به گزارش خبرگزاری حوزه، برنامه سرچشمه با حضور محمدعلی تقویراد از مبارزین پیش از انقلاب و با موضوع «فعالیت نیروهای سیاسی در شهر ری قبل از پیروزی انقلاب اسلامی» از شبکه پنجم سیما به روی آنتن رفت.
تقوی راد در ابتدای این برنامه در مورد سابقه گروه توحیدی بدر گفت: فضای انقلاب مخفی کاری بود و از اصول مخفی کاری بود که نباید اسمی روی گروه میگذاشتیم چون اگر من دستگیر می شدم بی جهت باید نام عدهای را میبردم، لذا ضمن حفظ تشکل و گروه، بسیاری از اصول مخفی موجب میشد و برای مثال من یک نفر بالاتر از خودم را می شناختم.
این مبارز قبل از انقلاب با بیان اینکه عنوان توحیدی وسیله ای برای تشخیص از خط انحراف شده بود چون آن زمان با فعالیت مجاهدین خلق مواجه بود، اظهار داشت: دوستان بزرگتر از ما عنوان گروه توحیدی بدر را انتخاب کردند ولی ما نتوانستیم اعلام کنیم در حالی که گروه بودیم و کار تشکیلاتی می کردیم.
وی با اشاره به ساز و کار ارتباطگیری سران این گروه تصریح کرد: همان تاثیر جلسات مذهبی و هیات ها این بود که افراد همدیگر را می یافتند و تشخیص می دادند که فلان فرد جلسات را می آید و اهل مباحثه است و اینگونه همدیگر را پیدا کردند.
تقوی راد افزود: قبل از انقلاب حاج حسین فدایی در تشکل و شکل دادن این دوستان و جوانان موثر بود و آقای علی عسگری رئیس سازمان صدا و سیما و آقای حسن اسلامی و آقای مداحی دوستانی بودند که در سطحی بالاتر به شناخت و جمعآوری جوانان و برنامهریزی برای آنها کار میکردند و ما فقط اینها را میشناختیم. خودمان می فهمیدیم که گروه هستیم ولی به پایینتر از خودمان اطلاعاتی نمیدادیم.
وی افزود: این تشکیل گروه از سالهای ۵۲یا ۵۳ است و از ۵۴یا ۵۵تشکل یافتیم و اوج فعالیت گروه ما در سال۵۶و ۵۷ بود.
این مبارز قبل از انقلاب با اشاره به فعالیت گروهها در شهرری گفت: در آن زمان جریان چریکهای فدایی و فدائیان خلق و حزب توده بودند و همه این گروه ها در شهر ری بودند و علیرغم مذهبی بودن این شهر گروههای چپ هم در آنجا فعالیت داشتند ولی جریان غالب نبودند و جز حزب توده، مردم با اینها ارتباط زیادی نداشتند.
تقوی راد ضمن اشاره به اینکه از تمام تشکل های مذهبی در شهر ری داشتیم و چه موتلفه و چه انجمن حجتیه و چه گروههایی مثل ما که به سمت حضرت امام و دنبال کارهای سیاسی از طریق مساجد و هیات ها بودیم در شهر ری فعالیت داشتند، گفت: جاذبه ابتدایی مجاهدین خلق بالا بود و این واقعیت دارد.
وی افزود: در ابتدای جوانی ابتدا نگاهمان به مجاهدین خلق بود و دنبال این بودیم که به فلسطین برویم و جزوههایشان را بدست بیاوریم چون دیدیم که فعال و زنداندیده هستند و جاذبههای زیادی دارند و ابتدا در داخل مسجد و هیات مذهبی گفتیم که باید از این زاویه دنبال این گروه باشیم و حتی مدتی از جلسات مخفی ما با تئوریسینهای جریان مجاهدین خلق بود و اتفاقا خیلی از دوستان و آنجا افرادی مثل عسگری و فدایی با این افراد تنش ایجاد می کردند.
این مبارز قبل از انقلاب ادامه داد: در همان زمان از دوستان ما آقای علی عسگری و یا فدایی که با اینها به بحث و چالش میکشیدند و بود و ما احساس میکردیم که ظاهرا مسئله ای وجود دارد که چرا اعضای مجاهدین خلق نمی توانند جواب خوبی به سوالات بدهند.
تقوی راد با بیان اینکه تا سالها جریان التقاط سازمان مجاهدین مخفی بود و بحث در زندان بود و امکان بیرون آمدن آن نبود، اظهار داشت: توده مردم مجاهدین خلق را گروه مبارز مسلمان میدانستند و ما بحث التقاط را الان راحت میتوانیم مطرح کنیم و مردم میدانند ولی خود ما اشتیاق به پیوستن به آنها داشتیم چون تنها الگو در مبارزه و بحث فلسطین و براندازی اینها بودند چون تبلیغات اینها قوی بود و از طرفی تشکل مذهبی قوی مقابل آنها نبود که مثلا نواب صفوی را جلوی ما بزرگ کند.
وی با تاکید بر اینکه در اینجا ابتدا میخواستیم ببینیم این گروه قوی چه کسانی هستند و البته آنها هم دنبال ما بودند تا جذب کنند، اظهار داشت: کلاس شناخت برقرار شد و آقای گنجهای که از آن موقع روحانی تئوریسین ها مطرح سازمان مجاهدین بودند و هنوز با آنها در ارتباط هستند و استاد کلاس شناخت ما شد که آقای فدایی، علی عسگری،مداحی، بنده، حسین هاشمی، معینی و شهید طاهرنژاد در آن کلاس حضور داشتند.
تقوی راد با بیان اینکه بعد از چندین جلسه از فعالین در این کلاس، آقای علی عسگری بود که سوالات فنی درمورد شناخت می کرد، گفت: ایشان میآمد که شناخت سازمان را بگوید و افکار ما را مطابق شناخت سازمان رشد دهد و بالا ببرد.
وی با اشاره به زمان ایجاد نقطه افتراق اظهار داشت: گروه ما یک پایمان در مسجد و هیات بود و پای سخنرانیهای آقای خزعلی و فلسفی بودیم و آنجا منابع اسلامی را میگرفتیم و یک توجهمان به سازمان مجاهد خلق بود که اینها با این قدرت چه افکاری دارند.
این مبارز قبل از انقلاب افزود: در این جلسات میدیدیم یک شخصیت روحانی مثل آقای گنجهای که مسلط به مبانی ایدئولوژی مجاهدین خلق بود، محکم جلو میآید و کسانی مثل آقای علیعسگری و فدایی خیلی جدی بحثهایش را به چالش میکشند و ما در اینجا به فکر میرفتیم و جوابی که آقای گنجهای درمورد جهانبینی و شناخت میداد ما را در فکر میبرد و با توجه به اینکه تقویتکننده ما همین جلسات آقایان فلسفی و خزعلی بود، کمکم احساس میکردیم که تفاوتی بین شناخت اینها و اعتقاد ما به ایدئولوژی اسلامی وجود دارد و از سویی مباحث دکتر شریعتی هم بود.
وی با اشاره به سابقه آشنایی اعضای این گروه با شهید شاهآبادی گفت: زمانی که حس کردیم افکار ما با سازمان مجاهدین افتراق دارد و دوستانمان علاقه داشتند که به حضرت امام دست پیدا کنند، آقای فدایی دنبال این بود که قاچاقی با امام در نجف ارتباط برقرار کند و در این جستوجوها آقای فدایی با حجت الاسلام شاهآبادی برخورد میکند و میبیند که ایشان چیزی که میخواهیم هست و مقابل کسی مثل گنجهای می تواند پنجه به پنجه شود؛ لذا ارتباط تشکیلاتی ما با آقای شاهآبادی شکل گرفت.
تقوی راد با بیان اینکه گرایش ما به روحانیت و مرجعیت و امام خمینی ما را از دچار شدن به افکار انحرافی مجاهدین خلق نشان داد، گفت: اصلا همه حس و حالمان این بود که باید مبارزه مسلحانه کنیم چون تفکر ما آنموقع این بود که امکان سقوط رژیم شاهنشاهی بدون مبارزه مسلحانه نیست و نظر امام در این مورد در روش ها فرق میکرد و نمیگفت اسلحه نداشته باشید و تمرین مسلحانه نکنید بلکه میگفت وقتی میخواهید اسلحه در دست بگیرید، میگویم چگونه و چه زمانی و چه کسی را هدفگیری کنید و این در حالی است که مجاهدین خلق میگفت هرکس که اسمی از رژیم روی آن بود را بزنید.