به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از اراک، به مناسبت وفات حضرت ام البنین (س)، معصومه امینی خواهر شهید رحمان امینی در گفت و گویی از برادر شهید خود گفت.
شهید را معرفی کنید
برادرم ۲ سال بعد از من به دنیا آمد و در دوران کودکی بسیار باهم بازی میکردیم و سر به سر هم میگذاشتیم . به شدت به عقاید اسلامی پایبند بود و به هیچکس در جمع اجازه غیبت نمیداد و به نحوی بحث را عوض میکرد؛ بعد از پایان دوره راهنمایی مشغول به کار شد و به دلیل اینکه در سن پایین به شهادت رسید، مجرد بود.
* در مورد برادر شهیدتان کمی برای خوانندگان ما توضیح دهید، از شهادت ایشان بگویید که کجا و چطور به شهادت رسیدند؟ چه کسی خبر شهادتش را داد؟ و آن زمان شما چه کردید و چه احساسی داشتید؟ چرا به جبهه رفت؟
احترام به پدر مادر برای ایشان در اولویت بود و تمام درآمدشان را خرج اطرافیان و نیازمندان میکرد و علاقه زیادی به امام (ره) و پیروی از دستورات ایشان داشت؛ شهادت ایشان در شهر اراک بود و زمانی که خیابان آیت الله غفاری را بمباران کردند که برای کمک رفت و بعد از بمباران دوم برادرم به شهادت رسید و خبر شهادت را به همسر بنده دادند و من از طریق ایشان مطلع شدم.
* مهمترین ویژگی اخلاقی شهید چه بود؟
بسیار خوش اخلاق و شوخ طبع بود.
* آشنایی شهید با حضرت امام از چه سالی شروع شد و میزان عشق و علاقهای که نسبت به امام (ره) داشتند در چه سطحی بود؟
از قبل از انقلاب و در سن کودکی از طریق خانواده با امام آشنا شدند و در زمان جنگ به شدت به ایشان علاقه داشت و به سخنان امام خمینی (ره) گوش میداد؛ چون من در شهرستان زندگی میکردم آخرین باری که او را دیدم در مهمانی خانهی پدرم بود که خواهرم خواب دیده بود ایشان قصر بزرگی خریده و بعد از چند روز شهید شد.
برادرم عاشق شهادت بود و همیشه میگفت من میخواهم به جبهه بروم، اما به دلیل اینکه تک پسر خانواده بود، هر بار با مخالفت خانواده مواجه میشدند.
* از این که خواهر شهید هستید چه احساسی دارید؟
من به اینکه خواهر شهید هستم بسیار مفتخرم و آرزو دارم خودم هم چنین عاقبتی داشته باشم. به این فکر میکنم که برادرم چقدر نزد خدا عزیز بود که چنین روزیِ به دست آورد و میخواهم که برای من هم دعا کند.
انتهای پیام