جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
مصاحبه با حجت الاسلام بهاری قراملکی مدیر دفتر امور نخبگان استعدادهای حوزه

حوزه/ مدیر امور نخبگان و استعدادهای برتر حوزه گفت: در طرح شهید بیاضی‌زاده به دنبال این هستیم که استعدادهای مختلف را شناسایی و مسیر رشدشان را تعریف کنیم. هدف گذاری ما این است که رشد و تعالی مستعدین، به اثربخشی منجر شود. لذا در شرایط حاضر و باتوجه به محدودیت منابع، استعدادها را در چهار حوزه و در حد تعداد محدودی شناسایی و حمایت می‌کنیم تا به اثربخشی برسند.

خبرگزاری حوزه، | یکی از دغدغه‌های دلسوزان حوزه، توجه به طلاب و فضلای استعداد برتر و نخبه و ایجاد عرصه‌های برای رشد و اثربخشی این قشر از حوزه است. یکی از اقداماتی که در این عرصه در حال انجام است، راه اندازی طرحی با عنوان طرح شهید بیاضی زاده است که بر اساس آن، طلاب نخبه در عرصه‌های مختلف، مورد حمایت تخصصی قرار می‌گیرند و عرصه برای خدمت رسانی آنها به نظام، حوزه و مردم هموارتر می‌گردد. برای آشنایی هرچه بیشتر با این طرح، گفت و گویی انجام شده با حجت الاسلام والمسلمین حسن بهاری قراملکی، مدیر دفتر امور نخبگان و استعدادهای برتر حوزه که تقدیم خوانندگان می‌گردد.

سوال: در ابتدا خود را معرفی کنید و درباره طرح شهید بیاضی زاده بگویید.

دفتر امور نخبگان و استعدادهای برتر حوزه دو سال پیش تأسیس شد و فعالیت‌های خود را در عرصه شناسایی و حمایت از استعدادهای برتر حوزه با گستره بیشتری نسبت به گذشته شروع کرد. گستره فعالیت دفتر به جهت شمول مأموریت آن نسبت به ممتازین و نخبگان جوان در هر عرصه است و عمده‌ترین فعالیتی که در دفتر در حال اجراست، طرح «مدیریت استعدادها» با عنوان «طرح جامع شهید بیاضی زاده» است که از سال ۱۳۹۹ با همکاری اداره جامعه نخبگانی مرکز خدمات حوزه‌های علمیه و برادر عزیزم جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای فولادی و همکارانشان آغاز شده و در حال حاضر، برنامه‌های تکمیلی مرحله اوّل طرح در حال اجراست و در کنار آن، برای مرحله دوّم طرح نیز که در سال ۱۴۰۱ اجرا خواهد شد، برنامه‌ریزی می‌شود. طرح شهید بیاضی‌زاده، به جهت مأموریت ذاتی دفتر امور نخبگان که شناسایی و رشد و ارتقای طلاب و فضلای مستعد را به عهده دارد کاملاً به این دفتر واسپاری شده و اداره جامعه نخبگانی مرکز خدمات امور پشتیبانی طرح را به عهده دارند که همکاری خوبی در این زمینه وجود دارد.

سوال: ضرورت راه اندازی این طرح چه بود؟

وقتی وضعیت جامعه و حوزه و نقش حوزه در جامعه و نظام اسلامی را بررسی می‌کنیم و همینطور جایگاه نخبگان حوزوی را در این سطح از کارکرد بررسی می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که نقش نخبگانی حوزه در سطح خُرد و کلان نظام اسلامی و جامعه اسلامی و حتی در سطوح حوزوی نتوانسته خود را نشان دهد. متأسفانه نخبگان حوزه با وجود کارآمدی‌های زیادی که دارند، نتوانسته‌اند در عرصه‌های مختلف بروز و ظهور پیدا کنند و نقش آفرین باشند. البته نفی مطلق نمی‌کنم امّا آنگونه که شایسته است ظهور نکرده‌اند.

گاهی حمایت از نخبگان به این صورت تفسیر می‌شود که ما باید حمایت مالی و معیشتی از آنها داشته باشیم و گاهاً نگهداری نخبه را اینگونه تعریف می‌کنند که ما باید حمایت مالی و معیشتی داشته باشیم تا اینها در حوزه بمانند. نگاه‌های دیگری هم در این مورد وجود دارد، ولی الان چند سالی است که بزرگان حوزه به این نتیجه رسیدند که باید حرکت جدّی در خصوص طلاب و فضلای مستعد و نخبگان صورت گیرد و تأکیدات فراوانی دارند که باید رسیدگی به نخبگان، از سطح تأمین مالی و رفاهی (که البته این مقدار هم وجود نداشته) فراتر رفته و اقدامات جدّی‌تری در این خصوص صورت گیرد.

آنچه نخبه به دنبال آن است، اثربخشی در عرصه‌های مختلف است. می‌خواهد خود و کارایی خود را نشان دهد، کارآمدی خود را ظهور دهد و مسائل مختلف از توان از او استفاده شود. نخبه فقط به دنبال حمایت مالی و معیشتی نیست؛ حمایت مالی و معیشتی بخشی از حمایت‌های نهادهای متولی است که نخبه را از پرداختن به امور غیرمرتبط برهاند و به مسائل جدّی مشغول سازد. افرادی داریم که وقتی حمایت‌های مالی به آنها عرضه می‌شود، از گرفتن آن استنکاف می‌کنند و حمایت از خود را در این تعریف می‌کنند که از توان ایشان استفاده شود.

این واقعیت انکار ناپذیری است که به طور شایسته، از ظرفیت نخبگان حوزه استفاده نشده است. این دغدغه باعث شده تا در دفتر امور نخبگان، طرح شهید بیاضی‌زاده رقم بخورد که مورد تأکید و حمایت مدیر محترم حوزه‌های علمیه حضرت آیت الله اعرافی بوده و هست.

در طرح بیاضی‌زاده، تعدادی از مستعدین در عرصه‌های گوناگون شناسایی و هدایت و حمایت می‌شوند. به این صورت که مسیر رشد و تعالی ایشان تعیین شود و در راستای به فعلیت رسیدن این استعدادها، مورد حمایت قرار می‌گیرند.

اگر ما این مسیر را طی نکنیم، یا مستلزم فرار نخبگان از حوزه و یا فرسایش آن‌ها در حوزه خواهیم شد. فرار نخبگان به این معناست که رسالت حوزوی خود را رها می‌کنند و به امور غیر حوزوی می‌پردازند یا به جهت عدم توجه به ایشان در حوزه، فعالیّت‌های علمی یا اجرایی ایشان به نام غیر حوزه رقم می‌خورد.

افرادی هستند که چون به آنها بها داده نشده است، ولو از حوزه بیرون نرفته‌اند، ولی داخل حوزه هم کارایی خود را از دست داده و مشغول کارهایی شده‌اند که بسیار سطح پایین و در حد این نخبه که می‌توانست مؤثر واقع شود، رقم نمی‌خورد. این فرسایش است که مسیر رشد او متوقف شده و در مسیر رشد و تعالی خود قرار نمی‌گیرد.

از این جهت، در طرح شهید بیاضی‌زاده به دنبال این هستیم که استعدادهای مختلف را شناسایی و مسیر رشدشان را تعریف کنیم. هدف گذاری ما این است که رشد و تعالی مستعدین، به اثربخشی منجر شود. لذا در شرایط حاضر و با توجه به محدودیت منابع، استعدادها را در چهار حوزه و در حد تعداد محدودی شناسایی و حمایت می‌کنیم تا به اثربخشی برسند.

با این سیاستگذاری، طرح شهید بیاضی‌زاده به دنبال تربیت نیروی کارآمد و در حد نخبه برای تحقق بخشی از بیانیه گام دوّم انقلاب است که مقام معظم رهبری بارها بر آن تأکید داشته و در بیانیه گام دوم هم مورد تأکید قرار داده‌اند.

طرح شهید بیاضی زاده در راستای هدایت و حمایت از استعدادهای برتر حوزه/ آنچه نخبه به دنبال آن است، اثربخشی در عرصه های مختلف است

بخشی از این کادرسازی در دانشگاه‌ها رقم می‌خورد. اما نخبگان علوم انسانی و حوزوی، باید از دل حوزه برآید، نمی‌توان از دانشگاه‌ها انتظار داشت. اگر نخبگانی در حوزه علوم انسانی و اسلامی، در حوزه مدیریت اسلامی و در حوزه تبلیغ و ترویج معارف دینی در سطح نخبگان بخواهیم دنبال افراد باشیم، باید از حوزه‌ها انتخاب شوند.

سوالی که مطرح می‌شود این است که حوزه‌های علمیه تا چه اندازه توانسته‌اند در سطح کادرسازی برای انقلاب موفق باشند؟ شاید در این عرصه به جواب مطلوبی نرسیم. از این رو یکی از رسالت‌های دفتر نخبگان حوزه بر این واقع شده است که بر حسب ضرورت تحقق بیانیه گام دوم انقلاب و تاکیداتی که رهبری معظم در عرصه کادرسازی مطرح کردند، این مسؤولیت را بر عهده گرفته و مستعدین در عرصه‌های مختلف را شناسایی و برای فعلیت یافتن ایشان برنامه‌ریزی نماید و به تعبیر دقیق‌تر، زمینه ایجاد یک چرخه نخبگانی را فراهم سازد.

به همین منظور، ما در چهار شاخه استعدادها را شناسایی و تعریف کردیم. یکی، استعدادهای فقهی است برای نیازهای فقه‌پایه نظام. دیگری استعدادهای پژوهشی حل مسئله است؛ برای حل مسائل مورد نیاز نظام در شئون مختلف. دیگری استعدادهای تبلیغی است که در این عرصه بیشتر نگاه ما برای اثربخشی در حلقه‌های میانی جامعه است. عنوان این بخش را راهبران اجتماعی گذاشته ایم، چراکه حضرت آقا در بیانیه گام دوم بر حلقه‌های میانی خیلی تأکید دارند، یعنی این حلقه‌های میانی باید شکل بگیرند و راهبری شوند که به عهده این دسته از استعدادها خواهد بود.

راهبری حلقه‌های میانی مستلزم آن است که راهبران اجتماعی در حوزه تربیت شوند و پرورش یابند و به دل جامعه بروند و حلقه‌های میانی را شکل دهند یا رهبری نمایند؛ لذا اسم این را هم گذاشتیم شاخه راهبران اجتماعی. ممکن است ما بخش سخنوری را هم داشته باشیم ولی تنها سخنوری هدف ما نیست که تربیت سخنور صورت بگیرند. سخنور هم اگر قرار است تربیت شود، باید در کنار آن راهبری اجتماعی‌اش شکل گیرند.

حوزه چهارم هم استعدادهای مدیریتی است؛ ما الان در سطح کلان نظام، مَناصبی داریم که شئون حوزوی دارند و غیر حوزوی نمی‌تواند در آن مناصب مدیریتی کلان، حضور یابد و هدایت امور را به عهده بگیرد چون لوازمی دارد که در فرد غیر حوزوی یافت نمی‌شود.

لذا استعدادهای مدیریتی حوزوی را هم برای پوشش دادن مناصب مدیریتی در سطح کلان نظام که از شئون حوزه شمرده می‌شود در دستور کار خود قرار دادیم، سطح آن هم سطح نخبگانی است یعنی فضلایی که در کنار فضل علمی، از توان مدیریتی شایسته‌ای برخوردارند و برای چنین مناصبی باید مورد حمایت واقع شوند.

این چهار عرصه را در طرح شهید بیاضی‌زاده تعریف کردیم و اصل آن هم بر مدیریت استعداد استوار است. مقصود از مدیریت استعداد که به طرح شهید بیاضی‌زاده شناخته می‌شود همین است که عرض شد.

سوال: برای این که این طرح مدیریت استعدادها جزو طرح‌های کاربردی باشد، چاره‌ای اندیشیده‌اید. شاهدیم که طرح‌ها و دوره‌هایی برگزار می‌شود که ضمن اثرگذاری نسبی، در عرصه کاربردی نتیجه بخش نیستند.

نکته اوّل اینکه: در مطالعات پشتیبان این طرح، به آثار مکتوب و فعالیّت‌های اثربخش قابل توجهی رسیده‌ایم که مبنای برنامه‌ریزی قرار گرفته است.

نکته دوم این است که ما صرفاً به دنبال برگزاری دوره و نشست و کارگاه نیستیم تا برای عده‌ای، مدرک پایان دوره صادر شده و در ادامه، کاری به آن‌ها نداشته باشیم. ما در این طرح به دنبال پر کردن رزومه افراد نیستیم؛ چون که آن را هدر رفت بیت‌المال می‌دانیم؛ البته شاید در ابتدای کار، تنها به بخشی از مطلوب دست یابیم امّا مهم این است که مسیر ترسیم شده، کارآمدی و اثربخشی جامعه هدف است.

به همین منظور، برنامه استعدادسنجی و استعدادیابی و حتی رفتارشناسی افراد را در دستور کار قرار دادیم تا با شناخت وضعیّت موجود، مسیر نیل به وضعیّت مطلوب را برای هر یک از افراد جامعه هدف ترسیم نمائیم.

سوال: در خصوص برنامه‌هایی که برای نخبگان در این عرصه اجرا می‌کنید، بیشتر توضیح دهید.

خروجی‌ها متنوع است، یعنی مدت زمانی که بتوانیم به خروجی برسیم، یکسان نیست و در شاخه‌های مختلف متفاوت است. برای استعدادهای فقهی که می‌خواهیم یک فاضل مجتهد و فقیه که توان مدیریت یا توان تدریس در سطوح عالی حوزه با رویکردهای جدید داشته باشیم و یا مثلاً برای کارهای دیگر که یک فقیه باید در آن حضور داشته باشد، ممکن است خروجی آن پنج تا ده سال به طول بیانجامد. ولی در راهبران اجتماعی با توجه به سطح افراد و مخاطبان، امکان خروجی گرفتن در یک سال هم ممکن است. چراکه این افراد از سطوحی انتخاب می‌شوند که یک تجربه راهبری را دارند ولی تجربی جلو رفته‌اند، سازماندهی و ساماندهی شده پیش نرفته‌اند و به تعبیری یک سری توانمندی‌ها را خودشان به دست آورده‌اند با این حال، نیاز است در کنار اصلاح روش‌های تجربی، به توان بالاتری دست یابند.

سوال: فرایند شناسایی این افراد به چه صورت است؟

فرایند کار به این صورت است که رزومه عملیاتی و فعالیّت‌های واقعی افراد مورد توجه قرار می‌گیرد، این فعالیت‌ها معرفی و شناسایی و ارزیابی می‌شود و طیفی خارج و طیفی می‌مانند. طیفی که می‌مانند کار استعدادیابی آنها انجام می‌شود، مرحله بعد مصاحبه با آنهاست. مرحله بعدی ترسیم مسیر رشد افراد است.

سوال: درباره کیفیت حمایت‌های خود برای خروجی‌ها بگویید.

افراد، برای تأمین هزینه‌های زندگی و معیشتی خود مجبور هستند به کارهایی مشغول شوند که درخور شأن ایشان نیست و چه بسا موجب ضایع شدن استعدادشان شود. لذا بخشی از حمایت‌ها مربوط به حمایت‌های مالی و معیشتی می‌شود که شخص مورد نظر، نگران تأمین هزینه‌های ضروری نباشد و بتواند با خیالی آسوده در مسیر فعلیت یافتن استعداد خود گام بردارد.

حمایت‌های دیگر مربوط به رشد و تعالی ایشان می‌شود که ضرورت دارد یک برنامه‌ریزی جامعی انجام گیرد تا افراد توانمند بتوانند به مرحله نخبگی و اثربخشی برسند. بخشی از این برنامه‌ها، فراگیری مباحث بینشی و نظری است و بخشی عمده آن، مواجهه با مسائل واقعی و نه انتزاعی است تا در بستر یک مسأله واقعی بتواند به رشد مطلوب برسد که برای همه این امور برنامه‌ریزی شده و در حال تدوین آئین‌نامه‌های مربوطه هستیم که إن شاء الله به زودی به انجام رسیده و وارد فاز عملیاتی خواهیم شد.

سوال: حمایت‌های شما جدای از حمایت‌های مالی و معیشتی دفتر نخبگان و استعدادهای برتر حوزه که از گذشته وجود داشته، هست؟

بله، از طلاب و فضلای مستعد با عنوان «استعدادهای برتر» حمایت‌های مستمری به صورت ماهانه انجام می‌شود همچنانکه برخی از طلاب نیز با عنوان «ممتاز» مورد حمایت ماهانه قرار می‌گیرند. اما این حمایت‌ها هدف گذاری شده و فعالیت محور و خروجی محور نیست. هنر اصلی طرح شهید بیاضی‌زاده، هدفمند کردن حمایت‌هاست یعنی حمایت‌های صورت گرفته در این طرح باید به یک نتیجه مطلوبی بینجامد.

سوال: جامعه مخاطب شما، چه گروه سنی و چه سطحی از حوزه است؟

حداکثر سن برای شرکت کنندگان در طرح ۴۵ سال است و حداقل سن، ۲۵ سال در نظر گرفته شده است؛ امّا حد نصاب سن در شاخه‌ها متفاوت است.

ملاک اصلی برای انتخاب افراد، دارا بودن استعداد اثربخشی است که از طرق مختلف قابل کشف است؛ لذا جامعه هدف در این طرح، منحصر به طلاب و فضلای دارای پرونده استعداد برتری نیست و هر کسی که دارای ویژگی یادشده باشد مورد حمایت قرار می‌گیرد بر این اساس، برخی از اعضای طرح، خارج از لیست استعدادهای برتر است.

هر کسی که بتواند به اثربخشی برسد، ما او را به فرایند شناسایی و حمایت خود اضافه می‌کنیم، اگر کسی باشد که به این حد نرسد و استعداد اثربخشی را نداشته باشد، حمایت از آن توجیه منطقی ندارد. اینگونه افراد باید در جای دیگری مورد حمایت قرار گیرد.

ما در این طرح، سطح نخبگانی حوزه را مد نظر داریم، کسانی که اثربخشی فی‌الجمله یا استعداد اثربخشی دارند. این افراد شناسایی می‌شوند و به لحاظ قوه اثربخشی، مسیر را برای او ایجاد می‌کنیم و حمایت می‌کنیم تا به اثربخشی برسد.

سوال: شناسایی این استعدادهای برتر بر عهده چه کسی است؟

کارگروهی در داخل خود شاخه‌ها فعال است و این شناسایی را دنبال می‌کند.

سوال: درباره فرایند کار این شاخه‌ها بگویید و این که یک شاخه از چه عناصری و بخش‌هایی تشکل شده است؟

با اینکه کار، به شیوه تشکیلاتی پیش می‌رود امّا کاملاً بر پایه جهادی و بدون بروکراسی زائد اداری بنا شده است. یعنی این جور نیست که صرفاً مناصبی و سازمانی مشخص کنیم و بگوییم که این وظیفه‌اش این است و دیگری وظیفه‌اش آن است و…؛ البته منظور نبود هر گونه سازمان و ساختاری در این طرح نیست، بلکه در این مسیر سازمان نفرات درست نکردیم. برای این که کار منطقی جلو برود، مسئول شاخه تعریف شده، یک نیروی همکار برای شاخه و یک کمیته تخصصی و شورای علمی نیز در هر شاخه وجود دارد.

مسئول شاخه کل مدیریت و راهبری مسائل آن شاخه را بر عهده دارد. همکارش هم که در کنارش امور اجرایی را کمک می‌کند و شورای علمی و کمیته تخصصی آن شاخه، شناسایی و ارزیابی عملکرد شاخه مربوطه را بر عهده دارد.

سوال: شناسایی نخبگان که توسط کارگروه مربوطه در شاخه‌ها انجام می‌گیرد، به چه صورت است؟

بخشی از کار به صورت فراخوان است و بخشی از کار به صورت رایزنی‌های مربوطه است. مثلاً برای استعدادهای فقهی، اساتید درس خارج و مؤسسات تخصصی فقه و اصول فعالند؛ پس فیلتر اولی ما معرفی استاد و مؤسسه تخصصی است. فراخوان سراسری نمی‌کنیم، چراکه حجم گسترده متقاضیان، نیازمند نیروی انسانی لازم است که حجم گسترده کار را پیش برند که متأسفانه به دلیل محدودیت‌هایی که داریم، این را انجام نمی‌دهیم.

به این صورت ارزیابی‌ها سریع‌تر به نتیجه می‌رسد. این را شورای علمی ارزیابی اولیه می‌کند و بر حسب فعالیت‌های علمی طلبه فرایند ارزیابی را دنبال می‌کند. ممکن است چند نفر حذف شوند، ولی بقیه به عرصه استعدادیابی و استعدادسنجی وارد می‌شوند. البته در شاخه‌های مختلف، افراد علاوه بر توانایی‌هایشان، ویژگی‌های شخصیتی دارند که باید مد نظر باشد. برای مثال، کسی که شخصیت درون‌گرایی دارد، چه بسا در عرصه مدیریت موفق نباشد. لذا بعد از استعدادسنجی، تیپ‌شناسی و شخصیت‌سنجی صورت می‌گیرد. وقتی تیپ‌شخصیتی فرد، مطابق با هدفی باشد که شناسایی شده است در طرح، مورد حمایت قرار می‌گیرند.

سوال: چند نفر در این طرح شرکت خواهند کرد.

بر اساس منابع موجود تعداد ۲۲۰ نفر در این طرح مورد حمایت قرار می‌گیرند.

سوال: این شاخه‌ها چطور انتخاب شدند؟

کارویژه‌های روحانیت، مبنای برنامه‌ریزی ما و تقسیم شاخه‌ها بوده است. البته با این ملاحظه که باید در سطح نخبگانی باشد. لذا برخی از کارویژه‌ها فقه‌پایه هستند که نیاز به حضور فقیهان دارد چه در داخل حوزه‌های علمیه و چه در نهادهای حاکمیتی و غیر آن. برخی در سطح مدیریت‌های خرد و کلان حوزه و نظام و برخی نیز در مقام پاسخگویی به نیازهای حوزه و نظام در قالب حلّ مسأله. یکی دیگر از کارویژه‌های نیز که بسیار باید مورد توجه قرار گیرد و شأن اصلی روحانیت را شکل می‌دهد، راهبری اجتماعی روحانیت است که شاخه راهبران اجتماعی با این هدف شکل گرفته است.

بر این اساس چهار شاخه برای طرح تعریف شد و دوستان در حال برنامه‌ریزی هستند.

سوال: چطور شد عنوان این طرح به نام شهید بیاضی زاده ثبت شد؟

شهید بیاضی زاده یکی از طلاب استعداد برتر مرکز مدیریت و از شهدای مدافع حرم بود. خدای متعال خواست اسم این شهید در این طرح بیاید تا آوازه‌اش همه جا را بگیرد. این عنایت خداوند به این شهید است.

سوال: نکته‌ای هست که به آن پرداخته نشده باشد و بیان آن را ضروری بدانید؟

گام دوّم انقلاب آغاز شده و استمرار حرکت قطار انقلاب نیاز به نیروهای راه‌بلد و توانمند در هدایت این قطار دارد. اگر به فرموده رهبر فرزانه انقلاب، حوزه علمیه مادر انقلاب است مادر در همه حال باید در کنار فرزند خود باشد تا در مواقع نیاز، اقدام شایسته انجام دهد.

بزرگترین نیاز انقلاب در برهه‌ای که در آن قرار داریم، حضور نیروهای کارآمد، مدیر، بصیر و انقلابی است که متأسفانه در این مسیر، فعالیّت‌های مطلوبی صورت نگرفته است و حتی برنامه‌ای هم چه بسا برای آن وجود نداشته باشد.

این دغدغه بسیاری از دلسوزان حوزه و نظام اسلامی است که فرصتی پیش آید و امکاناتی جمع گردد تا بتوانند نگرانی موجود را نسبت به آینده این انقلاب برطرف سازند. جمعی که در این طرح فعّال هستند با چنین نگاهی پا به عرصه تلاش و فعالیّت گذاشتند و با یک روحیه جهادی، تمام توان خود را صرف محقق ساختن بخشی از آرمان‌های حوزه انقلابی هستند که امیدواریم به حول و قوه الهی این هدف مقدس محقق گردد و مرضی ولی عصر ارواحنافداه واقع شود.

گفت‌وگو: علیرضا سهلانی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • CA ۱۸:۲۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۵
    1 0
    همانطور که در مصاحبه فوق بیان شده است نخبگان مورد نظر همزمان از سه مرکز حمایت مالی می شوند یعنی هم ماهیانه مبلغی توسط مرکز خدمات حوزه برای این افراد واریز می شود و هم واحد امور نخبگان دفتر مقام معظم رهبری از این افراد همزمان حمایت مالی می کند و همزمان و جداگانه دفتر امور نخبگان حوزه علمیه نیز از این افراد حمایت مالی می کند. مراکز دیگر مثل اوقاف نیز برای اعزام مبلغ در ایام تبلیغی به مراکز خوب در شهرهای پرجمعیت، مبلغان خود را از نخبگان حوزه انتخاب می کنند که به معنی دریافت حمایت مالی تبلیغی قابل توجه اوقاف از این افراد نخبه است. برای استفاده از امکانات دیگر حوزه مثل استفاده از زائرسراها و یا ثبت نام مسکن یا شهریه ویژه استادی یا شهریه اختصاصی مدارس تخصصی فقهی نیز نخبگان حمایت مالی خوبی از سوی بیوت مراجع و نهادهای حوزوی می شوند. ولی نکته اینجاست که تاکنون لیست اسامی این نخبگان در هیچ سایتی منتشر نشده است در حالیکه این مطالبه وجود دارد که هنگامی که از بیت المال به اشخاصی مبالغ زیادی پرداخت می شود اسامی این افراد منتشر شود تا شاید دیگران نیز بخواهند بدانند این افراد مبالغ بالا دریافت می کنند چون نخبه محسوب شده اند چه کسانی هستند. شاید ما هم خواستیم از این افراد حمایت مالی کنیم بیش از چهل سال است هر سال در حوزه های علمیه امتحان کتبی گرفته می شود و برگزیدگان این امتحانات کتبی هر ساله مشخص شده و جوایزی دریافت می کنند ولی لیست اسامی آنها هرگز در هیچ سایتی منتشر نمی شود تا مشخص نشود که نخبه چهل سال قبل که برنده جایزه امتحانات کتبی حوزه شده است و اکنون شصت سال و هفتاد سال دارد یک فرد معمولی بوده است و اساساً نخبه نبوده است یا اینکه لیست اسامی برندگان مسابقات علامه حلی حوزه های علمیه در سایت موجود است و سرچ اسامی آنها نشان می دهد طی این بیست سالی که از مسابقات سالانه علمی علامه حلی حوزه های علمیه می گذرد غالب برگزیدگان این مسابقات علمی جز همان مقاله ای که برنده جایزه شده است هیچ مقاله ی دیگری تاکنون منتشر نکرده اند و فرد معمولی بوده یعنی اینطور نبوده است که مقاله دیگری منتشر کرده باشند و آن مقاله برگزیده نشده باشد ، خیر اصلاً مقاله دومی در کار نبوده است و منتشر نکرده اند.