جواد حیدری؛ کارشناس عقاید و کلام در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در اصفهان، پیرامون مهمترین شبهات موضوع ولایت فقیه و رهبری اظهار کرد: اگر امت نیاز به رهبری دارد، در عصر غیبت این رهبری به چه صورتی اتفاق خواهد افتاد؟ این سوال از سوالات مهم است و در جواب میتوان گفت «مسئله اجتهاد اولین پاسخ به این سوال است، زیرا در عصر غیبت و در فرهنگ شیعه؛ وظیفهی مهم و تفسیر دین بر گردن عالمان و مجاهدان است که به وسیله اجتهاد در دین، معارف را در اختیار مردم قرار میدهند.»
وی بیان کرد: فقها ولایت تفسیری ندارند و مفهوم ولایت تفسیری به این معنا است که امامان معصوم به منبع وحی متصلاند و تبیین و تفسیرهای آنان، بدون دلیل پذیرفته است، اما فقها این نوع ولایت را ندارند، چون این نمونه ولایت مختص به امام معصوم است.
کارشناس عقاید و کلام ادامه داد: مقلد کسی است که از مجتهد تقلید میکند و به حکم عقل باید در مسائلی که علم ندارد، به متخصص رجوع کند، به این ترتیب کلام متخصصین حجت است بر این افراد اما تعبد محض نیست.
وی گفت: یکی از شئون امام معصوم (ولایت اجتماعی) بوده است، حال در عصر غیبت آیا این نمونه از ولایت تعطیل میشود؟ در جواب باید بگوییم خیر، زیرا محال ممکن است.
حیدری در بیان اینکه در عصر غیبت، وظیفه سرپرستی جامعه بر عهده چه کسی است، اذعان کرد: در پاسخ باید بگوییم کسی که حتیالمقدور نزدیکترین فرد از لحاظ عمل به امام معصوم باشد، که همان ولایت فقیه است، این وظیفه را برعهده دارد، برای این مسئله باید دانست ولایت اجتماعی تعطیل ناشدنی است، این مسئله هم عقلی و هم شرعی است، به این دلیل، عقلی است که اگر در جامعه حکومت نباشد، آنارشیسم و هرج و مرج به وجود میآید و اما شرعی است زیرا امیرالمومنین در خطبه چهلم به آن اشاره دارند که میفرمایند ((حُکْمَ اللَّهِ أَنْتَظِرُ فِیکُمْ وَ قَالَ أَمَّا الْإِمْرَةُ الْبَرَّةُ فَیَعْمَلُ فِیهَا التَّقِیُّ وَ أَمَّا الْإِمْرَةُ الْفَاجِرَةُ فَیَتَمَتَّعُ فِیهَا الشَّقِیُّ إِلَی أَنْ.....)) و این بدان معنا است که مردم باید امیر داشته باشند.
وی همچنین به شرایط فقیه پرداخت و ادامه داد: فقیه اگر میخواهد سرپرستی جامعه را در دست بگیرد، طبیعی است که باید شرایطی داشته باشد که از جمله آن شرایط این است که در درجه اول دین شناس باشد.
حیدری ابراز کرد: قابل تذکر است کسی که میخواهد رهبری جامعه دینی را در دست داشته باشد، باید از وظایف حاکم یعنی رفع خصومتها، مشکلات و امثال آن آگاه باشد و دوماً باید به مسائل اسلام، اشراف کامل داشته باشد تا نظر اسلام را در رفع خصومتها رعایت کند.
وی بیان کرد: حاکم باید مدیر و مدّبر باشد، زیرا اوست که باید مسائل را مدیریت کند، سومین ویژگی اینکه آگاه به زمان باشد، یعنی باید بر مسائل کشور، منطقه و جهان شناخت لازم را داشته باشد، در غیر این صورت موفق نخواهد شد، همچنین عدالت داشته، رهبر جامعه اسلامی باید حق را به حق دار بدهد و به حق رفتار کند.
کارشناس دینی در پاسخ به سوالات و شبهاتی در مورد نظام ولایت فقیه و مشروعیت آن همچون اینکه «حاکم جامعه حق تصرف خود را از کجا میگیرد و سرچشمه آن به چه جایی است» ابراز کرد: ما بر اساس عقل، قرآن و روایات به این شرح رسیدیم که این حق از خداوند به ولایت فقیه میرسد، به این دلیل که خداوند میفرماید: (إِنِ الْحُکْمُ إِلّا لِله» پس حق تصرف مطلق از آن خداوند است، مگر افرادی که خداوند به آنها اجازه بدهد، مانند آیه (اولی الامر) که مصداق آن معصومین است.
وی با اشاره به اینکه شبهه بعدی این است که، نقش مردم در این مشروعیت چیست، در این دراینباره یادآور شد: برای تحقق آرمانی و دینی، دو بازو لازم است، یکی مشروعیت از طرف خداوند و دیگری مقبولیت از طرف مردم، یعنی مشروعیت زمانی میتواند به بیرون راه پیدا کند که از طرف مردم مقبول باشد و اگر مردم به رهبری کسی رأی ندهند، آن حاکم حق ندارد حکومت را با زور ادامه دهد، زیرا با هدف حکومت دینی سازگار نیست.
حیدری گفت: شبه دیگر اینکه ولایت فقیه، ولایتی در قانون است یا ولایتی بر قانون است؟ در این بحث ولایت مطلقه به میان میآید و توضیح این مطلب این است که در صورت ضرورت و مصلحت، قوانین اولیه شرعی نمیتواند دست و پای حاکم را ببند، پس اگر حاکم در زمانی مطابق قانون و شرع رفتار کند، ولایت در قانون است و در مواقعی که به حکم ضرورت و مصلحت خارج از این دو باشد ولایت بر قانون است.
وی در توضیح شبهه دیگری مبنی بر اینکه ولایت مطلقه با حکومت مطلقه چه تفاوتهایی دارد؟ متذکر شد: این واژه مطلق نباید انسان را دچار اشتباه کند، زیرا ولایت مطلقه، ولایت عدالت است، در صورتی که حکومت مطلقه، استبدادی است، در حالی که ولایت مطلق دارای دو ناظر است، یکی درونی که عدالت و دیگر برونی که در حال حاضر مجلس خبرگان است.