به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در یزد، سیدفضل الله طباطبایی ندوشن «امید» به مناسبت میلاد پربرکت حضرت زینب سلام الله علیها اشعاری را در مدح بانوی صبر و مقاومت تقدیم کرده است.

(صبر مصوّر )

از درک آبی ها، فراتر بود زینب (ع)
بر آسمان ها سایه گستر بود زینب (ع)
پژواک فریادش به گوش دهر پیچید
خون خدا را تا پیمبر بود زینب (ع)
در ازدحام داغ وقتی خطبه سر داد
معلوم شد؛ تکرار حیدر(ع) بود زینب (ع)
بر سینه ی امواج دریای مصیبت
دریاترین صبرِ مصوّر بود زینب (ع)
تا رویش روح قیامت بر تن خاک
مجذوب در نام برادر بود زینب (ع)
در گلشن تا بی نهایت سبز زهرا (ع)
خوشبوترین گلبرگ باور بود زینب (ع)

(صبح بیداری)

خدا، تنها خدا، داند بلندای مقام تو
و دنیا هست خیلی کوچک از تفسیر نام تو
تو از نسل شقایق های خورشید آفرین هستی
که تا صبح قیامت مهر می روید ز بام تو
سرودی با قد خم گشته ات «قد قامتی» جاوید
مریزاد خدا ارزانی روح قیام تو
اسیر غیرت خود ساختی شام اسارت را
رسول صبح بیداری ست آهنگ کلام تو
جهان انگشت حیرت بر دهانش برد آن روزی
که خواب کوفه را آشفت رعد آسا پیام تو
و عصر روز عاشورا که طوفان بلا برخاست
تبلور یافت سیمای امامت در مرام تو
جهان این آرزوی سبز را بر گور خواهد برد

عمّه ی صاحب الزّمان(ع) زینب (س)

دختر فخر بانوان، زینب (س)
مهر دلهای مهربان، زینب (س)
شد مشخص به عصر عاشورا
بهترین عمه ی جهان، زینب (س)
قَسَم آل مصطفی (ص) باشد
به خدا؛ جان عمه جان؛ زینب (س) !
افتخار تمام سادات است
عمه ی صاحب الزّمان(ع)، زینب (س)
در وقار و شجاعت و تقوا
کوثر فاطمی (ع) نشان، زینب (س)
چون که می خواند خطبه می گفتند:
دختر حیدری(ع) بیان، زینب (س)
در مصاف یزیدیان دارد
ذوالفقاری ترین زبان، زینب(س)
تا بدوزد دهان دشمن را
کرد اندیشه اش عیان، زینب (س)
«من ندیدم به غیر زیبایی»
گفت در جمع ناکثان؛ زینب(س)
صبر کز صبر او تعجّب کرد
بود خورشید و کهکشان زینب (س)
هستی اش گفته است می باشد:
بنده ی «حیّ لامکان»زینب (س)
به خدا دوخته است چشم « امید »
دختر شاه انس و جان، زینب (س)

انتهای پیام/