسیار غنی و ممتاز بود. ابتدا در مدرسه نوریه و بعد از چندی در مدرسه کاسه گران و در نهایت در مدرسه جده بزرگ مسکن گزیدم.

دوران‌ تحصیل‌

آیت‌الله‌ امینی دروس‌ کلاسیک‌ را تا ششم‌ ابتدایی در یکی‌ از مدارس‌ غیر دولتی‌ و شبانه‌ به‌ پایان‌ رساند و در جلسات‌ قرآن‌ که‌ در مساجد تشکیل‌ می‌شد، شرکت‌ جدی داشت. از همان‌ سالها عاشق‌ طلبگی و تحصیل‌ علوم‌ دینی شد و در فروردین‌ ۱۳۲۱ پس‌ از کسب‌ رضایت‌ مادر همراه‌ دو تن‌ از دوستان‌ خود به‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ آمد و در مدرسه‌ حاج‌ ملا صادق‌ سکونت‌ داشت. روزگار او همزمان‌ با اشغال‌ ایران‌ به‌ دست‌ نیروهای متفقین‌ بود و از این‌ رو ارزاق‌ عمومی کمیاب‌ شده‌ بود و مردم‌ در معیشت‌ دچار مشکلات‌ فراوان‌ شده‌ بودند. او در این‌ مدت‌ در روزهای پنج‌شنبه‌ و جمعه‌ در درس‌ اخلاق‌ امام‌(ره) شرکت‌ می‌کرد و شبهای جمعه‌ نیز به‌ درس‌ اخلاق‌ آقا حسین‌ قمی می‌رفت. نماز مغرب‌ و عشا را در فیضیه‌ به‌ امامت‌ آیت‌الله‌ سید محمد تقی‌ خوانساری می‌خواند تا اینکه‌ ایام‌ تعطیلی حوزه‌های علمیه‌ و فصل‌ تابستان‌ فرا رسیده‌ و دوره‌ سه‌ ماهه حضور او در قم‌ به‌ سر آمد.

در تابستان‌ آن‌ سال‌ به‌ زادگاه‌ خود بازگشت، امّا در سال‌ تحصیلی بعد به‌ دلیل‌ کمبود و گرانی‌ ارزاق‌ عمومی و مشکلات‌ معیشتی نتوانست‌ به‌ قم‌ برود و به‌ سفارش‌ از استادان‌ و دوستان‌ به‌ حوزه‌ علمیه‌ اصفهان‌ رفت‌ و در مدرسه‌ نوریه‌ ساکن‌ شد. حوزه‌ علمیه‌ اصفهان‌ در آن‌ روزگار رونق‌ فراوانی‌ داشت‌ و در امور معنوی نیز بسیار شگفت‌آور بود. آیت‌الله‌ امینی در این‌ سالها به‌ تکمیل‌ دروس‌ دوره سطح‌ مشغول‌ شد و همواره‌ از محضر استادان‌ اخلاق، همچون‌ حاج‌ میرزا علی‌ شیرازی بهره‌ می‌برد. مدت‌ حضور او در اصفهان‌ نزدیک‌ به‌ شش‌ سال‌ بود.

در سال‌ ۱۳۲۶ برای‌ ادامه‌ تحصیل‌ به‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ رفت‌ تا از محضر استادان‌ آن‌ دیار نیز کسب‌ فیض‌ نماید. در آنجا نیز از محضر آیات‌ عظام‌ و استادان‌ بسیاری در فقه‌ و اصول‌ و حکمت‌ بهره‌ برد و در کنار آن‌ به‌ تهذیب‌ نفس‌ و بهره‌مندی از دروس‌ اخلاق‌ اشتغال‌ داشت. در این‌ مدت‌ از تدریس‌ دروس‌ فرا گرفته‌ نیز غافل‌ نماند.

استادان‌ و دوستان‌

آیت‌الله‌ ابراهیم‌ امینی در طول‌ سالهای تحصیل‌ خود، به‌ محضر علما و استادان‌ بسیاری شرفیاب‌ شد. او دروس‌ دوره‌ مقدمات‌ را در محضر استادانی چون‌ آقا شیخ‌ رمضانعلی ملایی، آقا شیخ‌ هاشم‌ جنّتی، آقا سید محمد هاشمی قهدیجانی فرا گرفت‌ و بیشتر شرح‌ لمعه‌ و نیز معالم‌ الاصول‌ را نزد حاج‌ شیخ‌ محمد حسن‌ عالم‌ آموخت. برای آموختن‌ منطق‌ منظومه‌ نیز به‌ درس‌ حاج‌ آقا صدر هاطلی کوهپایی رفت. او رسائل‌ را نزد آقا سید عباس‌ دهکردی و حیدر علی برومند و قوانین‌ را نزد آقا سید علی اصغر محقق‌ و مکاسب‌ را نزد آقایان‌ شیخ‌ محمد حسین‌ جرقویه‌ای و آقا شیخ‌ مرتضی اردکانی و حاج‌ آقا رحیم‌ ارباب‌ فرا گرفت. در قم‌ نیز ادامه‌ رسائل‌ و مکاسب‌ را نزد آقای سلطانی، حاج‌ آقا رضا بهاءالدینی و آقای مجاهدی خواند. جلد اول‌ کفایه‌ را نزد آیت‌الله‌ مرعشی و جلد دوم‌ را نزد آیت‌الله‌ گلپایگانی و بخش‌ حکمت‌ منظومه‌ را نزد آیت‌الله‌ سید محمد حسین‌ طباطبایی به‌ اتمام‌ رساند. در درسهای خصوصی علامه‌ طباطبایی که‌ در شبهای پنج‌شنبه‌ و جمعه‌ تشکیل‌ می‌شد شرکت‌ میکرد و بخشی از کتاب‌ اسفار و کتاب‌ تمهید القواعد و چند جلد از بحارالانوار و منطق‌ شفا را در آنجا فرا گرفت.

وی در درسهای خارج‌ فقه‌ و اصول‌ آیت‌الله‌ بروجردی(ره) و در درس‌ خارج‌ اصول‌ امام‌ خمینی(ره) شرکت‌ می‌نمود. بعدها که‌ درس‌ خارج‌ فقه‌ امام‌(ره) نیز تشکیل‌ شد، در آن‌ شرکت‌ می‌جست.
آیت‌الله‌ امینی در طی این‌ سالها با طلاب‌ فاضل‌ بسیاری رابطه‌ دوستی و رفاقت‌ داشت‌ و دروس‌ آموخته‌ را مباحثه‌ میکرد که‌ از جمله‌ آنها آقایان‌ سید کمال‌ الدین‌ موسوی، شیخ‌ ابوالقاسم‌ محمدی، شیخ‌ عبدالله‌ جوادی آملی و شیخ‌ عباس‌ ایزدی را می‌توان‌ نام‌ برد. وی در سالهای تحصیل‌ خود از امر تدریس‌ نیز غافل‌ نماند و بسیاری از کتب‌ درسی را تدریس‌ می‌کرد.

فعالیتهای‌ علمی‌ و فرهنگی‌

فعالیتهای‌ علمی‌ و فرهنگی‌ آیت‌الله‌ امینی‌ فراوان‌ است. از جمله‌ می‌توان‌ به‌ سفرهای‌ تبلیغی‌ او در مناطق‌ مختلف‌ کشور اشاره‌ کرد. همچنین‌ معظم‌ له‌ در بسیاری‌ از سمینارهای‌ علمی‌ داخل‌ و خارج‌ کشور حضور داشته‌ و به‌ ایراد سخن‌ پرداخته‌ است‌ که‌ برخی‌ از آنان‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است.

او در سال‌ ۱۳۴۴ کتاب‌ «دادگستر جهان» را نوشت. این‌ کتاب‌ در زمانی‌ به‌ چاپ‌ رسید که‌ حملات‌ دشمن‌ به‌ مسأله‌ مهدویت‌ بسیار بود و بسیاری‌ از جوانان‌ می‌خواستند با زندگی‌ حجّت‌ دوازدهم‌ آشنا شوند.

برخی از تألیفات‌ آیت‌الله‌ امینی

۱. بررسی‌ مسائل‌ کلی‌ امامت؛
۲. همه‌ باید بدانند؛
۳. بانوی نمونه اسلام فاطمه زهرا (سلام الله علیها)؛
۴. اسلام‌ و تمدن‌ غرب؛
۵. آموزش‌ دین‌ (۴ جلد)؛
۶. آیین‌ همسرداری؛
۷. آیین‌ تربیت؛
۸. خودسازی؛
۹. دروس، من‌ الثقافه‌ الاسلامیه؛
۱۰. انتخاب‌ همسر؛
۱۱. اسلام‌ و تعلیم‌ و تربیت؛
۱۲. آشنایی‌ با مسائل‌ کلی اسلام؛
۱۳. وحی‌ در ادیان‌ آسمانی؛
۱۴. در کنفرانسها؛
۱۵. تعلیمات‌ دینی‌ دوره‌ ابتدایی و راهنمایی تحصیلی.
۱۶. الگوهای فضیلت؛
۱۷. خداشناسی؛
۱۸. پیامبرشناسی و پیامبر اسلام؛
۱۹. زن‌ در اسلام؛
۲۰. آشنایی با مسائل‌ کلی اسلام؛
۲۱. نماز نور چشم پیامبر اعظم(ص)؛
۲۲. همه باید بدانند؛
۲۳. مهمترین واجب فراموش شده؛
۲۴. دادگستر جهان؛
۲۵. امامت و امامان علیهم السلام؛
۲۶. تربیت.
۲۷. پرتوی از اسلام
۲۸. گفتارهای اخلاقی و اجتماعی
۲۹. جهاد با نفس
۳۰. انضباط اقتصادی
۳۱. عدالت در اسلام

تدریس

کتاب های سطح فقه و اصول، فلسفه و کلام را در حوزه، تدریس کردم.

در اوائل پیروزی انقلاب، با توجّه به اسلامی بودن نظام، توجّه همگان بویژه فرهنگیان و دانشجویان برای شناخت صحیح آراء اسلامی به سوی حوزه علمیه جلب شد. نظر اسلام را در همه چیز حتی ورزش و کشتی خواستار بودند و با حرص و ولع پی گیری می کردند. این تقاضا در بین مسئولین آموزش و پرورش و دانشگاهیان بیشتر مشاهده می شد. ولی متأسفانه حوزه علمیه در آن زمان برای پاسخگویی بدین نیازها آمادگی کامل نداشت، چون جزء برنامه رسمی حوزه نبود. تأمین این نیاز ضروری و فوری به دو چیز نیاز داشت یکی مطالعه و تحقیق در علوم مربوطه و تهیه متون لازم. دیگری مسافرت به شهرهای مختلف ایران و شرکت در سمینارها و جلسات فرهنگی جهت عرضه مطالب به علاقه مندان و پاسخگویی به پرسشهای گوناگون آنها، و احیاناً سفر به کشورهای خارجی به همین منظور و انجام این مسئولیت های جدید با ادامه درس و بحث های حوزوی چندان سازگار نبود. ناچار باید یکی از این دو امر انتخاب می شد:

ادامه درس و بحث حوزوی که امری ضروری بود یا رها کردن بحث های حوزوی و صرف همه اوقات در تأمین نیازهای جدید. اکثر فضلاء روش اول را انتخاب کردند، ولی من روش دوم را لازم تر دیدم و برگزیدم. بدین علت که احساس کردم حوزه علمیه از لحاظ استاد کمبودی ندارد، در صورتی که تأمین نیازهای فرهنگی جدید امری ضروری تر می باشد، بویژه مسائل تعلیم و تربیت، جوانان و خانواده. در همین راستا اکثر اوقاتم را صرف مطالعه در مسائل جدید، تألیف کتاب های مورد نیاز، مسافرت به شهرهای مختلف ایران، سخنرانی در مجامع فرهنگی و پاسخگویی به سؤالات مربوطه کردم. و در همین رابطه سفرهای فراوانی به کشورهای خارجی و حضور در سمینارها، دانشگاه ها و مجامع فرهنگی داشتم. که زمان آن ها غالباً کمتر از پانزده روز نبود و گاهی به بیش از چهل روز می کشید. و از انتخاب این روش پشیمان نیستم.

زندگی سیاسی (از زبان آیت الله امینی)

در سال ۱۳۴۱ شمسی در جلسه ای سرّی شرکت کردم که اعضای آن، آقایان: حاج شیخ عبدالرّحیم ربّانی شیرازی، شیخ علی مشکینی، شیخ علی قدّوسی، شیخ حسینعلی منتظری، شیخ محمد تقی مصباح یزدی، شیخ مهدی حائری تهرانی، شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی و شیخ احمد آذری قمی و سید محمد خامنه ای و سید علی خامنه ای بودند.

اساس نامه، مفصّلی داشت و اهدافی را که دنبال می کرد به قرار زیر بود:
۱. اصلاح حوزهء علمیّهء قم؛
۲. تبلیغ اسلام؛
۳. امر به معروف و نهی از منکر؛
۴. سعی در اجرای احکام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام.

جلسه کاملاً سرّی و منظّم بود و مسئولیّت ها بین افراد تقسیم شده بود. بعدها همین جلسه هستهء مرکزی جامعهء مدرّسین راتشکیل داد.

در سال ۱۳۴۲ شمسی که مبارزات ضدّ رژیم پهلوی شروع شد، تشکّل مذکور بدون این که خودش را به صورت یک جمعیّت متشکّل معرّفی کند با جدّیّت تمام در خدمت امام خمینی(قدس سره) بود و از او حمایت می کرد. در چاپ و نشر اعلامیه ها، در تشویق علما و مراجع برای همکاری، تشویق مردم به اعتصاب، در مسافرت به شهرستان ها، در اعزام طلاّب به شهرستان ها، در تشویق مدرّسان به امضای اعلامیه ها، جدّی و فعّال بودند. بنده نیز در این تشکّل و گاهی به تنهایی انجام وظیفه می کردم.

بعد از بازداشت امام خمینی در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ نیز در روشن کردن افکار مردم و تشویق مراجع و علمای قم و شهرستان ها نیز فعّال بودم. همین تشکّل بعد از تبعید امام به ترکیه و بعداً به نجف اشرف، مسئولیّت ارتباط امام با مردم وهدایت مردم و گرم نگه داشتن میدان مبارزه را بر عهده داشت. در همهء این مراحل بنده هم مانند سایر آقایان فعّال بودم.

بعد از بازداشت امام در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ و هجرت جمعی از علمای بزرگ به تهران برای آزاد کردن حضرت امام، بنده نیز به تهران رفتم و در جمع آنان فعّال بودم. در دعوت به تشکیل جلسات مشترک، درتشویق آنان به اقدامات مناسب، در تهیّهء اطلاعیه ها، در تشویق به توقّف در تهران و اقدامات لازم برای آزادی امام و پیش گیری از تبعید و ادامهء زندان و اعدام احتمالی امام، نقش فعّالی داشتم.

یکی از یازده نفری بودم که بعد از وفات آیه الله حکیم اعلامیهء مرجعیّت امام خمینی را امضا کردند. زمانی که امام از نجف اشرف به پاریس تشریف برد به پاریس رفتم و با امام در بارهء حوادث ایران ملاقات و گفتگو داشتم.

بعد از پیروزی انقلاب همراه با اعضای جامعهء مدرّسین یا به تنهایی، در خدمت امام و انقلاب بودم. پانزده روز بعد ازپیروزی انقلاب از سوی امام مأموریّت یافتم که به استان هرمزگان بروم و به امور نهادهای نوپا و اوضاع ارتش و ادارات بندرعبّاس، جزیرهء کیش و دیگر جزایر استان و وضع علمای اهل سنّت و حوزه های علمیّه رسیدگی کنم. از این رو، چندماه در آن جا توقّف کردم و در بین طلاّب و علمای اهل سنّت مبلغی تقسیم نمودم که بعد از آن به دستور امام به صورت شهریّهء مستمر در آمد.

بعد از مراجعت از هرمزگان بار دیگر از سوی حضرت امام مأمور شدم به استان مازندران به ویژه ترکمن صحرا بروم و به امور آن جا رسیدگی کنم و به دستور امام اوّلین شهریّهء رسمی را به طلاّب و علمای اهل سنّت پرداختم. برای اجرای فرمان عفو امام سفری به همدان، ملایر و نهاوند و مأموریّت دیگری نیز به نائین داشتم.

سه دورهء هشت ساله، به نمایندگی مجلس خبرگان رهبری از استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شدم. در مقام نائب رئیسی و در کمیسیون ها و در اداره دبیرخانه خبرگان انجام وظیفه کردم و فعال بودم. ولی در دورهء چهارم، با همه اصراری که دوستان، در کاندیداتوری از تهران داشتند به عللی که مهمترین آنها عدم قدرت بر انجام وظیفه بود امتناع ورزیدم و از الطافشان تشکر می کنم.

علاوه بر این ها، عضو هیئت امنای دانشگاه امام صادق(ع) عضو هیئت امنای مجمع جهانی علوم اسلامی طلاّب غیرایرانی، عضو هیئت علمی و برنامه ریزی مجمع جهانی علوم اسلامی بودم و در جامعهء مدرّسین حوزهء علمیّهء قم که یک نهاد علمی ـ سیاسی است، چه قبل از پیروزی انقلاب و چه بعد از آن، همواره یک عضو فعّال بوده ام. مدّت ها به عنوان دبیر و گاهی به عنوان نایب رئیس به قدر وسع و توانایی انجام وظیفه می کردم و نیز مسئول بخش فرهنگی این نهاد بودم.

در طول فعّالیّت های سیاسی، اجتماعی، چه در جامعهء مدرّسین یا غیر آن، همواره فردی آزاد و معتدل بوده ام و سعی کرده ام از مرز حق تجاوز نکنم، از افراط و تفریطها و گروه گرایی ها و جناح بازی ها خودداری کرده ام. در تعریف و تمجید یا انتقاد از شخصیّت های روحانی و سیاسی نیز سعی کرده ام از مرز حق تجاوز نکنم.

از اردیبهشت ۱۳۷۱ به دستور مقام معظّم رهبری آیه الله خامنه ای ـ مدّظلّه العالی ـ به امامت جمعه شهر قم منصوب شدم و به اتفاق آیه الله مشکینی و آیه الله جوادی آملی، هر سه هفته یک مرتبه، به نوبت نماز جمعه قم را اقامه می کنیم که بعد از ارتحال آیه الله مشکینی(قدس سره) با انتصاب آیهالله استادی به امامت جمعه قم، همین نوبت ادامه دارد. در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز عضویّت دارم.

اکثر اوقاتِ من به مطالعه، تحقیق، نگارش کتاب، نظارت بر تحقیقات دبیرخانه خبرگان و ادارهء دبیرخانه، شرکت درسمینارهای علمی و فرهنگی صرف می شد.

یکی از توفیقات من این بوده که برای تبلیغ اسلام و تبیین ارزش های جمهوری اسلامی ایران و روشن کردن افکارعمومی و دفاع از حکومت اسلامی به چند کشور خارجی سفر کرده ام و در بعضی سمینارها و کنگره ها و مجامع علمی شرکت نموده ام و با لطف خدا موفق بوده ام که می توان به کشورهای نیجریه، ساحل عاج، گابون، سرالئون، گینه، اتیوپی، غنا، زیمباوه، کنیا، اوگاندا، اندونزی، بنگلادش، تایلند، سوریه، سریلانکا، هندوستان، پاکستان، چین، مالزی، سنگاپور، استرالیا، زلاندنو، فرانسه، انگلستان، ایرلند، اتریش، آلمان، کانادا و ژاپن اشاره کرد.

درکلّیّهء سفرهای خارج از کشور از لحاظ فرهنگی وسیاسی موفق بودم واین سفرها متناسب با هزینهء در نظر گرفته شده که نسبتاً کم بود، به حال اسلام و انقلاب مفید بود.

برخی از مسئولیتهای آیت الله امینی

۱. نماینده‌ امام‌(ره) در امور استان‌ هرمزگان؛
۲. نماینده‌ امام‌(ره) در امور استان‌ مازنداران؛
۳. نماینده‌ امام‌(ره) در اجرای‌ فرمان‌ عفو در همدان، ملایر و نهاوند؛
۴. عضویت‌ در شورای بازنگری قانون‌ اساسی با حکم‌ امام‌(ره)؛
۵. سه‌ دوره‌ نمایندگی در مجلس‌ خبرگان‌ از چهار محال‌ و بختیاری؛
۶. نایب‌ رئیس‌ مجلس‌ خبرگان؛
۷. ریاست‌ دبیرخانه مجلس‌ خبرگان؛
۸. عضویت‌ در هیأت‌ امنای‌ دانشگاه‌ امام‌ صادق‌ و مجمع‌ جهانی علوم‌ اسلامی؛
۹. عضویت‌ در جامعه‌ مدرسین‌ حوزه‌ علمیه‌ قم؛
۱۰. امام‌ جمعه‌ شهر قم‌ با حکم‌ مقام‌ معظم‌ رهبری‌ از سال ۱۳۷۱ تا کنون؛
آیت‌الله‌ امینی امام‌ جمعه‌ شهر قم، از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو مجلس خبرگان رهبری بود.

انتهای پیام   ۳۱۳/۱۷

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha