حجت الاسلام و المسلمین محمد ملک زاده در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، با اشاره به فرمایشی از مقام معظم رهبری مبنی بر این که"کسانی که دیروز همه امکانات کشور در اختیار آنها بود و کسانی که امروز همه امکانات مدیریتی کشور را در اختیار دارند، حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند و علیه کشور سخن بگویند بلکه باید پاسخگو باشند"، اظهار داشت: نامه سرگشاده آقای موسوی خوئینیها به رهبر معظم انقلاب -که در آن با انتقاد از وضعیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور، عملکرد مدیریت کلان و مدیران کشور را زیر سوال برده، یادآور نوع عملکرد همان مسئولان دولتی است که خود نقش اپوزیسیون دولت را بازی نموده و به نقد مدیریت و عملکرد دولت میپردازند بی آن که به این واقعیت توجه داشته باشند که به عنوان عامل به وجود آمدن این شرایط، خود باید جوابگوی مشکلات و نقایص موجود باشند نه آن که در جایگاه مدعی قرار گرفته و به نقدهای فرافکنانه روی آورند.
وی افزود: تردیدی نیست که اکنون وضعیت معیشتی مردم قابل قبول نبوده و و وضع اقتصادی کشور نابسامان است اما به راستی چه کسی عامل بوجود آمدن وضع نابسامان کنونی است؟ آیا انتظار از فردی مانند آقای موسوی خوئینیها که در دوران مسئولیت های خویش، خود حامی جدی تز پیشرفت بدون عدالت و اقتصاد و فرهنگ لیبرالی بوده و از دولت هایی که اجرای این طرح را در نظام جمهوری اسلامی دنبال کردهاند سرسختانه حمایت نموده، این است که منتقد وضعیت نابسامان موجود باشد یا پاسخگوی آن!؟
عضو انجمن مطالعات سیاسی حوزه علمیه قم ادامه داد: آیا آقای خوئینیها انتظار داشت که دنبالهروی از سیاستهای غربی و لیبرالی در نظام جمهوری اسلامی ایران به چنین نتایجی ختم نشود و عدالت و رفاه را برای همه افراد جامعه به ارمغان آورد!؟
وی خاطرنشان کرد: بدیهی است از مسئولانی با زاویه دید موسوی خوئینیها نباید انتظار داشت که مدیریت کلان نظام جمهوری اسلامی ایران را که حامی جدی پیشرفت همراه با عدالت میباشند و در دوره مدیریت پر افتخار خویش دشمنان سرسخت ملت ایران را ناامید ساختهاند تایید کنند، اما انتظار میرود لااقل منصف باشند و اشتباهات مدیریتی خویش را به پای مدیریت کلان کشور نگذارند.
حجت الاسلام و المسلمین ملک زاده گفت: مسلماً طرح این گونه نقدها مصداق بی تقوایی، قدرت طلبی و درنظر نداشتن خدا در زندگی است، کما این که به تعبیر رهبر معظم انقلاب: "اینکه فردی مکرر، دستگاهها یا قوای مختلف را مورد حمله و تهمت قرار دهد، هنر نیست زیرا هر کودکی میتواند با یک سنگ، شیشهای را بشکند، هنر آن است که انسان خدا را در نظر داشته باشد و منطقی حرف بزند و از سخن گفتن برای هوای نفس و جهات شخصی و دستیابی به قدرت پرهیز کند چرا که خداوند بابت هر سخنی از انسان سؤال و مؤاخذه خواهد کرد. "
۳۱۳/۸