خبرگزاری حوزه | آزاردهنده است ولی گریزی از آن نیست؛ اینکه در عوض جدال با جبهه استکبار مجبور به بحث _بخوانید در جا زدن _ با دوستان انقلابی خود هستیم.
مدتی است که نهادها و ارگان های زیر نظر رهبری مورد حمله بی امان و در اغلب موارد ناجوانمردانه قرار گرفتهاست؛ شاید اصل حمله و تهاجم به این ارگانها چیز جدیدی نباشد اما تخریب و اعتبارزدایی از این نهادها توسط دوستداران انقلاب اسلامی چیزی بیسابقه و یا حداقل کمسابقه است.
تکلیف دشمنان خارجی و پادوهای داخلی آنها روشن است و در حال حاضر درصدد پاسخگویی به آن ها نیستم که این بحث زمان و زبان دیگری میطلبد اما روی سخن با دوستداران انقلاب است؛ کسانی که برای هر یک از اقدامات خود به بیانات رهبر انقلاب استناد کرده و فعالیت های خود را منطبق بر مطالبات، بیانات و حتی منویات ایشان میدانند! این افراد در موضوع محل بحث هم معتقدند که رهبر انقلاب انتقاد از ارگانها و نهادهای زیر نظر رهبری را انتقاد از رهبری محسوب نکرده و از طرف دیگر ثبات قدم در مطالبهگری را در دیدار با جوانان مطرح کردهاند لکن این نحو برخورد با بیانات ایشان حقیقتا ظلم به انقلاب و رهبری می باشد.
در مقام پاسخگویی به این استدلال نیستم ولی سخت معتقدم سیره رهبری در دوران زعامت امام خمینی (ره) چراغ راه کسی است که تلاش میکند در مسیر ولایت قدم بگذارد.
مدعی ولایتمداری ناگزیر از مراجعه به الگوهایی است که در مسیر ولایت امتحان خود را پس داده اند و حقیقتا نه توهما رفتاری عمارگونه در حوادث مختلف داشته اند؛ و بدیهی است که در این موضوع چه کسی بهتر از آیت الله خامنه ای؟
پس از این گونه بررسی ها است که انسان میتواند ادعا کند تحلیلهایی که ارائه میدهد تطبیق حداکثری با تحلیل یک انسان ولایتمدار دارد.
در همین رابطه اشاره به واکنشی که رهبری در اوایل انقلاب پیرامون یک موضوعی داشته اند خالی از لطف نیست؛
اوایل انقلاب که موضوع انتقاد از ارگانها و سازمانهای انقلابی شدت یافته بود برخی از به ظاهر انقلابیون نیز به جای دفاع از انقلاب و تبیین شرایط کشور، خود آتش بیار معرکه شده و به جرگهی منتقدان پیوسته بودند. رهبر انقلاب در آن زمان با تیزبینی و تیزهوشی که داشتند به این گونه مواضعِ ظاهر الصلاح که در پوشش نقد سازنده مطرح میشد واکنش نشان داده و در دومین سالگرد شهادت آقا مصطفی خمینی که در مسجد اعظم برگزار میشد فرمودند:
«امروز در دنیا بیشترین واحدهایی که مورد نقمت و انتقام دشمنانند، واحدهای انقلابیاند؛ هیچکس در دنیا از فلان گروه چریکی ملحد انتقاد نمیکند؛ هیچکس از آن سلاحبهدستانی که با این ملّت به نام این ملّت میجنگند، انتقاد نمیکند؛ هیچکس نمیگوید که چرا فلان آدمی که خود را روشنفکر میداند به خود حق میدهد که در فلان واحد، فلان موسّسه، فلان ارگان بزرگ، سوءاستفادهی مالی کند؛ اینها را در مورد نقمت و ایراد قرار نمیدهند؛ [امّا] واحدهای انقلابی را چرا!
منتها فرق این تبلیغات در خارج که رودربایستی با کسی ندارند، با ادامهی آن تبلیغات در داخل که رودربایستیهای زیادی بر آنها حاکم است این است که آنها دشمن اصلی [خود] را -یعنی شخص امام را- مستقیماً هدف قرار میدهند امّا همکاران و همپیمانان آنها در داخل جرئت نمیکنند؛ از احساسات مردم، از عواطف مردم، از انگیزههای مردم، از اخلاص و عشق و شور و ایمان مردم میترسند و شخص امام را مورد هدف قرار نمیدهند، امّا ارگانهای وابستهی به امام را چرا! بتدریج شروع کردند، اوّل کمیتهها را کوبیدند، پاسداران را کوبیدند، تدریجاً بالاتر آمدند و ارگانهای دیگر را کوبیدند؛ مجلس خبرگان را کوبیدند، شورای انقلاب را کوبیدند. تمام حرفهایی که میخواهند به امام بزنند، همهی گلهمندیهایی که از شخص امام و از خطّ امام و از انقلاب اسلامی دارند، این را به حساب ارگانهای وابسته به این انقلاب میگذارند؛ نسبت به آنها سخن و زبان سوء میگشایند؛ سعی میکنند چهرههای موجّه را در چشم مردم خراب کنند.»
۱۳۵۸/۰۷/۳۰
حال سوال از افرادی است که خود را انقلابی دانسته و به اسم مطالبه گری، از نهادها و سازمان های انقلابی اعتبار زدایی میکنند.
واقعا متوجه هستید چه میکنید؟!!
محمد چراغی