به گزارش خبرگزاری حوزه، در تارنما و صفحه مجازی مؤسسه شهرستان ادب آمده است:
ستون داستان سایت شهرستان ادب را با یادداشتی از سرکار خانم «آزاده جهاناحمدی» بر رمان تاریخی «تاریخ غیرت» اثر «شیخ موسی نثری» بهروز میکنیم:
قدمت داستان به چه زمانی بر میگردد؟ پاسخ این پرسش چندان مهم نیست. هر چند که بنا بر نظر برخی روایتشناسان عقبه داستان سرایی به انسانهای اولیه بر میگردد؛ و در واقع میتوان گفت: با پیدایش انسان نخستین، داستان نیز پای بر عرصۀ وجود گذاشت. اما شاید مهمتر تمرکز بر این موضوع باشد که همۀ هنرها اعم از سینما، تئاتر، پانتومیم، تاریخ و سفرنامه در بیان اهداف خویش از «داستان» کمک میگیرند.
شباهت همۀ این هنرها در زیر بنای روایی آنهاست و تنها ابزار بیان روایت است که تغییر میکند. پانتومیم با حرکت، سینما با حرکات، صوت، نور و ... به بیان اهداف خویش میپردازند. در واقع هر یک از هنرهای نام برده به نوعی یک داستان را بیان میکنند، اما با استفاده از ابزارهای متفاوت. پس در همۀ آثاری که به نوعی شبیه داستان هستند میتوان «روایت» را مشاهده کرد. رولان بارت (Roland barthes) زیر بنای همۀ داستانها را روایت میداند و معتقد است که همه چیز عالم روایت است. بارت حتی وارد علم نشانه شناسی شده، عقیده دارد که حتی یک تابلوی تبلیغاتی برای ما یک داستان تعریف میکند.
تاریخ مانند داستان برای بیان حوادث و وقایع از عنصر «روایت» استفاده میکند. همانگونه که اگر از یک مورخ بخواهیم حادثه ای را برای ما توضیح دهد بی شک او داستانی نقل و در آن از ابزار روایت استفاده خواهد کرد. «داستان» نیز رشته وقایعی را که شبیه به زندگی واقعی است، روایت میکند. پس «روایت» زیر بنای داستان و تاریخ است.
در ادبیات فارسی روایتهای تاریخی داستانی مهم و قابل تاملی وجود دارد که از جوانب گوناگونی مهم و حائز اهمیت هستند. در سیرالملوکها، شاهنامه، تاریخ طبری، و تاریخ بلعمی روایتهای داستانی دیده میشود که صورت نیرومندی دارند. با همه این اوصاف این روایتها یا قصههای جوامعالحکایات در حد روایت داستانی باقی میماند و به صورت و قصههای کوتاه امروزی در نمیآید. در میان همه داستانهایی که در تاریخ داستاننویسی ایران احصاء و بررسی میشوند حلقه مفقودهای وجود داشت که «مهدی بهخیال» آن را یافت.
تاریخ نگارش نسخه خطی رمان «تاریخ غیرت» مربوط به سال ۱۲۷۶هجری شمسی یعنی تقریبا ۱۲۳ سال پیش است. نگارش این رمان همان موقع و حتی به وقت اکنون که در پایان دهه نود شمسی هستیم عملی متهورانه است. جسارت و جرأت و احساس نیاز به روایت تاریخ سرزمینمان احساسات و ادراکات توأمانی بودهاند که آقا شیخ موسی نثری یک قرن پیش داشته و با تکیه بر همانها تاریخ غیرت را نوشته است. آنگونه که از تاریخ و دادههایش بر میآید زمان نگارش این رمان یکسالی از سلطنت مظفرالدین شاه گذشته است و ایران با تجربه مشروطه فاصله دارد.
دو نکته در این رمان برای من قابل توجه ویژه بود. اول اراده مهدی بهخیال در یافتن و آمادهسازی نسخه قابل مطالعه و فهم این رمان برای ایرانی معاصر است. آنگونه که خود او بیان کرده است قریب ۱۱۶ سال این اثر در زمره گمشدگان بوده است. توجه به حلقه مفقوده در یافتن مصادیق اولین رمان و داستانهای نوشته شده در ایران به خودی خود عمل و ارادهای علمی میطلبد. آن هم در زمانهای که بیانگیزگی و بیعملی گریبان خیلیها را گرفته و تقریبا تبدیل به پاشنه آشیل برای ما شده است؛ چنین همت و حوصلهای که او برای یافتن و تصحیح آن داشته است در تاریخ ماندگار خواهد شد.
دوم تصمیم نویسنده کتاب یعنی شیخ موسی نثری است. او در هفده سالگی و در عهد قاجار اراده میکند در تاریخ یک گام بلند به عقب بردارد و مقطعی را روایت کند که در اواخر حکومت صفویه است و شاه سلطان حسین چون حاکمان پیش و پس از خود گرفتار فساد و ناکارآمدی است. مملکت گرفتار آشفتگی و فقر و خیانت است و در این میانه به مدد ضعف درونی است که اجنبی جرأت دستدرازی مییابد. لشکر عظیم عثمانی به رهبری احمدپاشا از بغداد بهطرف غرب ایران هجوم آوردند و گروه وسیعی از مردم و سکنه همدان را قتلعام کردند. هرچند واکنش مردم همدان در قبال این حمله مقاومت تا پای جان بوده؛ اما نویسنده قصه این مقاومت را هم در بستری عاشقانه نوشته است.
شیخموسینثری با سبک نگارشی نادر (در نوع خودش) عشق و حماسه را به هم گره میزند. علاوه بر اینکه این کتاب در دورهای نوشته شده که داستان نویسی و رمان نویسی به معنا و مفهوم کنونی و مدرن آن وجود نداشته و سبک نگارش داستانی آن با ادبیات مردم همان زمان هم تطابق ندارد.
بر اساس نظر «لوئیز روزنبلت» خوانندگان به یکی از دو روش زیر متن را میخوانند:
اطلاعاتجویانه یا زیباییشناسانه. هنگامی که ما متنی را برای کسب اطلاعات میخوانیم. طی این فرایند همه تمرکز ما صرفا معطوف به اطلاعات جدیدی است که کسب میکنیم نه خود واژگان. اما وقتی به قرائت زیباییشناسانه میپردازیم تجربهای شبیه آفرینش شعر را از سر میگذرانیم. طی این فرایند خواننده خود را در جریان مواجههای پیچیده و مبتنی بر داد و ستد با متن قرار میدهد. مواجههای مبتنی بر تجربیات خواننده که راه را برای تفاسیر گوناگون میگشاید.
با این اوصاف این اثر قابلیت هر دونوع مواجهه و قرائت را داراست. از منظر ساختارگرایانه و درون متنی این رمان اثری است که بر اساس عناصر محتوایی و صوری قابلیت فهم و تفسیر را دارد. اما از منظری دیگر کاملا اطلاعاتجویانه میتوان این اثر را خواند.
موسی نثری متولد کبودرآهنگ همدان و آدم فرهنگی به معنای عام در زمان خودش بوده است. هر چند تحصیلکرده حوزه بود اما در عین حال گرفتار دگماتیسم نشد و شاید برای همین هم به مشروطهخواهان پیوست. از آنجا که نویسنده راوی بخشی از تاریخ زیستبوم خود بوده است، اطلاعات دستاولی از وضعیت فرهنگی و تاریخی همدان به دست میدهد.
با توجه به این نکته است که من پژوهش جدی در این زمینه را برای این اثر لازم میدانم. در واقع تتبع دربارۀ اینکه چه میزان از اطلاعاتی که نثری ارائه کرده است تخیلی بوده و چه میزان دیگر مبتنی بر واقعیت. در این کتاب توصیفات دقیقی از معماری محلات همدان یافت میشود.
نقش زنان که دیگر منحصر به اندرونی نیست و در سطح جامعه تا کار پشت جبهه جنگ پیش آمده است، خیانت عمال داخلی و دولتی به مردم و میهن، روحانی روشنضمیر و آگاه داستان به نام شیخ محمد، کمک یهودیان و مسیحیان ساکن همدان به هممیهنان مسلمانشان در برابر هجوم عثمانی و پایان تراژدیگون این مقاومت برگ و بخش ناخوانده مهمی برای ایرانی معاصر است. رمانی که میتوان و باید با نگاه جامعهشناسانه و تاریخی واکاوی شود تا هم عیار قدرت داستانپردازی نویسنده رو شود هم اطلاعات ذیقیمتی از آن برهه تاریخی استخراج و با دیگر دادههای تاریخی مورد سنجش قرار گیرد تا نقاط تاریک و یا در سایه مانده تاریخمان در معرض دید و داوری قرار گیرد.
ایرانی محاصره شده با انواع دیتاهای سطحی و مبتذل، دروغ و فیک و ایرانی بریده از گذشته خویش تبدیل به عنصری ضعیف میشود که به راحتی میتوان منکوبش کرد. این کتاب بسان سرمایهای معنوی و فرهنگی متعلق به همه ماست که سخت امیدوارم به قدر تلاش، زحمت و دغدغه نویسنده و کاشف آن دیده شود.
گفتنی است: «تاریخ غیرت» رمانی ۱۲۰ساله با مضمون عاشقانه - تاریخی که «شیخ موسی نثری» آن را در سال ۱۲۷۶ هـ.ش. یعنی زمانی که کمتر از بیستسال داشته است، طی یک سال نوشته است و نیز مصمم بوده که در آینده جلد دوم و سومی هم در ادامه آن بنویسد؛ اما گویا بنا به مسائل سیاسی از نوشتن و حتی انتشار آن یک جلد هم امتناع کرده است. این رمان را پیش از جنگ جهانی اول به اتمام رسانده است.
همچنین وقایع رمان مربوط به سال ۱۲۷۶هـ.ش. یعنی زمانی که لشکر عظیم عثمانی به رهبری احمدپاشا از بغداد به طرف غرب ایران هجوم آورد و گروه وسیعی از مردم بیدفاع همدان را قتل عام کردند؛ اگرچه مردم دلیر این شهر با شجاعت و دلاوری که کمتر دیدهشده، سعی کردند جلو اعمال وحشیانۀ آنان را بگیرند.
این رمان توسط حوزه هنری استان همدان منتشر و بعدها با همکاری انتشارات شهرستان ادب به چاپ دوم رسید.