به گزارش خبرگزاری حوزه، یکی از پروژه های گروه تربیتِ پژوهشکده اخلاق و معنویت، «روانشناسی تحول اخلاقی؛ تحلیل و نقد سه نظریه معاصر در رشد اخلاقی» است که مجری آن، حجتالاسلام مهدی فصیحی رامندی «دانش آموختۀ حوزه و محقق رشته اخلاق اسلامی با گرایش اخلاق کاربردی» است؛ این پروژه بیش از ۷۰ درصد پیشرفت داشته است.
بدین منظور، چگونگی انجام و پیشرفت این پروژه را در گفت و گو با مجری آن، در ذیل می خوانیم:
* این پروژه از چه زمانی آغاز شد و کلید خورد؟
این تحقیق، نتیجه مباحثات گروهی در گروه تربیتِ اخلاقی پژوهشکدۀ اخلاق و معنویت است؛ اصل پروژه از سالهای ۹۱-۹۰ آغاز شده و شیوۀ کار به این صورت بوده که نظریات کلاسیک و معاصر در حوزۀ رشد اخلاقی پس از بررسیهای اولیه گسترده گزینش شد که به حدود هفت هشت نظریه رسید و محققان و اعضای هیأت علمی گروه تربیت، هرکدام یک یا چند نظریه را برای بررسی تحلیلی و نقد جدی انتخاب کردند. دو نظریه که در واقع به عنوان نظریات پایه و کلاسیک بودند؛ یعنی نظریۀ پیاژه و کلبرگ، به همراه یک درآمد مستوفا در حوزۀ رشد اخلاقی توسط حجج اسلام دیبا، بوسلیکی و مرادی، در قالب یک دفتر با عنوان رشد اخلاقی: نظریات کلاسیک به چاپ رسید، اما بنده سه نظریه(نظریۀ شناختی اجتماعی بندورا، نظریۀ اسناد و نظریۀ پردازش اطلاعات اجتماعی در زمینۀ رشد اخلاقی) را که اصطلاحاً شناختی اجتماعی هستند، کار کردم.
* لطفاً نمایی کلی از این طرح ارائه بفرمایید.
به طور کلی میتوان گفت، هدف اصلی از دانش اخلاق و مجموعه دانشهای پیرامونی آن، رساندن انسان به قلۀ رشد اخلاقی یا به تعبیری تربیت اخلاقی انسان است؛ بنابراین، در تربیت اخلاقی یکی از ارکان چهارگانۀ تربیت؛ یعنی مربی اخلاقی، توصیههایی را برای تحول اخلاقی ارائه میکند که انجام آنها انسان را به سرمنزل مقصود اخلاقی میرساند. اما به راستی آیا ما این «انسان» را که در پی تربیت آن هستیم، به درستی شناختهایم؟ آیا روان و ابعاد باطنی او همچنین ساختار روانی و درونی او به وضوح بر ما مکشوف است؟ این پرسش بسیار مهم است. چون تا زمانی که ما توصیف دقیقی از انسان نداشته باشیم، چگونه میتوانیم برای تحول او برنامهریزی داشته باشیم؟
بنابراین، بخش عمدهای از تحقیقات توصیفی در حوزۀ انسانشناسی به دنبال به دست آوردن این توصیفها و گزارشها از انسان و ترسیم نیمرخ روانی او هستند و یکی از دانشهایی که مدعی است میتواند این نیمرخ را نشان دهد، تحقیقات رشد اخلاقی است؛ این تحقیقات که در قالب نظریات گوناگون شناختی، عاطفی، رفتاری و هویتی انجام شده، در صدد توصیف و گزارش پلههای تغییر و تحول اخلاقی انسان هستند.
* این تحقیق به دنبال چه ایدهای بوده است؟
با توجه به مطالب پیشگفته، طرح حاضر در واقع میخواهد کنکاشی در جدیدترین نظریات در حوزۀ رشد اخلاقی داشته باشد؛ ایدهای که در این طرح دنبال شده، این است که دانش روانشناسی مدرن در حوزۀ اخلاق یا روانشناسی رشد و تحول اخلاقی امروزه در غرب چه رویکردها و نظریاتی راجع به فرایندهای تغییر و تحول اخلاقی انسان ارائه داده و پدیدۀ اخلاقیشدن انسان را چه میداند و این فرایند را چگونه تحلیل و گزارش میکند، ضمن اینکه چه اشکالات اساسی در این تحلیلها وجود دارد و مهمترین نقاط آسیبزا و ضعف این گزارشها در چیست؟
* ضرورت انجام این پروژه چه بوده است؟
اولاً: اصل کار دوستان ما در گروه تربیت، مطالعه روی تربیت اخلاقی از منظر اسلام و روانشناسی است، آن هم در راستای رسیدن به مدلی از تربیت اخلاقی اسلامی، مبتنی بر آموزههای قرآنی و اهل بیت(ع) اما در همان سالهای آغازین احساس کردیم که از یک مقطعی در غرب، تربیت اخلاقی به روانشناسی اخلاقی و گزارشهای روانشناختی از ساحتهای روانی انسان در حوزۀ اخلاق خیلی گره خورده است؛ به همین دلیل برای شناخت دقیق این نظریات و نقد آنها لازم بود به حوزۀ روانشناسی اخلاق یا اصطلاح فنیتر، نظریات رشد اخلاقی ورود کنیم.
پس از بررسیهای فراوان به این نتیجه رسیدیم که نظریات روانشناسی رشد اخلاقی(چه به لحاظ گسترۀ مباحث و چه به لحاظ زمانی) انعکاس مناسبی در زبان فارسی نداشته است؛ از این رو، ضرورت یک بررسی جامع از نظریات رشد اخلاقی کلاسیک و معاصر به شدت احساس شد؛ برای گام اول، یک اثر ترجمهای با عنوان کتاب «راهنمای رشد اخلاقی» در دو جلد انتشار یافت، ولی به دلیل اینکه آن کار ترجمه بود، احساس شد که شاید با لایههای گستردهای از مخاطبان ارتباط برقرار نکند؛ ضمن اینکه بسیاری از این نظریات غربی نیازمند نقد جدی مبنایی و بنایی بود؛ لذا به نظر رسید که یک گزارش تحلیلیتر و فارسیتر از این نظریات همراه با نقد و بررسی ارائه شود.
* چه هدف خاصی از انجام این پروژه دنبال میشود؟
میتوان گفت که این تحقیق برای دستیابی به اهدافی اعم از گزارش دقیق و تحلیلی آخرین دستاوردها و نظریات رشد اخلاقی در غرب، نقد و بررسی نقاط ضعف و قوت این نظریات از دو بخش نقدهای مبنایی و بنایی و پرهیز از اشکالات اساسی این نظریات و شناسایی ظرفیتهای احتمالی آنها برای تدوین مدل رشد اخلاقی اسلامی، انجام شده است.
* این تحقیق هم اکنون در چه مرحلهای است؟
نگارش نظریات و نقد و بررسی دو نظریه کامل انجام شده و در مرحله ارزیابی است؛ نگارش نظریه سوم و ارزیابی آن نیز انجام شده و نقدهای آن در مراحل پایانی نگارش است و پس از ارزیابی، در فرایند انتشار قرار خواهد گرفت.
* فکر میکنید این اثر در چه حجم و چند مجلد انتشار خواهد یافت؟
این اثر در حدود ۴۰۰ صفحه و در یک مجلد تنظیم و چاپ خواهد شد که امیدواریم برای همه محققان حوزه روانشناسی اخلاق و اخلاق اسلامی در درجه نخست و در درجه دوم برای همه علاقهمندان، دانشجویان رشتههای تربیتی، اخلاقی و آموزش و پرورش مفید واقع شود.
نظر شما