دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۹ - ۲۲:۴۹
 عالم پس از مرگ چگونه است؟

حوزه/ برزخ واسطه میان دنیا و آخرت است، انسان پس از مرگ از جهت اعتقاداتی که داشته و اعمال نیک و بدی که در این دنیا انجام داده مورد بازپرسی خصوصی قرار می گیرد و پس از محاسبه اجمالی طبق نتیجه ای که گرفته شده به یک زندگی شیرین و گوارا یا تلخ و ناگوار محکوم گردیده و با همان زندگی در انتظار روز رستاخیز عمومی بسر می برد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، پاسخ به سؤالات و شبهات موجود در جامعه از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از پرسش ها و شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.

  

- سؤال

منازل و مراحل آخرت و چگونگی عالم پس از مرگ را توضیح دهید؟

  

- پاسخ

انسان در سفر آخرت منازل و مراحل متعددی را طی می کند که در این جا به اختصار درباره آن منازل توضیحاتی ارائه می شود:

  

۱. نخستین منزل، جریان سکرات مرگ و سختی جان دادن است، امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ در تبیین سکرات مرگ می فرماید: «مرگ را ورطه ها و دشواری هایی است سخت تر از آن که بتوان وصفش کرد، یا عقل های مردم بتواند آن را بفهمد.»[۱]

طبق این کلام حضرت، سکرات مرگ بگونه ای سخت است که اساساً هرگز قابل وصف نیست، و اگر بتوان آن را وصف کرد، کسانی که در دنیا هستند توان درک و فهم آن را ندارند.                 

  

۲. منزل دیگر، قبر است، امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ درباره این منزل می فرماید: «فیا لَهُ مِن بیتِ وحدهٍٍ، و منزل وحشهٍ و مفرد غربَهٍٍ» [۲] یعنی  وای براو از خانه تنهایی، و سرای وحشت، و جایگاه بی کسی و غربت.

در روایتی آمده روزی رسول خدا _ صل الله علیه و آله و سلم _ بر سر میتی که او را دفن می کردند حاضر شد، و در حالی که اشک از چشمان حضرت به شدّت سرازیر بود به مردم فرمود: «اخوانی لمثل هذا فاعدّوا» یعنی ای برادرانِ من، از برای همچو منزلی خود را آماده سازید. [۳]

  

۳. گر چه از یک نظر قبر همان عالم برزخ است، [۴] از لحاظ دیگر برزخ  را می توان یکی از منازل قیامت تلقی کرد، برزخ واسطه میان دنیا و آخرت است، انسان پس از مرگ از جهت اعتقاداتی که داشته و اعمال نیک و بدی که در این دنیا انجام داده  مورد بازپرسی خصوصی قرار می گیرد و پس از محاسبه اجمالی طبق نتیجه ای که گرفته شده به یک زندگی شیرین و گوارا یا تلخ و ناگوار محکوم گردیده و با همان زندگی در انتظار روز رستاخیز عمومی بسر می برد. روح انسان در برزخ  در یک قالب مثالی که اوصاف ماده (رنگ و شکل و اندازه) را دارد ولی مادی نیست. به سر می برد اگر از نیکان است از سعادت و نعمت و جوار پاکان و مقربان درگاه خدا برخوردار می شود و اگر از بدان است در نقمت و عذاب و مصاحبت شیاطین و پیشوایان ضلال می گذراند. [۵]

درباره انسان در عالم برزخ سخن بسیار است، از جمله اینکه بر اساس آموزه های دینی انسان میت در آن عالم سخت نیازمند کارهای نیک از قبیل دعا و صدقه دادن به نیت او از طرف بستگان است، در روایتی آمده هر کسی که صدقه به فقیری به نیت میتی بدهد، فرشته ای آن را در ظرفی از نور که بسیار درخشنده است می گذارد و در عالم برزخ آن را به میت مورد نظر هدیه کننده می رساند و می گوید این هدیه را فلان کس برای شما فرستاده است، میت آن هدیه را می گیرد و از آن بهره مند می شود. [۶]

  

۴. منزل دیگر مرحله ای است که از آن در آموزه های دینی به «نفخ صور= فریاد مرگ و حیات» یاد شده است، و در آیات فراوانی از قرآن مجید اشاراتی به مسأله نفخ صور شده است، از مجموع آن آیات به خوبی استفاده می شود که دو بار در صور دمیده می شود، یک بار در پایان جهان که همه خلایق می میرند و این نفخه مرگ است، و بار دیگر در آستانه رستاخیز که همه مردگان زنده می شوند و این نفخه حیات است، در حقیقت توقف و از کار افتادن این جهان و آغاز حرکت جهان دیگر تشبیه به توقف و حرکت لشکرها و قافله ها شده است که با صدای شیپور مخصوص یا صدای بلند دیگری همگی با هم از راه رفتن باز می ایستند و متوقف می شوند و با صدای دیگر به پا می خیزند و حرکت می کنند. [۷] در قرآن کریم درباره این مرحله و منزل انسان در مسیر سفر آخرت چنین  آمده: «وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْری فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ» [۸] یعنی و در صور دمیده می شود و تمام کسانی که در آسمان ها و زمین هستند می میرند مگر کسانی که خدا بخواهد، سپس بار دیگر در صور دمیده می شود ناگهان همگی به پا می خیزند و در انتظار هستند.

از این آیه به دست می آید که نفخ صور در حقیقت یک صاعقه و صیحه عقلی است که تمام آسمان و زمین را پر می کند و سبب مرگ ناگهانی همه موجودات زنده می شود و یا همه را به حرکت و جنبش در می آورد و سبب حیات و زنده شدن آنها می شود. [۹]

  

۵. منزل دیگر که جزء مواقف هولناک مسیر آخرت است، منزل سنجش اعمال انسان است.

در قرآن کریم بحث های گسترده ای درباره این مرحله از سفر آخرت مطرح شده و با تعبیرات گوناگون از آن موقف و مرحله یاد شده است که در اینجا به نمونه هایی از آن آیات اشاره می شود تا چیستی و چگونگی این منزل تا اندازه ای معلوم شود:[۱۰]

فرمود: «وَ تَری کُلَّ أُمَّةٍ جاثِیَةً کُلُّ أُمَّةٍ تُدْعی إِلی کِتابِهَا الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» [۱۱] یعنی هر امتی را به زانو در آمده می بینی، هر امتی به سوی کارنامه خود فرا خوانده می شود و بدیشان می گویند: آنچه را می کردید امروز پاداش می یابید. و در آیه دیگر فرمود: «اما کسی که نامه اعمالش به دست راست او داده می شود از خوشحالی فریاد می زند که اهل محشر نامه اعمال مرا بگیرید و بخوانید و اما کسی که نامه اعمالش بدست چپ او داده شده می گوید: ای کاش هرگز نامه اعمال به من داده نمی شد.»[۱۲]

اما در این باره که ماهیت نامه اعمال چیست، مفسران مطالب فراوانی را مطرح کرده از جمله گفته اند: ممکن است گفته شود اعمال انسان همان گونه که در درون جان او اثر می گذارد در عالم بیرون، در فضا و هوای اطراف، در زمینی که بر آن زندگی می کند و در همه چیز اثر دارد، گوئی بر آنها نقش می بندد، نقوش طبیعی و غیر قابل انکار، نقوشی که به وسیله قوا و نیروهای عالم هستی و فرشتگان در دل این موجودات ثبت می شود، در قیامت پرده از آن برداشته می شود، و آشکار می گردد، و به دست هر کس داده می شود و با یک نگاه در آن حال هر کس معلوم است، مسلماً این آثار در دنیا برای ما محسوس و قابل درک نیست، اما بی شک آنها وجود دارند، و روزی که در آن دید تازه ای پیدا می کنیم همه اینها را می بینیم و می خوانیم و تصدیق می کنیم. [۱۳]

   

۶. یکی دیگر از منازل آخرت که بسیار حساس است، مرحله عبور از صراط است، در وصف آن گفته شده: صراط پُلی است که بر روی جهنم کشیده شده و تا کسی از آن نگذرد داخل بهشت نمی شود. و در روایات آمده است که از مو باریک تر و از شمشیر برنده تر و از آتش گرم تر است، و مؤمنان خالص در کمال آرامش، ‌ و به سرعت و بدون ترس از آن عبور می کنند. اما برخی با دشواری و همراه ترس و نگرانی بالاخره از آن می گذرند و عده ای از روی آن پل به جهنم می اُفتند.

نمونه آن صراط در دنیا نیز وجود دارد که در واقع گذر از این صراط پی آمدش عبور آسان از صراط یاده شده در آخرت است و آن عبارت است از دین حق و راه ولایت و متابعت از امیرمؤمنان و سایر امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ، هر کسی که در دنیا از این صراط یعنی راه ولایت عدول کند و به انحراف کشیده شود و مسیر غیر ولایت را برگزیند و با گفتار یا کردار خود در جهت خلاف آن حرکت نماید، در آخرت از پل نمی تواند عبور کند و بالاخره در هنگام عبور از آن پایش می لرزد و در جهنم سقوط می کند. [۱۴]

برخی از بزرگان معاصر ضمن بحث مبسوطی درباره صراط به این روایت استناد کرده که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «ای علی در روز قیامت من و تو و جبرئیل به صراط می نشینیم و کسی از صراط نمی گذرد مگر این که نامه ای داشته باشد که در آن اعتقاد وی به ولایت شما نگاشته شده باشد... د. اساساً در اسلام ناب همه معارف به هم پیوسته است لذا صراط که همان راه و روش شناخت خدا است، دو گونه است، صراط دنیا و آخرت، راهی که در دنیاست، همان امام واجب الاطاعه است، کسی که در دنیا او را شناخت و به راهنمایی های او اقتدا کرد از صراط آخرت که پل دوزخ است گذشته است و هر کس امام را در دنیا نشناخت گامش بر صراط آخرت می لرزد و در آتش دوزخ سقوط می کند. [۱۵]

  

آنچه بازگو شد نمودار و نمونه‌هایی از منازل و مراحل سفر آخرت است، و ممکن است در هر کدام از مراحل و منازل یاد شده به خصوص بعد از آن که انسان سر از خاک بر می‌دارد و زنده می‌شود مراحل و مواقف‌ متعدد وجود داشته باشد مثلاً در روایات آمده که در قیامت پنجاه موقف و ایستگاه وجود دارد که هر موقف آن هزار سال طول می‌کشد.

امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «انّ فی القیامه خمسین موقفاً لکل موقفٍ الف سنة» [۱۶] یعنی در قیامت پنجاه موقف وجود دارد که هر موقف آن هزار سال است.

علما گفته‌اند: در مسیر محشر برای هر یکی از واجبات الهی یک ایستگاه گذاشته می‌شود و انسان‌ها در آن ایستگاه‌ها نگاه داشته می‌شوند و درباره نحوه‌ عملکرد انسان نسبت به آن کار و فریضه الهی حساب‌ رسی می‌شود، اگر عمل کرده بود و رحمت الهی شامل او شد به عقبه بعدی منتقل می‌شود تا به این ترتیب از همه عقبه‌ها عبور کند و اگر خدای نخواسته عمل نکرده بود و رحمت الهی نیز شامل او نشد از همان عقبه پای او می‌لرزد و وارد جهنم می‌شود. زیرا همه این موقف‌ها به عبور از پل صراط بر می گردد، اسم یکی از آن‌ها عقبه‌ی ولایت است که انسان در آنجا مورد بازجویی قرار می‌گیرد و درباره‌ی ولایت امام علی و سایر ائمه ـ علیهم السّلام ـ سؤال می‌شود.

عقبه‌ دیگر، عقبه‌ نماز است، عقبه دیگر عقبه‌ امانت است و برای هر وظیفه‌ شرعی یک عقبه و موقف تعیین شده است. [۱۷]

  

طبق این بیان معلوم می‌شود که گذشته از آنچه علما در بحث منازل آخرت و به عنوان مراحل کلی مسیر آخرت مطرح کرده‌اند، مواقف و عقبه‌هایی نیز در مسیر راه وجود دارد. مثلاً بر پل صراط که خود یکی از منازل آخرت است، چند موقف و عقبه وجود دارد. و بدین ترتیب اگر در ترتیب‌بندی منازل آخرت منزل حساب‌رسی قبل از منزل «پل صراط» عنوان شده در واقع یک ترتیب‌بندی به حسب طرح بحث منازل آخرت است و گرنه بر اساس بیان یاد شده و بعضی روایات در سر پل صراط در مواقف و عقبه‌های خاصی از هر کدام از اعمال واجب بازجویی می‌شود و این خود یک نوع حساب‌رسی است پس این مسأله که آیا پل صراط قبل از منزل حساب‌رسی است یا بعد از آن، گفته‌ها بر اساس روایات متعدد متفاوت خواهد بود.

  

نتیجه:

مواقف مذکور، بخش هایی از مراحل و منازل مسیر انسان در سفر ابدی اوست که این سفر بدون استثنا برای همگان است و کسی چه بخواهد چه نخواهد این سفر را باید برود و  آن منازل را باید طی کند، تا بالاخره به نتیجه آنچه عمل کرده است برسد. اگر خوب عمل کرده و در مسیر معارف وحی آسمانی حرکت کرده است فَطُوبی له و حُسنُ مَآب، بهشت جاودان گوارای او باد. اگر خدای نخواسته بد عمل کرده و در جهت خلاف راهنمایان الهی (پیامبران و ائمه ـ علیهم السّلام ـ) گام برداشته است، بدا به حال او که جهنم  آتشین جایگاه او خواهد بود.

  

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱. معاد، آیت الله دستغیب.

۲. معاد شناسی سید محمد حسین تهرانی.

۳. معاد در قرآن، آیت الله مظاهری.

   

پی نوشت ها:

[۱] . نهج البلاغه، خطبه ۲۲۱.

[۲] . همان، خطبه ۱۵۸.

[۳] . قمی، شیخ عباس، منارل الآخره، نشر مؤسسه در راه حق، قم، ۱۳۶۵ ش، ص ۲۰.

[۴] . موسوی خمینی، سید روح الله، معاد از دیدگاه امام خمینی، نشر مؤسسه نشر آثار امام (ره)، ۱۳۷۸ ش، تبیان دفتر ۳۰، ص ۱۷۱.

[۵] . طباطبایی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۴۸ ش، ص ۱۰۰.

[۶] . قمی، شیخ عباس، منارل الآخره، نشر پیشین، ص ۴۳.

[۷] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۷ ش، ج ۶، ص ۴۶.

[۸] . زمر/ ۶۸.

[۹] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، نشر پیشین، ج ۶، ص ۶۷.

[۱۰] . همان، ص ۷۵.

[۱۱] . جاثیه/ ۲۸.

[۱۲] . الحاقه/ ۱۹، ۲۵، ۲۶.

[۱۳] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، نشر پیشین، ج ۶، ص ۱۰۵.

[۱۴] . قمی، شیخ عباس، منازل الآخره، نشر پیشین، ص ۱۱۸؛ و موسوی خمینی، سید روح الله، چهل حدیث، نشر مؤسسه آثار امام (ره) , ۱۳۷۸ ش، ص ۹۸،   مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۹ ش، ج ۱۳، ص ۱۱۹.

[۱۵] . جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن، (معاد در قرآن)، قم، نشر مرکز اسراء، ۱۳۸۱ ش، ج ۵، ص ۲۱۴، مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، نشر داراحیاء التراث العربیّه، ۱۴۰۳ ق، ج ۸، ص ۶۷، نور الثقلین، قم، نشر المطبعة العلمیة، بی تا، ج ۴، ص ۴۰۲.

[۱۶] . بحارالانوار، بیروت، نشر دار الاحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۱۲۷، باب ۶، ح ۵.

