دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
اغتشاش

حوزه/ وظیفه شرعی مسئولان، مقابله مقتدرانه و غیرمنفعلانه با وحوش اغتشاش­گر است. مگر می­شود هر روز با اطلاعیه و تبریک و تسلیت شهادت و دستگیری اراذل و اوباش و اخبار آب وتاب­دار، قضیه را فیصله داد؟

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام مهدی جبرائیلی تبریزی در یادداشتی به اتفاقات اخیر کشور پرداخت و اینگونه نوشت:

۱. در میدان جمل، عده ‏ای اطراف شتر عایشه را گرفته بودند و به سختی از او دفاع می‏ کردند. هر گروهی از آنها که کشته می‏ شدند، دست ه‏ای دیگر جای آنان را می‏ گرفت. حضرت علی علیه السلام متوجه شد تا این شتر سرپا است، این فریب خوردگان و ساده لوحان، دست از مقاومت بر نمی‏ دارند و آتش فتنه و آشوب‏ خاموش نمی‏ گردد! پس پسرش محمد حنفیه را طلبید و نیزه خود را به او داد و فرمود: «شتر عایشه را هدف قرار ده و آن را از پای در آور». محمد نیزه را گرفت و حمله کرد؛ ولی قبیله بنوضبه- که اطراف شتر را گرفته بودند- او را از رسیدن به شتر بازداشتند و وی به ناچار به نزد پدر بازگشت. در این هنگام حسن بن علی علیه السلام چون شیری غرّان‏ پیش آمد و نیزه را از دست محمد حنفیه گرفت و به سوی شتر حمله کرد و نیزه‏ اش را در بدن آن فرو برد و در حالی که خون شتر از نیزه فرو می‏ ریخت، بازگشت‏.

۲. دستگیری اعضای کومله، دموکرات، منافقین، تجزیه طلبان، داعش و عناصری از دستگاه اطلاعاتی برخی از کشورهای معاند مانند فرانسه، کشف انواع سلاح جنگی و مواد منفجره در استانها و شهرهای مختلف از اغتشاشگران و... نشان از عمق و حاقّ نقشه دشمن خارجی و مزدوران داخلی آنهاست. مثلا وعده دریافت ۳۰ میلیارد تومان با تهیه کوکتل مولوتف و مواد سمی و تغییر فاز خباثت از آتش زدن سطل زباله به حملات وحشیانه به پلیس و مردم با سلاح گرم دیگر مماشات پذیر نیست. باید فکر دیگر و اقدام عاجلی کرد.

۳. هر روز آتش و خون و وحشت در شهر و هر روز صدای آژیر نیروهای امدادی و انتظامی چه توجیهی دارد؟ نیروهای امنیتی و بسیجی را با دست خالی به مصاف گرگ های درنده سرمست از باده دلارهای رژیم تروریست سعودی چه توجیه و مبنای عقلی دارد؟ آیا غیر از این است که حضور مظلومانه این عزیزان در برابر مشتی وحشی، به وحشیگری آنان خواهد افزود و خیال آسوده به جنایت و خیانت ادامه خواهند داد؟ این معمای چند معادله ای را چگونه حل کنیم که نیروهای امنیتی فقط برای کشته شدن در میدان حاضر می شوند؟ شاید گفته شود که این عزیزان برای متفرق کردن اغتشاش گران میروند. آیا اغتشاش گران متفرق می شوند آیا جری تر؟

۴. شاید گفته شود؛ دشمن برای ایجاد جنگ خیابانی نیاز به خشونت افزائی و وحشت افزایشی دارد و هدف اصلی کشاندن نیروهای امنیتی همراه با اسلحه جنگی و رودرروئی مستقیم با اغتشاشگران است و این یعنی هردو طرف برد- برد برای دشمن. پس مماشات کردن با اغتشاشگران وشناسائی لیدرهای اصلی معقول ترین روش است. اما سوال این است؛ آیا هدف از دستگیری لیدرهای اصلی از بین بردن زمینه و عوامل ناامنی ها است؟ خب همین الان هم با وجود دستگیری آنها این ناامنیها وجود دارد و مردم و کشور و نظام دارند هزینه می دهند. مگر لیدرهای اصلی تمام می شوند؟ از یاد نبریم لیدرهای اصلی داخلی از اتاق فرمان سه گانه عبری- عربی و غربی تزریق، تغذیه و تجدید نیرو می شوند و تا آن چشم اصلی فتنه کور نشود، این خباثتها تمام شدنی نیستند. وانگهی چه تعارضی وجود دارد که هم اینها را جمع کنیم و هم آنهایی در خفا هستند. پس طرحی نو باید درانداخت.

۵. مبانی فقهی و دینی ما دلالت برمقابله با هرگونه ناهنجاری و هرج و مرج دارند که این خود فرصت و مقالت دیگری می طلبد. پس وظیفه شرعی مسئولان هم مقابله مقتدرانه و غیرمنفعلانه با وحوش اغتشاشگر است. مگر می شود هر روز با اطلاعیه و تبریک و تسلیت شهادت و دستگیری اراذل و اوباش و اخبار آب و تابدار، قضیه را فیصله داد؟ اقدام عملی سرکوبگرانه، ریشه کنانه، بازدارنده و عبرت آموز تنها راه ختم غائله است. نکند در مخیله دشمن توهم استیصال نظام شکل بگیرد. هرچند بعید است چون به اقتدار نظام آگاهند، اما شرّ و شرارت از انساننمای پَست و خبیت بعید نیست.

۶. چه بسا گفته شود؛ اگر نیروهای امنیتی با اغتشاشگران مقابله به مثل کنند، دشمن با ابزار رسانه و فضای مجازی و پروپاگاندا انگ «سرکوب» بر ما خواهد زد. اولا همین الان هم که نیروهای امنیتی با صبر و متانت در برابر این ددمنشان دیوصفت برخورد میکنند، جای جلاد و شهید را عوض کرده و خودشان خون مردم را با انواع سلاح ریخته و به گردن نظام و نظامی می اندازند. ثانیا همه جای دنیا خصیصه قاطعیت علت مقوم و ذاتی ضابط قانون و امنیت است. حال چرا ما این قاطعیت را بخاطر هذیان گویی جنایتکاران به کناری نهادیم و خود را درگیر لفاظی و واژه بازی کرده ایم، والله العالم.

۷. فرضیه و گزینه اولیه در مورد مماشات این بود که حقیقت این شرارتها و شرورها عیان شود و مردم به حقایق وقایع واقف شوند. بله این سخن اولیه برای همان اول کار اولویت داشت و درست بود و بجا. اما اولا الان دیگر هیچ لایه و سطحی از این رویدادها بر مردم مشتبه نمانده و ثانیا خود مردم شاکی هستند از این همه خسارت بر جان و مال و ناموسشان. خب بسم الله.

۸. نوع واکنش و برخورد دستگاه دیپلماسی با کشورهای پشتیبان اغتشاشات، انقلابی و ولوله انداز نبوده است. چرا در نوع و شیوه رابطه ایران با فرانسه و انگلستان و عربستان و ... تجدید نظر نمی شود؟! ما برای تشکیل دولت انقلابی خون دلها خورده ایم و الان انتظار واکنش انقلابی داریم. مگر دوران قدم زدن و قهوه خوردن و قهقه زدن با جنایتکاران نگذشته است؟ دولت انقلابی باید چشم در چشم خصم زهر چشمی بگیرد که زهره دان پاره کند نه اینکه دیپلمات فلان کشور در خیابانهای شهر و دیارمان قلدری کند. ما عزت خویش را مفت به دست نیاورده ایم که مشتی مست عربده کش کراوات بسته غربی آنرا لگدمال کنند. چرا با مشت بر سینه پرکینه شان نمی زنید که نوکرتان مرد و ۴۴ سال از آن دوران گذشته است.

۹. پروسه محاکمه و مجازات اراذل و اوباش جیره خوار به هیچ عنوان پیشگیرانه نیست. واقعیت که عیان است. طولانی بودن زمان دادگاه و دادن فرصت فرجام خواهی برای آن جانی که به قتل و جنایت اعتراف کرده چه معنی دارد؟ ای بسا گفته شود؛ قانون دادرسی چنین مراحلی را تعریف و الزامی کرده است. خب قانون را اصلاح کنید. قانون قابلیت تبصره دارد، اما امنیت نه. فوریت و کیفیت قصاص و مجازات هم باید بازدارنده باشد. همان محل جنایت و جلو چشم دنیا.

۱۰. اما بعد دیگر این جنگ ترکیبی؛ بعد شناختی است. تغییر در نگرش و بینش و واکاوی و تحلیل تحت تهاجم بیامان توپخانه رسانه ای دشمن. این میزان از مماشات تاثیر منفی تحلیلی در میان آحاد جامعه خواهد داشت که دست روی دست گذاشتن چرا؟ یادمان باشد فتنه گردابی است که در بستر تردید ایجاد می شود. جهاد تبیین هم برای همین است. گواه جنگ شناختی هم عوض کردن جای جلاد و شهید است. این ذهنیت نباید در جامعه شکل بگیرد که کاسه ای زیر نیم کاسه است و نظام اسلامی مظلومانه از این سو هم مورد ستم واقع شود. امام سجاد علیه السلام در یکی از دعاهای خود از خداوند می خواهد: «نَجِّنِی مِنْ غَمَرَاتِ الْفِتْنَة». (خدایا از گرداب‏های فتنه و آشوب‏، بِرَهان). از این منظر هم مقابله ریشه ای با این پدیده شوم فوریتی عاجل دارد.‏

۱۱. درست است که عده ای سلبریتی بیسواد همه چیزدان و چه بسا مزدور خرمگسانی هستند که چند روزی جولانی میدهند و عرض خود میبرند، اما برای نظام و مردم زحمت میدارند. چرا باید این جماعت خیال کنند که از استثنائات قانون و تبصره و ماده واحده هستند. ساده ترین راه «سرجای خود نشاندن» و «درحد و اندازه خود سخن گفتن» اینها، پذیرش مسئولیت کنشها و واکنشهای آنها در فضای مجازی و حقیقی است. برای هر ادعایی باید سند و مدرک ارائه دهند، تمام. به همین سادگی.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha