خبرگزاری حوزه، اشاره/ تعمیق رویکرد تربیتی به آموزه مهدویت ضروری است. موضوعات معرفتی و تربیتی فراوانی در حوزه مطالعات مهدوی وجود دارد که تاکنون واکاوی نشده اند. عدم توجه به بن مایه های تربیتی باورداشت آموزه مهدویت و نیز بیتوجهی به اولویت ها، تعاملات اجتماعی در جامعه منتظر را از اثربخشی دور می سازد.
خبرنگار خبرگزاری گزاری حوزه، گفتگویی با حجت الاسلام امیرمحسن عرفان مدرس و پژوهشگر در عرصه مهدویت انجام داده است که در ادامه خواهد آمد:
یکی از مهم ترین مباحث در عرصه تربیت نسل منتظر مقوله «رسالت تربیت منتظرانه» است؛ به عبارتی مهم ترین رسالت تربیت در جامعه منتظر چه می باشد؟
ثبات قدم و یقین در دینداری مهم ترین رسالت تربیت منتظرانه است. نتیجة تربیت دینی صحیح، اعتقاد قلبی عمیق متربی به آموزه های دینی است. هر قدر تربیت دینی قوی تر باشد، و به اصطلاح روان شناسان درونی شده و رسوخ یافته باشد، دینداری فرد نیز پایداری بیشتری خواهد داشت. امام علی علیه السلام می فرماید: «ثَباتُ الدّینِ بِقُوّه الیَقینِ؛ پایداری در دین به قوت یقین است.» همچنین آن حضرت می فرماید: « بِالیقینِ تَتِمّ العِبادَه؛ عبادت، با یقین کمال می یابد».
نکتة مهم این است که یقین چیزی غیر از علم (شناخت) محض است و از این رو نباید آن را با معلومات دینی و انباشتن آن ها در ذهن یکسان دانست. حفظ کردن و به خاطر سپردن امور و آگاهی از آن ها هیچ گاه به معنای یقین به آن ها نیست. یقین مرتبه ای از معرفت است که شدیداً با عمل و احساس پیوند دارد؛ چه با وجود یقین است که شک از قلب و روح آدمی رخت برمی بندد.با این بیان جای تعجبی نیست که کسی عالم دین باشد، اما این علوم در عمل و احساس او بروز نیابد و در هنگامه های خطیر،تردید او را فرا گیرد. امام علی علیه السلام در این زمینه می فرماید: «إیّاک و الشک فإنّه یفسد الدین و تبطل الیقین؛ از شک برکنار باش که دین را تباه و یقین را باطل می کند.»
مهم ترین مانع تحقق تربیت نسل منتظر در روزگار معاصر چه می باشد؟
رویکرد احساسی و عاطفی یکی از مهم ترین موانع تحقق تربیت منتظرانه است. بر اساس همین نگرش، گروهی میکوشند کارکردهای باور به آموزه مهدویت را قابل توجه قلمداد کنند و مثلاً گریه و اشک برای ظهور منجی را موجب «آرامش روحی» بنامند؛ از جمله با اشاره به آثار و برکات گریه کردن، بهانه اشک ریختن برای اهلبیت علیهم السلام را فرصتی مناسب برای پاکی نفس آدمی و زدودن آلایشهای جان از عقدههای انباشته زندگی میدانند و مثلاً برای بیمارشان تجویز میکنند که برای دستیابی به این فایده، به یاد آن حضرت باشند و اشک بریزند! البته آموزه مهدویت، واجد این فواید نیز هست؛ اما بسنده کردن به این فواید در برابر فواید اساسی دیگری که آموزه مهدویت برای بشریت دارد، به مثابه اکتفا کردن به عَرَض و رها کردن ذات آن است. به بیان دیگر، چون که صد آید نود هم پیش ما است و آموزه مهدویت می تواند چنین برکاتی هم داشته باشد. اما بسنده کردن به این مقولات، به واقع پایین آوردن اهمیت اندیشه مهدویت به مقوله ای اساطیری، احساسی و حتی عاطفی است.
تکه پاره کردن ماهیت و برکات اندیشه مهدویت و قناعت کردن به سطوح نازل آن، همانند آن است که در جزیرهای گرفتار باشیم و در حالی که کشتی خوبی هم برای گذر از این گرفتاری داریم، برای نجات از سرمای جزیره به تکه پاره کردن قطعات کشتی مبادرت کنیم و با سوزاندن چوب و الوار آن بگوییم فایده یک کِشتی آن است که ما را از سرما و برودت حفظ و صیانت کند!
برخی از مربیان و معلمان معارف دینی بدون بازتولید و بازاندیشی کردن در محتواهای خاصی که از کتب مهدویت میگیرند و بیان بدون برنامهریزی این محتواهای خام نه فقط فرهنگ انتظار و مهدویت را گسترش نمیدهند که حتی در برخی موارد شبهة بیشتری هم ایجاد میکنند. از سویی این عده با تکیه بر احساسات و هیجانات، دینداری سطحی و عامیانه و گاه، بدون چارچوب فکری را گسترش میدهند و بسیاری از پاسخ هایشان نه در قالب جوابی عمیق در زمینه مهدویت که بیشتر سطحی و مبتنی بر احساسات است.
با چه روش ها و شیوه هایی تربیت نسل منتظر محقق می شود؟
برای تربیت نسل منتظر باید «روش های محتوایی» و «روش های قالبی و ساختاری» را مورد اهتمام قرار داد.
مسئله سازی تربیتی و بازپیرایی پیام های تربیتی آموزه مهدویت از مهم ترین مقولاتی است که باید در محتوای پیام تربیتی در جامعه منتظر مدنظر قرار داد. در این زمینه مسئله بسیار مهم دیگری که باید مدنظر قرار داد خلق چشم انداز تربیتی است. به عبارتی منتظران باید بدانند افق تربیت منتظرانه به کجا ختم می شود. زمینه سازی ظهور مهم ترین چشم انداز تربیت نسل منتظر است. عینی سازی آثار تربیتی باورداشت اموزه مهدویت در جامعه نیز از روش های اثربخشی پیام تربیتی در تربیت نسل منتظر است.
در روش ها و شیوه های قالبی و ساختاری تربیت نسل منتظر باید به روش الگوسازی، روش تدریج و استمرار، روش تلقین، روش هنجارسازی، روش قصه گویی و روش تمثیل اهتمام داشت.
درک حضور حجت الهی چه کارکرد تربیتی و اخلاقی را در جامعه به دنبال دارد؟
«خودکنترلی رفتاری» از مهمترین کارکردها و پیامدهای درک حضور حجت الهی است. نظارت گری غالبا برای موفقیت در تلاش های خودمهارگری عامل تعیین کننده ای می باشد.
طبیعی است برای این که بتوان رفتار و پندار انسان را دگرگون کرد و آنها را در مسیر اصلاح و سازندگی واقعی قرار داد، باید برنامهای پایدار و اثرگذار برای او ارائه نمود و در ضمن آن، نظارت جامع و کاملی بر رفتارها و هنجارشکنیهای وی داشت. در جامعه شیعی عنصر نظارت بر رفتار و کردار با باورداشت امامت معنای دیگری مییابد. این نظارت و اثرگذاری ژرف و درونی، براساس ولایت هدایت و پرورش معنوی امام معصوم علیه السلام صورت میگیرد. هدایت معنوی و ارتقا و پرورش فرد و جامعه، بر عهدة پیامبران و امامان علیهمالسلام است و مستلزم اختیارات ویژه و قدرتی است که به وسیلة آن، بایستی بر اعمال نظارت داشته باشند
درجامعه منتظر افراد براساس احساس نظارت ولی عصر و شرم حضور نه تنها به اصلاح خویش مشغولند بلکه درصدد اصلاح دیگران نیز هستند. چون مؤمنان براساس آن، همواره خود را در محضر حضرت ولیعصر عج میبینند و تردید ندارند که امام شاهد و ناظر بر اعمال ایشان است. خود آن حضرت در این زمینه می فرمایند: فإنّا نُحیط عِلماً بِأنبائکُم و لا یعزبُ عنّا شیءً مِن أخبارِکُم؛ ما بر اخبار و احوالتان آگاهیم و هیچ چیزی از اوضاع شما بر ما پوشیده نیست.
مهم ترین توصیه شما به مربیان و والدینی که دغدغه تربیت منتظرانه فرزندان خود را دارند چیست؟ به عبارتی به چه نکته ای در فرایند تربیت نسل منتظرانه باید توجه داشت؟
فرایند فهم و درک معارف دینی، فرایندی مستمر و تدریجی است و نمی توان بدون در نظر داشتن موقعیت مناسب، برنامه معرفتی خاصی را به صورت شتاب زده به مرحله اجرا درآورد. این امر نه فقط در مورد کودکان، که در مورد بزرگسالان نیز صادق است. همچنین این مسئله نه تنها در مورد انسان های عادی، بلکه در تربیت اولیای الهی نیز رعایت شده است. حتی خداوند متعال رسول گرامی (ص) خود را از عجله در هنگام دریافت وحی باز می داشت، هر چند رسول خدا (ص) به دلیل عشق و علاقه زیاد و با این انگیزه مقدّس، به هنگام نزول وحی شور مخصوصی داشت که سبب می شد برای دریافت وحی عجله کند. ولی چون نفس عجله کردن گاه موجب بروز مشکلاتی می شود، خداوند به پیامبرش فرمود: « وَ لَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن یُقْضَی إِلَیْکَ وَحْیُهُ؛ پیش از آنکه وحی قرآن تمام شود، نسبت به آن عجله مکن».
همچنین خداوند متعال، آنجا که در تربیت اخلاقی مسلمانان می خواهد آنان را از شراب خواری و قماربازی منع کند، بدون شتاب زدگی و با نازل کردن آیات قرآن در چند مرحله، به تدریج آنان را با احکام شرعی شراب و قمار، آشنا و به عمل به این احکام ترغیب می کند.
بنابراین، اگر به کودکان اجازه دهیم که برای کشف یک مطلب پیچیده وقت صرف کنند، به رشد فکری آنان بیشتر کمک کرده ایم تا اینکه همان مطلب را در مدت سه دقیقه به آنها یاد بدهیم. این سرعت شتاب زا نه تنها در یادگیری معنادار و تربیت درونی کمکی نمی کند، بلکه خود موجب کندی یا توقیف نیز می گردد.
البته لازم به ذکر است که نباید موضوع تدریج و پرهیز از شتاب زدگی در تبیین معارف دینی را با کندی و از دست دادن فرصت ها خلط کرد. سرعت در تربیت به این معناست که بدون فوت وقت مراحل تربیتی را، که با علم و کارشناسی تعیین شده اند، به اجرا درآوریم و کمترین لحظه ها را در این زمینه هدر ندهیم. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در کلامی کوتاه مالک اشتر را از افتادن در ورطه عجله یا کندی و از دست دادن فرصت ها بازداشته و به پیمودن طریق وسط سرعت بدون شتاب زدگی توصیه کرده اند: «از عجله در مورد کارهایی که وقتشان نرسیده، یا سستی در کارهایی که امکان عمل آن فراهم شده برحذر باش».
خبرنگار: قربان اسلامی نژاد
313/40