به گزارش خبرگزاری حوزه، بهمن ماه دو سال پیش بود که نگارنده پس از تماشای "دیدن این فیلم جرم است" در جشنواره فیلم فجر طی یادداشتی با عنوان" دیدن این فیلم واجب است"، آورده بود: "... این فیلم کوشیده تا با الهام گرفتن از آژانس شیشه ای، نقدی جدی به بسیاری از مسئولان و متولیان اجرایی کشور در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی وارد آورد و در این بین، گلایه ها و به تعبیر عده ای بغض فروخته خود که آن را به نمایندگی از جمع قابل توجهی از دلسوزان انقلاب مطرح می کند را در بستر فیلمی پرتعلیق به نمایش بگذارد. از سویی دیگر، فیلم می کوشد تا تصویری نمادین از وضعیت نسل جوان کنونی در شرایط کنونی کشور را ارایه دهد که دیگر چندان اهل محافظه کاری و دم برنیاوردن به جهت برخی مصلحت اندیشی ها نیست و در عین حال علاقه به نظام و انقلاب دارد. "
به زعم بخش قابل توجهی از منتقدان هنر هفتمِ وطنی، "دیدن این فیلم جرم است" اثری صریح است که به شکلی شفاف هر چند با زبانِ هنری و فُرم الکن، مطالبهاش را بیان میکند و البته ضعف های مشهودی در فیلمنامه و پردازش شخصیت دارد که قابل اغماض هم نیست.
برخی دیگر نیز البته به درستی اشاره کرده بودند: "سردرگمی موجود در فیلم ناشی از وضعیت خاص امروز ماست و ما در این فیلم با وجود همه ایرادات و ضعف هایی که دارد، یک بغض فروخفته نیروهای مؤمن و انقلابی را شاهد هستیم. "
در هر صورت آن چه در خصوص فیلم "رضا زهتابچیان" قابل توجه است این که در سینمایی که به تعبیر "مسعود فراستی" این سال ها بیش از هر زمان دیگری، بی مسأله و بی درد و بی خاصیت شده، این فیلم به معنای واقعی کلمه، حرف برای گفتن دارد.
واقعیت آن است در سینمایی که فیلمسازی برای عده ای در آن به جهت ارتباط داشتن با کانال های رانت و قدرت و یا منابع برآمده از پولشویی اصحاب ثروت، به دکان و دستک پررونقی تبدیل شده و از آن سو برای گروهی دیگر، مجال و فرصتی به منظور عرضه کالای به اصطلاح هنری شان در جشنواره های خارجی است، ساخت آثاری از قبیل "دیدن این فیلم جرم است" با همه ضعف ها و ایرادهایی که بر آن ها وارد است، یک غنیمت به شمار می رود.
به تعبیر "محمد تقی فهیم" از منتقدین پیشکسوت سینمای ایران، این فیلم در عین این که می کوشد واجد جذابیت های عامه پسندانه باشد، دارای مساله و دغدغه است و تیم سازنده در آن سخن از غیرت و ناموس و لزوم ایجاد حساسیت برای مقابله با ظلم و فساد به میان می آورد.
البته بنده اعتقاد ندارم که این فیلم به زعم برخی منتقدان، تک خال سینمای سیاسی ایران در سال های اخیر است، اما حداقل فیلمی است قابل توجه که پیام برآمده از محتوای خود را با مخاطب به اشتراک می گذارد و ای کاش تیم سازنده و به خصوص نویسنده و کارگردان، حساب شده تر و به دور از شتابزدگی عمل می کرد تا اینک شاهد فیلمی قوی تر بر روی پرده نقره ای سینما می بودیم.
نکته حائز اهمیت دیگر این که یکی از کارکردهای خوب فیلم ناظر به تأثیرگذاری رسانه ای آن است که توانسته به محل بحث و بررسی در میان جمع قابل توجهی از روزنامه نگاران و اهالی هنر و رسانه و حتی شخصیت های سیاسی تبدیل شود، ضمن آن که از منظر قواعد سینمایی نیز فیلم با وجود ضعف در شخصیت پردازی و روایت داستان، دارای قهرمان و ضدقهرمان است و لذا اگر در موقعیت بهتری اکران می شد، یقیناً می توانست یکی از امیدهای جدی گیشه محسوب شود.
محمد مهدی موسوی
نظر شما