حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی علیزاده موسوی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، با اشاره به تفسیرهای مختلفی که پیرامون پایههای مؤثر در به قدرت رسیدن طالبان وجود دارد گفت: اینکه عدهای میگویند آمریکا اکنون طالبان را به قدرت رسانده است قابل پذیرش نیست، چرا که حضور اشرفغنی برای آمریکا بهتر بود.
وی با بیان اینکه این امکان وجود دارد که آمریکا هر لحظه از طالبان استفاده ابزاری کند، همانگونه که بارها این کار را کرده است، افزود: ولی کاربرد طالبان برای آمریکا همانند داعش مقطعی میتواند باشد در حالی که اگر دولت افغانستان که دستنشانده آمریکا بود همچنان بر سر قدرت میماند بیشتر برای آمریکا منفعت داشت.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: مردم افغانستان همواره در طول تاریخ علایق نژادی را بر علایق ملی ترجیح میدادهاند و به جای منافع ملی افغانستان منافع قومی خود را دنبال میکردهاند که این باعث شده که افغانستان همیشه محل نزاعهای داخلی بوده باشد.
حجتالاسلام والمسلمین علیزاده موسوی اذعان کرد: طالبان هم ریشه قومیتی دارد و وقتی روی کار آمد برای قدرتمند شدن قوم پشتون در افغانستان بود.
*طالبان پیرو « قدرت خلیفهای» است
وی اضافه کرد: در دل قوم پشتون افغانستان گرایشهای بسیار متفاوتی وجود دارد که به خودی خود برای ایران تهدید به شمار نمیآیند و همانند سایر اقوام افغانستان محسوب میشوند.
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: قرائت طالبان از قوم پشتون است که جنبه افراطیگری پیدا میکند و میتواند برای ایران تهدید آفرین باشد.
حجتالاسلام والمسلمین علیزاده موسوی با اشاره به ضعف و بیثباتی دولت افغانستان و نیروهای نظامی کاملاً وابسته این کشور عنوان کرد: وقتی آمریکا رفت افغانستان به فروپاشی کامل رسید و فضا برای قد علم کردن و قدرت گرفتن دوباره طالبان باز شد. وقتی آمریکا رفت و افغانستان به فروپاشی رسید مردم این کشور در حقیقت آمادگی و روحیه پذیرش طالبان را داشتند.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه در بین اهل تسنن دو نوع قدرت تعریف شده است اضافه کرد: نخستین مورد قدرت خلیفهای است که یک نفر به عنوان خلیفه در راس قرار میگیرد و انتقاد ناپذیر است و هر چه دستور بدهد همان میشود.
حجتالاسلام والمسلمین علیزاده موسوی افزود: قدرت شورا محوری دومین نوع قدرت تعریف شده در بین اهل تسنن است که جمعی از افراد در راس قرار میگیرند و به تصمیمگیری میپردازند. از میان دو نوع قدرت خلیفهای و شورا محوری در بین اهل تسنن، طالبان به نوع اول یعنی قدرت خلیفهای نزدیکتر است.
*داعش و طالبان اختلافات بنیادین متعددی با یکدیگر دارند
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به تحلیل گروهی از افراد که داعش و طالبان را یکسان میدانند گفت: داعش و طالبان اختلافات بنیادین متعددی در مباحث مختلف از جمله مقلد، تصوف، تخریب قبور و برخورد با مخالفان خود دارند.
حجتالاسلام والمسلمین علیزاده موسوی تشریح کرد: داعش هر جا برسد قبور مطهر را از بین میبرد در حالی که طالبان این رویه را ندارد. داعش مخالفان خود را کافر حربی و کشتن آنان را لازم میداند در حالی که طالبان مخالفان خود را فاسق و منحرف میشمارد.
استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: با وجود تمام این تحلیلها و تفاسیر حقیقت این است که جریان سلفی در میان طالبان نیز نفوذ کرده و در حال رشد است. پاکستان از آوارگان افغانی که در کشورش حضور داشتند طالبان را به وجود آورد و به این طریق سیاستهای خود در منطقه را دنبال کرد.
وی ادامه داد: انتظار میرفت که ایران با هدف ثبات اوضاع کشور همسایه، آوارگان افغانی حاضر در ایران را زیر آموزش قرار دهد و از آنان نیروهای متخصص تربیت کند تا بتوانند آینده کشور افغانستان را بسازند و وضعیت این کشور را سر و سامان دهند. افغانستان تا کنون بحث دولت-ملت را آنگونه که شایسته است تجربه نکرده چون گسلهای قومی تا حد بسیار زیادی اوضاع این کشور را به هم ریخته است.
انتهای پیام/۳۱۳/۶۳