به گزارش خبرگزاری حوزه، دکتر حسن بشیر که پیرو فراخوان برای فلسفه ورزی درباره بحران کرونا، مقاله وی با عنوان "کرونا و فلسفیدن" به عنوان مقاله برتر این فراخوان مقالات علمی برگزیده شده، در گفتگویی با تأکید بر این که پرسشگری اساس فلسفهورزی است، اظهار داشت: بحران کرونا از منظرهای مختلف در حال تبدیل شدن به یک فلسفه تمام عیار است.
رییس هیئت مدیره انجمن سواد رسانه ای ایران با بیان اینکه فلسفه فقط در مورد مسائل ذهنی و انتزاعی بحث نمی کند، افزود: اتفاقاً در شرایط کنونی جهان فلسفه باید به مسائل عینی و واقعی بیشتر از بحث های انتزاعی بپردازد، چرا که مردم هم انتظار دارند که فلسفه به درد زندگی آنان بخورد.
وی اضافه کرد: اساساً ما فلسفه را به خاطر فلسفه نخواندیم که فقط به دنبال وجود و ماهیت و رابطه علت و معلول باشیم. اگر چه این مباحث برای فهم جهان مهم اند، اما در شرایط کنونی جهان، فهم مشکلات جهانیان و ارائه راه حل های عقلانی برای آنها مهم تر است.
این صاحب نظر علوم انسانی همچنین مرز میان "فلسفه ورزی" و "فلسفیدن" با "فلسفه بافی" را کاملا روشن دانست و گفت: فلسفیدن یک اندیشه روشمند و هدفمند است در حالی که فلسفه بافی یک رویکردی است که نه روشمند است و نه هدفمند؛ به عبارت دیگر، مانند سخن گفتن برای سخن گفتن که نه در آن نتیجه ای حاصل می شود و نه از روش منطقی و قابل قبولی بهره مند است.
وی با اشاره به ضرورت مطالعه کرونا به مثابه یک "امر فلسفی" خاطرنشان کرد: بدیهی است که با این نگاه فلسفیدن روشمند و هدفمند یک امر ضروری و مفید است و می تواند ما را به نتایج واقعی برساند.
وی یادآور شد: به نظر بنده تا آنجا که ممکن است، باید از چهار منظر مهم فلسفی به کرونا نگاه کرد: هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی و انسان شناسی (سرشت بشری). این چهار منظر در اینجا خیلی مهم هستند و باید به آن ها در ارزیابی فلسفی کرونا یا کروناشناسی استفاده کنیم.
رییس سومین همایش ملی سواد رسانه ای و اطلاعاتی همچنین خاطرنشان کرد: هم اکنون موضوع بحران کرونا می تواند به یک بحث فلسفی-ارتباطی علاوه بر مباحث دیگر، تبدیل شود، کما این که این مساله خود می تواند در آینده، رهیافت مشخص تری در حوزه های فلسفی به دنبال داشته باشد.
وی با بیان اینکه برای فهم هر چه بیشتر فلسفه ارتباطات باید این فلسفه را از چهار دیدگاه مهم مورد مطالعه قرار داد، در تشریح این دیدگاه ها ابراز داشت: دیدگاه معرفت شناسی که ناظر به شناخت عمیق ارتباطات است. در حقیقت می توان گفت که این دیدگاه یکی از مهمترین دیدگاه های فلسفی در حوزه ارتباطات است.
وی افزود: دیدگاه هستی شناسی که این دیدگاه ماهیت وجودی ارتباطات انسانی، میان فرهنگی و گروهی و حتی موجودیت یک رسانه ارتباطی را به نقد و پرسش می کشد و می توان آن را نوعی جهان بینی وجودگرایانه ارتباطات دانست.
بشیر، دیدگاه بعدی را دیدگاه ارزش شناسی عنوان کرد و گفت: در این دیدگاه نوعی از ارزش گذاری برای مسائل اساسی ارتباطات در سطوح جمعی و انسانی صورت می گیرد و جهت گیری کاربردی دارد.
وی اضافه کرد: دیدگاه غایت شناسی دیدگاه دیگری است که در این دیدگاه فرجام یک ارتباط انسانی یا جمعی و نتیجة آن مورد مطالعه قرار می گیرد به عنوان مثال: اینکه یک رسانه تا چه حد می تواند تاثیرگذار باشد و نوع و شدت تاثیرگذاری آن با چه رویکردی قابل ارزیابی است. این دیدگاه همانند دیدگاه اول از بنیادی ترین دیدگاه های فلسفی نسبت به ارتباطات است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) همچنین یکی از رویکردهای مهم فلسفی به ارتباطات رویکرد هرمنوتیکی و تفسیری عنوان کرد و بیان داشت: در حقیقت هر پیام ارتباطی از یک سو با معنا و از سوی دیگر با تفسیر مرتبط است و این دو از مفاهیم مهم فلسفی است. پژوهش های ارتباطی، همیشه با یک عینک هرمنوتیکی انجام می گیرند. مکتب فرانکفورت، به بسیاری از مباحث مربوط به معنی، واقعیت، حاد واقعیت، صنعت فرهنگ و امثالهم پرداخته که همه این موارد به یک معنا می توانند حوزه های فلسفی تلقی شوند.
وی در خاتمه گسترش فلسفیدن به مثابه یک گفتگوی اجتماعی در مورد مسائل مهم همانند بحران کرونا را یکی از مهمترین رویکردهای گفتگوی جمعی دانست و گفت: در این راستا جامعه با توجه به ابعاد مختلف این مشکل، باید راه های عقلانی و مقابله با آن را کشف و به مثابه یک تجربه اجتماعی برای مقابله با مشکلات دیگر مورد استفاده قرار دهد.
۳۱۳/۸