پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۹
از نگاه امام انقلاب اسلامی مقدمه‌ای برای رسیدن به عرفان الهی بود

حوزه/ استاد حوزه علمیه با بیان اینکه متد فقهی امام، فقه جواهری ناظر بر عنصر زمان و مکان بود، گفت: امام تصریح می‌کند آنچه که عرفا به عنوان غایت عرفان تبیین کرده اند، این غایت اسلام است و برای اوحدی نبوده و همگانی است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، حجت الاسلام علی فرحانی در نشست تخصصی «هم‌اندیشی، حاشیه‌نگاری و خوانش امروزین از منشور روحانیت»، که در محل حسینیه جماران و با حضور صاحب نظران و اندیشمندان حوزه و دانشگاه برگزار شد، با اشاره به نگاه امام خمینی به علوم اسلامی، گفت: در عصر حاضر امام یک شخصیت پارادوکسیکال پیدا کرده است یعنی یک عده عرفان امام را فریاد می‌زنند و برخی دیگر مقابل آن را با یکسری عبارات برمی افروزند. گروه اول به نامه گورباچف متوسل می‌شوند و به کتاب‌ها و مسیرهای ذکر شده اشاره می‌کنند و گروه دوم هم می‌گویند پس چرا امام نوشت که نه از فتوحات فتحی و نه از فصوص الحکم حکمتی و نه از اسفار به طول و عرضش سفری به کوی دوست دست داد!

وی افزود: دوباره گروه اول می‌گویند این عرفان امام بود که منشأ انقلاب شد و در مقابل گروه دوم می‌گوید چرا می‌خواهید انقلاب را به غیر بفروشید؟ و یا عده‌ای می‌گویند اصل تئوری ولایت فقیه در مصباح الهدایه است و عده‌ای می‌آیند و در جواب می‌گویند چرا گزافه گویی می‌گوئید!

حجت الاسلام فرحانی ادامه داد: با توجه به مطالبی که عرض شد می‌بینیم که تمامی اضلاع شخصیتی امام مبتلا به خوانش های متناقض است! و در مجموع یک شخصیت پارادوکسیکال ایجاد می‌شود.

وی گفت: حضرت امام نسبت به علوم اعتقادی دارد و محشی کتب اصلی عرفانی است و عملی و نظری آنها را نوشته است. اما اصل ماجرا این است که امام با این مسئله مشکل دارد که ما عرفان را عرفان نگاه کنیم و یا فقه را فقه و اخلاق را اخلاق نگاه کنیم! به عبارتی امام می‌فرماید مشکل این است که ما اسلام را کوچک می‌کنیم بعد مقابلش زاویه بندی می‌کنیم و سپس مواجهه درست می‌کنیم و بعد می‌گوئیم بیایید مناظره کنید! نظر اسلام در مورد عرفان! نظر هندوها در مورد عرفان و… و در فقه و اخلاق هم همین می‌شود.

استاد حوزه ادامه داد: در همین رابطه حضرت امام در مقدمه کتاب جنود عقل و جهل اشاره می‌فرماید «کتاب احیا العلوم غزالی که تمام فضلا او را به مدح و ثنا یاد می‌کنند و او را بدو و ختم علم اخلاق می‌پندارند، و نقل‌های بی فایده راست و دروغ آن، انسان را از مقصد اصلی باز می‌دارد و از تهذیب و تطهیر اخلاق عقب می اندازد». و با درخصوص فقه امام می‌فرماید این فقهی که ما می‌گوئیم همه اسلام نیست و لذا امام در دیدار با علمای مجلس خبرگان خطاب به ایشان می‌فرماید نگویید که اسلام؛ حکومت و انقلاب و اجتماع است! بلکه انقلاب و حکومت نیز مقدمه برای رسیدن معرفت الله و عرفان الهی است.

حجت الاسلام فرحانی افزود: امام در چهل حدیث معتقد است ما شریعت در مقابل طریقت در مقابل حقیقت نداریم و می‌فرماید کسی که می‌گوید شریعت و طریقت و حقیقت، دین است! نه! دین، دین است و یک برش نگاه آن نزد کسانی شده شریعت، نزد عده‌ای شده طریقت و پیش برخی شده حقیقت! و لذا اگر این طور به دین نگاه کنیم روی بایدها و نبایدهای فرد و اجتماعی و استراتژیک اثر می‌گذارد.

وی عنوان کرد: امام در منشور روحانیت می‌فرماید مجتهد نه فقط برای حکومت دینی بلکه برای غیر حکومت دینی نیز تئوری داشته باشد. بنا بر این نگاه امام نگاه متفاوتی است لذا امام عرفان را قبول دارد اما مجذوب و محو محی الدین شدن را نمی‌پسندد. امام فلسفه را قبول دارد اما محو صدرا شدن نمی‌پسندد. همچنین فقه را قبول دارد لکن محو شیخ طوسی و علامه حلی شدن را نمی‌پسندد لذا در ابتدا، اواسط و اواخر منشور می‌فرماید متد فقه من، فقه جواهری است اما نمی‌شود عنصر زمان و مکان را نادیده پنداشت.

حجت الاسلام فرحانی در پایان افزود: امام تصریح می‌کند آنچه که عرفا به عنوان غایت عرفان تبیین کرده‌اند، این غایت اسلام است. این برای اوحدی نیست و همگانی است و اسم این غایت در قرآن عبودیت است لذا عرفان را از پستو دربیاورید. و امام راه رسیدن به عبودیت را اسلام می‌داند یعنی همین شریعت و دین. البته این دین مجموع مسائل نیست، بلکه «اسس بنیانه علی الاجتماع» است، و بنا به تعبیر علامه طباطبایی اولین متن و اقدم متون از جهت تاریخی که خود اجتماع را مورد مطالعه قرار داده است قرآن است. ۳۱۳/‏۴۲

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha