پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۶:۰۱
وضع فرهنگی عرب و ملل دیگر در عصر بعثت

حوزه/ پژوهشگران تاریخ و فرهنگ، وصف جاهلیت را فقط مخصوص مردم جزیرة‏العرب نمی‏‌دانند. سیری در جوامع آن دوره، روشنگری و نهضت دین اسلام را در هدایت و تمدن همه بشر به روشنی آشکار می‏سازد. در شرق دور و سرزمین‏های هند و چین، شرک همه ‏جا را فرا گرفته بود و بت، گاو، اختران و آتش به عنوان خدا پرستش می‌‏شد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، بیست و هفتم رجب المرجب، سالروز بعثت نبی مکرم اسلام (ص) است.  

هر روز که می‏گذرد، نیاز بشر به آموزه ‏های اصیل و ناب اسلام راستین بیشتر می‏ شود. بعثت پیامبر اعظم صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله فقط برای دوران جاهلیت تاریخ نیست، بلکه بشر امروزی در جاهلیت مدرنیته خود، بیش از پیش در خطر سراشیبی سقوط قرار گرفته است. از سوی دیگر، برداشت از مفاهیم و آموزه‏ های بعثت نباید مقطعی و گذرا باشد؛ زیرا بعثت، تنها آغاز راه است و به گسترش و رشد نیاز دارد. قرآن، غدیر و اهل‏بیت، همان عامل رشد و تکمیل‏ کننده این روند سعادتند که در نهایت، با ظهور حضرت مهدی علیه‏ السلام، اسلام واقعی در جامعه جهانی به نمایش گذاشته خواهد شد.

   

در این نوشتار، افزون بر تطبیق فرهنگ بعثت با جامعه امروزی، به وضعیت جهانِ پیش از بعثت، انگیزه‏ ها و اهداف بعثت، نقش بعثت در وحدت و انسجام اسلامی، علت ظهور اسلام در عربستان و... پرداخته شده است.

   

جهان در عصربعثت

پژوهشگران تاریخ و فرهنگ، وصف جاهلیت را فقط مخصوص مردم جزیرة‏العرب نمی‏دانند. سیری در جوامع آن دوره، روشنگری و نهضت دین اسلام را در هدایت و تمدن همه بشر به روشنی آشکار می‏سازد. در شرق دور و سرزمین‏های هند و چین، شرک همه‏جا را فرا گرفته بود و بت، گاو، اختران و آتش به عنوان خدا پرستش می‏شد. در مغرب زمین نیز از نظر اجتماعی و سیاسی، وحشتناک‏ترین دوره‏های تاریخ رقم می‏خورد. قبایل آریایی که به اروپا سرازیر شده بودند، در فرانسه و ایتالیا شدیدترین خون‏ریزی‏ها را به راه انداختند. قبایل انگلوساکسون‏ها نیز در انگلستان، از هیچ خون‏ریزی ای ابا نداشتند. سلسله ساسانیان در ایران، حکومتی مستبدانه و ظالمانه بود. طبری، تاریخ‏نگار برجسته، در وصف پادشاه ایران، این‏گونه می‏نویسد: «در جرم و عصیان به باری‏تعالی به جایی رسید که به رئیس نگهبانان خود دستور داد تا همه زندانیان را که عددشان به سی و شش هزار می‏رسید، هلاک کنند.» در عصر پر ننگ و نیرنگی این چنین، خداوند اراده فرمود و حضرت محمد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله را به پیامبری مبعوث کرد تا بشارت‏گر امین و امان و هدایت باشد.

   

جامعه عرب در آستانه بعثت

تفکری هر چند کوتاه در سیر زندگی مردم جزیرة العرب و تحوّل فرهنگ و تمدن ایشان در پیش و پس از بعثت، عظمت تلاش‏های رسول اکرم صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله را به خوبی نشان می‏دهد.

اعراب بدوی، تابع حکومتی نبودند و اساس جامعه آنان را قبیله تشکیل می‏داد. در این نوع زندگی، دیگر قبایل، بیگانه به شمار می‏رفتند و هیچ‏گونه حقوق و احترامی نداشتند. در نتیجه، غارت اموال، کشتن افراد و دزدیدن دختران، جزو فرهنگ رایج آنان بود. غارت کردن، از راه‏های رسمی گذران زندگی به شمار می‏آمد. این مسئله به قدری پذیرفته شده بود که عرب‏ها در شعرهای خود، کشتار و غارت دیگران را سندهای افتخار خود می‏شمردند. در جامعه جاهلی شبه جزیره عربستان، زن همانند کالا جزو دارایی پدر، شوهر یا پسر بود و همراه با اموال و ثروتی که باقی می‏ماند، به ارث برده می‏شد.

همچنین بت‏ پرستی آیین رایج ایشان بود. دامنه بت‏پرستی آن‏قدر رواج داشت که بت‏هایی به شکل حیوان، گیاه، فرشته، ستارگان یا حتی تخته‏سنگی ساده پرستش می‏شد. عظمت و شکوه بعثت پیامبر اعظم صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله اینجا نمود می‏یابد که بدانیم حضرت از میان چنین مردمانی، انسان‏هایی تربیت کرد که بنای تمدن جهانی را معماری کردند.

   

جهان قبل از بعثت در کلام حضرت امیرمؤمنان علی علیه‏ السلام

خداوند، پیامبر اسلام را هشدار دهنده جهانیان مبعوث فرمود تا امین وحی الهی باشد. آن‏گاه که شما ملت عرب، بدترین دین را داشتید و در بدترین خانه زندگی می‏کردید و میان غارها، سنگ‏های خشن و مارهای سمّی خطرناک و فاقد شنوایی، به سر می‏ بردید. آب‏های آلوده می ‏نوشیدید و غذاهای گلوآزار می‏خوردید. خون یکدیگر را می‏ریختید و پیوند خویشاوندی را می‏بریدید. بت‏ها میان شما پرستش می‏شد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود.

خدا، پیامبر اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنه‏ها گرفتار شده، رشته‏های دین پاره شده و ستون‏های ایمان و یقین ناپایدار بود. ... راه رهایی دشوار می‏ نمود و پناه‏گاه‏ی وجود نداشت. چراغ هدایت، بی‏نور شده و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصیت می‏شد و شیطان یاری می‏گردید.

ملت‏ها در خواب عمیقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد، جهان را فرا گرفته بود. اعمال زشت رواج یافته بود. آتش جنگ همه ‏جا زبانه می‏کشید و دنیا، بی‏نور و پر از مکر و فریب گشته بود.

هوا و هوس بر مردم چیره شده بود. ... نادانی‏های جاهلیت، پست و خوارشان کرده بود و در امور زندگی سرگردان بودند و بلای جهل و نادانی دامن‏گیرشان بود.

    

داستان بعثت

ماجرای بعثت حضرت پیامبر، با نقل‏های متفاوتی روایت شده است. چه سخنی رساتر و شیرین‏تر از بیان امام هادی علیه‏السلام که می‏فرماید: «هنگامی که محمد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله تجارت شام را ترک گفت، هر روز به کوه حرا می‏رفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار می‏نگریست و از آنچه می‏دید، به یاد عظمت خدای آفریننده می‏افتاد و آن‏گاه با روشنی خاصی به عبادت خداوند مشغول می‏شد. چون به چهل سالگی رسید، خداوند، دل او را بهترین، روشن‏ترین و خاضع‏ترین دل‏ها یافت. در آن لحظه‏ها، جبرئیل به سوی او آمد و بازوی او را گرفت و تکان داد و گفت: بخوان. گفت: چه بخوانم؟ جبرئیل گفت: ای محمد! بخوان به نام پروردگارت که آفرید. پس جبرئیل، رسالت خود را به انجام رسانید و به آسمان‏ها بالا رفت و محمد نیز از کوه فرود آمد. در این هنگام، خداوند، کوه‏ها، صخره‏ها و سنگلاخ‏ها را به سخن آورد، به گونه‏ای که به هر کدام می‏رسید، ادای احترام می‏کردند و می‏گفتند: السلام علیک یا حبیبَ اللّه‏، السلام علیک یا ولی اللّه‏، السلام علیک یا رسولَ اللّه‏».

    

توحید؛ مهم‏ترین پیام بعثت

توحید، اصلی‏ترین و مهم‏ترین پیام بعثت است. فراگیری این اصل چنان گسترده است که اسلام به نام دین توحید شناخته می‏شود. در قرآن کریم، اصل توحید، ساختار کلی همه آیات است و نخستین پیام همه پیامبران پیشین نیز اصل توحید بوده است: «پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم، مگر آنکه به وی وحی کردیم که معبودی جز من نیست، پس تنها مرا پرستش کنید».(انبیاء: ۲۵)

   

از سوی دیگر، توحید فقط راه‏حلی برای بحران‏های دوران جاهلیت نبوده است. توحید، شعار محض نیست. توحید؛ یعنی نفرت و دوری و نفی همه طاغوت‏ها. توحید؛ یعنی تکیه نکردن به هیچ قدرتی جز قدرت و عظمت الله. با این مفهوم، انسان قرن ۲۱، بیش از هر زمان دیگر به این اصل حیاتی نیاز دارد. بشر امروز، با طاغوت‏ها و بت‏های درونی و بیرونی خود، از هر گونه پیشرفت و سعادت واقعی بازمانده است.

توحید؛ یعنی نپذیرفتن هیچ‏گونه بی‏عدالتی. با این وصف، از شخصی‏ترین رفتار انسان تا قانون‏گذاری برای حکومت جهانی، جایگاه اجرای اصل توحید است. بدون توحید و مبارزه با قدرت‏های بیگانه، تمدن امروز نه تنها ارزشی ندارد، بلکه سرعت سقوط انسان را چند برابر خواهد کرد.

   

قرآن، یادگار بعثت

بی‏شک، در تمام دوران بعثت، مهم‏ترین ابزار رسول خدا در برابر دشمنان، آیات قرآن بوده است. آموزه‏هایی که ضمن آیات استوار قرآن ارائه می‏گردید، منافقان و مشرکان را در برابر دعوت اسلام خلع‏ سلاح می‏کرد. منطق استوار و نظم آهنگین قرآن، بر جذبه پیام‏های آن می‏افزود و همگان را از ایستادگی در برابر خود عاجز می‏ساخت.

تحول و تمدنی که با بعثت و اعلام نبوت پیامبر اعظم صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله آغاز شد، به کمک آیه‏های قرآن، اندیشه خود را در تمام زوایای جامعه جاهل، توسعه داد و به سمت انقلابی بنیادین پیش برد. آیه‏های قرآن با هجوم به باورهای جاهلیت، بعثت حضرت محمد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله را هرچه بیشتر و بهتر در جهان تبلیغ کرد.

عید مبعث، عید نزول قرآن است. جشن هدیه آسمانی خدا به انسان است و قرآن، بهترین سراینده آموزه‏ های بعثت است که هرکس به مقدار ظرفیت و توانایی خود از آن سرشار خواهد شد.

    

نخستین آیه‏ ها

پس از قرن‏ها آماده‏سازی بشر به دست دیگر پیامبران، اینک حضرت محمد بن عبدالله صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله آماده شده است تا پیام‏آور مکتب جاودانه باشد. حال که بعثت، تا ابد در تاریخ جاودانه خواهد ماند، خداوند در نخستین ارتباط با رسولش، چه پیامی برای بشر خواهد داشت؟ اکنون که قرار است آیینی فرازمان و مکان برسد، در اولین برخورد میان زمین و آسمان، لاهوتیان چه تحفه‏ای برای انسان خاکی دارند؟ از سوی دیگر، همه این پیام‏ها و آیه‏ها، معجزه پیام این دین جاودانه خواهد بود. چه واژگانی از جنس چه مفاهیمی، پس از گذر قرن‏ها باز هم می‏توانند طراوت و اعجاز خود را حفظ کنند تا راهنمای هدایت‏خواهان باشند.

پنج آیه نخست سوره علق، اولین آیه‏ هایی هستند که در آغاز بعثت، پیامبر را دل‏گرم و پرامید ساختند: «بخوان به نام پروردگارت که [جهان را] آفرید [و] آدمی را از خونی بسته خلق کرد. بخوان، که پروردگارت بزرگوارترین است. آن‏که با نامه آموخت و به انسان آنچه را نمی‏دانست یاد داد».(علق: ۱ـ۵)

خواندن، از مقوله علم و فرهنگ؛ توحید، از مقوله عبادت و بندگی؛ آفرینش، از مقوله اندیشه در خویشتن و راز خلقت جهان، از مقوله نشانه‏های حق است. از ابتدا، سخن از تفکر، تعبد و تعلم به میان آمده است؛ مفاهیمی که امروزه در پس قرن‏ها پیشرفت و تمدن ادعایی، بشر هنوز در الفبای آن درمانده است.

    

مبعث، جشن اصالت

مکتب‏ها و تمدن‏هایی که با فکر بشر سر و سامان می‏گیرند، هماره پر از کاستی و نارسایی‏اند. این کاستی‏ها در سرآغاز جریان‏ها به روشنی قابل درک است و شاید با گذر زمان بتوانند نقص‏ها را به کمترین حد برسانند. در مکتب‏های آسمانی و الهی، ناب‏ترین و اصیل‏ترین آموزه‏ها را هماره باید در آغازها جست‏وجوگر بود؛ زیرا ادیان الهی همان‏گونه که از نیازهای امروز بشر کاملاً آگاهند، دغدغه‏های فردای او را نیز برنامه‏ریزی کرده‏اند. بعثت پیامبر اعظم اسلام صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله، نهایی‏ترین و جهانی‏ترین سرآغاز است. همین دو ویژگی بعثت، درس‏ها و فراخوان‏های اسلام را به مکان و زمان محدود نمی‏کند.

با این تفسیرها، برگزاری جشن و عید در روز مبعث، پیش از هر چیز باید بهانه‏ای برای رهنمون ساختن امت اسلامی به سوی آموزه‏های ناب آن باشد.

گزاره ‏های روح ‏بخشی که پیامبر و اهل‏بیت ایشان مطرح کرده‏ اند، بی‏نقص‏ترین و کامل‏ترین رهنمودهای هدایت بشری‏اند که از گزند بدعت به دور مانده‏اند. مراجعه به قرآن کریم و احادیث اهل‏بیت عصمت و طهارت و سیراب شدن از سرچشمه‏های وحی، بهترین توشه از جشن روز مبعث است.

   

بعثت، پیام‏ آور وحدت

یکی از محوری‏ ترین ویژگی‏های مکتب اسلام، جهانی و جاودانه بودن آن است. بعثت پیامبر و ظهور دین اسلام، نه تنها مردم عربستان، که تمام مردمان کره خاکی را در مسیر رشد و تکامل قرار داد. اسلام بنا بر اصل جاودانه و جهانی بودنش، دربردارنده آموزه‏هایی برای پایه‏ریزی جامعه‏ای جاوید و امتی واحد بود.

عقیده وحدت بشریت در قالب آیین واحد و خدای یکتا، یکی از برجسته‏ترین پیام‏های بعثت است. این وحدت در حقیقت یکی از نتایج اعتقاد به یگانگی خداوند و اساس آموزه‏های اسلامی است. در آیاتی از قرآن کریم، به این اصل توجه شده است: «شما مردمی یگانه‏اید و من خدای یکتای شما هستم. پس از نافرمانی من بپرهیزید».(انبیاء:۹۲)

همان‏گونه که بعثت و پیام وحی در نخستین حرکت‏های خود، اختلاف میان سیاه و سفید و قبایل را برداشت، ادامه این جریان باید به جهان پر تلاطم امروزی نیز کشانده شود. کشمکش‏های مذهبی و قومی، نزاع‏های رنگی و نژادی و آتش ‏افروزی‏های تفرقه‏ افکنانه، نمونه ‏ای از جاهلیت مدرن امروز است. روز مبعث، پیام اتحاد و انسجام را در همه سطوح از طرف خالق یکتا، برای امت یکتاپرست، به ارمغان آورده است. هر کس در هر جایگاهی می‏تواند در ایجاد این وحدت و انسجام، سهمی بسزا داشته باشد.

   

هدف از بعثت در کلام حضرت امیرمؤمنان علی علیه ‏السلام

خداوند، حضرت محمد را به حق برانگیخت تا بندگان خود را از پرستش دروغین بت‏ها رهایی بخشد و به پرستش خود راهنمایی کند و آنان را از پیروی شیطان نجات دهد و به اطاعت خود کشاند.

پس خداوند، رسولان خود را در میان مردم برانگیخت و پیامبرانش را پیاپی به سوی آنها فرستاد تا از مردم ادای عهد و پیمان فطرتی را که با پروردگارشان بسته بودند، بخواهند و نعمت فراموش شده او را به ایشان یادآوری کنند و با تبلیغ دلایل روشن، وظیفه رسالت را انجام دهند و نیروی عقل‏های مردم را که زیر غبار کفر و شرک و گمراهی پنهان شده بود، برانگیزانند و به کار اندازند و آیات بزرگ الهی را به ایشان بنمایانند.

خدای سبحان برای وفای به وعده خود و کامل گردانیدن دوران نبوت، حضرت محمد را مبعوث کرد؛ پیامبری که از همه پیامبران، پیمان پذیرش نبوت او را گرفته بود. نشانه‏های او شهرت داشت. و تولدش بر همه مبارک بود.

    

بعثت در کلام امام خمینی رحمه ‏الله

اگر بعثت هیچ ثمره ‏ای نداشت الاّ وجود علی بن ابی‏طالب و وجود امام زمان ـ سلام الله علیه ـ این هم توفیق بسیار بزرگی بود.

حادثه ‏ای بزرگ‏تر از بعثت رسول اکرم صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله نشده است و تصور هم ندارد که بشود؛ زیرا که بزرگ‏تر از رسول اکرم صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله در عالم وجود نیست، غیر از ذات حق‏ تعالی و حادثه‏ ای بزرگ‏تر از بعثت او هم نیست.

پیغمبر اکرم اهل عربستان است، لکن دعوتش مال عربستان نبوده، محصور نبوده به عربستان؛ دعوتش مال تمام عالم است.

اصل آمدن پیغمبر برای آموزش و پرورش بوده است. آیات را تلاوت کند... نفوس را تطهیر کند.

پیغمبر اسلام می ‏خواست در تمام دنیا وحدت کلمه ایجاد کند، می‏خواست تمام ممالک دنیا راتحت یک کلمه توحید قرار دهد.

     

بعثت و مهدویت

خداوند، بشر را هیچ‏گاه بدون راهنما رها نساخته است. بعثت حضرت محمد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله به عنوان خاتم الانبیا، بیانگر این پیام بود که انسان آن‏قدر رشد یافته است که می‏تواند کامل‏ترین برنامه سعادت را بپذیرد و از عهده‏اش برآید. بعثت، هنوز آغاز راه تکامل و سعادت است. همان‏گونه که انبیای الهی، مقدمات نبوت پیامبر اعظم صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله را آماده ساختند، بعثت حضرت رسول نیز آغاز مسیر سعادت است که با پرچم فرزندش به منزل سرانجام خواهد رسید. گویی ظهور حضرت مهدی علیه‏السلام، بعثت دیگری است که در صلابت و عظمت آن، بت‏های مدرن جاهلیت فرو خواهند ریخت. امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «رفتارش چون رسول اللّه‏ است. آنچه آیین غلط است، نابود می‏سازد، چنان‏که پیامبر نیز آیین جاهلیت را برانداخت و اسلام را از نو در گیتی حاکم می‏کند و دیگر حکومت‏ها را از بین می‏برد».

    

منبع: مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه‌های علمیه

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha