به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، در سال ۱۳۷۵ مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران با مصوبه شورایعالی حوزه علمیه قم تشکیل شد و از آن زمان تاکنون آثار و ثمرات بیشماری را داشته است.
در همین زمینه پای صحبتهای حجتالاسلام غلامرضا بهرامی مدیر حوزه علمیه خواهران استان اصفهان نشستیم که در ادامه میآید.
* لطفا ضمن معرفی خودتون، سوابق اجرایی، علمی و سال شروع فعالیت ، اهداف قبول مسئولیت مدیریت استان اصفهان را بفرمایید.
راجع به سوابق علمی که بنده در حوزه مشغول بودم تا سطوح عالی را در حوزه مقدسه قم بودم تقریبا تمام تحصیلات بنده در قم بوده است. حدودا ۱۵ سال سابقه تلمذ درس خارج فقه و اصول را در محضر علمای بزرگی همچون آیتالله مکارم شیرازی، آیت الله فاضل لنکرانی، آیت الله سبحانی، آیت الله مظاهری و بخشی از آن را در محضر شیخ جواد تبریزی گذرانده ام. قبل از آن دروس سطح مثل کفایه را در محضر مرحوم آیت الله اعتمادی و مرحوم آیت الله ستوده خوانده ام. در کنار دروس مصطلح حوزوی، دوره تخصصی تبلیغ را که اولین دوره تربیت مبلغ و تبلیغ بود در قم گذراندم و در کنار آن مشغول به تدریس در حوزه و دانشگاه تقریباً یک دهه از دانشگاه شهید بهشتی تهران و دانشگاه آزاد اراک دانشگاه علوم قرآنی و معارف قرآنی در اصفهان و همچنین در حوزه برادران و در حوزه خواهران هم فعلا در مقطع سطح ۳ مشغول به تدریس هستم.
در بخش سوابق پژوهشی تالیف کتاب که مخاطب آن بیشتر قشر جوان و دانشجو بوده است؛ مانند کتاب آیین نامه دوستی که حدود بیست سال از چاپ آن میگذرد و چاپ دهم بیرون آمده است و کتاب جوان ۵ بار کتاب تجدید چاپ شده است. کتاب اصول تربیت که کتاب مختصری است تا به حال پنج بار چاپ شده و کتب دیگر و نیز مقالاتی هم در مجلات و بعضی روزنامه ها چاپ شده است مقالاتی در مجله پاسدار اسلام و مجله راه رشد،روزنامه کیهان و رسالت چاپ شده است.
مسئولیت ها و کار اجرایی را هم سابقه طولانی در مرکز تحقیقات علوم اسلامی کامپیوتری داشتم چهارده سال و اندی مسئول اطلاع رسانی نرم افزار های نور بودم حدود ۲۰۰ حوزه و دانشگاه را به نرم افزار های علوم اسلامی تجهیز کردم.
طرح بانک های خود گردان را ارائه داده بودیم. نرم افزار های اسلامی تازه تولید شده بودند خیلی جذاب و جالب بود وارد حوزه های مختلف شدیم از جمله اولین حوزه هایی که آمدم اصفهان بود. آن زمان آیت الله مظاهری، آیت الله سید کمال فقیه ایمانی و آقای کشکولی حوزه تاسیس کرده بودند من به اینجا آمده بودم و بانک اطلاعات را برای آن ها راه اندازی نمودم. تهران، تبریز و شهرستان های دیگر نیز نرم افزار های نور را من راه اندازی کردم. یعنی مسئولیت من این بود نه این که من نقش مهمی داشته باشم مسئول بانک های اطلاع رسانی مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی من بودم. در مشهد به مدرسه نواب رفتم و بانک اطلاعاتی نرم افزارهای نور را در آنجا راه اندازی کردم. دانشگاه رضوی مشهد، دانشگاه شهید بهشتی و جاهای مختلف این کشور توسعه پیدا کرد توفیق پیدا کردیم به دانشگاه های مختلف شیراز و همدان هم رفتیم و چیزی حدود ۲۰۰ حوزه و دانشگاه را با نرم افزار های علوم اسلامی تجهیز کردیم. نرم افزار های نور بسیار ارزشمند و جالبی است و بستر های تحقیقی مناسب و فراوانی را برای طلبه یا دانشجو ایجاد می کند که خداوند به ما توفیق داد آن را گسترش دادیم.
تا زمانی که قم بودم بیشترین فعالیت من همین بود. و سال ۸۴ و ۸۵ هم مدیر مرکز دار الهدای آیت الله ناصری در قم بودم. جزء شورای عالی هاد وابسته به آیت الله ناصری بودم و هنوز هم هستم. بنیادی به نام هاد در قم راه اندازی شد. که دو مرکز تخصصی و دو حوزه علمیه زیر مجموعه آن بود. آنجا شورای عالی داشت که من عضو آن بوده و هنوز هم هستم. که این بنیاد هاد تحت اشراف آیت الله ناصری هدایت می شود. دو سه شعبه در قم و دو شعبه در اصفهان دارد.
سایت راسخون یکی از سایت های پر بیننده و پر بازدید در سال های گذشته است. موسسه راسخون با سرمایه و مسئولیت اداره اوقاف راه اندازی شده بود که سایت راسخون را این موسسه در کشور راه اندازی کرد. که خیلی فعالیت چشمگیری در فضای مجازی آن زمان پیدا کرد سال ها عضو هیئت مدیره سایت راسخون بودم. بعد از مدتی سایت راسخون به مشکل برخورد هم تعیین بودجه نشد و اوقاف گفت اداره سایت را خودم بر عهده می گیرم و ما هم سایت را به اوقاف واگذار کردیم. الان شرایط خوبی ندارد. ولی در آن زمان اوج گرفته بود ولی الان تعداد بازدید کنندگان آن کم شد. این ها فعالیت هایی بوده تا زمانی که در قم بودیم.
حدود ۱۰ سال پیش به اصفهان آمدیم که با راه اندازی مرکز تخصصی اخلاق و تربیت اسلامی همزمان شد. مراکز تخصصی اخلاق یکی از مراکز تخصصی حوزه علمیه قم است مثل مرکز تخصصی تفسیر، مثل مرکز تخصصی کلام، مثل مرکز تخصصی تبلیغ. مرکز تخصصی اخلاق را در اصفهان تاسیس کردم. یعنی بنده حدود ۶ سال مدیر این مرکز تخصصی شدم. که طلاب با تحصیلات کفایه وارد مرکز تخصصی اخلاقی شده و پس از یک دوره دو سال و نیم الی سه ساله بعد از ارائه پایان نامه سطح ۳ میگرفتند. الحمدلله هنوز هم این مرکز تخصصی فعال است و به کار خود ادامه می دهد هم در قم و هم در اصفهان.
بعد از یک سال که من مدیر مرکز تخصصی اخلاق بودم همزمان پیشنهاد حوزه علمیه صاحب الزمان(عج) را به من دادند؛ چون تقریبا مکان مرکز تخصصی اخلاق هم آنجا بود. این مدرسه و این مرکز تخصصی هم وابسته به حضرت آیت الله ناصری بود. طبقه بالای آن مرکز تخصصی بود. با فاصله یک سال مدیریت حوزه علمیه حضرت صاحب الزمان را به من پیشنهاد دادند
و بعد از اینکه قبول کردیم من همزمان هم مدیر مدرسه صاحب الزمان وهم مدیر مرکز تخصصی اخلاق بودم و هشت سال یعنی از سال ۱۳۹۰ تا۱۳۹۸ من مدیر حوزه علمیه صاحب الزمان بودم. از سال ۱۳۸۹ تا۱۳۹۵هم همزمان مدیر مرکز تخصصی اخلاق بودم تا اینکه از حوزه علمیه خواهران پیشنهاد مدیر حوزه خواهران رادادند. با توجه به اینکه برادر عزیزمان جناب حاج آ قای ابطحی بازنشسته شده بودند. من اول خیلی علاقمند نبودم و بعد دوباره درخواست دادند. با حاج آقای بهجت پور صحبت کردم و نهایتاً قرار شد با آیت الله مظاهری مشورتی بشود و اگر ایشان نظرشان براین بود بنده بیایم؛ چون بالاخره حوزه فعالیت من در حوزه برادران و مدرسه صاحب الزمان خوب بود و علاقمند به آن کار هم بودم. یک سری طلبه ها را در کارهای علمی و در کارهای علمی پژوهشی تربیت می کردیم. به کارم علاقمند بودم ولی دیگر آمدن به اینجا را مشروط به این کردم که آیت الله مظاهری بفرمایند. خدمت ایشان رسیدم. ایشان بنده را خیلی تشویق کردند و جمله ای را به کار بردند که من خیلی خوش ندارم که آنرا بگویم ولی حالا دیگر اینجا عرض می کنم. ایشان فرمودند اگر از من سؤال کنند می گویم ایشان فرد منحصر به فردی است. شما این مسؤلیت را به عهده بگیرید. البته لطف و عنایت ایشان به ما همیشه زیاد بوده است و الّا نه اینکه بنده لایق چیزی باشم و بالاخره منجر شد به اینکه مدیر حوزه خواهران بشوم.
و از بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۷ بعد از مراسم تودیع حاج آقا ابطحی و معرفی بنده یعنی تقریبا یک ماه مانده به عید ۹۸ ما مدیرحوزه علمیه خواهران اصفهان شدیم. این رزومه مختصری از زندگی من بود که خدمت شما عرض کردم. تا الان هم دو سال و اندی است که در حوزه خواهران مشغول به خدمت هستیم.
*هدفتان از قبول مسؤلیت را بفرمایید؟
هدفمان تقریبا روشن است. من علیرغم اینکه خیلی دوست داشتم بیشتر به کارهای علمی بپردازم و آن زمان که من در مرکز نور بودم بعد از چهارده سال استعفا کردم و از مرکز نور بیرون آمدم. به خاطر اینکه دیدم این حجم از نرم افزار و این همه تجهیزات تحقیق فراهم است و من هم با نرم افزارها آشنا شده بودیم. احساس کردم فرصتی برای من باقی مانده است تا بیشتر به کارهای طلبگی و علمی بپردازم. ولی گویا مقدر این نبود؛ یعنی از آنجا با هدف دیگری خارج شدم و بعد به یک سیستم اجرایی جدیدتری وارد شدیم. شاید لطفی که خداوند متعال به من کرده این بود که اگر کار اجرایی و مدیریت اجرایی کردیم این کار را در حوزه کرده ایم و در کار طلبه پروری و خدمت به طلبه ها و حوزهای علمیه وارد شدیم ولی من خودم اصلا فکر نمی کردم که روزی به حوزه علمیه خواهران بیایم. تقریبا هیچ آگاهی و اطلاعاتی از حوزه علمیه خواهران نداشتم و در حد عموم اطلاعاتی داشتم. وقتی که آمدم فضا را دیدم. در جلسه ای که قم مرا دعوت کردند گفتند این وضعیت اصفهان است. این تعداد طلبه و این تعداد رشته و اینقدر کار دارد. واقعا می خواهیم یک اتفاقی بیفتد و به تازه آمدن حاج آقای بهجت پور منجر شده بود. آقای بهجت پور هم ایده های خاصی داشتند و علیرغم زحمات بسیار ارزشمند و طولانی که در طول دو دهه گذشته به حوزه خواهران شده بود می خواستند اتفاق جدیدی در حوزه بیفتد. این به من مقداری انگیزه داد و اینکه بیایم و کاری بکنم. ملاقات من با آیت الله مظاهری این را تشدید کرد. من نه دورنمای زیادی از حوزه خواهران داشتم و نه زیاد علاقمند به آن بودم. بعد از صحبت با حاج آقای بهجت پور متوجه شدم که از یک طرف ایشان اراده بسیار قوی برای ایجاد یک تحول در حوزه را دارند و از طرف دیگر آیت الله مظاهری بسیار مرا تشویق و تأیید نمودند و فرمودند که من به هر نحوی از شما حمایت می کنم و شما هر کاری که داشتید به من بگویید تا آن را حل کنم. ایشان فرمودند که این مسؤلیت را که یک وظیفه و مسؤلیت سنگینی است، بپذیرم. واقعیت این است که گاهی به خودم هم این را می گویم و شاید به شما هم که جزء نزدیکان این مجموعه هستید گفته ام که فلسفه وجودی بنده اگر روزمرگی باشد هیچ فایده ای ندارد. همه ضرر کرده اند، هم من ضرر کرده ام، هم ستاد ضرر کرده است و هم حوزه ضرر کرده است ولی اگر اتفاقی بیفتد و یک تحولی ایجاد بشود تحول علمی پژوهشی، تربیتی، اخلاقی که روی این قضیه مرتب صحبت می کنم و فکر می کنم و دغدغه دارم. امیدوارم موفق بشوم که اتفاقی در حوزه بیفتد. البته با توجه به اینکه در آستانه برنامه پنج ساله هستیم. به نظر می رسد که مقدماتی فراهم شده که این اتفاق بیفتد.
