به گزارش خبرگزاری حوزه، بیست و هفتم رجب المرجب، سالروز بعثت نبی مکرم اسلام (ص) است.
هر روز که میگذرد، نیاز بشر به آموزه های اصیل و ناب اسلام راستین بیشتر می شود. بعثت پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله فقط برای دوران جاهلیت تاریخ نیست، بلکه بشر امروزی در جاهلیت مدرنیته خود، بیش از پیش در خطر سراشیبی سقوط قرار گرفته است. از سوی دیگر، برداشت از مفاهیم و آموزه های بعثت نباید مقطعی و گذرا باشد؛ زیرا بعثت، تنها آغاز راه است و به گسترش و رشد نیاز دارد. قرآن، غدیر و اهلبیت، همان عامل رشد و تکمیل کننده این روند سعادتند که در نهایت، با ظهور حضرت مهدی علیه السلام، اسلام واقعی در جامعه جهانی به نمایش گذاشته خواهد شد.
در این نوشتار، افزون بر تطبیق فرهنگ بعثت با جامعه امروزی، به وضعیت جهانِ پیش از بعثت، انگیزه ها و اهداف بعثت، نقش بعثت در وحدت و انسجام اسلامی، علت ظهور اسلام در عربستان و... پرداخته شده است.
جهان در عصربعثت
پژوهشگران تاریخ و فرهنگ، وصف جاهلیت را فقط مخصوص مردم جزیرةالعرب نمیدانند. سیری در جوامع آن دوره، روشنگری و نهضت دین اسلام را در هدایت و تمدن همه بشر به روشنی آشکار میسازد. در شرق دور و سرزمینهای هند و چین، شرک همهجا را فرا گرفته بود و بت، گاو، اختران و آتش به عنوان خدا پرستش میشد. در مغرب زمین نیز از نظر اجتماعی و سیاسی، وحشتناکترین دورههای تاریخ رقم میخورد. قبایل آریایی که به اروپا سرازیر شده بودند، در فرانسه و ایتالیا شدیدترین خونریزیها را به راه انداختند. قبایل انگلوساکسونها نیز در انگلستان، از هیچ خونریزی ای ابا نداشتند. سلسله ساسانیان در ایران، حکومتی مستبدانه و ظالمانه بود. طبری، تاریخنگار برجسته، در وصف پادشاه ایران، اینگونه مینویسد: «در جرم و عصیان به باریتعالی به جایی رسید که به رئیس نگهبانان خود دستور داد تا همه زندانیان را که عددشان به سی و شش هزار میرسید، هلاک کنند.» در عصر پر ننگ و نیرنگی این چنین، خداوند اراده فرمود و حضرت محمد صلی الله علیه وآله را به پیامبری مبعوث کرد تا بشارتگر امین و امان و هدایت باشد.
جامعه عرب در آستانه بعثت
تفکری هر چند کوتاه در سیر زندگی مردم جزیرة العرب و تحوّل فرهنگ و تمدن ایشان در پیش و پس از بعثت، عظمت تلاشهای رسول اکرم صلی الله علیه وآله را به خوبی نشان میدهد.
اعراب بدوی، تابع حکومتی نبودند و اساس جامعه آنان را قبیله تشکیل میداد. در این نوع زندگی، دیگر قبایل، بیگانه به شمار میرفتند و هیچگونه حقوق و احترامی نداشتند. در نتیجه، غارت اموال، کشتن افراد و دزدیدن دختران، جزو فرهنگ رایج آنان بود. غارت کردن، از راههای رسمی گذران زندگی به شمار میآمد. این مسئله به قدری پذیرفته شده بود که عربها در شعرهای خود، کشتار و غارت دیگران را سندهای افتخار خود میشمردند. در جامعه جاهلی شبه جزیره عربستان، زن همانند کالا جزو دارایی پدر، شوهر یا پسر بود و همراه با اموال و ثروتی که باقی میماند، به ارث برده میشد.
همچنین بت پرستی آیین رایج ایشان بود. دامنه بتپرستی آنقدر رواج داشت که بتهایی به شکل حیوان، گیاه، فرشته، ستارگان یا حتی تختهسنگی ساده پرستش میشد. عظمت و شکوه بعثت پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله اینجا نمود مییابد که بدانیم حضرت از میان چنین مردمانی، انسانهایی تربیت کرد که بنای تمدن جهانی را معماری کردند.
جهان قبل از بعثت در کلام حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام
خداوند، پیامبر اسلام را هشدار دهنده جهانیان مبعوث فرمود تا امین وحی الهی باشد. آنگاه که شما ملت عرب، بدترین دین را داشتید و در بدترین خانه زندگی میکردید و میان غارها، سنگهای خشن و مارهای سمّی خطرناک و فاقد شنوایی، به سر می بردید. آبهای آلوده می نوشیدید و غذاهای گلوآزار میخوردید. خون یکدیگر را میریختید و پیوند خویشاوندی را میبریدید. بتها میان شما پرستش میشد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود.
خدا، پیامبر اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنهها گرفتار شده، رشتههای دین پاره شده و ستونهای ایمان و یقین ناپایدار بود. ... راه رهایی دشوار می نمود و پناهگاهی وجود نداشت. چراغ هدایت، بینور شده و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصیت میشد و شیطان یاری میگردید.
ملتها در خواب عمیقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد، جهان را فرا گرفته بود. اعمال زشت رواج یافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه میکشید و دنیا، بینور و پر از مکر و فریب گشته بود.
هوا و هوس بر مردم چیره شده بود. ... نادانیهای جاهلیت، پست و خوارشان کرده بود و در امور زندگی سرگردان بودند و بلای جهل و نادانی دامنگیرشان بود.
داستان بعثت
ماجرای بعثت حضرت پیامبر، با نقلهای متفاوتی روایت شده است. چه سخنی رساتر و شیرینتر از بیان امام هادی علیهالسلام که میفرماید: «هنگامی که محمد صلی الله علیه وآله تجارت شام را ترک گفت، هر روز به کوه حرا میرفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار مینگریست و از آنچه میدید، به یاد عظمت خدای آفریننده میافتاد و آنگاه با روشنی خاصی به عبادت خداوند مشغول میشد. چون به چهل سالگی رسید، خداوند، دل او را بهترین، روشنترین و خاضعترین دلها یافت. در آن لحظهها، جبرئیل به سوی او آمد و بازوی او را گرفت و تکان داد و گفت: بخوان. گفت: چه بخوانم؟ جبرئیل گفت: ای محمد! بخوان به نام پروردگارت که آفرید. پس جبرئیل، رسالت خود را به انجام رسانید و به آسمانها بالا رفت و محمد نیز از کوه فرود آمد. در این هنگام، خداوند، کوهها، صخرهها و سنگلاخها را به سخن آورد، به گونهای که به هر کدام میرسید، ادای احترام میکردند و میگفتند: السلام علیک یا حبیبَ اللّه، السلام علیک یا ولی اللّه، السلام علیک یا رسولَ اللّه».
توحید؛ مهمترین پیام بعثت
توحید، اصلیترین و مهمترین پیام بعثت است. فراگیری این اصل چنان گسترده است که اسلام به نام دین توحید شناخته میشود. در قرآن کریم، اصل توحید، ساختار کلی همه آیات است و نخستین پیام همه پیامبران پیشین نیز اصل توحید بوده است: «پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم، مگر آنکه به وی وحی کردیم که معبودی جز من نیست، پس تنها مرا پرستش کنید».(انبیاء: ۲۵)
از سوی دیگر، توحید فقط راهحلی برای بحرانهای دوران جاهلیت نبوده است. توحید، شعار محض نیست. توحید؛ یعنی نفرت و دوری و نفی همه طاغوتها. توحید؛ یعنی تکیه نکردن به هیچ قدرتی جز قدرت و عظمت الله. با این مفهوم، انسان قرن ۲۱، بیش از هر زمان دیگر به این اصل حیاتی نیاز دارد. بشر امروز، با طاغوتها و بتهای درونی و بیرونی خود، از هر گونه پیشرفت و سعادت واقعی بازمانده است.
توحید؛ یعنی نپذیرفتن هیچگونه بیعدالتی. با این وصف، از شخصیترین رفتار انسان تا قانونگذاری برای حکومت جهانی، جایگاه اجرای اصل توحید است. بدون توحید و مبارزه با قدرتهای بیگانه، تمدن امروز نه تنها ارزشی ندارد، بلکه سرعت سقوط انسان را چند برابر خواهد کرد.
قرآن، یادگار بعثت
بیشک، در تمام دوران بعثت، مهمترین ابزار رسول خدا در برابر دشمنان، آیات قرآن بوده است. آموزههایی که ضمن آیات استوار قرآن ارائه میگردید، منافقان و مشرکان را در برابر دعوت اسلام خلع سلاح میکرد. منطق استوار و نظم آهنگین قرآن، بر جذبه پیامهای آن میافزود و همگان را از ایستادگی در برابر خود عاجز میساخت.
تحول و تمدنی که با بعثت و اعلام نبوت پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله آغاز شد، به کمک آیههای قرآن، اندیشه خود را در تمام زوایای جامعه جاهل، توسعه داد و به سمت انقلابی بنیادین پیش برد. آیههای قرآن با هجوم به باورهای جاهلیت، بعثت حضرت محمد صلی الله علیه وآله را هرچه بیشتر و بهتر در جهان تبلیغ کرد.
عید مبعث، عید نزول قرآن است. جشن هدیه آسمانی خدا به انسان است و قرآن، بهترین سراینده آموزه های بعثت است که هرکس به مقدار ظرفیت و توانایی خود از آن سرشار خواهد شد.
نخستین آیه ها
پس از قرنها آمادهسازی بشر به دست دیگر پیامبران، اینک حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه وآله آماده شده است تا پیامآور مکتب جاودانه باشد. حال که بعثت، تا ابد در تاریخ جاودانه خواهد ماند، خداوند در نخستین ارتباط با رسولش، چه پیامی برای بشر خواهد داشت؟ اکنون که قرار است آیینی فرازمان و مکان برسد، در اولین برخورد میان زمین و آسمان، لاهوتیان چه تحفهای برای انسان خاکی دارند؟ از سوی دیگر، همه این پیامها و آیهها، معجزه پیام این دین جاودانه خواهد بود. چه واژگانی از جنس چه مفاهیمی، پس از گذر قرنها باز هم میتوانند طراوت و اعجاز خود را حفظ کنند تا راهنمای هدایتخواهان باشند.
پنج آیه نخست سوره علق، اولین آیه هایی هستند که در آغاز بعثت، پیامبر را دلگرم و پرامید ساختند: «بخوان به نام پروردگارت که [جهان را] آفرید [و] آدمی را از خونی بسته خلق کرد. بخوان، که پروردگارت بزرگوارترین است. آنکه با نامه آموخت و به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد».(علق: ۱ـ۵)
خواندن، از مقوله علم و فرهنگ؛ توحید، از مقوله عبادت و بندگی؛ آفرینش، از مقوله اندیشه در خویشتن و راز خلقت جهان، از مقوله نشانههای حق است. از ابتدا، سخن از تفکر، تعبد و تعلم به میان آمده است؛ مفاهیمی که امروزه در پس قرنها پیشرفت و تمدن ادعایی، بشر هنوز در الفبای آن درمانده است.
مبعث، جشن اصالت
مکتبها و تمدنهایی که با فکر بشر سر و سامان میگیرند، هماره پر از کاستی و نارساییاند. این کاستیها در سرآغاز جریانها به روشنی قابل درک است و شاید با گذر زمان بتوانند نقصها را به کمترین حد برسانند. در مکتبهای آسمانی و الهی، نابترین و اصیلترین آموزهها را هماره باید در آغازها جستوجوگر بود؛ زیرا ادیان الهی همانگونه که از نیازهای امروز بشر کاملاً آگاهند، دغدغههای فردای او را نیز برنامهریزی کردهاند. بعثت پیامبر اعظم اسلام صلی الله علیه وآله، نهاییترین و جهانیترین سرآغاز است. همین دو ویژگی بعثت، درسها و فراخوانهای اسلام را به مکان و زمان محدود نمیکند.
با این تفسیرها، برگزاری جشن و عید در روز مبعث، پیش از هر چیز باید بهانهای برای رهنمون ساختن امت اسلامی به سوی آموزههای ناب آن باشد.
گزاره های روح بخشی که پیامبر و اهلبیت ایشان مطرح کرده اند، بینقصترین و کاملترین رهنمودهای هدایت بشریاند که از گزند بدعت به دور ماندهاند. مراجعه به قرآن کریم و احادیث اهلبیت عصمت و طهارت و سیراب شدن از سرچشمههای وحی، بهترین توشه از جشن روز مبعث است.
بعثت، پیام آور وحدت
یکی از محوری ترین ویژگیهای مکتب اسلام، جهانی و جاودانه بودن آن است. بعثت پیامبر و ظهور دین اسلام، نه تنها مردم عربستان، که تمام مردمان کره خاکی را در مسیر رشد و تکامل قرار داد. اسلام بنا بر اصل جاودانه و جهانی بودنش، دربردارنده آموزههایی برای پایهریزی جامعهای جاوید و امتی واحد بود.
عقیده وحدت بشریت در قالب آیین واحد و خدای یکتا، یکی از برجستهترین پیامهای بعثت است. این وحدت در حقیقت یکی از نتایج اعتقاد به یگانگی خداوند و اساس آموزههای اسلامی است. در آیاتی از قرآن کریم، به این اصل توجه شده است: «شما مردمی یگانهاید و من خدای یکتای شما هستم. پس از نافرمانی من بپرهیزید».(انبیاء:۹۲)
همانگونه که بعثت و پیام وحی در نخستین حرکتهای خود، اختلاف میان سیاه و سفید و قبایل را برداشت، ادامه این جریان باید به جهان پر تلاطم امروزی نیز کشانده شود. کشمکشهای مذهبی و قومی، نزاعهای رنگی و نژادی و آتش افروزیهای تفرقه افکنانه، نمونه ای از جاهلیت مدرن امروز است. روز مبعث، پیام اتحاد و انسجام را در همه سطوح از طرف خالق یکتا، برای امت یکتاپرست، به ارمغان آورده است. هر کس در هر جایگاهی میتواند در ایجاد این وحدت و انسجام، سهمی بسزا داشته باشد.
هدف از بعثت در کلام حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام
خداوند، حضرت محمد را به حق برانگیخت تا بندگان خود را از پرستش دروغین بتها رهایی بخشد و به پرستش خود راهنمایی کند و آنان را از پیروی شیطان نجات دهد و به اطاعت خود کشاند.
پس خداوند، رسولان خود را در میان مردم برانگیخت و پیامبرانش را پیاپی به سوی آنها فرستاد تا از مردم ادای عهد و پیمان فطرتی را که با پروردگارشان بسته بودند، بخواهند و نعمت فراموش شده او را به ایشان یادآوری کنند و با تبلیغ دلایل روشن، وظیفه رسالت را انجام دهند و نیروی عقلهای مردم را که زیر غبار کفر و شرک و گمراهی پنهان شده بود، برانگیزانند و به کار اندازند و آیات بزرگ الهی را به ایشان بنمایانند.
خدای سبحان برای وفای به وعده خود و کامل گردانیدن دوران نبوت، حضرت محمد را مبعوث کرد؛ پیامبری که از همه پیامبران، پیمان پذیرش نبوت او را گرفته بود. نشانههای او شهرت داشت. و تولدش بر همه مبارک بود.
بعثت در کلام امام خمینی رحمه الله
اگر بعثت هیچ ثمره ای نداشت الاّ وجود علی بن ابیطالب و وجود امام زمان ـ سلام الله علیه ـ این هم توفیق بسیار بزرگی بود.
حادثه ای بزرگتر از بعثت رسول اکرم صلی الله علیه وآله نشده است و تصور هم ندارد که بشود؛ زیرا که بزرگتر از رسول اکرم صلی الله علیه وآله در عالم وجود نیست، غیر از ذات حق تعالی و حادثه ای بزرگتر از بعثت او هم نیست.
پیغمبر اکرم اهل عربستان است، لکن دعوتش مال عربستان نبوده، محصور نبوده به عربستان؛ دعوتش مال تمام عالم است.
اصل آمدن پیغمبر برای آموزش و پرورش بوده است. آیات را تلاوت کند... نفوس را تطهیر کند.
پیغمبر اسلام می خواست در تمام دنیا وحدت کلمه ایجاد کند، میخواست تمام ممالک دنیا راتحت یک کلمه توحید قرار دهد.
بعثت و مهدویت
خداوند، بشر را هیچگاه بدون راهنما رها نساخته است. بعثت حضرت محمد صلی الله علیه وآله به عنوان خاتم الانبیا، بیانگر این پیام بود که انسان آنقدر رشد یافته است که میتواند کاملترین برنامه سعادت را بپذیرد و از عهدهاش برآید. بعثت، هنوز آغاز راه تکامل و سعادت است. همانگونه که انبیای الهی، مقدمات نبوت پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله را آماده ساختند، بعثت حضرت رسول نیز آغاز مسیر سعادت است که با پرچم فرزندش به منزل سرانجام خواهد رسید. گویی ظهور حضرت مهدی علیهالسلام، بعثت دیگری است که در صلابت و عظمت آن، بتهای مدرن جاهلیت فرو خواهند ریخت. امام صادق علیهالسلام میفرماید: «رفتارش چون رسول اللّه است. آنچه آیین غلط است، نابود میسازد، چنانکه پیامبر نیز آیین جاهلیت را برانداخت و اسلام را از نو در گیتی حاکم میکند و دیگر حکومتها را از بین میبرد».
منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه