به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در تهران، ویژه برنامه «مادرانه» سراسر مهر فاطمی است؛ هرشب عاشقان اهل بیت (ع)، جلوی دوربین این برنامه مینشینند و حسشان را با اشک و نوحه و واژههای ناب با مخاطبان بستر صفر و یک به اشتراک میگذارند، اینجا همه جمعاند، پیر و جوان از هنرمند و نوحه خوان و منبری.
ویژه برنامه مادرانه وقت قراری است در ساعت ۲۲ میان عاشقان اهل بیت (ع) و مادر، حضرت زهرا (س).
فرزاد جمشیدی واژهها را در پی هم تصویر میکند تا مخاطبان مجلس را به سر قرار ببرد؛ شاعران این برنامه، بیت بیت اشعارشان را از اعماق وجود به زبان میآورند و اقرار میکنند فاطمه زهرا بهترین مادر دنیاست که در راه حقیقت سخن میگفت و در راه حقیقت مظلومانه به شهادت رسید و خوش گفت احمد بابایی در وصف بانوی دو عالم که:
«هم سایه توحید بود و روح عصمت / هم کارِ خانه با کنیزش کرده قسمت / از عهدهی مدحش دلِ ما بر نیامد! / «زهرا شدن» از غیرِ زهرا بر نیامد»
در این مجلس مداحان اهل بیت (ع) نیز حال همه را دگرگون میکنند از مخاطبانی که در خانه یا نقطهای دور بر کنج تنهایی نظارهگر هستند تا حتی فیلمبرداران و اهالی اتاق فرمان را، این نوای دلنشین حاج احمد چینی است که در استودیو «ویکست» طنینانداز میشود که با صدای لرزان میگوید: بی بی جان دست ما را هم بگیر.
«مادرانه» ویژه برنامهای است که به مدت پنج شب در بستر مجازی اینستاگرام و روبیکای عقیق، خبر فوری با مشارکت سازمان تبلیغات اسلامی، پایگاه اطلاع رسانی محافل مذهبی عقیق و خبر فوری، با حضور مداحانی چون حاج احمد چینی، حاج علی مشکینی، حاج حسین خلجی، حاج مهدی آصفی و دستاندرکاران «مهرواره هوای نو» - حجت الاسلام باباخانی، مدیرکل اداره تشکلهای دینی سازمان تبلیغات اسلامی، حجتالاسلام حریزاوی قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی و وحید ملتجی دبیر «مهرواره هوای نو» و همچنین شاعران اهل بیت همچون حاج احمد بابایی، حجت الاسلام محمدمهدی شفیعی، هادی جان فدا و… تولید و پخش میشود.
چشمها پشت ویزور حیران این همه ارادت است و شمعهای فروزان لالههای این محفل، شرمسار این غم، اینجا عطر گل یاس با هر ذکر نام «مادر»، در فضا استشمام میشود.
برای اینکه بیشتر با حال و هوای این برنامه همراه شویم، با فرزاد جمشیدی، مجری نامآشنای رسانههای تصویری، به گفتگو نشستهایم.
حوزه / شما اجرای برنامه «مادرانه» را برعهده دارید، از حال و هوای خودتان در این برنامه بگویید؟
روزی که اجرای این برنامه به من پیشنهاد شد، با وجود آنکه ۲۵ سال است در رادیو و تلویزیون کار میکنم، بازهم اجرای این برنامه برای من، با برخی نگرانیهایی همراه بود. همیشه از این بابت خوف دارم که مبادا در مورد آن موضوع بیسواد باشم یا اینکه نتوانم حق مطلب را ادا کنم. فرقی ندارد، فرصت آنتن تلویزیون باشد یا فضای مجازی یا حتی روضه و محفل خانگی، فرصت صحبت کردن را یک «حقالناس» میدانم، از این جهت، سر کلاسها به شاگردانم میگویم مجری، باید نکتهای را مدنظر داشته باشد و روزی که آن هدف را از دست بدهد به نظرم یک فرد بیخاصیت میشود.
نکتهای که همه مجریها باید داشته باشند «ترس مقدس» است، یعنی اینکه من همیشه از مخاطب خودم خوف داشته باشم که مبادا نکتهای را بگویم که عاری از حقیقت و خالی از مطالعه باشد، بنابر این وقتی اجرای این برنامه پیشنهاد شد با سابقهای که در روحیه من است، چون برای وجود بی نظیر حضرت فاطمه (س) میخواهم برنامه اجرا کنم، دچار نگرانی بودم که نتوانم حق مطلب را ادا کنم. این را بی مبالغه میگویم به نظر من بهترین مجریای که میتواند برای حضرت زهرا (س) برنامه اجرا کند، حسنین (امام حسین و امام حسن «ع») هستند. با تمام کم سوادیای که دارم اما میتوانم بگویم برای این برنامه سه نکته را مد نظر داشتم، اول اینکه این برنامه درباره ریحانة رسول خداست، مادری که حجت بر همه امامان و کل ابنا بشر است، بنابراین وقتی میخواهیم برای یک مادر بسیار بزرگ، برنامه اجرا کنیم باید خیلی مراقب باشیم.
عنوانی که برای برنامه انتخاب شده نوعی لطافت به برنامه داده است که آدم احساس میکند انگار در خانه خودش برنامه اجرا میکند. خاطر نشان میکنم در همین استودیو که برنامه را به صورت زنده اجرا میکنیم، من در ماه مبارک رمضان امسال مجری و تهیهکننده برنامه «قرار سحر» بودم و در این استودیو قریب به بیست شب برنامه زنده اجرا کردم.
آن برنامه سحری لطافت دیگری داشت و این برنامه برای ام الشهدا و مادر ائمه، یک حالت دیگر دارد، نکته دوم اینکه در خانه خودم برنامه اجرا میکنم چون اسم برنامه «مادرانه» است و این احساس را منتقل میکند که انگار انسان دارد برای مادر خودش اجرا میکند. نکته سوم اینکه اگر این برنامه دو سال قبل پیشنهاد میشد که مادرم در قید حیات بود حالت دیگری برای من داشت، من هرشب با یک بغضی سر برنامه هستم، قبلاً مادرم اولین و بهترین تماشاگر برنامه من بود. مادرم و پدرم هردو مسافر آخرت هستند، مادرم همیشه میگفت: من تو را بچه بیادبی بزرگ نکردم، چشم دوربین را چشم حضرت زهرا (س) ببین و احساس کن در محضر ایشانی. این مطلب را مادرم حدود بیست سال پیش وقتی در برنامه سحر میرفتم میگفت، هرشب که منشی صحنه به من اشاره میکند که شروع به صحبت کنم احساس میکنم مادر ائمه و مادر خودم پشت این دوربینها ایستاده و من را دارند نگاه میکنند.
حوزه / به عنوان یک مخاطب، کدام بخش و آیتم این برنامه را بیشتر دوست دارید؟
نکتهای که لازم میدانم بگویم این است که عوامل این برنامه، برنامه را به صورت یک برنامه نمیبینند بلکه اینجا واقعاً یک هیأت و یک فاطمیه است، در استودیویی که برنامه مادرانه اجرا میکنیم روزی تقریباً ۱۰-۱۲ برنامه زنده اجرا میشود، اما در این برنامه حتی کسی که یک لیوان آب میآورد، چای میآورد، احساس میکند که این برنامه صاحبی دارد، مجری عضوی از گروه تولید است. ما میگوئیم اجرا ده ضرورت دارد که یک مجری هر ده ضرورت را باید داشته باشد، یکی از این ده تا ضرورت توانایی انجام کار گروهی است. من عضوی از این گروه هستم، پشت صحنهاش هم به اندازه خود صحنه، دلپذیر است و این نکته خیلی مهم هست. همه قسمتها، قسمتهای دلپذیری است، مثل آئینه کاری محراب میماند، آدم نمیتواند بگوید کدام آئینه قشنگتر است، همه در کنار هم قشنگ هستند، فقط آرزو میکنم تلاشی که در پشت این برنامه هست من روی آنتن بتوانم به بهترین وجه به مخاطب منتقل کنم.
حوزه / در این چند برنامه که اجرا داشتید اتفاق خاصی افتاده است که در ذهنتان ماندگار شده باشد، یا بازخورد خوبی گرفتهاید؟
من برنامه زنده تلویزیون زیاد اجرا کردهام، یک مجری وقتی که برنامه را اجرا میکند و بیرون از استودیو، گوشیاش را از حالت پرواز در میآورد، دهها پیامک برایش میآید و من به خاطر این برنامه اولاً به سازمان تبلیغات اسلامی و پایگاه اطلاعرسانی عقیق و خبر فوری تبریک میگویم.
نکته مبارکش این است که به طرز اعجابآوری این فضای مجازی بین مردم گسترش پیدا کرده است. من برنامه فاطمیه زیاد اجرا کردهام اما کسانی که بعد از برنامه مادرانه با من تماس میگیرند و نظر میدهند خیلی زیاد است. نکته دیگر اینکه وقتی شعرا در برنامه حضور پیدا میکنند من قبل از برنامه سعی میکنم چیزی درباره این افراد بخوانم، دو سه تا اتفاق خوب برایم افتاد که خیلی جالب بود، شبی داشتم شعری را از استاد «احمد بابایی» میخواندم و برنامه را با این شعر آغاز کردم، قبل از آنتن گفتم احمد جان من میخواهم این غزل را برای ابتدای برنامه بخوانم. گفت: عجیب است خودم هم داشتم قبل آمدن همین را زمزمه میکردم. یا شبی که میخواستیم تلفنی با آقای «مسعود پیرایش» - مداح معروف استان مرکزی - صحبت کنیم، وقتی داشتم به سربرنامه میآمدم خودرویی سمت راست ما بود و سرنشینانش افرادی بودند که چهره و ظاهرشان زیاد هم مذهبی به نظر نمیآمد- البته این اشتباه ما است که از روی ظاهر قضاوت کنیم- صدای پخش ماشین را زیاد کرده بودند، من دیدمامشب که آقای مسعود پیرایش مهمان برنامه ما هستند اتفاقاً نوحهای که اینها گوش میکردند نوحهای از آقای پیرایش بود. گفتم چقدر اینها با همدیگر خوب جفت و جور شد، نکته سوم که نکته قشنگی است، اینکه ما هرشب برای تیتراژ پایانی، کار کوتاه یک دقیقهای از مرحوم آقای «کافی» را پخش میکنیم این تیتراژ خیلی بین مردم گرفته و بعضی میگویند ما تا آخر برنامه مینشینیم و تیتراژ پایانیاش را به خاطر روضهای که آقای کافی میخواند، میبینیم. تهیهکننده و کارگردان خوش قریحه برنامه کاری کردهاند که ما در کنار مادحین جوان با پیر غلامان اهل بیت علیهم السلام هم صحبت کنیم که این نشان دهنده ادب بچههای رسانهای سازمان تبلیغات اسلامی است که از قدیمیها هم استفاده میکنند.
مراقبتهایش این است، من در یک خانواده معارفی بزرگ شدهام، ماه رمضانهای پدرم را هیچ وقت از یاد نمیبرم، روضهها و اشکهای مادرم خیلی در خاطرم هست و اصلاً فراموش نمیکنم، من در خانوادهای بزرگ شدهام که مادرم خودشان را کنیز حضرت زهرا (سلام الله علیها) میدانستند، در چنین محیطی بزرگ شدهام.
مجری معارفی باید در چنین محیطی بزرگ شده باشد و بزرگترین مراقبتهایش این باشد که اجرای برنامه هم برای آدم ذخیره آخرت است. ما داریم در مورد آدمهای بزرگی صحبت میکنیم، در مورد خدا و اهل بیت (علیهم السلام) حرف میزنیم، آنها مراقب هستند، سختی بزرگش این است که نباید حرفی بزنیم که خارج از حقیقت باشد و نباید حرفی بزنیم که حق آنها را زیر پا بگذاریم.