در هرحال دغدغه من این بوده است. از یک طرف استان اصفهان خود از جهت طلبه، استاد، امکانات، مدرسه و ... یک دهم کشور است و از طرف دیگر ما حدود شش هزار طلبه، حدود شش هزار دانش آموخته این وظیفه سنگینی را برای ما ایجاد کرده است. و شما می دانید که تمام وقتم در حوزه خواهران مصرف می شود. به دلیل اینکه مشغله کاری حوزه خواهران بسیار زیاد بود ناچار شدم حوزه برادران، تدریس در دانشگاه و حوزه برادران و تدریس در آن را رها کنم. قبل از این نیز گاهی یک سری کارهای پژوهشی مینوشتم و چاپ می شد که آن هم به کمترین میزان رسیده است. دلیل آن هم شاید گستردگی کار حوزه خواهران است. پنجاه و دو مدرسه در سطح استان اصفهان وجود دارد. که تعداد زیاد اساتید و طلبه طبیعتا انتظاراتی را ایجاد می کند و خود ما نیز از عملکرد و مدیریت خود انتظاراتی داریم که آنرا به سمت و سویی ببریم که اتفاقی ایجاد بشود. امیدوارم که خدای متعال به من کمک کند. امیدوارم همکاران خوبم کمک کنند و امیدوارم که نیت ما خالص و صادق باشد که درپی نیت خالص و صادق خدای متعال برکاتش را بر ما نازل کند و چند صباحی که در حوزه علمیه خواهران هستم ان شاء الله به نتایج مثبت علمی و عملی برسیم.
* کلیدی ترین رمز موفقیت خود را چه می دانید؟
فرد دیگری باید قضاوت کند که من موفق بوده ام یا موفق نبوده ام. من خودم نباید بگویم که موفق بودم یا نبودم. به نظرم میرسد که شناخت نیروی انسانی یک کلید قابل توجهی از رمز موفقیت هر مدیری است. یعنی نیروی کارآمد، نیروی باشتاب و انگیزه جدی، نیرویی که از کار خسته نباشد، توانمند و دارای نشاط، شادابی و جوانی در میدان کار قرار بگیرد و مدیر هم اختیاراتی به او بدهد. به نظرم این مورد تاحدودی اتفاق افتاد ولی نه به آن صورتی که من می خواستم. لازمه اش این بود که یک سال نیروهایم را بشناسم. پیرامون آن ها مطالعه کنم. بحمدالله این کار در حال اتفاق است که بعضی جاها ترمیم نیاز داشت و بعضی جاها تغییر نیاز داشت. بعضی جاها شناخت نیاز داشت و مصمم هستم که در حد توان هم مدیران موفق کارآمد با انگیزه و با نشاطی را در مدارس بگذارم و نیز در حد توان شان اختیارات به آنان بدهم. اگر اختیارات به آنان دادیم از بار کاری مان در ستاد کاسته می شود و ما به معنای واقعی ستاد می شویم. مینشینیم فکر و تدبر می کنیم. برنامه ریزی، برنامه نویسی و نظارت می کنیم. مجریان ما مدارس هستند. ما مقداری شروع کرده و در نیمه های راه هستیم. ان شاء الله باید این مسیر را بهتر و بیشتر پیش ببریم.
*مهمترین چالش در روند مدیریتی بانوان را بیان کنید؟
چالشها در هر جایی که انسان مسؤلیتی به عهده می گیرد وجود دارد. من ادامه سؤال قبلی شما را که بخشی از آن را عرض کردم و بخشی رانگفتم، بیان می کنم و آن این است که اگر ما کار را با محور الهی پیش ببریم خدای متعال بسیار به ما کمک می کند و شاید این را بارها مدیران، مدارس، اساتید و طلبه ها از زبان بنده شنیده اند که رمز موفقیت ما این است که ارتباط خود را با آسمان برقرار کنیم و آن را جدی تر کنیم. دارا بودن شناخت نیروهای انسانی درست است ولی هیچگاه فراموش نکنیم که اگر توجه ما تنها به دست و بازوی خودمان باشد، عقب می افتیم. به اعتقاد من در کارهای دیگر هم همین گونه است. در حوزه این بار خیلی سنگین تر است. یعنی بگوییم پول، ساختمان و امکانات داریم. دست و بازوی ما هم که هست این بخشی از کار است. بخشی از کار که به نظر بنده مهمتر است و رمز موفقیت و کلید اساسی برای توفیق یک مدیر در مدرسه بحث خدا محوری و توجه به مسائل معنوی است. بحث ارتباط با آسمان و خدای متعال است این شاخصه در همه ی زندگی ما برجسته است اما در حوزه بسیار جدی تر و شدیدتر خودش را نشان می دهد. چرا؟ چون قرار است حوزه باشد و قرار است ما طلبه تربیت کنیم. اگر قرار است ما طلبه تربیت کنیم ما زمانی موفق میشویم که ارتباطمان را با آسمان جدی تر کنیم، ارتباطمان را با خدا قوی تر کنیم. ملاک مدیر مدرسه ما باید رضایت حضرت حق باشد و خدا محور باشد. این ها را اگر ما بتوانیم بین کادر و مدیران، مدیران اجرایی مان ایجاد کنیم خدای متعال هم دقیقا ما را هدایت می کند و به ما کمک می کند. که کارمان پیش برود. اما اینکه راجع به چالش ها فرمودید بالاخره چالشها مهم هستند و هر جایی هم یک چالشی دارد. ولی اینجا ما با چالشی روبرو هستیم که با نیروهای ثابتی مواجه نیستیم و این کار ما را سخت کرده. کمی توضیح می دهم تا متوجه شوید که متأسفانه هم در نظام آموزشی ما اینگونه است و هم در نظام مدیریتی و کاری و اجرایی ما. در نظام آموزشی که طلبه ها مخاطب ما هستند متأسفانه ریزش زیاد داریم. بخشی از آن شاید شرایط خانوادگی خانم ها باشد؛ به دلائل وضع حمل و بچه داری و شوهرکردن و جابجا شدن و مسائلی از این قبیل ریزش زیاد است. بخشی هم ما نتوانستیم انگیزه های ثابت پایدار پا بر جایی که اینها را مدیریت کند و کار را پیش ببرد، برایشان ایجاد کنیم. اینها همان نقطه ضعف است.
درمدیران اجرایی هم این مشکل را داریم که نیروهای ثابتی نداریم. نیروهای ما بسیار نیروهای متغیرند. باز بخشی از این هم به ما برمیگردد و بخشی از آن به ساختار خانوادگی آنها برمیگردد. بخشی که به ما مربوط میشود آن است که ما هنوز نتوانستیم یک حقوق ثابتی، یک دستمزد ثابتی و یک امکانات اولیه ای برای نیروهای خود ایجاد کنیم تا اینها ماندگار شوند، توانمند و مدیر شوند و از آنها استفاده کنیم. بحمدالله یکی دو سال اخیر اتفاقی افتاد و ما اینها را بیمه کردیم ولی نه حقوق آنچنانی و نه خدمات آنچنانی برایشان فراهم نشده است. این بخش در کادر مدیریتی و در کادر اجرایی مدارس انگیزه را کم میکند و بالاخره حس می شود هر وقت در جایی کار بهتری برایشان پیش آمد، بگذارد و برود. و یا اینکه نه، از اصل کار صرف نظر میکنند و میروند در خانه مینشیند و به کارهای دیگر میپردازد. این بخشی که به ما برمیگردد باید همه جوره از مسؤلین، ازمدیران، ازشورای سیاستگذاری مطالبه کنیم تا مشکل را به نحوی حل کنند. ما نیازمند مدیران ثابت، موفق، عالم، ارزشمند و با تجربه ای هستیم که در حوزه های علمیه کار مدیریتی کنند. البته انسان های مهذّب، بااخلاق، باتربیتی که هم فاضل و هم عالم و مهذب هستند. بخشی از آن هم به خانواده ها برمیگردد. متأسفانه در بخش زنان به خاطر شرایط خانوادگی شان و زندگیشان ریزش مدیر و کادر اجرایی زیاد است که باید برای آن تدبیری کرد. این به نظرم چالش نسبتاً بزرگی است؛ یعنی تا یک نیرویی را می آیی تربیت کنی، رفته است و یک نفر دیگر میآید. تامیآید این فرد را کمک کنی و تربیت کنی باز دوباره تغییراتی ایجاد می شود. حالا اینها طبیعتا کار یک شب و یک روز نیست. نیازمند به یک برنامه ریزی دراز مدت طولانی است که انشاءالله مدیران مرکز اهتمام جدی برای رفع این مشکل داشته باشند و بتوانیم انشاءالله کارها را بهتر پیش ببریم.
* به نظر شما مهمترین وظیفه حوزه های علمیه خواهران در عصر امروز چیست؟
ببینید ما در شرایطی زندگی می کنیم که حوزه علمیه خواهران رسالتی را بر عهده گرفته است. یعنی ادعا میکند که من در زمینه علوم انسانی و معارف الهی میتوانم قدم بردارم و پیشرو باشم و مرجعیت دینی نیمی از جامعه امروزی را من به عهده بگیرم. این ادعای ماست و از یک طرف اینها در اساسنامه برای تشکیل حوزه های علمیه خواهران هم آمده است. و از یک طرف شما می بینید که در دنیای امروزی بیشترین مسائل ضد فرهنگ را از بستر زن در حال ضربه خوردن هستیم. این دیگر واضح است که دنیای پیچیده امروزی با بهانه زن در اوج رذالتها و کثافتها از زن به عنوان یک بهره مادی و تجاری زشت دارد از او بهره می برد و متأسفانه جامعه امروزی را به فساد کشیده است. در مقابل این فرهنگ هم قرار است ما بایستیم و ما بگوییم که زنان همگام با مردان میتوانند در معارف الهی حرکت کنند، عالم شوند، مهذّب شوند و خود مسؤلیت نیمی از جامعه را در بحث هدایت، در بحث تحصیل و تألیف، در بحث زن و خانواده و بحث معارف الهی و مباحث اینچنینی به عهده گیرند. اصلا فلسفه تشکیل حوزه های علمیه این بوده است. اگر اینگونه باشد این وظیفه ما را بسیار سنگین میکند. حوزه غیر از آن است که شما مکتب خانه ای راه بیندازید و یک تعداد از خانمها را در یک مسجد یا حسینیه ای جمع کنید و درس احکام برایشان بگذارید و چیزی به آنها یاد بدهید. این کارها قبل از حوزه هم بوده و اکنون نیز هست. جلسات خانوادگی زنانه می گذارند، قرآن و احکام یاد میدهند. حوزه رسالت سنگینی به عهده دارد. آن چیزی که عرض کردم، وظیفه حوزه است. البته تا آنجا برسیم فاصله داریم ولی هدف از تشکیل حوزه های علمیه این است؛ مانند حوزه های علمیه برادران. شما ببینید در طول چهارده قرن گذشته وظیفه هدایت، تربیت، آگاهی، شناخت معارف و مسائلی از این قبیل، جامعه اسلامی را به سوی معارف الهی سوق دادن، احکام، معارف، کلام و اخلاق جامعه به دست حوزه های علمیه بود. اینکه تعارف ندارد. حوزه خواهران تشکیل شده تا این وظیفه را در مسیر زن و خانواده به عهده بگیرد. به نظرم این مهمترین وظیفه حوزه های علمیه است. البته وظیفه شناسی، مخاطب شناسی و زمان شناسی اینها از مسائل بسیار مهمی است که حوزه باید به آن توجه داشته باشد. زمان را خوب بشناسد، مخاطب کیست؟ او را کامل بشناسد. حالاچه وظیفهای دارد؟ در انجام وظایف خود اهتمام جدی داشته باشد و حرکت کند. به نظرم این وظیفه حوزه های خواهران در عصر امروز است.
* ارزیابی شما از عملکرد فعلی مدیریت حوزه های علمیه خواهران و افق پیش روی حوزه های علمیه چیست؟
ببینید در یک کلام حوزه علمیه خواهران واقعاً عملکرد خوبی داشته است. حوزه خواهران عمر طولانی ندارد. بیش از دو دهه از عمرش میگذرد و در این دو دهه خیلی کار شده است. پانصد حوزه در کشور ایجاد شده، چندین هزار طلبه وارد سطح دو حوزه شده، رشته های جدید تعریف شده، سطح سه در چندین رشته تعریف شده، سطح چهار تعریف شده و طبیعتاً آثار و برکات فراوانی داشته است. ما الان این همه مبلغ و آشنای به معارف اسلامی و پایان نامه داریم. واقعا اینها از خدماتی است که در طول دو دهه گذشته حوزه علمیه خواهران نسبت به جامعه داشته است. اما الان وقت آن رسیده که ما یک افق روشن تر و جدیدی پیش روی خود بیندازیم و مسیر حرکت حوزه را شتاب دهیم و افق دید خود را نسبت به آن عوض کنیم. البته این در اساسنامه حوزه علمیه خواهران هم آمده و الان هم برنامه پنج ساله ای که امسال هم شروع کار ما هست در واقع یک افق و چشم اندازی از آینده را برای ما ترسیم می کند. برای گامهای بعدی آن چیزی که تا حالا گذشته و در هر حال افق پیش رو آن است که حوزه از بستر دروس عمومی گامی جدی و اساسیتر به سوی علوم تخصصی بردارد. این گام دوم ماست. به صورت جدی در علوم تخصصی وارد شود به گونه ای که ما پنج سال آینده، چند سال آینده درفقه، کلام، در فلسفه و در تفسیر و ... دهها متخصص داریم. تخصصی نه به معنای اصطلاح تخصصی. به معنای اینکه واقعاً ببینیم افرادی در این علوم و رشتههای مختلف به صورت تخصصی کار کردند و افق بعدی آن هم این است که این علوم و رشتههای تخصصی که منجر شود به طلبههای متخصص در رشته های مختلف این فضا را برای ما باز کند که یک توسعهی علمی و جدی در علوم و معارف اسلامی دهیم. خصوصا در محور زن و خانواده که پاسخگوی همه مسائل معرفتی کلامی، احکامی، فقهی و مسائلی از این قبیل باشد. و به یک معنا حوزه علمیه خواهران، مرجعیت زن به عنوان یک منبع علمی پاسخگوی به نیازهای جامعه دینی زن و خانواده باشد. امیدواریم که ما در این مسیر بتوانیم حرکت کنیم و گامهای بلندی را برداریم و پیش ببریم.
* چقدر با راهبردهای دوره جدید آشنا شده اید و آثار آن را بیان کنید؟
فکر می کنم وظیفه ستاد راهبردها، تعیین خط مشی ها، سیاست گذاریها و ایجاد ریل برای آینده است. بحمدالله آن چیزی که تا حالا برای ما از بالا در ستاد ابلاغ شده چه مسائل آموزشی، چه مسائل توجیهی، چه سیاستهای آینده، چه افق پیش رو، چه تجربه نگاری چه آموزش های مدیران که من جا دارد از معاونت امور حوزهها تشکر کنم که تدبیر جدی برای مباحث اینچنینی درسطح مدیران استانی ودرسطح مدیران مدارس ایجادکرده .بخشهایی ایجاد شده وبخشهایی درحال انجامه و آینده انشاءالله انجام میشود.ماکاری که کردیم این رادراستان جزء اولویتهایمان قراردادیم .الان شماببینیددربحث آموزش هایی که معاونت امورحوزه هازحمتش راکشیددربحث برنامه پنج ساله،دربحث آموزش مدیران والان طرحی رادرهمین جاداریم اجرامیکنیم که شمادرجریان هستیدآموزش مدیران ومعاونتهابرای نظام مدیریتی،راهبردها وچیزهایی که موردنظرشان هست ومیتواندمدیران موفق درسطح آموزش ،پژوهش یافرهنگی این کارهارادرحال اجرای آن هستیم .جزءاولویتهایمان بوده است که راهبردهای ارائه شده رادرکلیه سطوح آشنا کنیم وآشناکردیم ویک اهتمام جدی برای مدیرانمان و برنامه ریزانمان گذاشته ایم که اینهاراآشنابه مسائل و راهبردهای جدیدکنیم .بحمدالله دراین قضیه دریک سال ونیم گذشته موفق عمل کردیم.
* ازبرنامه پنج ساله حوزه های علمیه خواهران چه می دانید وچه دیدگاههایی دراین زمینه دارید؟
یکی ازموفق ترین اصول مدیریتی،برنامه ریزی و اهداف و سیاست هاست.یعنی انسان میتواندبابرنامه نویسی به اهداف کلان برسد و یک سازمان راپیش ببرد.این کارراکمی توضیح بدهم .گاهی اوقات هست که انسان برنامه مکتوبی راگرفته وداردانجام میدهدویک دوره آموزشی موفق رایکی دوبارسه بار مرتب تکرار می کندوانجام میدهد. زمانی هم هست که برنامهای باید روزبهروز رشدمتعالی وحرکت موفق تری داشته باشدواهداف بلندی راتعقیب کندویک مسیرطولانی راکه آغازیک حرکت بوده ولی تارسیدن به آن قله فاصله دارد حتما باید برنامه ریزی داشته باشد.این یکی از اصول مدیریتی است.اگربرنامه نداشته باشد معلوم نیست از کجا شروع کرده وکی قراراست به کجابرسد.لذااین فردهیچ برنامه میان مدت و بلندمدت ودرازمدت ندارد وشایدهیچ برنامه کوتاه مدت هم نداشته باشد . ولی آنجا که اهداف وسیاستهای یک انسان میخواهد یک سازمان رابه اهداف بلندش برساندحتمابایدآنجادقیقاهدف معلوم باشد.راهبردوسیاست و برنامه معلوم باشد. برنامه پنج ساله این کار را کرده و برنامه پنج ساله دفتری است که مقابل ماگذاشته میشودکه پنج سال آینده اهداف،سیاست،راهبردوبرنامه این است .بایدمدیران درسطح کشور توجیه بشوند.برنامه ریزان بایدباتوجه به شناخت کافی که از وضع موجود دارندبه صورت اجرایی برنامه را نوشته باشند.بعدا این برنامه درسطح مدیران استان و مدیران مدارس آن برنامه آموزش داده شودونقطه حرکت او و شروع اومشخص باشدتا اهداف پیگیری شودوبه نتیجه برسد.الحمدلله به نظرم برای اولین بار این کار ارزشمندصورت گرفته است که مرکز مدیریت خواهران به سمت ارائه برنامه پنج ساله از۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ رفته است .وآن گونه که مدیران محترم می فرمودندبه پیوست این برنامه پنج ساله اول،دوبرنامه پنج ساله دیگری هم هست که انشاءالله درسال۱۴۱۴ به آن میرسیم .این اهداف تعیین شده درسندچشم اندازودرسیاست گذاری های که شورای محترم سیاست گذاری برای مرکز مدیریت تعریف کرده انشاءالله مارابه آن اهداف برساند که طبیعتاً برنامه پنج ساله ابلاغ شده.جلسه خوبی درقم برای توجیه برنامه پنج ساله گذاشته شده بود.بعد مااین برنامه پنج ساله را درمعاونتهای ستادآوردیم ومعاونتهای محترم دربحث مطالعه برنامه پنج ساله هستندودرحال آمادگی استان برای ارائه طرح های برنامه پنج ساله داریم مطالعه و برنامهریزی میکنیم تاهماهنگ باقم برنامه پنج ساله آینده مان راتعریف کنیم و گامهای آن را به لطف خدا برداریم.
* لطفا چند نمونه از راهکارها و برنامه های دوره جدید مدیریت که برای شما ارزشمند است را نام ببرید؟
ببینید بالاخره مدیریت جدید که ماهم جزء جدیدیهاهستیم و ما عمرمان دوساله است و حاج آقابهجت پور در مدیریت حوزههای علمیه خواهران عمرشان سه ساله است. طبیعتا در این دو سه سال ایشان به خاطر اهدافی که داشتند برنامههای مقدماتی را مطرح کردند وشعارهایی هم ارائه دادند که اینها نظرات و برنامههایشان است؛ مانند بحث مدرسه محوری برنامه ۵ ساله بحث بیشتر واگذارکردن امور به استانها ومدارس و در واقع مشارکت مدارس، دیده شدن حوزه خواهران در سطح ملی، سطح عمومی و مسائلی از این قبیل که حاج آقا بهجتپورمطرح کردند و به نظرم در دو سال گذشته مقدمات این شعارها و این برنامهها و راهبردها را فراهم کردند و ازامسال که سال ۱۴۰۰ هست که اول برنامه پنج ساله نیز هست به نظر می رسد که شروع کار مدوّن این برنامههای دوره جدید است. اگر چه بخشی هم به تناسب تاحدودی در دو سال گذشته انجام شده؛ اما یکی ازاصولی که به عنوان راهبرد در این دوسال مطرح وجزء برنامههای جدید مدیریت است و به نظرم ارزشمند بوده و باید روی آن کارکنیم وآن را پیاده کنیم؛ بحث اصل مدرسه محوری است که در. مدرسه محوری به معنای اینکه مدرسه پایگاهی برای علوم دینی باشد که طلبه جذب کرده وآدمهای ملّا و باسوادی را تربیت کند و سپس وظیفه رسالت، تبلیغ و کاری که حوزه های علمیه به دوش دارند، را در سطح جامعه انجام دهد. به مرور زمان واگذاری بیشتر کارها به مدرسه و دخالت دادن مدارس واستانها در تصمیمات، تصمیم سازیها و تصمیم گیریها در اصل مدرسه محوری مطرح است. به نظرم این یکی از کارهای خوب و برنامهی مدیریت جدید است؛ یک کار دیگر این است که تیم جدید در صدد هستند که کارها را بیشتر واگذارکنند؛ یعنی ستاد کار صفّی نکند بلکه کار ستادی کند و صفّ که مدارس علمیه هستند بیشتر کار صفّی کنند. طبیعتا بیشتر این کارها باید به مدارس واگذار شود که الحمدلله جرقّه این کار زده شده است و به نظرم مهمترین برنامه ای که یک برنامه کاربردی، عملیاتی و اجرایی است که از جایی شروع این مسائل هست طرح برنامه پنج ساله است. ما درآغاز برنامه پنج ساله هستیم و در واقع تا سال ۱۴۱۴ قرار است سه برنامه پنج ساله براساس اسناد بالادستی، چشم انداز، اهداف و سیاستهای کلان طراحی شود. الان شروع آن برنامه پنج سالهی اول است. امیدواریم که این کار برکات خوبی داشته باشد و حوزه را به سامان بهتر و پرشتاب تری برساند.
*حوزه انقلابی چه شاخصهایی دارد و چه اقداماتی باید در این زمینه انجام شود؟
حوزه انقلابی حوزه اصیل است. حوزه ای است که عالم و انسانهای مهذّب تربیت کند. آن حوزه میتواند جامعه را متحول کند. حوزه هر کدام از این یکی دو شرط گذشته را نداشته باشد؛ حتما این حوزه حوزه انقلابی نیست. یعنی ما اگرعالم نباشیم و علم مورد نیاز را در ابعاد مختلف که جامعه ما نیاز به علوم انسانی و خصوصا اسلامی دارد، نداشته باشیم و یا اگر علم داشته باشیم ولی به قول معروف ربّانی و مهذّب نشده باشیم هرگز نمیتوانیم راهبری و هدایت کنیم. لازمهی حوزه انقلابی این است که این دو شاخصهی جدی را دارا باشد: ۱- عالم تربیت کند ۲- انسانهای مهذّب و وارستهای باشند که برای نظام، اسلام، انقلاب و دین کار جهادی و الهی کنند. هرگونه تلاشی را بتوانند انجام دهند و حتی از جانشان مایه بگذارند. از قدیم الایام هم همینگونه بوده است. شما ببینید اگرحوزه قدیم ما این شاخصها و این انسانهای والا را نداشت، اگر امام و شاگردان امام، سجایای اخلاقی و آن علوم قابل توجه را نداشت، انقلاب به طورحتم به نتیجه نمیرسید. آن عالم ربّانی که آنقدر در جامعه نفوذ کلام داشته باشد که بتواند کشور را متحول کند. اینها اثرات انسانهای وارستهای است که علاوه بر علم مراحل کمال انسانی را رصد کرده و به آن مراحل رسیده اند. اینها از شرایط بارز است. ولی حوزه انقلابی باید شاخصههای دیگری را هم داشته باشد. جامعه را بشناسد، مخاطبشناسی کند و دشمن را خوب بشناسد. اگر ما دشمن را خوب نشناسیم نمیتوانیم در برابر او ایستادگی کنیم. وقتی که انقلاب اسلامی بوجود آمد حوزه نقش مهمتری پیدا کرد و اثرگذاری آن بر جامعه بسیار زیاد شد و به همین دلیل این تأثیر الان شرایط ما را سختترکرده است. وظیفهی ما سنگینترشده است ولی برای ما شرایط برای یک تحول آماده شده است. حوزه انقلابی باید معتقد جدی به نظام ولایت فقیهی باشد. باید به تربیت نیروهای در خور نظام اسلامی بپردازد و کادرسازی کند. حوزه انقلابی باید پاسخگوی جامعه بشری امروز باشد. بشر امروزی با بشر پنجاه سال قبل متفاوت است. مخاطب ما با مخاطب پنجاه سال قبل متفاوت است. این حوزه باید شرایط و فضای جدید، دشمن، مخاطب را به خوبی بشناسد و بر اساس مخاطب شناسی بتواند پاسخگوی جامعه بشری امروز باشد. امروز مخاطب ما هفت میلیارد انسان است. دسترسی ما به این هفت میلیارد انسان به سرعت است. امروزه ایجاد شبکههای جهانی پیش آمده، کار را برای ما تسهیل کرده است. ما مخاطب اینچنینی داریم و بر اساس این مخاطب باید آمادگیهای علمی، عملی، دفاعی و از زاویههای مختلفی آمادگی داشته باشیم و حوزه انقلابی باید حرکت جهادی داشته باشد. اگر تنبلی کنیم، نه خوب درس بخوانیم، نه خوب تلاش کنیم، نه خوب دشمن را بشناسیم، نه خوب به شبهات پاسخ بدهیم، در دفاع از انقلاب، نظام، اسلام و ولایت به صورت جدی حرکت نکنیم، معلوم است که به وظیفهی خود خوب عمل نکردهایم. حوزه انقلابی باید اینها را آماده کند، کادر سازی داشته باشد، برای اینکه در خدمت نظام اسلامی که آن نظام تداوم نظام انبیاء الهی باشد ان شاءالله آمادگی ایجاد کند.
* راهکارهای شما جهت جذب طلاب ناظر به انتظارات نظام اسلامی چیست؟
ما باید مخاطب خود را در جامعه پیدا کنیم. ما باید طلابی در خور نظام بسازیم که این روشن و قطعی است. اگر ما در خور نظام اسلامی و در خور حوزههای علمیه کادر سازی نکنیم حتما وظیفهی خود را انجام ندادهایم. ولی اکنون اگر بخواهیم این شرایط را فراهم کنیم، باید جامعه مخاطب خود را بشناسیم که این جامعه مخاطب ما کیست؟ جامعه مخاطب ما تلاشگران مجاهدی هستند که از بن دندان، باورهای عمیق دینی داشته باشند و پای کار بیایند و کار ادامه رسالت انبیاء الهی را انجام دهند. نتیجه کار ما میشود مبلغان یا مبلغاتی که بتوانند فرهنگ اصیل اسلامی را رواج بدهند، هدایت کنند و جامعه بشری را به سوی خدا، معنویت و اسلام تربیت کنند. این همان کار و رسالتی است که انبیاء و اولیاء الهی کردند و حوزههای علمیه وارث کار انبیاء الهی شدند. این جامعه مخاطب ماست. حالا نسبت به این قضیه باید بنشینیم بهتر از این چیزی که الان هستیم، فکر کنیم. حتما ما باید از بین خانوادههای صالح، از بین خانوادههای تربیت شده، از بین خانوادههایی که باورهای عمیق دینی دارند، مخاطب خود را شناسایی کنیم و اینهارا به سمت حوزه سوق بدهیم و اینها میتوانند به صورت کلیدی برای کار حوزه مؤثر باشند و ان شاء الله ما بتوانیم وظیفهی خود را به نحو احسن انجام بدهیم.
* چه راههایی برای رشد علمی و عملی حوزههای علمیه خواهران پیشنهاد میفرمایید؟
رشد علمی حوزههای علمیه، نیازمند ایجاد رشتههای متنوع، نیازسنجی جامعه امروز، برنامهریزی جدی برای آینده نظام اسلامی است. برنامهریزی برای آینده جهانی ماست که ما این همه مبلغ میخواهیم . مبلغان زباندان مخاطبشناس، برای جوامع بشری، که این جوامع دست نیاز به سوی حوزه میآورند و از ما میخواهند که ما این وظیفه را به عهده داشته باشیم و انجام بدهیم. ایجاد یک شرایط مناسب یعنی کارگروههای علمی باید در حوزهها به صورت جدی تشکیل شود. باید پژوهش به صورت گسترده در حوزههای علمیه جان بگیرد که تولید علم کند و ما علیرغم این که رشد خوبی در دهه اخیر در حوزههای علمیه داشتیم و لکن نسبت به این دورنمایی که بخشی از آن عرض شد، ضعیف هستیم و به یک اندازه حداقلی نباید بسنده کنیم.
حتما در حوزه خواهران نباید بسنده کنیم به یک مسئله حداقلی و نباید بسنده کنیم به اینکه ما اکنون یک همسر، مادر لایق و شایسته درست کردیم. این خیلی خوب است؛ ولی حوزه باید مادران و همسران شایسته ای در سطح کشور و بینالملل ایجاد کند. این وظیفه حوزههای علمیه است. نه اینکه ما کف حوزه علمیه را در این حد بدانیم که گروهی را ما آوردیم اینها مادران یا همسران خوبی هستند. نه، حوزه رسالتی بر دوش دارد که نه تنها مادران و همسران بسیار شایسته، خوب و با فضائل اخلاقی مناسب را در کشور و در سطح بین الملل بتواند ایجادکند؛ بلکه بتواند مرجعیت علمی و توانمندی پژوهشی را در سطح بالایی به صورت گسترده، در سطوح حوزه ایجادکند که اینها بتوانند در آینده پاسخگوی نیازهای همهی زوایای علمی و عملی نیمی از جامعه یعنی زنان باشند؛ به عبارت دیگر پاسخگوی زن و خانواده به صورت اتم و اکمل باشند. این لازمهاش این است که برنامهریزی علمی جدیدی صورت گیرد و البته روشن است که علم بدون عمل، هیچ فایدهای ندارد. ما باید در کنار راهبردها و راهکارهای علمی، برنامههایی برای رشد عملی حوزههای علمیه هم داشته باشیم که بتوانند روی این زاویه هم ان شاء الله دستاوردهای خوبی را داشته باشیم.
* مهمترین برنامهها، اقدامات، و دستاوردهای معاونت امور حوزهها، در راستای بهبود عملکرد در دورهی جدید مدیریت کدامند؟
خوب ببینید معاونت امور حوزهها اقداماتی را شروع کرده و آنها نیز میدانند که شروع کار است. من اگر بخواهم بعضی از اینها را، به عنوان شاخص نام ببرم اقدامی که برای بسته هیئت امنا شد، اقدامی که برای آموزش نیروهای کادر شد، اقدامی که برای تجربه نگاری شد و اقدامی که برای آموزش مدیران استانی شد، اینها کارهای ارزشمند و خوبی است که صورت پذیرفته و در حال انجام است. شما ببینید که راهبری حوزه به دست مجموعهای زحمتکش از کادر و مدیران و معاونین و مجموعههایی است که در سراسر کشور، اگر آمار درست باشد، چیزی به نظرم حدود ۳۵۰۰ نفر زحمت میکشند. ما زمانی طلبهی خوب تربیت میکنیم که مدیر خوب تربیت کرده باشیم. ما زمانی آموزشهای لازم را خوب میتوانیم در مدرسه ایجاد کنیم که کادر مدارس که معاونین بلافاصلهی طلبههای ما هستند، از نظر علمی خودشان پرورش پیدا کرده باشند. نظام مدیریت، ساز و کارهای مدیریت و آموزشهای لازم را بدانند. با پژوهش، آشنایی جدی داشته باشند. معاونین فرهنگی ما، کار فرهنگی کرده باشند، خودشان انسانهای مهذبی باشند و کارهای مدیریتی خوبی انجام داده باشند. در هر حال، اینها نقششان بسیار نقش مهم و اساسی است. در مدرسه دو قشر از جهت علمی و عملی اثر گذار جدی است؛ یکی مدیر و معاونین یا به عبارتی کادر مدرسه و دیگری اساتید مدرسه. این دو قشر باید حمایتهای علمی، معنوی و اخلاقی شوند. علیرغم اینکه اینها رشد پیدا میکنند، زمینه رشد مجموعهای توانمند، ارزشمند و با ظرفیت بالایی از حوزههای علمیه را اینها، رقم میزنند و طلبههای بسیار خوبی میتوانند به جامعه تحویل دهند؛ ولی اگر این دو قشرضعیف باشند، چه در مدیریت چه در مسائل تربیتی و اخلاقی، چه در بحث آموزش، چه در کارهای تجربه نگاری و آموزشهای لازمی که یک مدیر لازم است، آنها را بداند تا بتواند در مدرسه مدیریت کند. اگر این شرایط فراهم نشود، حتما مدرسه و طلبه ضرر میکند. الحمدلله معاونت امور حوزهها، کار خیلی خوبی را شروع کرده و در حال ادامه دادن است. آرزوی موفقیت برای برادران عزیزمان در امور حوزهها را داریم که این کارها را با برنامهریزیهای بهتر و بیشتر بتوانند پیش ببرند.
*مهمترین برنامه ها، اقدامات و دستاوردهای برجسته، در دوران مدیریت خود را بیان کنید؟
همیشه این آرزوی من بوده که در این چند صباحی که خدمتگزار حوزه های علمیه هستم یک اتفاقی بیفتد. البته شما در جریان هستید که ما بیشتر ستاد میانی و برنامههایی که از بالا ابلاغ میشود، را اجرا میکنیم. بیشتر کار شاید هشتاد درصد کار ما این است که ما مجری برنامههایی هستیم که از طرف مرکز قم ابلاغ میشود. هم در نظام آموزش، هم در نظام پژوهش و هم در نظام فرهنگ؛ استان اصفهان، استان بسیار بزرگی است و ظرفیت بسیار ارزشمندی را دارد. و قم نیز روی استان اصفهان دارد خیلی حساب باز میکند. الحمدلله دستاوردهای حوزه اصفهان در دو دهه گذشته خیلی خوب بوده است؛ ولی سعی بنده بر این بوده که بنده، مدیران مدارس، ستادمان و معاونتها در حد توان خود، اخلاق محور حرکت کنیم و حوزه را تبدیل به دانشگاه نکنیم؛ یعنی حوزه و بزرگان حوزه و نظام جاری بر حوزه را یادآوری کنیم. لذا بر روی این مسئله تأکید زیادی برای مدیران دارم که اگر ما در مدرسه ای مدیر میگذاریم، قبل از اینکه مدیریت کند باید حس کند دارد مادری میکند، حس کند دارد تربیت میکند و حس کند نقش یک مادر را بازی میکند که میخواهد فرزندان خود را رشد و اعتلا دهد. سعی کردیم ضمن اینکه اختیارات مدرسه را بیشترکنیم، نظارت خود را بر مدرسه بیشتر کنیم. به اعتقاد بنده هر چه بیشتر ما در ستاد ناظر و سیاستگذار باشیم، خیلی بهتر است تا اینکه ما مجری باشیم. مستحضرید که در طول یکی دو سال گذشته خیلی از کارها به مدرسه واگذار شد. البته میرویم از نزدیک به مدرسه کمک میکنیم. شرایط را در مدرسه ایجادمیکنیم و بعد هم واگذار میکنیم. مدرسه را رها نکردیم؛ اما همچنان ناظر به عملکرد مدرسه هستیم و مدرسه حس میکند که ما داریم به او کمک میکنیم. در حد آن چیزی که مرکز از مراکز استانی خودش خواسته است، در حال بازنگری به پژوهش و آموزش هستیم. نسبت به واحدهای اقتضایی، بسته خیلی خوبی را از واحدهای اقتضایی جمعبندی کردیم. از همه جا استفاده کردیم. ازمدارس، ازمؤسسات و اساتید استفاده کردیم. از مراکز داخل اصفهان استفاده کردیم. هر واحدی را با متخصص فن آن مشورت کردیم. یک ستاد داخلی استانی تشکیل دادیم. اینها بررسی شد. به نظرم در بسیاری از این واحدهای اقتضایی، وقتی که به قم رفت غالب آنها پذیرفته شد. روی این کار زحمت کشیده بودیم و این به نظرم یکی از کارهای خوب و سیاستهای خوب مرکز بود. در بخش پژوهش واقعا فعالیت کردیم و در حال جدیتر شدن فعالیت خود هستیم. ما احساس نقصانی را در دو سال گذشته، به صورت جدی در بحث پژوهش داشتیم که تا حدودی برطرف شده است و هنوز هم این احساس را داریم؛ ولی کارهای خوبی انجام شده است. امروز ما تقریبا روزهای پایانی آن را سپری میکنیم که فصلنامه پژوهشی را ازحوزه بیرون بیاوریم. فصلنامه دوم ما، توسط یکی از مدارس استان، درحال آماده شدن و انجام کارهایش است. الان کارهای پژوهشی خوبی به عنوان بسترفراهم کردیم. مدیران مدارس را آموزش دادیم. یکسری آموزش در فضای مجازی ایجاد کردیم. علیرغم اینکه در یک سال و نیم گذشته شرایط ما، شرایط کرونایی بود؛ ولی بحمدالله اتفاقات خوبی رقم خورد. از دستاوردهای فرهنگی، ایجاد مرکز مشاوره است که طی چند روز گذشته آن را تأسیس کردیم. به نظرم، این مرکز مشاوره، خدمات بسیار خوبی را در سطح حوزه میتواند داشته باشد. استعدادسنجی کردیم؛ الان اطلاعات خوبی، از یک قشر قابل توجهی از افراد سطح سه داریم که اینها، در چه زمینهای فعال هستند، برای چه مبحثی به درد میخورند، درحال انجام دادن کارهای آنها هستیم. بخشی را به کارهای پژوهشی هدایت میکنیم؛ بخشی را به کارهای جمعی؛ بخشی را برای تشکلها هدایت میکنیم و بخشی را برای کارهای دیگری، ازجمله کانونها هدایت میکنیم. در سال گذشته، آنطور که مرکز قم به ما گفته است، ما در کانونها نمره اول کشوری را داریم. الان کانونهاخوب و فعال شده است. در سال ۱۴۰۰، یک شبکه گستردهای، در سطح استان توسط کانون ها و دانش آموختگان خود به لطف خدای متعال ایجاد میکنیم که اینها مراکز علمی و فرهنگی در سطح استان باشند و بتوانند ان شاء الله وظیفه و رسالت طلبگی خودشان را انجام دهند. امیدواریم خدای متعال ما را هدایت و کمک کند. و به ما عمری دهد که در راه حوزههای علمیه بتوانیم خدمت گزاری کنیم. آرزوهای زیادی داریم، که امیدواریم با عنایت خدای متعال برآورده بشود...
* نکته پایانی
به نظرم میرسد که خوب است مرکز در چند زاویه دقتهای لازم را داشته باشد. البته جدیدا هم دارد کارهایی انجام میدهد اما من به عنوان بخش پایانی عرض میکنم ما در لابلای دروس عمومی که در سطح دو و سه میگذاریم، استعدادهای درخشانی داریم. حوزه به خوبی این استعدادهای درخشان را بشناسد و برای آنها تدبیری کند و ساز و کارهایی ایجاد کند. استعدادهای درخشان را، باید به عنوان استعداد درخشان با آن برخورد کرد و ما میتوانیم این استعدادهای درخشان را به قله برسانیم؛ ولی هنوز متأسفانه، در این زاویه شاید فرصت ورود پیدا نکردهایم. اگروارد شویم یک کار خیلی خوبی خواهد شد.
انتهای پیام./