به گزارش خبرگزاری حوزه، دکتر مهدی بهرامی یکی از اعضای هیئت اعزامی دانشگاه ادیان و مذاهب به اتریش در دپارتمان مطالعات الهیات اسلامی دانشگاه وین با موضوع «نقش مولفههای حکمی و عرفانی شیعی در هنر اسلامی» به زبان انگلیسی سخنرانی کرد.
بر اساس این گزارش: وی بعد از تبیین نظرات مختلف در مورد معنا و مفهوم هنر اسلامی گفت: در خصوص هنر اسلامی ۴ نظریه مطرح شده است. برخی از تاریخنگاران هنر معتقدند که چیزی به عنوان هنر اسلامی وجود ندارد چرا که هنر اسلامی تبیین کننده یک سبک خاص هنری نیست. برخی معتقدند هنری که در سرزمینهای اسلامی بدون توجه به مضمون آنها خلق شده است را میتوان هنر اسلامی نامید. برخی دیگر عنوان میکنند هر هنری که توسط مسلمانان خلق شده باشد هنر اسلامی است. برخی نیز معتقدند که هر هنری که محتوا و مضمون اسلامی داشته باشد را میتوان هنر اسلامی نامید.
وی عنوان کرد: به هر حال آنچه را که ما به عنوان هنر اسلامی قلمداد میکنیم به هر نحوی که تبیین کنیم نمیتوانیم آن را در دنیای هنر انکار کنیم. بدون تردید هنری فاخر و دارای مضامین و مفاهیم اسلامی در تاریخ و تمدن اسلامی وجود دارد. علاوه بر این تردیدی وجود ندارد که اندیشه اسلامی در خلق چنین هنری تاثیر بسزایی داشته و این تاثیر تنها در خصوص محتوا و مضمون نبوده است بلکه حتی فرم اثر هنری را هم تحت تاثیر خود قرار داده و باعث خلق فرمهای خاص و ویژهای در حوزه تمدن و هنر اسلامی شده است.
دکتر بهرامی گفت: در خصوص ماهیت هنر اسلامی نیز سه نظریه وجود دارد؛ برخی معتقدند که هنر اسلامی یک هنر صرفا تزئینی است و هیچ مولفه ایمانی، رمزی و عرفانی در آن وجود ندارد. این هنر توسط مسلمانان صرفا برای تزیین مورد استفاده قرار گرفته شده و هیچ اندیشه و حکمتی در ورای استفاده از این تزئینات وجود ندارد. در مقابل این نظریه برخی هنر اسلامی را دارای رمز و راز میدانند و هر مولفهای در هنر اسلامی را برگرفته از حکمت و عرفان اسلامی میدانند. آنها معتقدند که هنرمند مسلمانان هیچ بخشی از هنرش را صرفا برای تزیین خلق نکرده است و او بر اساس و مبنای اندیشه اسلامی هنری را خلق کرده که بازتاب جهان دیگر و جهان برین باشد.
وی ادامه داد: البته یک نظرگاه پدیدارشناسی نیز در مورد هنر مطرح شده است که هم بعد تاریخی و هم بعد عرفانی و رمزی هنر را در نظر گرفته و هنر اسلامی را اینگونه تحلیل و تبیین میکند. به هر حال آنچه روشن و مسلم است این است که نمیتوان بعد معنوی و عرفانی هنر اسلامی را نادیده گرفت. در حقیقت باید گفت یکی از مهمترین مولفههای هنر اسلامی بعد معنوی و عرفانی آن است این مقوله است که باعث شده است هنر اسلامی رنگ و بوی خاص خودش را داشته باشد.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب در دانشگاه وین بیان کرد: اینکه گفته میشود هنر اسلامی دارای فرم خاصی نیست قابل پذیرش نیست چرا که بسیاری از فرمهایی که در هنرهای اسلامی مخصوصا معماری مورد استفاده قرار میگیرد از خلاقیت هنرمندان مسلمان با تکیه بر مولفههای اسلامی خلق شدهاند. مسجد به عنوان یک نمونه تمام عیار هنر اسلامی که از آن میتوان به عنوان هنر مقدس نام برد نمونهای از این هنر اسلامی است. زمانی یک هنر مقدس میشود که فرم هنر نیز در محتوای هنر ذوب شود و حتی فرم هنر نیز رنگ و بوی دینی به خود بگیرد.
وی بیان کرد: در معماری اسلامی رمز و راز عرفانی موج میزند. هر بخش از هنر اسلامی بر اساس یک اندیشه عرفانی ساخته شده است. نوع رنگها و شکلهای استفاده شده در هنر اسلامی دارای یک رمز و راز عرفانی است و هر کدام دلیلی عرفانی دارد. هر رنگی که در هنر اسلامی استفاده شده است بر اساس و مبنای اندیشه عرفانی معنا و مفهومی دارد و هنرمند مسلمان حتی با استفاده از رنگها نیز خواسته است مفاهیم و مبانی اسلامی را منتقل کند.