به گزارش خبرگزاری « حوزه»، یکی از دلایل لقب مبارک «رضا» برای حضرت ثامنالحجج (ع)، تولد امام جواد در سنین میانسالی امام رضا (ع) بود، این تولد فرخنده تا بدان جا مهم و حیاتی بود که حضرت رضا (ع) فرمودند: «این، همان مولودی است که در اسلام، بابرکتتر از او برای شیعیان ما متولد نشده است» (هَذَا اَلْمَوْلُودُ اَلَّذِی لَمْ یولَدْ فِی اَلْإِسْلاَمِ مِثْلُهُ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَکةً عَلَی شِیعَتِنَا مِنْهُ (کافی/ج ۶/ص ۳۶۰)).
امام جواد (ع)، ۱۷ سال امامت کردند و عمده دوران امامت ایشان-پانزده سال؛ یعنی ۸۸% دوره امامت ایشان - مصادف با حکومت مأمون عباسی بود. در بین طواغیت عصر انسان ۲۵۰ ساله، مأمون از شخصیتهای بارز جریان سقیفه و خلافت (سامانمند ترین جریان دشمنی با جریان امامت و ولایت) است.
ویژگیهای دوره طاغوت مأمونی
مأمون بیست سال حکومت کرد (۱۹۸ ق- ۲۱۸ ق) که امامت امام جواد (ع)، مصادف با پانزده سال از حکومت بیستساله مأمون بود. او مانند طاغوتهای پیشین برای حفظ خلافت خود با توطئهای امام رضا (ع) را در راه بازگشت به بغداد در اوایل سال ۲۰۳ هجری قمری به شهادت رساند.
مذهب مُبهم
مأمون بسیار مکار بود و حتی مذهب خود را آشکار نکرد، او سنی متشیع یا شیعه متسنی بود. عدهای او را به سبب اعلام برتری امام علی (ع) پس از پیامبر (ص)، جایز دانستن ازدواج موقت، ولایتعهدی امام رضا (ع) و بازگرداندن فدک به علویان، متأثر از شیعیان دانستهاند. از سویی دیگر حمایت مأمون از معتزله بهویژه در مسئله مخلوق بودن قرآن و اقرار گرفتن از مسئولان عالیرتبه و قاضیان و عالمانِ دوره خود بر مخلوق بودن قرآن، موجب شده او را از معتزلیان بدانند.
عصر تهاجم عقیدتی
مأمون کسی است که برای کسب پیروزی نهایی و قطعی بر اندیشه شیعه، بسیار کوشید. هدف نهائی مأمون از تشکیل مجالس مناظره با امامان شیعه، شکست آنان و در نهایت سقوط مذهب تشیع بود. او میخواست برای همیشه ستاره تشیع خاموش گردد و بزرگترین منبع و مصدر مشکلات و خطراتی که مأمون و دیگر حاکمان غاصب و ستمگر را تهدید میکرد، از میان برداشته شود. مأمون به حُمیدبن مهران - که درخواست مناظره با امام رضا (ع) کرده بود. - گفت: نزد من هیچ چیز از کاهش منزلت وی محبوبتر نیست. او همچنین به سلیمان مروزی گفت: به خاطر شناختی که از قدرت علمیات دارم، تو را به مباحثه با او (امام رضا (ع)) میفرستم و هدفی ندارم جز اینکه او را فقط در یک مورد محکوم کنی. در چنین عصری امام جواد (ع) قاطعانه و با صلابت در برابر انحرافها، کجرویها، مسامحهها، توهینها و دیگر حیلهها و مکرهای خلفای باطل ایستاد و از حقانیت دین دفاع کرد. (نک: مدینة المعاجز، ج ۷، ص ۱۴۲؛ فرائد السمطین، ج ۲، ص ۲۱۵)
بازگرداندن وضعیت شیعیان به دوران اختناق
مأمون پس از شهادت امام رضا (ع) وانمود کرد نقشی در شهادت ایشان نداشته، ازاینرو پس از ورود به بغداد از علویان دلجویی کرد، هدایایی را برای امام جواد (ع) فرستاد و فدک را به علویان بازگرداند اما پس از مدتی اجازه ورود آنان به کاخ خلافت را لغو کرد و آنان را وادار کرد تا لباس سیاه که نماد بنیعباس بود را بپوشند. همچنین او یکی از نوادگان زیاد بن ابیه را که از دشمنان علویان بود، بهعنوان حاکم یمن، یکی از مراکز قیامهای علوی، قرار داد.
فتنه خلق قرآن (محنة القرآن)
از مهمترین و داغترین جریانهای فکری و عقیدتی دوران واپسین حیات انسان ۲۵۰ ساله، جنجال و کشمکش شدید بر سر مخلوق بودن یا مخلوق نبودن قرآن (بحث حدوث و قِدَم قرآن) بود که اشاعره، طرفدار قدم و معتزله طرفدار حدوث بودند.
این بحث، از اواخر حکومت بنیامیه آغاز گردید (اوایل قرن دوم هجری) و نخستین کسی که این بحث را در محافل اسلامی مطرح کرد، «جَعْدبن درهم»، معلم «مروانبن محمد» آخرین خلیفه اموی بود. او این فکر را از «ابانبن سمعان» و «ابان» نیز از «طالوتبن اعصم» یهودی فرا گرفته بود.
در زمان خلافت «هارون»، «بِشْر مَریسی»، یهودیتبار، این بحث را دنبال کرد و مدت چهل سال به ترویج فکر مخلوق بودن قرآن پرداخت. این بحث همچنان بین دو گروه مطرح بود تا آنکه «مأمون» به آن دامن زد و آتش اختلاف را شعلهورتر کرد. او که فردی آشنا به فلسفه و فقه و ادبیات عرب و اهل بحث و مناظره و دقت علمی بود، رسماً از «معتزله» و درنتیجه از نظریه مخلوق بودن قرآن طرفداری کرد و آن را عقیده رسمی دولت اعلام نمود و قدرت دولت را جهت سرکوبی مخالفان این نظریه به کار گرفت.
تفتیش عقاید
مأمون در اواخر حکومت خود برای آزمودن فقها، محدثان و قضات خود، محاکم تفتیش عقاید را تشکیل داد. بر اساس فرمان مأمون در سال ۲۱۸ ق معتزله مأمور شدند اعتقاد افراد را در مورد مخلوق بودن قرآن مورد تفتیش قرار دهند؛ کسانی که اعتقادی به مخلوق بودن قرآن نداشتند از منصب خود برکنار شده و بازداشت میشدند. بر اساس برخی گزارشها اعترافات برخی از فقها به مخلوق بودن قرآن از روی ترس بود.
سختگیری دولت عباسی به جایی رسید که مخالفان مورد شکنجه و آزار قرار گرفتند و زندانها پر از آنان گردید. «احمد بن حنبل» که در دفاع از عقیده خویش پافشاری میکرد، تازیانه خورد، «احمد بن نصر خزاعی» به قتل رسید و «یوسفبن یحیی بُرَیطی»، شاگرد شافعی، مورد شکنجه قرار گرفت و در زندان مصر درگذشت. این سختگیریها سبب نفرت مردم از معتزله گردید، لذا وقتی که «متوکل عباسی» به خلافت رسید، جانب اهل حدیث را گرفت و به «محنه القرآن» خاتمه داد. ولی این بحث فوراً از رونق نیفتاد و تا مدتها در جامعه اسلامی مطرح بود.
شکل مبارزاتی امام جواد (ع)
با فهم پیچیدگیهای طاغوت عصر امام جواد (ع)، فلسفه اینکه چرا آن حضرت، برکت اعظم برای شیعیان نامیده شده است، بهتر فهمیده میشود. امام جواد (ع) با توجه به آرایش طاغوت در دو جبهه «سیاسی» و «فکری و فرهنگی» مواضع مبارزاتی خود را متناسب با این دو جبهه تنظیم فرمود. مقطع حیات طیبه امام جواد (ع) در اواخر دوران چهارم امامت ائمه (ع) قرار دارد، یعنی دوران تلاش سازنده بلندمدت و مبارزهٔ دامنهدار و پیگیر برای ایجاد انقلاب توحیدی دوم و تشکیل حکومت علوی و در این مبارزه، فصل امامت امام جواد (ع) علیرغم کوتاهی، مظهر مبارزه با باطل و تلاش برای برپایی حکومت خدا بود.
علاوه بر اینکه «مبتکر بحث آزاد اجتماعی امام جواد صلواتاللهعلیه است» (۲۳/۰۳/۱۳۹۰) ایشان «گوشه مهمی از جهاد همهجانبه اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت. آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابلهٔ با این قدرتها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است؛ اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهرهای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود میآراید، شناختن او برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همهٔ دوران تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کردهاند وقتی از مقابله رویاروی با مردم عاجز شدند دست به حیلهٔ ریاکاری و نفاق بزنند» (همان).
این شکل از مبارزه، میراث گرانبهای امام جواد (ع) برای سیر مبارزات جبهه حق شد، مبارزهای از جنس تبیینی، روشنگرانه، بصیرت آور، ارمغان آورنده فهم عمومی و آگاهی حداکثری جامعه، تزریق باور و عزم تحول اجتماعی، گفتمان ساز و مردمی؛ که نمونه بارز و محطّ فعلیت تامّ این نوع مبارزه، انقلاب اسلامی ایران است. لذا حماسه انقلاب اسلامی را باید استمرار شکل مبارزاتی امام جواد (ع) بدانیم: «امام جواد، در حقیقت امام و الگو و پیشاهنگ این حرکتی بود که امروز ملت ایران همگی دستبهدست آن را تعقیب میکند» (همان).
مهدی رحیمی