خبرگزاری حوزه/ ۱۳ شهریورماه سال ۱۳۹۵ بود که حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی سیاستهای کلی «خانواده» را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده است، ابلاغ کردند.
از سوی دیگر نهاد مقدس خانواده و ضرورت تشکیل آن همواره مورد تأکید خداوند متعال و اهلبیت (ع) بوده است، از همین رو در گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین مسعود آذربایجانی عضو هیئتعلمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مدیر مرکز تخصصی اخلاق حوزه علمیه، به بررسی فلسفه خانواده، تبیین مفهوم خانواده محوری و بررسی سیاستهای کلی «خانواده» ابلاغی رهبر معظم انقلاب پرداختیم که در ادامه میآید.
خانواده اولین قدم در مسیر زندگی
در تعریف خانواده میتوانیم بگوییم که خانواده تشکیل شده است از یک زن و مرد که معمولاً با هم تحت یک شرایط قانونی و مشروع با یکدیگر زندگی میکنند و میتوانند فرزنددار بهصورت خونی یا استنادی هم بشوند. به طور متعارف میگوییم خانواده از یک زن و مرد تشکیل شده است و امروزه اَشکال دیگری جز اینکه خانواده شمرده میشود که در این تعریف جایی ندارد، همباشی و...، فرضا هم بهصورت امکان تعریف کردیم که میتواند فرزند دار بشود یا بهصورت استناد یافته قبول کند. فردی که به زعم خودش میگوید راحت زندگی میکنم کار و معیشتی دارم باید متأهل بشود و تشکیل خانواده بدهد، چند امر وجود دارد که میتواند پشتیبانی کند.
اولین کار این است که نیازهای جنسی دارد و به لحاظ شرعی در کانون خانواده تأمین میشود و نیاز جنسی باید بهصورت کامل تأمین و ارضاء بشود که در روابط بین زوجین این باید تحقق پیدا کند و البته در چارچوب خانواده این اتفاق بهصورت قانونی و شرعی اتفاق میافتد. خانواده شرایطی را مهیا میکند برای تولیدمثل و ادامه نسل انسانها با فرض اینکه ما یک وظیفه داریم که تکثیر نسل کنیم یا اینکه نسل را استمرار ببخشیم از طریق خانواده امکان پذیراست.
نیازهای روانشناختی انسان از طریق خانواده تأمین میشود
برخی از نیازهای روانشناختی انسان از طریق خانواده تأمین میشود، عواطف عمیق عشقی که بین زن و مرد به وجود میآید، محبت شدیدی که بین زن و مرد میتواند به وجود بیاید در کانون خانواده ممکن است و در شرایط دیگر امکان پذیر نیست.
احساس پدری، مادری در چارچوب خانواده به وجود میآید و همه اینها نیازهای روانشناختی دارد که تا فرد آن را درک نکند نمیتواند لذت ببرد.
ابعاد اجتماعی و اقتصادی تشکیل خانواده
فلسفهای دیگری که میتوانیم برای خانواده بگوییم در حقیقت توسعهی مسائل اجتماعی و اقتصادی است وقتی دو نفر با هم ازدواج میکنند پیوند بین دو فامیل شکل میگیرد، شبکهای اجتماعی و ارتباط گستردهی فامیلی ایجاد میشود و بر ارتباطات اجتماعی بیشتر کمک میکند.توسعه اقتصادی میتواند داشته باشد فرد وقتی همسر برای خودش انتخاب میکند انگیزهای بیشتری برای کارکردن پیدا میکند.اگر آن زمان یک نوبتکار میکند دو شیفت کار میکند یک خانم علاوه بر وظایف خودکارهای اقتصادی نیز در خانواده انجام میدهد.
ما نباید اینها را نادیده بگیریم ولی نظافت خانواده تهیه غذاها و... بخش مهمی از سبد اقتصادی خانواده است که توسط خانمها انجام میشود.از جنبه اخلاقی و تربیتی نیز میتوان اشاره کرد که خانواده یک بستر طبیعی به وجود میآورد که انسان از خودیت و من بودن خارج شود.تا زمانی که فرد مجرد است تمام فکر و ذکرش برای تأمین نیازهای خودش است و این خودخواهی و خودمحوری زمینههای اخلاقی و تربیتی را مانع میشود.اما با تشکیل خانواده، فرد صبح که از خانه بیرون میآید تا شب فکر و ذکرش این است که برای خانواده چکار کند، این یک سکوی پرتاب است که به واسطهای آن میتواند به سمت الله هم برود.
ابعاد مختلف خانواده محوری
چند نکته را در خانواده محوری میتوان بیان کنیم یکی با نگاه درون خانواده است و یکی با نگاه برون خانواده، در نگاه درونی به خانواده وقتی میگوییم خانواده محوری یعنی فعالیتهای اعضای خانواده با محوریت خانواده است، عمل، تبدیل به تعامل میشود یعنی شما یک نفر هستید از عمل صحبت میکنید واحد روانشناختی عمل است.اما در خانواده از تعامل صحبت میکنید دیگر نمیتواند بگوید بهعنوان یک مرد یا زن یک واحد جدید متشکل و منسجمی به نام واحد خانواده به وجود آمده است.خانواده محوری در درون خانواده یعنی اگر مرد میخواهد کاری را انجام بدهد به این اولویت دقت کند که این نسبت به تعاملی که در خانواده اتفاق میافتد کنش او چه تأثیری دارد. خانم میخواهد کاری انجام دهد، چقدر تأثیر دارد، فرزندان هم اینطور، دیگر شما تنها نیستی. نوع سبک زندگی شما، وقتی شما شبها دیر میخوابید نوع رفتار شما در تعامل خانواده بهعنوان پدر تأثیر میگذارد.بی نظمی که در امور ایجاد میکند در کل خانواده تأثیر میگذارد، خانواده محوری در درون خانواده به این صورت است که محور کنشها و اولویت، خانواده باشد.
یک نگاه برون خانواده هم داریم آنجا وقتی میگوییم خانواده محوری یعنی سایر نهادهای اجتماعی مانند نهاد رسانه، نهاد آموزش و پرورش، فعالیتهایش باید بر اساس خانواده محوری باشد و پیوست فرهنگی داشته باشد.رسانه باید ببیند تأثیر برنامههایش در خانواده به چه صورت است، خانوادهها که مخاطبان رسانه هستند تأثیرات فرهنگی و تربیتی در خانواده چگونه است در مسائل اقتصادی هم ما باید علاوه بر اینکه مخاطب ما عموم مردم هستند، اما برای خانواده یک جایگاه ویژه داشته باشیم در مسائل سیاسی هم به این شکل.
مساجد هم به سوی خانوادهها بروند
در سایر نهادها هم به این شکل در تعامل مسجد و خانواده که یک مسئله مهم است خانواده محوری اگر باشد مسجدهای ما باید به خانواده برگردد، یعنی خانوادهها نیستند که فقط به مسجد میروند بلکه مساجد هم به خانوادهها بروند.
امام جماعت مسجد با خانوادهها ارتباط داشته باشند و شناسنامه و هویّت داشته باشند هر یک از خانوادههای محل، این میشود خانواده محوری. در ارتباط بین مدرسه و خانواده بازهم خانواده محور میشود معلم نگوید من تکالیف خودم را انجام دادم اما چقدر با پدر و مادر این دانشآموزان ارتباط برقرار کرده است.اینها میشود خانواده محوری که به نظرم یک سیاست معقولی است که میتواند در تقابل با بسیاری از مشکلاتی که وجود دارد باشد.
ایجاد نهضت فراگیر ملی برای ازدواج موفق اجرایی نشد
باید تفکیکی ایجاد شود بین وجود قوانین و اجرای قوانین، من فکر میکنم قوانین خوبی داشتیم مانند قانون تسهیل ازدواج است که بهصورت جامع دیده شده و در سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب هم وجود دارد و ایجاد نهضت فراگیر ملی برای ازدواج موفق، اما این قانون اجرا نشده است.
اینکه بگوییم قوانین وجود نداشته است مورد قبول نیست قانون وجود داشته است اما اجرایی نشده تا خلأها و نقاط ضعفش دیده شود. اما مسئله مهمتر عدم اجرای آن است چیزی که امروزه نیاز داریم و بحث خانواده محوری را یک رکن و عالی ببینیم ما نیاز داریم به یک مرکز اجرایی جدّی تا مانع مسائل مربوط به خانواده در آنجا بهصورت جدی سیاستگذاری شود و به سمت اجرا برود.
مصداقش میتواند وزارت خانواده باشد تا یک حدی هم بحثهایی در این زمینه صورت گرفته است. زمینههایی هم وجود دارد و در این مسئله مجلس بهصورت جدی وارد شود و زمینههای آن را فراهم کند مورد تأیید قرار بگیرد، میتواند گشایشی باشد برای مسائل زمینمانده و زمانی که به سمت اجرا بروند میفهمند خلأهای قانونی چیست تا آنها را تأمین کنند.
سیاستهای ابلاغی رهبری جامع، بهنگام و مورد نیاز است
ارزیابی که از سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری وجود دارد این است که این سیاستها جامع، بهنگام بوده و مورد نیاز جامعه بوده است، البته با کارهای پژوهشی و کاربردی که مراکز علمی داشتند میتوانیم مواردی را هم به این اضافه کنیم.
نسبتاً جامعیت لازم را دارد و میتواند نیازهای ما را در مقطع کنونی برطرف کند.
جامعه ما از نظر فرهنگی و هویتی جامعه خانواده محور است بهطوریکه شما بهسختی میتوانید این را از افراد سلب کنید و این بستر فرهنگی مناسبی است که قوانین ما هم مطابق فرهنگ اجرایی شود.
این مسئله اهمیت دادن به خانواده بهگونهای است که در سرشت مردم ایران وجود دارد آن اندازهای که افراد برای خانوادهها دل میسوزانند مقداری که اهتمام میورزند افراد متعهد و پدر و مادر و فرزندان ولی نسبت به خیلی از کشورهایی که مقایسه میکنیم خانواده محوری یک امر فرهنگی است و در هویت ما است.
خیرخواهی و دلسوزی که پدر و مادر به فرزندان دارند گاهی از خودشان، مال خودشان، وقتشان میزنند برای اینکه فرزندان در راحتی باشند، وقتی این موضوع را با کشورهای دیگر مقایسه میکنیم مشخص میشود.
در بستر فرهنگی، خانواده محوری را داریم در مقایسهای که با کشورهای غربی و شرقی داریم وقتی فرزندان به سن ۱۸ سالگی میرسند از جهات اقتصادی، عاطفی و حمایتی جدا میشوند حداقل در کشور ما در بین ۸۰ درصد خانواده اینطور نیست و این ارتباطها ادامه دارد این خانواده محوری است.
حکمی که در این سیاستها وجود دارد ناظر بر رفتارهای برون خانواده است، این میشود که سیاستها گاهی متضاد است. گاهی مخالف هم است، هماهنگ و هم افزا نیست و اجزا به هم کمک نمیکنند به همین علت است که تجرد و طلاق افزایش داشته است.
وجود ۱۲ میلیون دختر و پسر مجرد در کشور فاجعه است
۱۲ میلیون دختر و پسر مجرد داریم که یک فاجعه است اگر دو میلیون جوانی که پشت کنکور هستند را مقایسه کنیم آمار پایینی است اما ۱۲ میلیون آمار بسیار بالایی است که اینها آماده ازدواج هستند اما در تجرد هستند که وحشتناک است و عواقب زیادی به همراه دارد.من این را به این صورت تفکیک میکنیم خانواده محوری بر خواسته از یک خلأ است و در درون خانواده به نسخه کامل برسیم و در برون خانواده هم خیلی خانواده محوری را جدی نگرفتیم که باید این خانواده محوری ترمیم میشود.
نیازهای خانواده را به شکل یک منظومه ببینیم
من به چند مورد اشاره میکنم ما باید نیازهای خانواده را به شکل یک منظومه ببینیم تمام نیازهای که در خانواده وجود دارد از نیازهای مشاوره تا خانواده و نیازهای بالینی و اقتصادی را در یک منظومه ببینیم و بر اساس آن نهادهای متکلف این مسائل مشخص میشود.
مثل اینکه وارد یک دانشگاه پیشرفته میشوید روز اول یک دفترچه به شما میدهند که ۴۰۰ تا تیک خورده یعنی شماره دارد یعنی از اینجا باید شروع کنی و زمانی که از اینجا خارج میشود باید خانهای ۴۰۰ را تیک بزنی و بروی.
کسی که میخواهد خانواده تشکیل دهد باید حلقههایی را بهصورت منسجم انجام دهد البته نهادهای تسهیل گر و مساعدکننده هم باید وجود داشته باشند.
نکته دوم این است که یک سری خلأهای قانونی و اجرایی داریم مثلاً بحث مشاوره پیش از ازدواج الزامی شود چون به دلیل هزینه بر بودن بسیاری از افراد انجام نمیدهند.ما چرا بیمه مراکز مشاوره و روانشناسی را فراهم نکردیم اگر حداقل در خصوص مشاورههای ازدواج و خانواده این بیمه تعریف شود.
آموزشها نیز مهم است علاوه بر مشاورههای قبل از ازدواج نیاز به یک سری آموزشها داریم،یک سری از خلأها را ما در خانواده میبینیم، ما میتوانیم اشکالات آنها را بیان کنیم دخالت اطرافیان در کارهای دختر و پسر گاهی هم دلسوزانه است.
نقش پررنگ دخالتها در افزایش طلاق
حال اینکه در بین ۸ عامل اصلی طلاق دخالت اطرافیان نقش پررنگی دارد. اینها اگر از قبل آموزشهای لازم را بدهیم اینها کمتر دچار آسیب میشوند اما ما حمایت نمیکنیم.
نکته دیگری که میتواند بهعنوان الزام، سیاستهای خانواده محور را پشتیبانی کند این است که از پراکندگی تصمیمگیریها و سیاستگذاریها جلوگیری کنیم مثلاً در خصوص مراکز مشاوره خانواده یک جا باید تصمیم بگیرد امروز قوه قضائیه به یک شکل عمل میکند، بهزیستی به یک شکل عمل میکند و علاوه بر این وزارت ورزش و سازمان نظام مشاوره به یک شکل عمل میکند.
نظر شما