خبرگزاری حوزه/ به جای مقدمه «بزغالهای را خدمت پیغمبر اکرم آوردند. ذبح کرد و فرمود: «هرکس گوشت میخواهد بیاید.» فقرای مدینه به سوی خانهی پیغمبر به راه افتادند. پیغمبر به هر کدام یک تکّه داد. بعد که همه رفتند، فقط یک کتفِ آن مانده بود. یکی از زنان پیغمبر عرض کرد: «یا رسول اللَّه! بزغالهای به این بزرگی رفت؛ همین کتفش ماند!؟» پیغمبر فرمود: «همهاش ماند؛ فقط همین کتفش است که میرود.» یعنی میخوریم، از بین میرود و تمام میشود؛ امّا آنچه که دادیم میمانَد.» [۱۳۷۳/۰۶/۲۹؛ بیانات در دیدار فرماندهان سپاه.]
جاده مانده است و من و...
همین نگاه زیبا بود که ماه دلانگیز رمضان را ماه همدلی، مواسات و کمک مؤمنانه به نیازمندان ساخت و زیبایی ایثار و ازخودگذشتگی را در جهانی که همه برای بیشتر احتکار و انبار کردن مسابقه میدادند به رخ کشید. دستور رهبری به برگزاری یک رزمایش گسترده ملی باعث شد تا به سبب این اتفاق، خاطرهای خوش از این ماه در ذهنها باقی بماند.
نباید فراموش کرد که مواسات و همدلی منحصر به ماه ضیافت و بندگی خدا نیست. تا زمانی که فقیری هست وظیفه تلاش جهادی و مبارزه با فقر هم بر دوش همه نیروهای انقلابی سنگینی میکند و مجاهد انقلابی بیش از آنکه از روی احساس دست به مواسات بزند عاقلانه به این مسئله مینگرد و نگفته پیداست که «هرقدر دقّت عقلانی انسان بیشتر شد، مجاهدتش بیشتر خواهد شد. برای اینکه میداند «ما عندکم ینفد و ما عنداللَّه باق»؛ آنچه برای خدا دادیم میماند.» [همان.]
آسیبشناسی
آفت بخشش اسراف است و آفت تبلیغ بیعملی. باید از هردوی اینها پرهیز کرد و باید دانست که هم اسراف و هم تنگنظری در بخشش از نشانههای ایمان نیست.
«یکی از نشانههای منافق این است که او قبض ید میکند، یعنی انفاق نمیکند. نه نمیتوانیم حالا بگوییم که هرکسی که قبض ید میکند، این مطلقاً منافق است، اما مطمئناً یکی از علائم منافق این است. در آیاتی، عذاب الهی را برای کسانی که انفاق نمیکنند، وعده داده. به چه دلخوش هستند کسانی که درراه خدا حاضر نیستند انفاق بکنند؟ که این آیهی بسیار شدیداللحن: «خذوه فغلّوه. ثمّ الجحیم صلّوه. ثمّ فی سلسلة ذرعها سبعون ذراعا فاسلکوه. انّه کان لا یؤمن باللّه العظیم. و لا یحضّ علی طعام المسکین»؛ اینجا مسئلهی انفاق نکردن نیست، مسئلهی بیتفاوت بودن در مقابل فقرِ فقرا و مستمندان است. خونسرد بودن در مقابل نیازهای جامعه است؛ خونسرد هم نباید بود. حتی آنکسی که خودش هم نمیتواند انفاق کند، باید دیگران را وادار کند به انفاق.» [۱۳۶۶/۰۸/۲۹؛ خطبههای نماز جمعه تهران.]
با این نگرش دینی و توصیه قرآنی آنچه تاکنون انجامشده تازه آغاز راهی است که گوشهای از عدالت اجتماعی جامعه مهدوی را به نمایش میگذارد.
راه پیش رو
اما فراموش نکنیم که نیاز و فقر تنها به ساحت و بعد مادی منحصر نمیشود. فقر فرهنگی بیش از فقر مادی زیانبار است و اگر بتوان فکرهای فقیر را دارا و ثروتمند کرد، جامعه دارای غنا خود خواهد توانست مشکلاتش را حل و از سختترین بحرانها عبور کند.
بیشک «کتاب، مادر تمدنها و نیز عصارهی آنهاست.» [۲۱/۰۶/۱۳۷۴؛ پیام به گردهمایی کتاب و کتابخانه] و کوچکترین عنصر جامعهساز. «کتاب، دروازهای بهسوی گسترهی دانش و معرفت است و کتاب خوب، یکی از بهترین ابزارهای کمال بشری است... . برای یک ملت، خسارتی بزرگ است که افراد آن، با کتاب سروکاری نداشته باشند و برای یک فرد، توفیق عظیمی است که با کتاب، مأنوس و همواره در حال بهرهگیری از آن یعنی آموختن چیزهای تازه باشد. با این دیدگاه، بهروشنی میتوان ارزش و مفهوم رمزی عمیق این حقیقت تاریخی را دریافت که اولین خطاب خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام(ص) این است که: "بخوان!" و در اولین سورهای که بر آن فرستادهی عظیمالشأن خداوند فرود آمده، نام قلم به تجلیل یاد شده است: "اقرأ و ربّکالأکرم، الذی علّم بالقلم". [۰۴/۱۰/۱۳۷۲؛ پیام به مناسبت آغاز هفتهی کتاب] بااینوجود «متأسفانه کتاب در جامعهی ما، آن مقدار که شأن این جامعه اقتضا میکند، رواج ندارد.» [۲۶/۰۲/۱۳۷۴؛ مصاحبه در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب.]
چه باید کرد؟
وقتی فقر و ترس از گرسنگی جامعه یا بخشی از آن را تهدید میکند، اولین چیزی که فراموش میشود ابعاد فرهنگی است و در ماجرای فقر اقتصادی که توان خرید خانوار کاهش مییابد و سفرههای مردم هرروز کوچکتر میشود از اولین چیزهایی که دیگر جایی در سبد مصرفی خانوادهها ندارند کتاب است.
بااینحال توصیه امام جامعه مسلمین بهعنوان رهبری تیزبین که اهداف دوردست را میبیند این است که «باید پدرها و مادرها، بچهها را از اوّل با کتاب محشور و مأنوس کنند. حتّی بچههای کوچک باید با کتاب اُنس پیدا کنند. باید خریدِ کتاب، یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب شود. مردم باید بیش از خریدن بعضی از وسایل تزییناتی و تجملاتی به کتاب اهمیت بدهند. اول کتاب را مثل نان و خوراکی و وسایل معیشتی لازم بخرند؛ بعد که این تأمین شد به زوائد بپردازند. خلاصه، باید با کتاب انس پیدا کنند. در غیر این صورت، جامعهی ایرانی به هدف و آرزویی که دارد که حق او هم هست، نخواهد رسید.» [۲۶/۰۲/۱۳۷۴؛ مصاحبه در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب.]
در پایان چند نکته مهم را باید مدنظر داشت و برپایه مطالب ارائهشده، مخاطبان را به پویش #کتاب_همدلی میخوانم.
رزمایش مواسات و همدلی مؤمنانه را منحصر به ماه مبارک رمضان نکنیم و همیشه سال هوای همدیگر را داشته باشیم.
در کنار تلاش برای فقر اقتصادی و معیشتی، برای مبارزه با کاستیها و فقر فرهنگیِ هرچند اندک موجود در جامعه هم چارهای کنیم.
سبد مصرف خانوار را در ادامه این همدلی و مواسات، ترکیبی از اقلام مادی و فرهنگی بچینیم و در این چینش برای کتاب جایگاهی ویژه باز کنیم. یعنی در هر سبد همدلی و مواسات، دستکم یک کتاب متناسب با خانوار هدف، قرار گیرد.
کتابهایی را در سبد همدلی قرار دهیم که بر عمق معارف و اخلاق جامعه بیفزاید.
برای خانوادههای جوان کتابهایی پیرامون سیره و سبک زندگی خانوادگی اهلبیت یا شاگردان ایشان از علما و شهدا تهیه کنیم.
برای سایر اعضای خانواده نیز میتوان از کتابهای داستانی که در کنار جذابیت و زیبایی، معارف عمیق اهلبیت، سیره امامان معصوم، علما و شهدا را متناسب با سن و نیاز کاربران در خود دارد، بهره ببریم.
به کتابها، موضوعات و آثاری بها بدهیم که جامعه را گامی بهسوی مهدویت و امام زمان دعوت کند و جامعهای آرمانخواه بسازد.
از مشاوران امین و کتابشناس و نیز ناشران برجسته دینی، معنوی و مهدوی برای انتخاب سبد #کتاب_همدلی بهره بگیریم.
علی قهرمانی