به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در استان کردستان، دکتر مریم اکبری، روانشناس و فعال رسانه ای در یادداشتی به نقد فیلم موهون « عنکبوت مقدس» پرداخته است که بدین شرح است:
سال ۱۳۸۰ سعید حنایی (شخصیت حقیقی فیلمنامه) روانپریشی جامعه ستیز و افسرده با قتل ۱۶ روسپیگر خیابانی در مشهد تیتر حوادث روز شد. شخصی با عقاید خودساخته و هویتی نمایشی از دل جامعه فقر در محیطی خشکه مذهب سر بر میآورد، به طوری که تاقبل از ازدواجش تنها با مادر خواهر و خاله اش همکلام بوده است ـ با جعل عناوینی خود را در مقام قهریه به قربانیان معرفی می کند که ناشی از اختلال خود مهم پنداری او بود تا بتواند سرپوشی بر عقده ها، حقارت ها و گریزی از آشوبهای درونی سایکوتیکش باشد. در کارنامهاش سرقت، جرم، ۲۸مورد زنای محصنه، جعل عناوین نظامی و انتظامی عنوان شد که همین امر دلیلی محکم بر غیر مذهبی بودن سعید حنایی طبق اعترافات خودش باشد(بر خلاف چهرهای که از او در فیلم عنکبوت مقدس به تصویر کشیده شده است)؛ انگیزه قتلهای اوهم زمانی شکل گرفت که یک راننده تاکسی به همسر حنایی تجاوز میکند و اینجاست که او در قالب یک شخصیت افسرده در جهت اصلاح جامعه! (جامعه محدودی که خود او یکی از مهرههای فعال آن بود) بی باکانه اقدام به ۱۶ مورد قتل زنان خیابانی در مشهد کند. شاید اگر او در گذشته در پی اغفال زنان همسردار و ایجاد رابطه با آنان نمی رفت، برای همسرش آن تجاوز تلخ اتفاق نمیافتاد؛ همانگونه که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: اگر کسی با زنان شوهردار(در کل به معنای زنا از هر نوع) رابطه برقرار کند دیگران هم روزی با مادر خواهر و زن او رابطه برقرار خواهند کرد!.
حنایی بعد از اعدام به خاطر عدم شناخت مردم از ماهیت واقعی شخصیتش و غفلت از نفس اصلی عمل او مورد ستایش مردم قرار گرفت چون اخلاق اجتماعی افعال شنیع ضد اخلاقی همچون روسپیگری را برنمیتابد و کسی که علیه آن برخیزد یک قهرمان است.
پنج سال بعد از آن حادثه شوم اجتماعی؛ زهرا امیرابراهیمی، بازیگر جوان در اوج نام و نان، تنها به خاطر یک خیانت، رابطه خصوصیاش برملا گشت؛ تکثیر کلیپ او در فاصله زمانی بسیار کوتاهی به میلیونها بار رسید و به سرعت برق وباد آن چهره معصوم دیروز، به هیولایی منفور بدل گشت.
بعد از نافرجام ماندن خودکشی امیرابراهیمی، در پی آن واکنش ملی! ایران را ترک کرد و مسیر جدیدی برای زندگی اش در پیش گرفت.سینمای ضد ایرانی_اسلامی غربی جهت جذب سرمایه هایی که خود ما با یک عکس العمل نسنجیده که ناشی از واکنش ناگهانی به اتفاقات است، آنها را از مملکت و دین گریزان میکنیم میلیونها یورو هزینه میکند تا همان استعداد ها را علیه خودمان به کار گیرد چیزی که امروز در پرده سینمای غرب به نام عنکبوت مقدس اکران میشود.
قدری تأمل و کمی دیگرانگاری شخصیتی در قالب دختری که قربانی انفجار هیجانی یک ملت شد این حدیث امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا(ع) را در ذهن متبادر می کند چه می فرمایند: لعنت خدابر کسی که آبروی مومنی را بریزد! کما اینکه اگر فیلم خصوصی هرکدام از افرادی که در انتشار گسترده کلیپ امیرابراهیمی دخیل بودند منتشر می شد آیا باز هم با همان رغبت جهت انتشارش می کوشیدند!؟
دختری با نفرت عمیق و دوگانگی درونی که سالها با این زخم عمیق بی آبرویی، کلنجار می رود و در پی راهی برای پر نمودن خلاء موجود می باشد و چه راهی بهتر از اینکه بتواند در نقشی بازی کند که خشم همان مردمی را برانگیزد که روزی قربانی تجاوز پرده دری آنها شده است تا با خیال خام خود همچون ققنوسی از خاکسترش دوباره زنده گردد.
داستان عنکبوت مقدس برشی از واقعیت آمیخته با توهمات، تعصبات و عقده های شخصی، تاریخی، ملی و دینی است که در آن یک نویسنده و کارگردان گمنام در سودای نام، دوشادوش سرمایه گذاران یهودی کورکورانه یک حادثه تلخ اجتماعی را در هزار لای عقدههایشان میپیچانند و به خورد جامعه فاسد خودشان میدهند. توهین به شعور اجتماعی مخاطبین را تا جایی پیش می برند که نهایت بی عدالتی را در بیان مسائل دارندـ همان شعور اجتماعی اگر در خاطر داشته باشند اخبار قتل ها و تجاوزهای جامعه به قول خودشان متمدن اروپا و آمریکا حتی در میان اسقف های اعظم بارها و بارها از رسانه ها اعلام می شد با این تفاوت که ملت آنها آگاهانه، سعی در سرپوش گذاشتن آنها و عدم تکثیر اخبار و نهایتاً عادی انگاری اوضاع داشتند. از نظر تاریخی هم روسپیگری جزو مشاغل جوامع آنان است که بعضی دولتها بر آن مالیات قرار می دهند.
فیلم اغراق گونه آمیخته با عناد علی عباسی متاسفانه نمونه ای از معضلات اجتماعی میباشد که در هر دوره و هر کشوری اتفاق میافتد با این تفاوت که جوامع بی غیرتی همچون غرب با آن مثل یک پدیده عادی رفتار می کند اما در جامعه اصیل فرهنگی ـ مذهبی همچون ایران یک تابو محسوب می شود؛ بنابراین واکنش اجتماعی در برابر آن هم با شدت و حدت بیشتری شکل می گیرد.
به قول معروف اگر میخواهی چیزی را خراب کنی، بد از آن دفاع کن! واین حکایت عوامل این فیلم منفور یهودی است که با وجود علم کامل به ظرافت و لطافت دین اسلام و اعتقادات شیعی، سعی در وارونه جلوه دادن حقانیت آن می کند و تاسف انگیزتر از آن این است که عده ای ایرانی فریفته و بعضا روان پریش عوامل اصلی این گونه تخریب ها قرار می گیرند.
سخنی با وجدان اجتماعی بیدار:
* از تهدید ها باید فرصت ساخت!
عنکبوت مقدس این پیام را می رساند که فقر، به کفر و فساد و ... ختم می شود! پس برای جامعه ایرانی شیعی فقر اقتصادی و فرهنگی زیبنده نیست.
* در برابر اتفاقات ملی، واکنش سریع احساسی می تواند بعدها به چاقوی دو لبه ای بدل شود! پس در حوادث این چنینی ابتدا تحلیل کرد بعد آنگونه عکس العمل نشان داد که اگر خودمان در آن موقعیت بودیم دوست داشتیم جامعه چه واکنشی نشان دهد.
* خلأ آموزه های دینی در جامعه خودمان بسیار پررنگ است پس چه انتظاری میتوان داشت مخاطب غربی که پای فیلم های ایرانی ـ یهودی می نشیند، ذهنیتی منحرف از اسلام و ایران و شیعه نداشته باشد.
* نقش علمای معزز به عنوان ذهن همیشه بیدار جامعه، باید در حوادث اجتماعی پررنگتر ایفا شود تا بتوانند با هدایت صحیح افکار عموم شرایط را کنترل پذیر سازند.
* سینمای ایران باید بعنوان آینه ای، بازتاب فرهنگ والا و اصیل ایرانی، مذهب غنی و نجات بخش شیعه، آداب سنن و اصالت کم نظیر جامعه ایران باشد که متاسفانه دراین زمینه ضعیف عمل نموده است و تنها با خلق آثاری با محتواهای مشابه روزمره ای بسنده کرده است.
فیلم دور از واقعیت علی عباسی یک پیام را به مخاطب ایران القا میکند و آن این است که عدم شناخت ازفرهنگ و مذهب ملتی که آگاهانه به عقاید ناب الهی خود مفتخر است میتواند فضاحت بیهنری آنان را به اثبات برساند! که تنها با سلاح جهل و ضلالت و عقده به جنگ نور آمدهاند.
در این فیلم بی اساس، سعی بر آن شده است که به مخاطب القا کند ملت ایران مغفول عقاید مذهبی خشن افراط گرایانه اند و ماهیت صهیونیستی سرتا پا غده در پشت آن را نتوانسته اند پنهان کنند؛ این اثر صرفا جنبه تهاجم فرهنگی مذهبی دارد نه یک اثر هنری.