به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، در دومین نشست از سلسله نشستهای مهارتهای زندگی که با موضوع «دنیای متفاوت زن و مرد و چالشهای ارتباطی» به همت خبرگزاری ایسنا قم و بخش بانوان خبرگزاری حوزه، برگزار شد.
دکتر فهیمه فداکار مشاور خانواده، در این نشست با بیان اینکه دو دیدگاه در رابطه وجود یا عدم وجود تفاوت در زن و مرد وجود دارد و هر دو گروه دلایلی برای اثبات اعتقادشان دارند، عنوان کرد: دیدگاه اول بیان میکند که زن و مرد اساسا باهم متفاوت هستند و این تفاوت ها از دوران جنینی و کروموزم ها شروع میشود و بعد به قوای جسمی میرسد و درآینده فرهنگ نیز تاثیرات خود را روی آن میگذارد وباعث می شود که فهم از تفاوت زن ومرد به عنوان یک امر پررنگ و تاثیرگذار به همه ابعاد زندگی خوش را نشان دهد و این نگاه بیشتر از اینکه از ادبیات آکادمی روانشناسی نشات گرفته باشد در ادبیات عامه و مورد پسند روانشناسی عمومی رواج دارد.
وی افزود: دیدگاه دوم معتقد است که زن و مرد تفاوتی ندارند و به دلایل فرهنگی از زمانیکه دختر یا پسر به دنیا میآیند به دلیل تفاوت در ارزشگذاریها مانند بازی کردن با ماشین یا عروسک، گریه نکردن و ... این تفاوت ها ایجاد می شود و اگر این روند تغییرکند این تفاوت ها ایجاد نمی شود.
فداکار اظهار کرد: مثلا بیان میشود که پسران نسبت به دختران در ریاضی هوش بهتری دارند و نمرات بهتری کسب میکنند در حالیکه بر اساس تحقیقات انجام شده وقتی در محتوای سوالات تغییر ایجاد شد و سوالات به گونه ای طراحی شد که مربوط به امور آشپزخانه بود عملکرد آنها تغییر کرد و این آزمایش نشان داد که برتری پسران به دلیل استعداد ذاتی نیست بلکه مواد آزمون، متغیرها و بستر طراحی سوالات این اتفاقات را رقم میزند.
این رواندرمانگر با اشاره به اینکه در مسائل زیست شناختی مانند غدد درون ریز، مولفه های ظاهری و مشخصات روانی تفاوت هایی وجود دارد که این تفاوت ها تاثیر خود را در ابعاد دیگر نیز نشان میدهند، بیان کرد: نظریه یادگیری اجتماعی بیان میکند آنچه که تفاوت ها را در تعاملات با خانواده پر رنگ می کند مسئله ای است از آن به عنوان یادگیری اجتماعی یاد میکنیم.
وی افزود: اگرچه تفاوت های زیستی وجود دارد؛ اما این نظریه معتقد است که چیزی که به این امر دامن میزند و نتایج آن در خانواده نشان میدهد و تشویق و تنبیه های اجتماعی است که اگر بر اساس هویت جنسیتی خودشان عمل کنند بازخوردهایی مثبت میگیرند و این عمل را تکرار می کند.
فداکار اظهار کرد: بر اساس تحقیقات انجام شده، معیارهای رابطه جنسی از سال ۱۹۸۰ تا سال ۲۰۲۰ تغییراتی جدی داشته است و این امر نشان میدهد که این مسئله با عملکرد رسانه ها و فرهنگ در ارتباط است و فقط استناد کردن به زیست برای تبیین کیفیت مطلوب رابطه نمی تواند قانع کننده باشد، بلکه اثرات فرهنگی خودشان را نشان میدهد.
وی عنوان کرد: این که فقط استناد شود به جنس، تفاوت زیستی و فیزیولوژی دو جنس استناد شود کافی نیست؛ بلکه درعرصه سیاست گذاری در این مسئله باید به تاثیر فرهنگ و رسانه ها در شکل گیری امر مطلوب و رضایت زوجین بپردازیم.
این مشاور خانواده ادامه داد: همواره در رابطه با تاثیر وراثت و محیط بحث هایی وجود دارد و پژوهش هایی به صورت موازی نیز انجام شده است و هیچ کدام نتوانسته اند دیگری را از میدان خارج کنند و در این مورد نیز این مسئله وجود دارد و همواره تحقیقاتی انجام میشود که کدام یک تاثیری بیشتری دارد.
وی بیان کرد: سوال پیش میآید که آیا این تاثیرات باید به رسمیت شناخته شود و مفید است یا خیر؟ زیرا هدفی که در خانواده درمانی و تعاملات زوجین داریم این است که کیفیت رابطه را در همه ابعاد بهبود ببخشیم.
وی یادآور شد: بخشی از مانوری که روی این تفاوت ها داده میشود کمکی به حل چالش های ارتباطی نمیکند؛ زیرا زمانی که به طور مکرر تاکید میکنیم که مرد و زن به دو دنیای متفاوت تعلق دارند و باید یکدیگر را تحمل کنند، افراد را در رابطه با همراهی هم ناامید می کند.
وی تصریح کرد: این تفاوت ها در خلقت داده شده است و مهم نیست که زن و مرد چه مختصاتی دارند؛ زیرا این تفاوت ها برای حفظ کیان خانواده و پیشبرد اهداف جامعه قرار داده شده است تا به کارکردی مطلوب در خانواده و اجتماع برسند.
وی با بیان اینکه این تفاوت های برای تقسیم تعاملات احساسی، جنسی، فرزند پروری و... است نه از جهت دو دنیای متفاوت بودن، ادامه داد: برخی از موج های فمنیستی به دنبال این هستند که زن بتواند به نقطه تساوی با مرد برسد که این امر میتواند بخشی از کارکردهای خانواده مانند تولید را مثل تحت تاثیر قرار دهد.
مشاوره خانواده با اشاره به اینکه برخی این تفاوت ها را تا حد به یاد داشتن روز مناسبت ها، علاقه مندی به ارتباطات کلامی و... نازل میدهند، تاکید کرد: زن ومرد از دو دنیای متفاوت نیستند و خلقت متفاوت آنها از جهت کارکردی است و در منابع دینی نیز خلقت زن و مرد از یک گِل بیان میشود و این سرشت مشترک باعث آرامش می شود.
وی اظهارکرد: بر اساس گزارش ها برای زن ملاک هایی مانند اعتماد و تکیه گاه بودن و برای مرد ملاک هایی مانند جذابیت ظاهری و بدنی در انتخاب همسر اهمیت دارد و این تفاوت نگرش از ابتدا وجود داشته است که برخی آن را خواست غریزی در آن جنس میدانند و برخی دیگر آن را از برخاست های فرهنگی و تاریخی که طی هزاران سال در نوع بشر به وجود آمده است میدانند.
این مشاور خانواده افزود: برای بهبود کیفیت روابط نیازی به دلیل این مسئله نیست بلکه باید مطلع باشیم که ایده آل های افراد در بستر فرهنگی چه چیزی است؛ زیرا آنچه که رابطه را بهبود میدهد اطلاع از تفاوت نگاه نیست بلکه مولفه هایی مانند سازگاری و...است.
فداکار با اشاره به اینکه مهارت های خوب گوش کردن و... از مهارت های ارتباطی عمومی است و فقط مربوط به زن و مرد نیست بلکه در رابطه دو برادر، مادر و فرزند و ...نیز لازم است، ادامه داد: برقراری یک رابطه طولانی و کم تنش فقط بین زن و مرد نیست بلکه برای رابطه دو مرد، دوخواهر و...نیز باید تلاش کرد و برای اینکه یک رابطه طولانی مدت و رضایت بخش داشته باشیم باید سازگاری ایجاد کنیم و این مسئله در ادبیات دینی و ملی ما نیز وجود دارد.
وی بابیان اینکه سازگاری یعنی رفتارهایی که به فرد برای انطباق با محیط کمک میکند، خاطر نشان کرد: در مشاوره های پیش از ازدواج افراد از میزان شباهت ها سوال میکنند و تصور می کنند که افرادی که تفاوت کمتری دارند زندگی موفق تری خواهند داشت دارند؛ اما چیزی که در این امر تضمین کننده است ارزیابی در حوزه سازگاری است.
این روانشناس با تاکید بر اینکه امری که مسئله چالش های ارتباطی و زندگی را کاهش میدهد شناخت از تفاوت ها نیست بلکه سازگاری است، اظهار کرد: برخی می گویند که برای مثال در رابطه جنسی برای مردان فعالیت جنسی مهم است در حالیکه برای زنان صمیمیت در این رابطه اهمیت دارد و این مسائل بابیان مکرر تفاوتها حل نمیشود بلکه با سازگاری حل میشود.
وی افزود: مثلا تفاوت در جزئی نگری باید در موقعیت بررسی شود؛ شاید یک خانم تغییر دکوراسیون خانه را زودتر متوجه شود و یک مرد از تفاوت در تغییر لاین متوجه سائیدگی در چرخ ها شود که هر دو آنها جزئی نگری بودن است و فرهنگ باعث شده خانم در موقعیت هایی که مربوط به زندگی و ... توجه کنند.
وی با اشاره به اینکه نوجوانی فرصت مناسبی است که یک روند مناسبی را رقم بزنیم تا زمانیکه افراد وارد زندگی مشترک میشوند نگاه درستی داشته باشند، بیان کرد: در فرهنگ هایی که مرد به قدرت بدنی تکیه دارد و یا در فرهنگ هایی که زن ارزش کمتری دارد و یا به طور کلی به یک ویژگی خاص تاکید دارند باعث میشود که فرد خود را به عنوان زن و مرد با آن ویژگی بشناسد و به آن افتخار کند و اگر نوجوانان در این دوره نتوانند هویت جنسیتی که دارند را به رسمیت بشناسند، به آن افتخار کنند و تعاملاتش را در خانواده بر آن مبنا قرار دهند، درآینده در خانواده دچار مشکل خواهیم شد، زیرا شرمگین بودن از جنسیت خود می تواند اثرش را در تعاملات مادری، همسری و رابطه جنسی نشان دهد.
این روانشناس ادامه داد: مسئله تشکیل خانواده و مهارت های سازگاری امری است که از دوران نوجوانی میتوانیم روی آن سرمایه گذاری کنیم و نتیجه آن را در تعاملات خانوادگی ببینیم.
وی خاطرنشان کرد: تعریف انگاره های فرهنگی، مختصات خلقت و...به نوجوانان، سبب میشود که فرد هویت خود را بهتر بشناسد و آمادگی پذیرش نقش اش را در آینده بهتر داشته باشد.
۶۲\۳۱۳
نظر شما