[۱۷] . همان، ص۱۲۹.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۱۵
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۸
  • قندی GB ۱۹:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۰۶
    مرگ طبیعی به هنگام پیری و کهولت ناب ترین داروی شفا بخش است که هیچ گونه درد و رنج و عذابی تاب و توان مقاومت در برابر آنرا ندارد. مرگ طولانی ترین و ژرف ترین خواب است و طول آن هرچقدر هم دراز باشد برای فرد فوت شده برابر با یک دم و بازدم می باشد. مرگ یک انتقال از منزلی به منزل دیگر می باشد. در مورد این انتقال و اسباب کشی دو نوع تعبیر و تفسیر وجود دارد یکی دینی و دیگری علمی. از دیدگاه دینی روح توسط ملک الموت یا ازراییل در لحظه مرگ قبض میگردد و در قالب جسمانی لطیف و ظریف مثالی به برزخ هدایت میشود و در آنجا بر اساس اعمال نیک و بد دنیوی از پاداش ها و عذاب های موقت بهشتی و جهنمی برخوردار میگردد. این انتقال از دیدگاه علم کیهان شناسی به صورت زیر به وقوع می پیوندد: محتوای کیهان بر اثر انقباض در مرکز کیهان به دمای محض تبدیل میشود و سپس انبساط می یابد و هر فرد انسانی در زمان و مکان خاص و ویژه خود دوباره پا به عرصه وجود میگذارد و زندگی خودرا در سطحی برتر و کیفتی مرغوب تر از سطح پیشین آغاز میکند و این عمل آنقدر تکرار میگردد تا اینکه در پایان سفر طولانی انسان دوباره به سطح زندگی ملکوتی اولیه برگردد. لذا انسان در طول این سفر دور و دراز خویش به سوی سرحدات کمال در بین راه هرگز با سد و مانعی به نام برپایی روز قیامت دینی مواجه نخواهد شد و همچنین توسط خداوند متعال هرگز مورد استنطاق و بازپرسی و بازجوئی قرار نخواهد گرفت. غریزه انتقام جویی در وجود انسان ریشه دارد و نه در وجود خداوند. یوغ های سنگین و سبک شرایع دینی و مذهبی توسط خداوند متعال بر گرده انسان نهاده نشده اند بلکه توسط انبیاء و آنهم به خاطر زنده نگه داشتن و بقاء نام خویش در ذهن و زبان انسان و حافظه و خاطره تاریخ و رساندن آن به همراه نام خداوند به سطح شهرت جهانی و آنهم نه به تبعیت از امر و فرمان خداوند بلکه بر اثر پیروی و تبعیت از شهوت غریزه شهرت طلبی. عظمت خداوند و طرح خلقت و آفرینش بسیار عظیم تر از آن عظمت ناچیزی است که توسط ادیان در طول تاریخ تاکنون به خورد انسان داده شده است. مرگ قطب متضاد حیات نیست بلکه قطب مخالف تولد می باشد. مرگ و تولد روی هم یک نوسانگر دوقطبی جاودانه تشکیل می دهند و قطبین این نوسانگر هرگز از هم نمیتوانند جدا شوند و بطور مجرد و مستقل از هم وجود داشته باشند. هرجا تولد باشد مرگ هم وجود خواهد داشت و بر عکس.
    • بابک IR ۰۲:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۱
      با عرض سلام و تقدیم احترام و تشکر فراوان خدمت شما بزرگوار ( قندی ) ... بسیار بسیارجالب و شاید غیر قابل باور باشد که خواندن مطالب مفید شما در چند سطر چنان آرامش و امیدی در من ایجاد کرد که در طول سی و چندسال در هیچ مکتب و منبر و مراسم و سخنرانی های مذهبی به چنین آرامشی نرسیدم .امیدوارم بازهم به کامنتهای بسیار خوب و دلنشین شما بر بخورم . درود خدا برشما .
    • علی IR ۲۲:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۹/۲۴
      یعنی چی ؟ میشه شفاف سازی کنید؟
  • بی نام و نشان GB ۱۵:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۰۹
    آیا در طول تاریخ یک انسان یافت شده است که دارای این احساس بوده باشد که قبل از بسته شدن نطفه وی در رحم مادر در جایی دیگر در یک خواب ژرف و طولانی مدت فرو رفته بوده باشد؟ اگر پاسخ این سوال مثبت باشد، آنگاه آن فرد انسانی حتما قبل از آمیزش جنسی والدین که منجر به تولید او گردیده است بصورت غیبی در بطن عالم شهود در قالب قوه محض یا یک امکان بالقوه و دفن شده وجود داشته است و در لحظه بسته شدن نطفه در بستر امن و ساکن جان از خواب بیدار گردیده و حیات خودرا که براثر مرگ در عالم ملکوت در سیر نزولی از دست داده بود دوباره در عالم شهود بصورت محدود تری دریافت نموده است. بر عکس این روند در سیر صعودی در عالم شهود بعدی یک انسان یافت نخواهد شد که دارای این احساس باشد که قبل از آشنایی والدین اش با همدیگر و قبل از بسته شدن نطفه در رحم مادراش در جایی دیگر در یک خواب طولانی مدت و ژرف فرورفته بوده باشد. مرگ در حالت اول را میتوان خواب نزولی و در حالت دوم خواب صعودی نامید. در هردو حالت ، مرگ مثل خواب که خستگی فعالیت های روزمره را برطرف مینماید، خستگی کل حیات را بطرف مینماید. هم در عالم غیب و هم در عالم شهود. نتیجه اینکه این حقیر در عالم غیب مرده و دفن گردیده بودم ، قبل از اینکه در عالم شهود دوباره از خواب بیدار شوم و نه اینکه در آنجا زنده بوده باشم و با تصمیم آگاهانه آنجا را ترک نموده و وارد اینجا شده باشم. قبل از مردن در عالم غیب هم دارای تولد و حیات بوده ام و آن حیات بر اثر مرگ ازبین نرفته بلکه بصورت قوه محض و امکان بالقوه در بطن خمیر مایه یکی از مراتب هفتگانه علم ملکوتی بقاء یافته است و در اینجا با کیفت پایین تری به ظهور رسیده و به فعلیت در آمده و موجب خشنودی والدین ام گردیده است. فنا فی الله، البقاء و پناه به خدا.
  • زائر گمنام منازل غیب GB ۱۴:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۰
    با احترام کامل به اعتقادات و باورهای دینی در زمینه پدیده مرگ و عوالم بعد از ِآن ، نطریه و باور این حقیر به اختصار به شرح زیر میباشد: پس از فرا رسیدن مرگ ، من یا این خود انفرادی به یک خواب طولانی مدت و ژرف فرو خواهم رفت. این خواب آنقدر عمیق خواهد بود که هیچ گونه ضربه و زلزله و صدایی توانائی به هم زدن آرامش آنرا نخواهد داشت و حتا طنین دو صدای شیپور یا صور اسرافیل بر پهنه هستی هم قادر نخواهد بود که مرا از خواب بیدار نمایند. بر سر اتم های تشکیل دهنده تن و بدن و جسم و جسدم هر اتفاقی که بیافتد در آرامش خواب من هیچ تاثیری نخواهد داشت. جسد این حقیر پس از مرگ توسط بازماندگان در قبر دفن خواهد گردید و بصورت امانت به دست خاک سپرده خواهد شد. همانطور که همه افراد انسانی و موجودات زنده و حتا نظام ها و سامان های غیر زنده به عنوان اجزای کل از فیض نوسان تولد و مرگ برخوردار گردیده اند، کل کیهان یا به زبان دینی کل عالم شهود هم از این نعمت برخوردار می باشد. عمر کیهان در آینده بسیار دور دستی بر اثر انقباض مجدد به پایان خواهد رسید و محتوای آن در مرکز به دمای محض و همگن و یکنواخت و بسیط ( ساده ) تبدیل و برای خلقت و آفرینش و تولد و زایش نو مهیا و آمده میگردد. سپس آن خمیر مایه واحد دوباره منبسط میگردد و زمانی فرا میرسد که والدین این حقیر دوباره با هم آشنا میشوند و پس از ازدواج و انجام عمل آمیزش جنسی و بسته شدن نطفه در رحم مادر، این حقیر دوباره از خواب ژرف و طولانی مدت در بطن مادر بیدار خواهم شد و همین زندگی که بر اثر مرگ در این عالم شهود از دست داده بودم دوباره در سطحی برتر و باکیفتی مرغوب تر به من اهداء خواهد گردید، الا آخر تا برترین سطح و حالت ممکنه. طول عمر کلی کیهان هنوز توسط علوم نجوم و کیهان شناسی محاسبه و تعیین نگردیده است. اما در قالب تخمین و حدس و گمان احتمالا ۹۰ میلیارد سال طول خواهد کشید. یک نیم از آن به فاز انبساط و نیم دیگر به فاز انقباض تعلق دارد. عمر کلی کیهان برابر است با فاصله زمانی بین وقوع دو مهبانگ متوالی. فاصله بین لحظه مرگ در این عالم و لحظه تولد مجدد افراد انسانی و هرموجود زنده ای در عالم شهود دوم برابر است با طول عمر کلی کیهان. در لحظه مرگ ضمیر خودآگاه این حقیر بطور کامل مختل میگردد، طوریکه گذر زمان برایم غیر قابل درک میگردد، لذا خواب ۹۰ میلیارد ساله برایم یک ثانیه.
    • علی IR ۰۱:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۹
      میشه بیشتر توضیح بدید راجع به مرگ واینکه آیا بعد مرگ زندگی دوباره چطور آغاز خواهد شد چون من متوجه کامنت شما نشدم یه خورده ساده تر توضیح بدید ممنون میشم
  • و هزار و یک حرف دیگر GB ۱۹:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۰
    در ادامه بحث پیرامون پدیده های تولد، مرگ و حیات لازم می بینم که به یک نکته مهم اشاره ای کوتاه داشته باشم و آن اینکه در دین مبین اسلام عبارت ختم نبوت به این معناست که پس از رحلت پیامبر اکرم هیچ انسانی از طریق گوش سر پیام آسمانی در قالب وحی دریافت نخواهد نمود، اما ختم نبوت به معنای پایان یافتن معرفت و شناخت نیست، زیرا اگر این طور بود در اعصار جدید کشف بعضی از قوانین طبیعت توسط دانشمندان علوم طبیعی و تجربی صورت نمی پذیرفت و به معرفت و دانش انسان افزوده نمیگردید. لذا اگر معارف وحیانی و محتوای کتب آسمانی و دینی را حقایق مطلق به دانیم و یا به پنداریم، آنگاه دریچه ها و روزنه های دست یابی به معارف و شناخت ها و حقایق برتر الاهی را با دست خود به روی خویش مسدود خواهیم نمود و قدم درجا خواهیم زد. طبق باور این حقیر مفیدتر خواهد بود که با حفظ احترام به منابع و معارف وحیانی و دینی توجه خودرا به اکتشافات و شناخت های علوم حصولی معطوف نمائیم و به خداوند و طرح خلقت و آفرینش و معنا و مفهوم زندگی انسانی از دیدگاه علمی بنگریم و به معارف دینی اکتفا نکنیم. خواب مرگ دو نوع و دو گونه میباشد که بطور همزمان و موازی در مکان های مختلف رخ میدهد و صورت میپذیرد. اولی در عوالم یا جهان های ازلی که در حال حاظر سیر نزولی را از برترین سطح ملکوتی به سمت نازل ترین سطح سپری مینمایند و دومی در عوالم یا جهان های ابدی که سیر صعودی را از نازلترین مرتبه به سوی برترین سطح طی میکنند. طول عمر عوالم نزولی توسط لحظه ازل و طول عمر عوالم صعودی توسط لحظه ابد رقم زده می شوند. دو لحظه ازل و ابد هرکدام برابر با طول لحظه حال می باشند که توسط فیزیکدان آلمانی به نام ماکس پلانگ مقدار آن محاسبه گردیده و برابر است با ۱۰ بتوان منهای ۴۳ ثانیه و به زمان پلانگ مشهور گردیده است. خداوند متعال در تمامی عوالم ازلی و ابدی در لحظه حال حَی و حاظر است و با قدرت مطلق همه چیز و همه کس را به سمت آینده حرکت میدهد طوریکه حتا یک ذره نوری و یا یک ذره اتمی را در گذشته بدون سرپرست و به حالت ویلان و سرگردان به حال خود رها نمیکند و هیچ ذره ای هم قبل از قدم مبارک الاهی قادر نخواهد بود به تنهایی وارد آینده شود. ما انسان ها همیشه همراه خداوند بوده، هستیم و خواهیم بود. لذا رجعت همه به سوی او مکانی نیست بلکه به معنای رسیدن به شناخت اولیه ملکوتی خداوند.
  • IR ۰۲:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۹
    اینقدر مردن رو پیچیده نکنید. چه چند ثانیه و چه حتی چند ساعت بعد مرگ تموم هضیان هایی که ذهن در حال مرگتون می بینه تموم میشه و انگار نه انگار بودین!
  • مرتضی IR ۲۱:۱۶ - ۱۳۹۹/۱۰/۰۱
    یعنی همه اینها حقیقته؟ اگر حقیقته چرا مسئولین که بیشتر روحانی و لباس پیامبر بر تن دارن چرا عمله نیکی در کارهایشان دیده نمیشود؟!چرا این حرفا که بیشتر مراجعه شیعه میگن و در کشور شیعه زندگی میکنن ولی عمالشان چیز دیگه و دنیا پرستی ووو نشان داده میشه.؟یا دروغ میگن و یا اگر دروغ نیست پس همه گناهای امسال من بر گردنه این شخص های هست که باعث این وضع جامعه هستن.پس ما بر همین زندگی با فلاکت ادامه دهیم شاید بعد مرگ راحت شدیم
  • Babak PL ۰۶:۱۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۱
    دومین کامنت اومده تفکرات مذهب هندوئیسم نوشته طبق قرآن و صحبت های معصومین و مقاله بالا خداوند می فرمایند روح به سوی ما برمیگردد وقتی قیامت بشه مردم فکر میکنن یه روز یا نصف روز بیشتر خواب نبودن تو قرآن سوره بقره آیات آخر ذکر شده به این مطلب باز سوره کهف به همین شکل و سریال حضرت عیسی که وقتی پسر نوح نبی سام زده کرد به اذن خدا گفت من تو خواب خوشی بودم من زنده کردی فکر کردم قیامت شده واقعا چرا ادمین سایت نظارت نداره هرکس میاد چرت پرت های خودش مینویسه مبنا ما کلام الله کتاب آسمانی مون کاری به شنیده ها دیده هام که دوستان میان مینویسن ذهن شون شستشو پیدا کرده اینجا خالی میکنن نباید داشت جدیدا افرادی تحت عنوان منتالیست یا روان کاو تو یوتیوب هستن این جفنگیات تناسخ که جزو عرفان کابالا و شیطان پرستی میان خورد مردم میدن جوانان ما هم ساده باور میکنن بشینید قرآن فارسی ختم کنید تا آگاه شوید گور پدر غربی ها یسری ها از قصد میخوان ایمان مردم بگیرن واقعا کامنت ها دیدم از درک شعور یسری نا امید شدم ممنونم از نویسنده این مطلب
  • Babak PL ۰۶:۱۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۱
    چرا رو نظرات افراد آتئیست هیچ نظارتی نیست دومین کامنت اومده تفکرات مذهب هندوئیسم نوشته طبق قرآن و صحبت های معصومین و مقاله بالا خداوند می فرمایند روح به سوی ما برمیگردد وقتی قیامت بشه مردم فکر میکنن یه روز یا نصف روز بیشتر خواب نبودن تو قرآن سوره بقره آیات آخر ذکر شده به این مطلب باز سوره کهف به همین شکل و سریال حضرت عیسی که وقتی پسر نوح نبی سام زده کرد به اذن خدا گفت من تو خواب خوشی بودم من زنده کردی فکر کردم قیامت شده واقعا چرا ادمین سایت نظارت نداره هرکس میاد چرت پرت های خودش مینویسه مبنا ما کلام الله کتاب آسمانی مون کاری به شنیده ها دیده هام که دوستان میان مینویسن ذهن شون شستشو پیدا کرده اینجا خالی میکنن نباید داشت جدیدا افرادی تحت عنوان منتالیست یا روان کاو تو یوتیوب هستن این جفنگیات تناسخ که جزو عرفان کابالا و شیطان پرستی میان خورد مردم میدن جوانان ما هم ساده باور میکنن بشینید قرآن فارسی ختم کنید تا آگاه شوید گور پدر غربی ها یسری ها از قصد میخوان ایمان مردم بگیرن واقعا کامنت ها دیدم از درک شعور یسری نا امید شدم ممنونم از نویسنده این مطلب
  • جعفری NL ۰۶:۳۷ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۳
    سلام ... در فرموده این دوست عزیز که گفته های ایشان را می پذیرم این گفته را اضافه کنم بر اینکه زندگی و بودن و تپیدن یک امید می خواهد برای ماندن .. انسانی که جسم ناتوان و مریض داشته باشد بیشتر به مرگ فکر می کند چون خود را نزدیک مرگ می بیند ...زندگی در کودکی کنار مادر خیلی زیباست اما کودک به ان درک نمیرسد که زندگی این لحظه خوش کنار مادر نیست روزی بدتر و بدتر خواهد شد ..غم از دست دادن مادر را باید ببینید و بعد خود را ....خداوند اگر بهشت را منزلگاه انسانها قرار می داد ما حالا دغ دغه مرگ و نابودی و مریضی نداشتیم ..حتی در بهشت زاد و ولد می شود و زندگی ادامه دارد .اگر خدایی ما انسانها را از جای وارد زمین کرد همین قدرت را دارد ما را بعد مرگ به جای بهتر هدایت کند ..خداوند در لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَدٍ؛ که ما انسان را در رنج آفریدیم...و خداوند بهشت را ابتدا منزلگاه ما قرار داده بود اما دید انسانها دارای خطا هستند باید به مراتب اعمال خود در جایگاه فرار گیرند ...
  • اصفهانی IR ۲۲:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۰
    فاسدان اداری بستر ساز فسادهای اداری و غیر اداری هستند
  • هانیه IR ۱۲:۰۶ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۸
    اگر فرد فوت شده به خوابمان بیاید و بگوید مقداری سردم شده چه کاری باید براش انجام دهیم؟؟
  • آنسوا GB ۱۱:۱۸ - ۱۴۰۰/۱۲/۰۲
    با سلام، منازل اشاره شده در متن اصلی بر اساس باور و دیدگاه فردی این حقیر کاملا اشتباه می باشند. همچنین سفر ابدی وجود ندارد بلکه سفر بی نهایت یا بی پایان. تعداد منازل حقیقی و واقعی بین نظام احسن آفرینش مبداء و معاد هفت تا می باشند و هرکدام از این منازل هفتگانه دارای حالت ها و یا مراتب کلی با درجات تکاملی فراوان بین دو سرحد یکی نهایت نقصان و دیگری نهایت کمال ایده آل و خود این دو سر حد در طول سفر بی نهایت همیشه محدود و محصور بین دو نظام احسن آفرینش متوالی باقی خواهند ماند. انسان تا زمانیکه نتواند به سوال زیر پاسخی روشن و صحیح و حقیقی و منطبق بر واقعیت ارائه دهد هرگز نمی تواند به درکی صحیح و تصوری روشن از حیات یا زندگی پس از مرگ دست یابد. سوال : چرا خداوند متعال در چهار چوب مکان مجرد یا مطلق و یا در فضای هندسی سه بُعدی این جهان و جهان های موازی و مساوی و بیشمار و موجود در اطراف آن بجای یک عالم و یک آسمان و یک زمین، هفت عالم و هفت آسمان و زمین را آفریده است ؟ چرا؟ تعداد منازل حقیقی سفر بی نهایت باید منطبق بر هفت عالم و هفت ( آسمان و زمین ) باشند. منازل و عوالم و آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرکدام با درجات مختلف تکاملی بین سرحدات اشاره شده در بالا ، همیشه از طریق چرخه یا گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی بر اثر نوسانات باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان یا جهان پشت سر هم به ظهور می رسند و از امکان و قوه به فعلیت در می آیند و حیات خودرا سپری می نمایند و جای خودرا به دیگری می سپارند. کلیه راه هایی که در طول تاریخ تاکنون به پیشگاه خاص و عام انسان توسط منابع مختلف ارائه گردیده اند، جملگی بدون استثناء و با احترام کامل گمراهه محسوب می شوند.