دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
حجت الاسلام رهدار

عضو هیئت‌علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) قم گفت: خروجی تمدن غربی آسایش منهای آرامش است، ولی خروجی تمدن قرآنی آرامش مقرون به آسایش است؛ اسلام ضد آسایش نیست ولی اصل را در زندگی آرامش می داند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه» از اصفهان، حجت الاسلام احمد رهدار، شب گذشته در خیمه جوانان  «یاران حسین» اصفهان به بررسی تطبیقی مدیریت انسان در الگوی تمدن قرآنی و الگوی تمدن غربی پرداخت و گفت: سعادت از بستر بلا می گذرد و خداوند اعظم بلا ها را به امام حسین(ع) داد چون می خواست بیشترین نتیجه را از امام حسین(ع) در تاریخ بگیرد.

وی تحقق بهترین جلوه الگوی مدیریت قرآنی در طول تاریخ را توسط صالحان و امامان و سالکان پیرو مکتب اهل بیت(ع) دانست و تصریح کرد: اولین تفاوت انسان در تمدن قرآنی با تمدن غربی، چند ساحتی بودن فرد در تمدن قرآنی است و بعد از پیچیدگی در خلقت آسمان و زمین، انسان پیچیده ترین مخلوق خداوند است و خلقت آن به گونه ای است که فقط با مولفه های یک عالم مثل دنیا سازگار نیست، بلکه با چند عالم سازگار است و این در حالی است که برای انسان تمدن غربی عالم محدود است و فقط با عالم دنیا سرو کار دارد .

وی افزود :در روایت داریم که خداوند ۱۲ هزار عالم خلق کرده و دنیا یکی از کوچکترین این عالم هاست و انسان با این ۱۲ هزار عالم در ارتباط است.

حجت الاسلام رهدار در ادامه به آیه «الحمدلله رب العالمین» در این زمینه اشاره کرد و گفت: در این آیه نیز خداوند عالمیان را به صورت جمع بیان کرده و نه مفرد یا مثنی و این نشانه وجود چند عالم در جهان هستی است، همچنین پیامبر ما نیز رحمة للعالمین است دستوراتی که آورده مرتبط با همه این عالم هاست.

وی ادامه داد: مدیریت غربی تک خطی است، ولی مدیریت انسان قرآنی بسیار پیچیده است و مدیریت انسان مربوط به ۱۲هزار عالم بسی سخت تر از انسانی است که مرتبط با یک عالم ظاهری دنیااست.

این استاد حوزه و دانشگاه، مفهوم محوری در حیات تمدنی انسان قرآنی را مفهوم سعادت و همین مفهوم در حیات تمدنی انسان غربی را سود و لذت دانست و اظهار داشت: مفهوم سعادت ممکن است از راه درد و الم صورت بگیرد مانند پیامبران الهی که مقرب ترین افراد نزد خدا در نظام هستی بودند ولی بیشترین دردها و ابتلا ها را داشته اند چرا که سعادت از مجرای ابتلا و بلا رقم می خورد.در حالی که در تمدن غربی انسان ها در زندگی مرفه و بدون سختی هستند اما پر توقع و کم کارند.

*لذت خروجی مدیریت غربی و سعادت خروجی مدیریت قرآنی

وی ادامه داد: مومن با بلای الهی رشد و سعادت پیدا می کند و بیشترین نتیجه را تاریخ از انسانهایی گرفته که در بستر سختی های زمانه بالقوه هاشان بالفعل شده است، مانند امام حسین که دردانه تاریخ و قدسی خداوند است اما بیشترین بلا در آن زمان نه تنها بر وی بلکه بر خانواده و کاروان وی نیز نازل شد چون خدا قرار است بیشترین نتیجه  را از حسین برای تاریخ بگیرد.

عضوهیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) ادامه داد: در مدیریت قرآنی سعادت از بستر بلا می گذرد در حالی که در مدیریت غربی تلاش می شود سینوس لذت بیشتر مدیریت شود و تمام ابزارها و ادبیات و عالم فردی که خلق می کند عالم لذت است و این عالم زود گذر و فانی است و آنچه برای ما می ماند معلول سختی هایی است که در دورانی از زندگی کشیده ایم.

وی در ادامه به دیگر تفاوت این دو الگوی زندگی پرداخت و تصریح کرد:الگوی جمعی انسان تمدن قرآنی بر محور تعاون و خیر می گذرد اما الگوی تمدن غربی بر رقابت و تنازع بقاست. یعنی انسان های قرآنی وقتی در یک جا جمع می شوند سعی می کنند تعاون بر خیر داشته باشند، اما انسانهای غربی با هم رقابت می کنند و مچ همدیگر را می گیرند و سعی در حذف یکدیگر دارند و گاهی برای رسیدن به پله بالاتر جنگ راه می اندازند و میلیون ها نفر کشته می شوند تا خودشان پیروز شوند و حاضرند موانعشان را به غیر اخلاقی ترین شکل ممکن از بین ببرند.

 وی در همین راستا از منشور جهانی حقوق بشر یاد کرد و گفت: دنیای غرب چنین منشوری را تهیه کرده و براساس آن هر ساله ایران را مورد تفقد قرار می دهد که در ایران خیلی از مسائل حقوق بشر رعایت نمی شود ولی همین ها عربستان را در لیست تروریست  قرار نمی دهند چون برای آنها همچون گاو شیرده است و به نفع آنها کار می کند و در عوض لبنان که از تجاوز اسرائیل به کشورش دفاع می کند را در لیست تروریست ها قرار داده است.

*تفاوت تکامل با توسعه

عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) ادامه داد: در همین زمینه به ایران که در ۲۰۰ سال اخیر به هیچ کشوری حمله نکرده، بلکه بارها به آن حمله شده است اجازه داشتن انرژی هسته ای صلح آمیز را هم نمی دهند، در حالی که اسرائیل که از نطفه تکوین تاکنون دائم در حال جنگ و آدم کشی است باید زاردخانه و بمب هسته ای داشته باشد.

حجت الاسلام رهدار در ادامه مفهوم محوری تمدن قرآنی برآمده از انسان شناسی قرآنی را مفهوم تکامل و در مورد تمدن غربی این مفهوم را توسعه دانست و اذعان داشت: فرق توسعه و تکامل این است که توسعه مفهومی عرضی و تکامل مفهومی عمودی است؛ خروجی توسعه تورم و خروجی تکامل، پیشرفت است و پیشرفت  با تورم فرق می کند، مثلا توسعه در بدن، انسان را چاق می کند و تکامل عقل و روح انسان را رشد می دهد، بنابراین توسعه تورم می دهد و رشد نمی دهد.

عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) تصریح کرد: خروجی تمدن غربی آسایش منهای آرامش است، ولی خروجی تمدن قرآنی آرامش مقرون به آسایش است؛ اسلام ضد آسایش نیست ولی اصل را در زندگی آرامش می داند.

وی، چهارمین تفاوت در این دو الگوی زندگی را انسان محور و تکنولوژی محور بودن دانست و اظهار داشت: الگوی مدیریت قرآنی انسان محور و الگوی مدیریت غربی تکنولوژی محور است.

عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) ادامه داد: در الگوی قرآنی با خود انسان روبرو هستیم، در حالی که در الگوی غربی آهن و تکنولوژی را واسطه مدیریت انسان می کنیم‌.

* الگوی مدیریت قرآنی انسان محور است و بستر آن تربیت است نه آموزش

وی در این زمینه به تفاوت بین پزشک در الگوی غربی و طبیب در الگوی قرآنی پرداخت و تصریح کرد: در الگوی غربی پزشک به تکنولوژی و آزمایش و عکس و سونوگرافی توجه می کند و اصلا به خود شخص بیمار توجهی ندارد ولی در طب اسلامی اطبا خود فرد را نگاه می کنند و با او ارتباط برقرار می کنند.

رئیس موسسه فتوح اندیشه افزود: الگوی مدیریت قرآنی، انسان محور است و بستر آن تربیت است نه آموزش والگوی تربیت غربی به واسطه تکنولوژی است و ما در ذیل تکنولوژی وآهن معرفی می شویم و این در حالی است که انسان هر لحظه به خاطر ساختار پیچیده اش یک حالت روحی دارد.

وی بیان کرد: در تمدن غربی خود انسان فراموش شده و انسان را مقحور تکنولوژی کرده و ابزار اصل شده و ذهن تعطیل است مثلا ذهنی که در روزگاری ۱۰۰ شماره تلفن حفظ بود الان یک شماره بیشتر حفظ نیست.

محبت خروجی مدیریت قرآنی و قانون خروجی مدیریت غربی

حجت الاسلام رهدار آخرین مجرا و بستر مدیریت قرآنی را محبت و همین مجرا در تربیت غربی را قانون دانست و اظهار داشت: خروجی محبت ایثار است و خروجی قانون در بهترین شرایط عدالت است، حرکت قانونی ثابت و به روز شده است ولی حرکت ایثاری انعطاف  و تنوع دارد.

وی در پایان گفت: الگوی مدیریت قرآنی با الگوی مدیریت غربی تفاوت بسیاری دارد چرا که الگوی غربی یک الگوی بسیج است و ناظر به عالم دنیا و در دنیا ناظر به ظاهر دنیاست، در حالی که در مدیریت قرآنی با یک انسان پیچیده و عالم های پیچیده طرف است و ابعاد و سطوح پیچیدگی انسان را لحاظ می کند.و انسانی که مکتب کربلا تربیت می کند انسان قرآنی است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha