پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ |۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 21, 2024
کد خبر: 911301
۱۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۶
یادداشت

حوزه/ اگر شروع این عزم عمومی و تلاش همه‌جانبه بازهم به تأخیر بیافتد و جامعه از مرحله ی بحران در مسائل فرهنگی وارد مرحله ی فاجعه شود، پیامدهای به وجود آمده آن‌چنان شدید و پرقدرت خواهد بود که عملاً علاجی وجود نخواهد داشت. آنجاست که اگر تلاش و همتی هم برای اصلاح نظام فرهنگی صورت پذیرد، نوشداروی پس از مرگ سهراب خواهد بود.

خبرگزاری حوزه | سال‌هاست که مسئله‌ی فرهنگ، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم از جمله مسائل روز کشور و مورد تأکید و توجه مسئولان بوده است.

به خاطر دارم رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نوروزی سال ۹۳، آن سال را به‌ عنوان «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» نام‌گذاری کردند.

ایشان همچنین در روزهای پایانی همان سال در جمع رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری فرمودند: «بنده نگران مسئله‌ی فرهنگ هستم، اساس، باید تقویت جناح فرهنگی مؤمن باشد. امیدوارم مسئولان فرهنگی توجه داشته باشند که چه می‌کنند، با مسائل فرهنگی نمی‌شود شوخی و بی‌ملاحظگی کرد.»

همه‌ی نهادها و مؤسسات متصدی مسئله‌ی فرهنگ، بر ضرورت ایستادگی در مقابل رخنه‌ی فرهنگی دشمنان و جنگ نرم واقف بوده و هستند. بر اساس نظر کارشناسان، تهاجم فرهنگی به شیوه و شدت فعلی آن، پس از جنگ تحمیلی در ایران آغازشده و باقوت تمام و در همه‌ی ابعاد خود همچنان ادامه دارد.

از آنجا که پس از جنگ تحمیلی،   دشمنان به این نتیجه رسیدند که توانایی حمله‌ی نظامی را ندارند، شیوه‌ی تهاجم و استحاله‌ی فرهنگی جامعه را برگزیدند. روشی که برای دشمن کم‌هزینه‌تر و اثرگذارتر از راهکارهای نظامی بود.

 پیامدهای این تهاجم فرهنگی چیزی جز گسترش فساد، اعتیاد، رشد طلاق، بالا رفتن سن ازدواج و ... نبود.

 دشمن با تکیه بر ابزارهای تکنولوژی همچون سایت‌ها، اینترنت، ماهواره‌ها و همچنین استفاده از جریان‌های داخلی مثل بهائیت و وهابیت به هدف خود جامه ی عمل پوشاند.

با در نظر گرفتن چرخه‌ی عمر تهاجم فرهنگی در ایران درمی‌یابیم که اولین مرحله‌ی این مسئله به سال‌های ابتدایی پس از جنگ بازمی‌گردد. در آن زمان مسائلی همچون، سکولاریسم، نابرابری اجتماعی، مشکلات اقتصادی، مسئله‌ی هسته‌ای، تحریم‌ها و ... تا حدودی مطرح بود، اما عوارض آن هنوز به ‌صورت آشکار در جامعه بروز و ظهور نکرده بود.

در سال‌های بعد به‌ تدریج علائم و نشانه‌های ناشی از تهاجم فرهنگی تا حدودی خود را در مسائلی همچون نحوه‌ی پوشش و عادی‌سازی روابط بین زن و مرد با ادعای روشنفکری و تفکرات فمینیستی و پیشرفت در میان اقشار مرفه نشان داد و جامعه‌ی هدف تا حد زیادی محدود بود؛ اما به دلیل اینکه نشانه‌های آن هنوز در سطح جامعه نمایان نشده و به وضعیت جاری تبدیل نشده بود، در اولویت برای اقدام لازم قرار نگرفت.

در سال‌های بعد مسئله‌ی تهاجم فرهنگی از طریق جنگ نرم وضعیت جاری را پیدا نمود و بخش عمده‌ای از جامعه را دربر گرفت. بسیاری از خانواده‌ها با مسائل و مشکلات اعتقادی ازجمله ارتباطات نامناسب، انواع اعتیاد، طلاق و... درگیر شدند.

اما متأسفانه امروزه شاهد فراگیری فوق‌العاده مسائل فرهنگی مربوط به جنگ نرم هستیم که تقریباً شعاع تأثیر آن، همه‌ی جامعه را در برگرفته تا آنجا که تأثیر آن تنها بر نهاد فرهنگ نیست و سایر نهادهای جامعه ازجمله خانواده، آموزش ‌و پرورش و ... را درگیر نموده و بدتر از آن اینکه گستره ی تأثیر تهاجم فرهنگی بر ایدئولوژی و مکتب فکری افراد هم مشهود است.

مسائلی همچون نحوه‌ی پوشش و مد و لباس، گسترش فرهنگ مصرفی و غرب‌گرایی، فراگیری اعتیاد جوانان و نوجوانان و حتی دختران به انواع مواد مخدر سنتی و صنعتی، فروپاشی نظام خانواده و افزایش آمار خیانت و فساد و طلاق و ... شاهدانی هستند بر این ماجرا!

هر چند در این مرحله از چرخه‌ی عمر مسئله، علاج آن دشوار و مستلزم صرف وقت و هزینه‌ی بسیار است اما در عین ‌حال غیرممکن نیست. همچنان که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «با عزم ملی و تلاش همه‌جانبه ی همه دستگاه‌ها و نهادها و مردم امکان‌پذیر است.»

این عزم عمومی باید از سطح جامعه، خانواده و افراد آغاز گردد. اگر هر کس از خود و خانواده ی خود شروع کند، ضرورت و اهمیت مسئله‌ی فرهنگ را درک نماید و شروع به اصلاح امور فرهنگی و دینی خود کند، بخش عمده‌ای از این درمان و علاج انجام خواهد شد. درعین‌حال مسئولان و آن‌هایی که در رأس امور هستند نیز باید دلسوزانه و متعهدانه به دنبال چاره‌ای برای اصلاح فرهنگ و مقابله با تهاجم فرهنگی باشند.

اگر شروع این عزم عمومی و تلاش همه‌جانبه بازهم به تأخیر بیافتد و جامعه از مرحله ی بحران در مسائل فرهنگی وارد مرحله ی فاجعه شود، پیامدهای به وجود آمده آن‌چنان شدید و پرقدرت خواهد بود که عملاً علاجی وجود نخواهد داشت. آنجاست که اگر تلاش و همتی هم برای اصلاح نظام فرهنگی صورت پذیرد، نوشداروی پس از مرگ سهراب خواهد بود.

 مریم غازی اصفهانی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha