حوریه خدایی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، با تأکید بر این که فرهنگ به عنوان عالی ترین نوع تبلور کنش های جوامع انسانی شناخته می شود که رابطه تنگاتنگی با هویّت فردی و ملی افراد دارد، اظهار داشت: دین مبین اسلام، خردورزی، اخلاق و رعایت حقوق و عدل و انصاف را مایه های اصلی فرهنگ صحیح می داند که لازمه تحقق این اهداف، اعتقاد و ایمان به هدف و رعایت نظم عمومی است.
وی افزود: در جهان امروز و با رشد و گسترش ارتباطات، فرهنگ های ملل گوناگون با یکدیگر آمیخته می شوند. در این بین جهانی شدن فرهنگ، تاثیرات مهم بر افزایش تجانس و یگانگی ملل، انتقال فرهنگ عامه جهانی و اَشکالی از کنش های متقابل انسان دارد.
جهانی شدن فرهنگ و آثار و تبعات آن
این محقق و پژوهشگر حوزوی همچنین گفت: درباره جهانی شدن فرهنگ، برخی وجود همگرایی در زمینه رفتار و ارزش های جوامع را امری حتمی و ناگزیر دانسته اما تنوع فرهنگی در سراسر جهان را نیز امری پایدار می دانند. به نظر آنان، ملت ها با وجود فشار روزافزون رسانه ها برای یگانه سازی فرهنگی و تحمیل "فرهنگ واحد جهانی" توانایی آن را دارند که با درک و پذیرش ارزش های فرهنگی و هویت های مختلف، هویت و حقوق فرهنگی خویش را حفظ نمایند.
وی افزود: در این بین، بسیاری از کارگزاران همسو با این نظریه، مدل پیشرفت را صرفاً مدل های غربی می دانند و بر این باورند که توسعه و پیشرفت در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را باید از مدل های غربیالگو برداری کرد. از آن سو، برخی دیگر بر این باورند که فرهنگ های بومی و محلی با به وجود آمدن یک فرهنگ عام جهانی متفاوت با فرهنگ های سابق، زوال پیدا کرده و زوال فرهنگ های بومی به زوال هویت و سنت ها می انجامد و در نتیجه بافت اجتماعی جوامع متلاشی می گردد.
وی یادآور شد: این ها براین باور هستند که فرهنگ های قدرتمند در تهاجمی آرام و هوشمندانه با استمداد از ابزار تکنولوژی و ارتباطات در صدد تسخیر هدفمند فرهنگ های دیگر هستند و طبعاً در این هجوم باورهای تازه به قصد جایگزینی بر فرهنگ و باورهای اصیل ملی ملت ها وارد شده، فرهنگ رایج ملل را تغییر داده و با تحریف ارزش ها و رفتار ملت ها، فرهنگ خود را تحمیل می نمایند. در واقع این یک روش نوین برای به دست گرفتن ضربان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشورها به نفع فرهنگ مهاجم است.
تفاوت تبادل فرهنگی با تهاجم فرهنگی در چیست؟
استاد حوزه علمیه خواهران همچنین گفت: البته باید توجه نماییم که بین تعامل و تبادل فرهنگی با تهاجم فرهنگی تفاوت آشکار وجود دارد، به این معنا که تبادل فرهنگی، ارتباط منطقی و درست فرهنگ هاست که می تواند در پیشرفت ارزش های انسانی و بهتر کردن زندگی بشر سودمند باشد و ما نباید برای پرهیز از آثار تهاجم، تعامل و تبادل فرهنگی را انکار کنیم.
وی با اشاره به این که تبادل فرهنگی باعث رشد و بالندگی و پیشرفت فرهنگ ملل میشود، خاطرنشان کرد: اساساً هیچ ملتی بینیاز از این نیست که در همهی زمینهها، از جمله مسایل فرهنگی، از ملتهای دیگر بیاموزد. ملتها در آداب زندگی، خلقیات، علم، لباس پوشیدن، آداب معاشرت، زبان، معارف تبادل داشته و از یکدیگر تاثیر می گیرند و این مهمترین تبادلها ملتهاست که زمینه ساز توسعه مبادلات بین المللی و وابستگی متقابل فرهنگی است و در عین حفظ تفاوت ها، امکان عرض اندام فرهنگهای متفاوت را فراهم ساخته و زمینه مناسبی برای بازسازی و احیای فرهنگها ایجاد میکند.
اهمیت مقوله سبک زندگی در مطالعات اجتماعی
نویسنده و صاحب نظر علوم انسانی ادامه داد: یکی از ابعاد پیشرفت و تاثیرپذیر در تبادل فرهنگی در زمینه سبک و فرهنگ زندگی کردن رفتار اجتماعی و شیوه زیستن است. سبک زندگی به معنای شیوه زندگی خاص یک فرد، گروه یا جامعه، در قرآن کریم و منابع روایی دین مبین اسلام مورد تعریف و تبیین قرار گرفته است.
وی افزود: مسأله سبک زندگی از موضوعات نوظهور در مطالعات اجتماعی است که مقام معظم رهبری نخستین بار در مهر ماه سال ۱۳۹۱ در خراسان شمالی به بررسی ابعاد مختلف آن پرداختند. سبک زندگی به همه مسائلی برمی گردد که متن زندگی فرد را شکل می دهد. هر هدفی که ما برای زندگی معین و ترسیم کنیم، به طور طبیعی متناسب با خود، یک سبک زندگی خواهد داشت.
وی با بیان این که نقش زنان در مسیر توسعه و پیشرفت و تحولات فرهنگی در عرصه بین المللی و ترسیم سبک زندگی برای خانواده باید مورد توجه ویژه قرار گیرد، گفت: اگرچه کشمکش دائمی بین زنان و موانع اجتماعی سبب شده با سرعتی کمتر از آنچه که یک فرآیند اجتماعی دارد، برخی از حقوق مربوط به حضور جدی خویش را به دست آورند اما نقش زنان در تاریخ غیرقابل انکار است.
چرایی اهمیت شناخت جایگاه و حقوق زن
وی افزود: شناخت جایگاه و حقوق زن با بیان شرایط تعادل انسان ها که ناظر بر بُعد فردی و اجتماعی زن به عنوان فعال اجتماعی و پذیرش مسئولیت های او، موجب بهره مندی جامعه از توانمندی ها و شایستگی های زنان شده، راه توسعه متوازن همه جانبه و پایدار را تسهیل می کند زیرا زنان مسئول جامعه و دگرگونی در افکار و اندیشه های آن می باشند.
خدایی همچنین بیان داشت: این واقعیت که تربیت کودک مستقیماً بر جامعه تأثیر می گذارد نیز امری غیر قابل انکار است و نیازمند هیچ توضیح اضافی نیست. اگر مادران، فرزندان پاک سیرت، خردمند و تابع اخلاقیات انسانی تربیت کنند، جامعه به سمت پیشرفت و سعادت حرکت می کند، کما این که از آن سو، شرارت های اجتماعی که امروزه در بسیاری از جوامع به چشم می خورد، نشانگر بی مبالاتی والدین خصوصاً مادران در تربیت و هدایت فرزندانشان است.
نقش زنان و مادران در تقویت کانون محبت خانواده
وی ادامه داد: در واقع، یک زن و مادر می تواند نقش بنیادین در خانه داشته باشد و در حکم یک مدیر کارآمد می تواند خانه را که مکانی برای آرامش، عشق و محبت، و امنیت است، به طور مؤثر و در کمال آرامش تضمین کند. قطعاً این یکی از دشوارترین کارهاست که از بی نظمی و آشفتگی خانواده جلوگیری می کند. باید توجه داشت اگر خانه به طور کارآمد اداره نشود، اعضای خانواده به خصوص بچه ها دچار رنج شده و سرخورده و ناخشنود می شوند.
محقق دینی همچنین تأکید کرد: خداوند متعال، احساسات عمیق و پاک و عشق و محبت را به وفور در وجود زن به ودیعه گذاشته و او با شخصیت شگرف و گرم و پرمهر خود آماده است تا این عشق و محبت را در خانه حکمفرما سازد و بزرگترین مشکلات را به راحتی برای فرزندانش هموار نماید. زن به مثابه ی ستون استحکام بخش خانواده است که با وجود پر مهر او درخانه هیچ جایی برای خشونت وجود ندارد.
وی افزود: باید توجه نماییم که مسئولیت خانه به عنوان یک بیگاری و کار خسته کننده تلقی نشود. با در اختیار قرار دادن وقت بیشتر برای ناظران و مدیران خانه، امکان دهیم یک مادر با وقت آزاد ارزشمند، خردمندی و درک خود را در اختیار تربیت فرزندان قرار دهد، ضمن آن که با صبر و آرامش، فعالیت لذت بخش همراه خانواده بودن را به همسر و فرزندانش با صمیمیت تقدیم نماید.
وی ابراز داشت: البته هیچ وقت برای شروع دیر نیست، چه آن که اگر زن تصمیم بگیرد برگ جدیدی از زندگی را ورق زند، به طور یقین آن را به درستی انجام خواهد داد و به یک نتیجه شایسته منتهی خواهد شد.
بازشناسی الگوی فردی و اجتماعی؛ لازمه توسعه و پیشرفت
پژوهشگر حوزوی با بیان این که انتخاب صحیح در این مسیر نیازمند الگوی مناسب است، گفت: الگو یک وسیله و معیار و میزان است برای این که کاری که انسان می خواهد انجام بدهد با آن الگو تطبیق داده شود، ضمن آن که به هر حال لازمه عقلانی هر توسعه و پیشرفتی برای فرد و جامعه، بازشناسی الگوی فردی و اجتماعی است.
وی ادامه داد: بشر پیوسته در زندگی خویش در جستجوی یافتن الگوها و نمونه های کمال یافته است که بتواند با تأسی به شیوه های زندگی و نوع عملکرد آنها به کمالات ظاهری و معنوی مطلوب نایل شود. در قرآن شریف ویژگی ها و اوصاف انسان های نمونه و همچنین مصادیق بارز این انسان ها که به اوصاف تعقل و تفکر، صبر و استقامت، حیا و عفت، ایمان و معنویت، اخلاص و صداقت، پاکدامنی و طهارت، و دیگر صفات کمالی مزین شده اند بیان شده است.
شاخصه های زنان نمونه در کلام وحی
خدایی همچنین افزود: در کتاب انسان ساز قرآن کریم، زنان نمونه ای به عنوان انسان کامل، که در مسیر وصول به مقامات معنوی و نیل به آرمان های انسانی و تصویر حیات طیّبه که موجب تحقق مدینه فاضله و جامعه ای عاری از گناه و هواپرستی و ظلم و طغیان و استکبار است، به عنوان الگوی برتر مطرح شده اند و اختلاف در جسم و جنسیت و تفاوت در مسئولیت های اجتماعی، کوچکترین تاثیری در تحقق اهداف عالی آنها نداشته است.
وی اضافه کرد: به همین جهت، زنان نمونه قرآنی، الگو و اسوه برای همه انسانهای کمال جو هستند. در سوره تحریم، آسیه همسر فرعون و مریم مادر حضرت مسیح (ع)، دو نمونه خوب برای مردم مؤمن به شمار آمده اند: «وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْن...وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْران...»؛ «و خداوند برای مؤمنان به زن فرعون... و مریم دختر عمران مثال زده است.»
وی همچنین بیان داشت: زنانی چون حضرت مریم، حوا، ساره و هاجر همسران حضرت ابراهیم(ع)، دختران حضرت شعیب(ع)، همسر حضرت زکریا(ع)، مادر حضرت مریم(س)، بلقیس، همسر حضرت ایوب(ع)، مادر و خواهر حضرت موسی(ع)، و فاطمه زهرا (س) به نیکویی یاد شده است که از بعضی به طور صریح و بعضی به طور غیر صریح در آیات مورد توجه و بیان قرار گرفته اند.
فاطمه زهرا(س)؛ تجلی والاترین شأن زن
استاد و نویسنده حوزوی گفت: در این بین وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا (س)، به عنوان الگو و اسوه فراجنسیتی از ویژگی ممتاز برخوردار است. بررسی سیره رفتاری حضرت و تلاش و مجاهدت آن بزرگوار در راستای حفظ گوهر وجودی زن، تجلی شأن زن و بیانگر نگرش دین اسلام به این گوهره عالم وجودی است.
وی با بیان این که الگوی وضعیت مطلوب را میتوان از تاریخ زندگی ایشان که نمونه متعالی انسانی، اجتماعی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است، استنباط کرد، اظهار داشت: رمز ماندگاری نام حضرت زهرای مرضیه، زنده بودن تفکر و اندیشه های او، همسویی سیره و سخن ایشان با فطرت انسانهاست، چه آن که هر قدر شناخت از این الگوی عالی و تمام، وسیعتر و عمیقتر باشد، بهتر میتوان محتوای پیام و گفتار و رفتار او را به دست آورد و در جهت رسیدن به سعادت و تکامل و تحقق ارزشهای فطری و الهی بهره بُرد.
ماندگاری پیام جریان حق طلبی با تأسی به سیره فاطمی
خدایی ادامه داد: صدیقه کبری(س) به واسطه اعتقاد روحی-رفتاری بر اساس تعالیم و آموزههای دین خداوند، پیامبر مکرم اسلام، هستی، جهان، جامعه، تاریخ، راه کمال و سعادت و نیکبختی انسان را شناخته است، آرمانهای بلند انسانی و اجتماعی دین را دریافته و نقش و رسالت خویش را در رابطه با خداوند و حفظ آرمان های دین به خوبی ایفا کرده و در دفاع از حریم دین در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، جریان فکری و روحی عمیقی ایجاد نموده است، جریانی که در طول تاریخ و تا ابدیت ماندگاری آن با استمداد از سلاله پاک او و اقتدای آزاد اندیشان و عقل گریان و دین مداران تضمین شده است.
وی همچنین گفت: تفکرات و اندیشه هایی که بر اساس شناختهای عمیق و به بار نشسته در روح و روان و قلب حضرت نسبت به باور و ایمان به خداوند، راه کمال و سعادت، پیامآوران و راهبران انبیایی و آدمیت خویش و فرجام اخروی و زندگی بر پایه خودآگاهی و شناخت این باورها و عقیدهها و این اخلاقیات و ایمان به حرکت انسان در مسیر کمال انسانی و دریافت حقیقت در طول تاریخ بشریت شکل و جهت بخشیده است.
الگوی جاودان همه مدافعان حریم امامت و ولایت
این محقق و پژوهشگر حوزه علمیه خواهران بیان داشت: محیط اجتماعی پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) به سمتی سیر می کرد که نخستین نشانههای انحراف از آموزه های آزادی بخش دین نمودار گشت و حال آن که حضرت زهرا (س) که در بطن مسائل سیاسی جامعه و بحرانها رشد کرده و تربیت یافته بود و بر اساس آموزههای نبوی، رسالت دفاع از حق و حقیقت را فراتر از قالبهای جنسیتی بر دوش خویش احساس میکرد، با بصیرت و آگاهی عمیق نسبت به توطئهای که آموزه های پیامبر مکرم و هویت انسانی جامعه را هدف قرار داده بود، هشیارانه وارد عرصه شد و به کسوت سیاستمدار آگاه و مدافع حریم امامت، در صحنه حضور فعال یافت و رهبری دفاع از امامت به عنوان دژ مستحکم حافظ آموزههای ناب نبوی را بر عهده گرفت.
وی گفت: حضور سیاسی حضرت، نشان داد که یک زن با آگاهی و اتخاذ شیوههای سیاسی مدبرانه میتواند در صحنههای گوناگون جامعه به مبارزه بپردازد. این حضور نه تنها تفکر «عدم حضور زن در اجتماع» را نفی میکند، بلکه انحصار حضور مردان در عرصههای سیاسی را به نقادی میکشاند و بر آن مهر بطلان میزند.
روش های حضرت زهرا(س) برای بصیرت بخشی به جامعه
وی بیان داشت: شیوه زندگی و آگاهی و رشد سیاسی دادن به زنان مهاجر و انصار، اتخاذ شیوهها و حرکتهای سیاسی خاص از قبیل گریه در مراکز شلوغ و محل عبور و مرور مسلمانان، حضور در مسجد برای محاجه با خلیفه و مراجعه به خانههای مهاجر و انصار، حضور قوی در صحنه مبارزات سیاسی، جامعه را تحتتأثیر قرار داد و با تغییر ناگهانی شیوه مبارزه سیاسی خود به سکوت، توجه اجتماع و افکار عمومی را جلب اوضاع سیاسی نمود.
خدایی همچنین گفت: در ادبیات علوم اجتماعی، «حضور» به معنای نقش تاثیرگذار فرد در فرایند زندگی جمعی است. این شیوه های حضرت نشان می دهد اگر در جامعه به جای مشغول ساختن زنان به خود، کار فرهنگی و فکری صورت گیرد و به مردم آگاهی سیاسی داده شود، بهتر میتوان در شناخت حق و حقیقت بدون تعارفهای دیپلماتیک و بازیهای سیاسی وارد صحنه شده و به دفاع از کیان دین پرداخت.
وی در خاتمه سخنان خود افزود: فاطمه زهرا (س)، در دوران زندگانی خویش دو مساله مهم را آموزش می دهد و سنت او و قرائتی که از دین ارائه میکند، محصول این دو آموزه است؛ آموزه های درونی و آموزه های بیرونی. سنت فاطمی به مرور در بستر این دو آموزه، ناظر به هویت انسانی تفصیل یافته است. در آموزه درونی خویش، عروج و مراقبه و تفکر و نیایش و اخلاق و در آموزه بیرونی، تدبیر منزل، فعالیت و مشارکت در امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، صلابت در برابر دشمنان انسانیت و تعالی انسان در قالب دین، همراهی با دینداران، و مادری برای پدر نه برای زن بلکه برای انسان الگوی جامع و تفسیر انسان کامل در عرصه عقلانیت و معنویت است.