خبرگزاری حوزه/ اهلبیت علیهمالسلام نسبت به تربیت فرزند نگاهی متفاوت دارند، به این صورت که اهل بیت، بین تربیت مادی و تربیت معنوی، مسائل معنوی را مورد تأکید بیشتری قرار میدهند و به عبارتی به دنبال رشد روحی کودکان هستند، این شاخصه در سبک زندگی اهل بیت علیهمالسلام و تربیت فرزندان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
حضرت رقیه سلاماللهعلیها، از مصادیق این نوع آگاهی و تربیت در بیت وحی است، دختری سه ساله که مطالعه زندگی ایشان نکات ارزشمندی را بر ما روشن مینماید و بیشتر متوجه میشویم تربیت اهل بیت چگونه بوده است.
محبت حضرت رقیه به پدر
عطش و تشنگی در کربلا موج میزد به گونه ای که حتی کودکان نیز که بیشتر داخل خیمه بودند و میدان جنگ نمیرفتند دچار عطش و تشنگی شده بودند، به همین خاطر حضرت رقیه موقع وداع با پدر بزرگوارش امام حسین علیهالسلام به حضرت فرمود: «بابا جان، به من بنگر، من تشنه ام، سخن او آن چنان امام حسین علیه السلام را منقلب ساخت که بی اختیار اشک از دیدگانش جاری شد و با چشمی اشکبار به آن دختر فرمود: دخترم، میدانم تشنه هستی، خدا تو را سیراب میکند، زیرا او وکیل و پناهگاه من است.
هلال میگوید: پرسیدم این دخترک که بود و چه نسبتی با امام حسین علیه السلام داشت؟ به من پاسخ دادند: او رقیه علیهاالسلام دختر سه ساله امام حسین علیهالسلام است.»[۱]
محبت و بینش عمیق این دختر نسبت به پدر با تصور این نکته نمایان میشود دختری سه ساله بر اثر شدت تشنگی آخرین خواسته اش از پدر آب است، اما با برداشته شدن منع آب وقتی که نوبت آب خوردن به او رسید، آن حضرت ظرف آب را گرفت و دوان دوان به سوی قتلگاه حرکت کرد. یکی از سپاهیان دشمن پرسید: کجا میروی؟ حضرت رقیه علیهاالسلام فرمود: «بابایم تشنه بود. میخواهم او را پیدا کنم و برایش آب ببرم. او گفت: آب را خودت بخور. پدرت را با لب تشنه شهید کردند! حضرت رقیه علیهاالسلام در حالی که گریه میکرد، فرمود: «پس من هم آب نمیآشامم.»
این همان روحیه ایثار و محبت به پدر است که با تربیت در بیت وحی دختر سه ساله به این نوع معرفت میرسد».[۲]
حضرت رقیه و حفظ مقام امامت
یزید زمانی که با افشاگریهای امام سجاد و حضرت زینب علیهماالسلام رسوا شد، برای این که زودتر از این رسوایی خلاص شود، دستور قتل اسراء را داد؛ اما حضرت رقیه علیهاالسلام با گریه شبانه باعث شدند سایر اسرا نیز از خواب بیدار شده همراه ایشان شیون و گریه کنند. صدا به قصر یزید رسید و یزید سر مبارک امام را بر ایشان فرستاد و موجب شد حضرت رقیه با دیدن سر مبارک جان دهد. با این کار مردم شام نیز از نقشه پلید یزید خبردار شدند و نقشه یزید نقش بر آب شد و حکم قتل اسرا را پس گرفت.
حضرت رقیه با این کارشان توانستند، جان امام سجاد و امام باقر علیهما السلام به عبارتی، مقام امامت را نجات دهند.
امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرمایند: وقتی امام زین العابدین علیه السلام را با اهل بیت پیامبر نزد یزید آوردند، آنان را در خرابهای که دیوارهایش سست بود قرار دادند. یکی از آنها گفت: ما را در این خرابه قرار دادند تا بر سر ما خراب شود.
یکی از نگهبانان این را شنید و به زبان رومی گفت: اینها را بنگرید میترسند که دیوار بر سر آنها خراب شود، در حالیکه این بهتر است از آنکه فردا بیرونشان آورده و یکی بعد از دیگری گردنشان را بزنند!
امام سجادعلیه السلام فرمود: به اذن خدا هیچ یک از این دو نمیشود و همین طور هم شد.[۳]
در نتیجه توجه به شخصیتهای دینی و به ویژه شخصیتهای واقعه کربلا، سبب تغییر نگاه به نوع تربیت فرزند میشود و تربیت معنوی در وجود انسانها تقویت میگردد، این امر میتواند سبک زندگی درست و الهی را در زندگی پایهریزی نماید؛ زیرا اهل بیت علیهمالسلام در سختترین شرایط و حتی در سن کودکی کارهایی را انجام میدهند که الگو بودن آنها را بر عالم اثبات میکند.
پی نوشت:
[۱] سرگذشت جانسوز حضرت رقیه علیه السلام، ص۲۲، به نقل از الوقایع و الحوادث محمد باقر ملبوبی، ج۳، ص۱۹۲.
[۲] ثمرات الحیاه، ج۲، ص۳۸.
[۳] الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۷۵۳.
سایت اندیشه برتر