به گزارش خبرگزاری حوزه، مصطفی محجوب در دلنوشته ای اینگونه نوشته است:
مولا جان!
قرن هاست که زمین دلتنگ گامها و نگاه مهربان تو است.
علی جان!
هنوز که هنوز است در سحرگاه ضربت خوردنت ، زمین و آسمان مضطرب و بیقرار، غریبانه نام تو را فریاد میزنند.
شاید هنوز هم بتوان با گوش جان، ندای عرشیان را شنید که : تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَی....
آن روز انگشت شمار میدانستند که فروریختن ارکان هدایت یعنی چه؟
اما امروز پس از گذشت چهارده قرن، دیگر همه خوب میدانند، آن شمشیر شقاوت، چه بر سر عالم آورد و و چه نور هدایتی را در زمین خاموش کرد!
از همان سحرگاه غمبار بود که درد یتیمی بر جان شیعیانت نشست و تا به امروز نه تنها این درد کم نشده که هر روز تازه و تازه تر میشود...
مولا جان، شیعه، هر روز یتیم تر میشود و بیرحمانه در غربت و مظلومیت و بی کسی، در گوشه گوشهی عالم فقط به جرم محبت تو به خاک و خون کشیده میشود.
افغانستان، یمن، کشمیر، نیجریه و...
حکایت روزهای یتیمی ماست...
دشمنان کور دلت نه تنها تاب حضور تو و فرزندانت را ندارند که حتی تحمل روشنای محبتت را در دلها بر نمیتابند!
شیعهات یتیم است مولا،
دعا کن؛ به زودی سایهی تاریک بیپناهی از سر شیعیانت برداشته شود
تا طلوعِ سپیدهی فرج، پایانی بر غربت وارثان راستین زمین باشد...
أَ لَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ...