دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳ |۱۶ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 18, 2024
آیت الله اشرفی اصفهانی و امام خمینی

حوزه/ ‏‏شهید محراب آخرین جملاتی را که در مورد امام بیان کرد از این قرار است: من شناختم نسبت به امام این است که همان طور که ما معتقدیم آنچه ۱۲۴ هزار پیامبر دارند، خداوند در وجود رسول گرامی اسلام قرار داده بود، و آنچه پیامبر گرامی اسلام و یازده معصوم دارند، خداوند در وجود حضرت مهدی(عج) قرار داده است. خداوند از علمای گذشته از زمان شیخ کلینی تا زمان آیت الله بروجردی هر چه در وجود علما قرار داده، همه را در وجود امام جمع کرده است.‏

به گزارش خبرگزاری حوزه، ۲۳ مهر در تقویم جمهوری اسلامی ایران سالروز شهادت آیت الله اشرفی اصفهانی، پنجمین شهید محراب انقلاب، به دست منافقین جنایتکار است و به همین مناسبت خاطراتی از محمد اشرفی اصفهانی فرزند شهید محراب آیت الله اشرفی اصفهانی در مورد این شهید و عالم فرزانه و پیام امام خمینی (ره) در مورد شاگرد وارسته خود تقدیم شما علاقه‌مندان می‌شود.

دیدار با شهید صیاد شیرازی

شهید صیاد شیرازی که زمان جنگ فرمانده نیروی زمینی ارتش بود، خیلی به شهید محراب ارادت داشت. گاهی که به جبهه های غرب می آمدند، به شهید محراب هم سر می زد و معمولاً اول مغرب نماز جماعت را توی خانه پشت سر ایشان می خواند و شام هم می خورد و می رفت.‏

‏‏یک روز شهید محراب از سرهنگ شیرازی سؤال کرد که هنگام انجام حمله و عملیات، آیا امام هم نظری می دهند یا نه؟

او گفت گاهی طرح و نقشه عملیات را خدمت امام می بریم و برنامۀ حمله را برای ایشان تشریح می کنیم.

ایشان می گویند نقشه را بگذارید و بروید و فردا بیایید نقشه را بگیرید. فردا که می رفتیم، امام نظر خاصی در مورد حمله ارائه می کردند و ما هم پیروی می کردیم و نقشه را عوض می کردیم. هنگام حمله طبق نظر امام که عمل می کردیم ضربه به دشمن وارد می شد و موفقیت به دست می آوردیم.‏

‏‏شهید محراب آخرین جملاتی را که در مورد امام بیان کرد از این قرار است: من شناختم نسبت به امام این است که همان طور که ما معتقدیم آنچه ۱۲۴ هزار پیامبر دارند، خداوند در وجود رسول گرامی اسلام قرار داده بود، و آنچه پیامبر گرامی اسلام و یازده معصوم دارند، خداوند در وجود حضرت مهدی(عج) قرار داده است.

خداوند از علمای گذشته از زمان شیخ کلینی تا زمان آیت الله بروجردی هر چه در وجود علما قرار داده، همه را در وجود امام جمع کرده است.‏

دفاع تمام قد از امام

بعد از حادثه ۱۵ خرداد ۴۲ که امام را دستگیر کردند، همۀ علما و مردم ایران نگران وضعیت سلامتی ایشان بودند.

یک هفته بعد از دستگیری شهید محراب برای دفاع از امام از کرمانشاه به قم آمدند و با آیت الله گلپایگانی، آیت الله نجفی مرعشی و سید احمد خوانساری ملاقات کردند.

این ملاقاتها موجب شد که حرکتی وسیعی به وجود آید و علما در بلاد تهران جمع شوند و امام را تنها نگذارند.

این حرکت موجب شد که رژیم با ترس و وحشت امام را از زندان آزاد کند. موقعی که امام آزاد شدند و به قم تشریف آوردند، اوایل شب بود که در مدرسه فیضیه ‏ اعلام شد که حضرت امام آزاد شدند و در منزل تشریف دارند. سیل جمعیت از تمام خیابان ها و کوچه های شهر قم به سمت منزل قدیمی حضرت امام روان شد.

پدرم نقل می کرد: ساعت ۵ / ۸ - ۹ شب بود که کتابها را بستیم و دوان دوان، بدون لباس به همراه بعضی از طلاب با پای برهنه و سر برهنه، به سمت منزل امام رفتیم، دیدیم جمعیت به حدی است که دیگر از کوچه های اطراف کسی قادر نیست که به منزل وارد شود.

ما از آن جا که عشق زیادی به امام داشتیم و جوان و نیرومند بودیم، به هر شکل خودمان را به منزل امام رساندیم. بعد از ورود دیدیم که آیت الله نجفی مرعشی هم کنار ایشان نشسته اند. آن شب مردم از عشق و علاقه زیاد فقط گریه می کردند و اشک می ریختند و فریاد میزدند.‏

پیام امام خمینی (ره) به مناسبت شهادت آیت الله اشرفی اصفهانی

«چه سعادت مندند آنان که عمری را در خدمت به اسلام و مسلمین بگذرانند و در آخر عمر فانی به فیض‏‎ ‎‏عظیمی که دل باختگان به لقاءالله‏‎ ‎‏آرزو می کنند، نایل آیند.

چه سعادت مند و پیروزند آنان که در نشیب و فرازها و‏‎ ‎‏پست و بلندی های حیات خویش به دام های شیطانی و وسوسه های نفسانی نیافتادند، آخرین حجاب بین‏‎ ‎‏محبوب و خود را با محاسن غرقه به خون، خرق نموده، به قرارگاه مجاهدین فی سبیل الله‏‎ ‎‏راه یافتند.

چه‏‎ ‎‏سعادت مند و خوش بخت اند آنان که به دنیا و زخارف آن، پشت پا زدند و عمری را به زهد و تقوا گذراندند و‏‎ ‎‏آخرین درجات سعادت را در محراب عبادت و در اقامه ی جمعه با دست یکی از منافقین و منحرفین شقی‏‎ ‎‏فائض و به والاترین شهید محراب که به دست جنایت کاران اشقی الاشقیاء به ملاء اعلا شتافت، محلق شدند.‏

شهید عزیز محراب این جمعۀ ما از آن شخصیتهایی بود که اینجانب یکی از‏‎ ‎‏ارادتمندان این شخص والا مقام بوده و هستم.

این وجود پربرکت متعهد را قریب شصت‏‎ ‎‏سال است می شناختم. مرحوم شهید بزرگوار حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج‏‎ ‎‏آقا عطاءالله اشرفی را در این مدت طولانی به صفای نفس و آرامش روح و اطمینان قلب‏‎ ‎‏و خالی از هواهای نفسانی و تارک هوی و مطیع امر مولا و جامع علم مفید و عمل صالح‏‎ ‎‏می شناسم، و در عین حال مجاهد و متعهد و قوی النفس بود.

او در جبهۀ دفاع از حق از‏‎ ‎‏جمله اشخاصی بود که مایۀ دلگرمی جوانان مجاهد بود و از مصادیق بارز‏‏ «رِجالٌ صَدَقُوا ما‏‎ ‎‏عاهَدُوا الله َعَلَیْه» ‏بود. و رفتن او ثلمه ‏بر اسلام وارد کرد و جامعۀ روحانیت را سوگوار‏‎ ‎‏نمود. خداوند او را در زمرۀ شهدای کربلا قرار دهد و لعنت و نفرین خود را بر قاتلان‏‎ ‎‏چنین مردانی نثار فرماید.

ننگ ابدی بر آنان که یک چنین شخص صالحی را که آزارش‏‎ ‎‏به موری نرسیده بود از ملت ما گرفتند و خود را در پیشگاه خداوند متعال و در نزد ملت‏‎ ‎‏فداکار، منفورتر و جنایتکارتر از قبل معرفی کردند». ‏‏

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha