به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام و المسلمین علی شیرازی در نوشتاری با این عنوان که «تکلیف امروز فیلسوفان مسلمان چیست»آورده است:
اگر تاریخ فلسفه را بررسی کنیم ؛ به روشنی می یابیم که ما در فلسفه استاد غرب هستیم . همه قبول دارند که در فلسفه ، شرق استاد غرب است و ایران جزو پیشروان فلسفه در دنیاست.
در دنیای معاصر غرب ، فیلسوفان غربی تئوریسین های سیاسی آنان هستند و برای همه مسائل سیاسی نظریه پردازی می کنند .
برخی از فیلسوفان ایرانی نیز تمام قد در راه تعالی مردم و کشور و حکومت دینی ایستاده اند و بعضی نیز یا کار به فلسفه سیاسی اسلام ندارند ، یا در میدان عمل ، حاشیه نشین هستند و یا در فرهنگ بیگانه هضم شده اند و خود به سخنگویان و مبلغان فلسفه سیاسی غرب تبدیل گشته اند .
امروز لازم است همه فیلسوفان با توجه به درک و فهم خود از اسلام ناب ، یک فلسفه سیاسی داشته باشند و بهترین نوع زندگی و تعامل اجتماعی را تبیین کنند و با مهندسی کردن حیات سیاسی اجتماعی بشر ، رفتارهای اجتماعی و ماهیت حکومت دینی را معلوم نمایند و با بهره گیری از غنای والا و ظرفیت های بالای فلسفه سیاسی اسلام ناب ، پشتوانه علمی نظام جمهوری اسلامی ایران باشند .
فلسفه سیاسی اسلام ، انسان سازی و جامعه سازی را یکی از بزرگترین هدف های خود می داند و فیلسوف مسلمان با بینش توحیدی و فهم درست از مبانی دین ، می تواند انسان ها و جامعه را به سمتی ببرد که :
۱. در هر لحظه بدانند در کجای راه هستند ؛
۲. در هر لحظه بدانند به سمت کدام هدف در حرکتند ؛
۳. با دقت و درایت ، قدرت تحلیل پیدا کنند ؛
۴. وظیفه خطیر خود را در هر شرایط و زمان و مکان تشخیص دهند ؛
۵. نوع مقابله با موانع رشد جامعه انسانی را بشناسند ؛
۶. جامعه بشری را به سمت تعالی و رشد و صلاح ببرند ؛
۷. مردم را به سمت سعادت هدایت کنند .
این همان راهی است که فیلسوف ایرانی در جلوی بشر امروز باز کرد و فیلسوف غربی در برخی از موارد - البته در راستای تفکر الحادی - از ما پیشی گرفت و بعضی از ما در غفلت فرو رفتیم و از ادامه مسیر باز ماندیم .
اگر فیلسوفان دینی وارد گود عمل به تکلیف شوند ، و برای همه مسائل حیات و زندگی سیاسی نظریه پردازی کنند و به صورت فعال در میدان حیات اجتماعی حضور پیدا نمایند ، جامعه ای را شکل می دهند ، که :
۱. خدا محور باشد ؛
۲. امامت محور باشد ؛
۳. هدایت محور باشد ؛
۴. عدالت محور باشد ؛
۵. معنویت محور باشد ؛
۶. فرهنگ محور باشد ؛
۷. اخلاق محور باشد ؛
۸. اسلام محور باشد ؛
۹. قانون محور باشد ؛
۱۰. عقل محور باشد ؛
۱۱. تکامل محور باشد ؛
۱۲. عزت محور باشد ؛
۱۳. مجاهد محور باشد ؛
۱۴. عمل محور باشد ؛
۱۵. فضیلت محور باشد ؛
۱۶. معرفت محور باشد ؛
۱۷. شایسته محور باشد ؛
۱۸. تکلیف محور باشد ؛
۱۹. وحدت محور باشد ؛
۲۰. انسانیت محور باشد .
پس تکلیف فیلسوفان اسلامی در عصر حاضر بسیار سنگین است و شایسته است آنان با درایت و حکمت ، در جایگاه تئوریسین های سیاسی نظام دینی بنشینند و با نظریه پردازی دقیق ، بهترین و زیباترین زندگی را برای ملت ایران و مسلمانان جهان فراهم سازند و راه نفوذ فرهنگ غربی را سد کنند .