به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در مازندران، حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد قائمی، در نشستی فرهنگی با موضوع میدان و دیپلماسی در مکتب سلیمانی، با مشارکت معاونت فرهنگی حوزه علمیه خواهران استان مازندران، دانشگاه آزاد اسلامی، مرکز تخصصی نور الزهرا (سلام الله) و مدرسه علمیه الزهرا (سلام الله) ساری، به صورت حضوری و مجازی انجام شد اظهار کرد: تاریخ راکه نگاه میکنیم، روزهای خونین و حزن انگیزی را در این سرزمین پشت سر گذاشتیم، افرادی مثل امیرکبیر، شیخ فضل الله نوری، مدرس، دلواری، میرزاکوچک و … در اقصی نقاط این خاک به زمین افتادهاند و خون مطهر آنها این سرزمین را آبیاری کرده است، در زیست همه اینها یک وجه مشترک وجود دارد و آن برگشت عزت و عظمت به این سرزمین است.
وی ادامه داد: مدرسها در کنج تبعید به شهادت رسیدند به خاطر عزتی که برای این سرزمین میخواستند، میرزاکوچکخان ها در سرما و تنهایی در جنگل، سر از تنشان جدا شد تا عزت ایران پا بر جا بماند، همین زیست را در نگاه حاج قاسم میبینیم، وجه مشترک دیگر اینها، مظلومیت در دوران حیات و ممات آنها میباشد، زمانی که دارای زیست مادی بودند یکجور مظلومیت داشتند و کسی را یارای فهم اندیشه آنها نبود بعد از شهادت ایشان هم به صورتی دیگر مظلوم بودند، زمانی که سردار فرسنگها دور از خاک میجنگید و خواب را بر چشم دشمنان حرام کرده بود، خیلیها ناجوانمردانه به او میتاختند، بعد از شهادت هم همین بود، یکی از برجستهترین این مظلومیتها، ایجاد تقابل میان میدان و دیپلماسی بود که به راه انداخته و گفتند، ما در برجام پیروز بودیم و میدان، کار ما را خراب کرد، با این دیدگاه، اگر بخواهیم در نگاه بین الملل جایگاهی داشته باشیم، ممکن نیست.
حجت الاسلام والمسلمین قائمی تاکید کرد: در نظر لیبرال مسلکها، کشورهایی مانند ایران، حق ندارد که به قدرت شدن فکر کند، اینها به شما اجازه تصور اینکه ایران قرار است یک روزی در نظام بینالمللی صاحب قدرت بشود را نمیدهند، حرف رزم آراها را تکرار میکنند، حتی در همین نظام و در همین دولت قبل که میگفتند ما را چه به نفت، ملی شدن صنعت نفت را با جان فشانی کسانی مثل کاشانی به ثبت رساندند و همین الان هم همین نوع تفکر است که میگوید چرا و چطور ایران میخواهد قدرتمند بشود، نمیخواهند بگذارند که ایران تبدیل به قدرت بشود و در عین حال میخواهند اقتصاد خوبی هم داشته باشد، وقتی قدرت را از دست بدهید، محکوم به شکست هستید، در واقع دیپلماسی و میدان هر دو ابزاری هستند در رسیدن به هدف و نکته مهم این است که اصلاً دوگانگی در بین نیست.
وی خاطر نشان کرد: زیست سلیمانی در دیپلماسی، حفظ منزلت بود، مهم این است که از این ابزار، به موقع استفاده شود، نگاه مقام معظم رهبری در راستای الگوی قدرت است اما این الگو چیست؟ ایشان نگاه غرب گریز دارند و به صراحت میگویند من دیپلمات نیستم من انقلابی ام، این یعنی آرمانها برای ایشان مهم است، هر کس اقتصاد بین الملل بخواهد، باید قدرت منطقه بشود شهید سلیمانی این را فهمیده بود و در طول عمرش در این حوزه کارکرد و نافی دوگانگی میدان و دیپلماسی بود و در عین حال بسیار دیپلماتیک عمل کرد، کسی نمیتواند بگوید که ایشان دیپلماتیک عمل نکرد، اولین اصل قدرت در نظام بین الملل این است که باید مرز سیاسی خود را فرسنگها دور از مرز جغرافیایی نگهدارید، کاری که آمریکاییها در تمام جنگهای خود انجام میدهند در این صورت جنگ هم که بشود، کمترین آسیبی به این کشور نخواهد رسید، سردار، مسئله سیاسی ما را برد بیخ گوش اسرائیل و اسرائیل را به جنگ با آنها مشغول کرد، این یک اصل است، همانطور که در تاریخ ایران معاصر میبینیم، دولت صفویه در مورد عثمانها انجام داد و آنها را به عنوان سنگری برای خود حفظ کردند و خط حائلی بین ایران و اروپا شدند، اما به محضی که از بین رفت، نفوذ اروپاییان در فرهنگ، سیاست و اقتصاد ایران شروع شد.
وی تاکید کرد: رهبر معظم انقلاب میفرمایند، شهید سلیمانی یک مکتب است واقعاً هم همینطور است اصول قابل تأملی است، وی فقط فرمانده نظامی نبود، دومین خدمت ایشان، تقویت بازیگری نظام جمهوری اسلامی است، اول باید یک واحد سیاسی شکل بگیرد، بعد از آن تثبیت نظامی اتفاق میافتد و بعد، بازیگری آنها بوجود میآید و اینها زمینه به قدرت رسیدن آن نظام و نقش آفرینی در تحولات و منازعات نظام بین المللی است، فعالیتهای این شهید، عزت را به ما برگرداند، انسانیت در قرن ۲۱ مدیون تلاشهای شهید سلیمانی است، ما مرهون مجاهدتهای این شهید هستیم که همیشه چهار اصل مهم را در زندگی خود داشت اولین اصل و بالاترین عنوان دین ما، عبدالله بودن است، بالاترین شهادتی که ما در مورد پیامبر (صلی الله علیه و آله) میدهیم، میگوئیم، عبده و رسوله، این یعنی اول عبد بودن است، دومین اصل، ولایتمداری است که شهید غرق در ولایت بود، نه مقدم بود ونه متاخر، همواره همراه با ولایت، مثل مالک اشتر علی، سومین اصل، مردمی بودن ایشان است، هیچ عنوان و سمتی برایش ارزشی نداشت، همانطور که مولای او، امام علی علیه السلام، برای عنوانهای حکومتی حتی به اندازه آب بینی بز هم ارزش قائل نبود ولی در جایی برایش مهم بود که بتواند حق مظلومی را از ظالم بگیرد و چهارمین اصل، بصیرت بود.
انتهای پیام ۳۱۳/۴۸