یکشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ |۹ ذیحجهٔ ۱۴۴۵ | Jun 16, 2024
مناسک

حوزه/ فربه‌شدن مناسک را نه می‌توان به‌خودی‌خود امری مذموم تلقی کرد و نه ممدوح بلکه متناسب با پیامدهای مثبت و یا منفی که در پی دارد می‌توان آن را ارزش و یا ضد ارزش معرفی کرد.

خبرگزاری حوزه | در سال‌های اخیر مناسک مذهبی در کشور ما رنگ و بوی بیشتری گرفته و تقویت مناسک مذهبی هم از لحاظ کمّی و هم از حیث کیفی به‌ وضوح قابل‌ مشاهده است.

برخی از افراد معتقدند فربه‌شدن مناسک زمینه‌ساز ترویج آموزه‌های دین است و می‌تواند اعتقاد مردم را تثبیت نماید. ضمن اینکه به اقتدار و انسجام اجتماع هم کمک می‌کند.

اما عده‌ای معتقدند فربه‌شدن مناسک نوعی قشری‌گرایی و توجه به ظواهر است و فرد و اجتماع را از بطن و حقیقت امور، تهی خواهد ساخت. این گروه فربه‌شدن مناسک را مساوی با ابزاری شدن آن‌ها می‌دانند.
مناسک را می‌توان به دو دستهٔ اولیه و ثانویه تقسیم کرد. منظور از مناسک اولیه همان مناسک دینی همچون نماز و روزه است که تبعیت از آن الزامی و راهی برای سنجش میزان دین‌داری مردم است. مناسک اولیه فرم ثابتی داشته و حدود و ثغور آن نیز در شرع مشخص‌ شده است.

منظور از مناسک ثانویه یا همان مناسک مذهبی مناسکی است که فرم ثابتی ندارند، دارای تعدد و تکثرند و در عین‌ حال اجباری در انجام آن نیست. مناسک زیارت و عزاداری و بزرگداشت شهدا را می‌توان از این دسته دانست.

در سال‌های اخیر شاهد فربه‌شدن مناسک مذهبی بوده‌ایم. علت فربه‌شدن این مناسک را می‌توان عوامل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دانست.
یکی از مناسکی که در این چند سال اخیر به مناسک مذهبی اضافه‌شده جریان برگزاری مراسم برای شهید بزرگوار سردار قاسم سلیمانی است. برخی این مراسمات را مصداقی از فربه‌شدن مناسک دانسته و آن را امری صرفاً سیاسی تلقی کرده و قدیس سازی را نتیجهٔ آن می‌دانند برخی دیگر به لزوم و ضرورت این مناسک اعتقاد داشته و بر این باورند که این منسک هرساله باید با شور و هیجان بیشتر و بهتری از حیث کمی و کیفی برگزار گردد.

فربه‌شدن مناسک را نه می‌توان به‌خودی‌خود امری مذموم تلقی کرد و نه ممدوح بلکه متناسب با پیامدهای مثبت و یا منفی که در پی دارد می‌توان آن را ارزش و یا ضد ارزش معرفی کرد.

از جمله پیامدهای مثبت این بزرگداشت، تقویت انسجام اجتماعی است بدین معنا که به‌واسطه این مراسمات همه مردم حول محوری به نام شهید گرد هم می‌آیند و این گردهمایی انسجام بیشتر را نتیجه می‌دهد.

علاوه بر این تجدید حیات اجتماعی و تزریق روح معنویت را می‌توان از دیگر فواید مثبت آن دانست. انتقال معارف و آموزه‌های دین، بازتولید مفاهیم دینی همچون مبارزه با ظلم و تقویت شهادت گرایی و عدالت‌خواهی، بیداری فطرت و کاهش غفلت همچنین آمادگی احساسی مردم برای دریافت حقایق دینی نیز در سایهٔ همین مناسک و مصادیق آن نصیب مردم می‌شود.

البته نباید از نظر دور داشت که شدت دادن به مناسک این‌چنینی ممکن است بستر برهم خوردن توازن مؤلفه‌های دین‌داری را فراهم نماید.

دین شبکه‌ای از ابعاد و مؤلفه‌های گوناگون است که تمام ابعاد آن باید هماهنگ و منطبق مورد توجه قرار گیرد؛ بنابراین توجه بیش‌ از حد به برخی مؤلفه‌ها، قصور در سایر مؤلفه‌ها را نتیجه خواهد داد.

فربه‌شدن مناسک اگر از حقیقت معنایی خویش مفارقت یابد منجر به برهم خوردن توازن در مؤلفه‌های دین‌داری می‌شود تا جایی که افراط در این منسک در درازمدت نتیجه‌ای جز تفریط نخواهد داشت.

یکی دیگر از آسیب‌های فربه‌گی را می‌توان شرایط احساسی این مناسک دانست. با توجه به اینکه در این مناسک پتانسیل احساسی مردم بالا رفته و گفتمان احساسی بر سایر گفتمان‌ها غلبه پیدا می‌کند به همان میزان می‌تواند در جنبه‌های شناختی و معرفتی اثرگذار باشد و بعد عقلانیت را تحت تأثیر قرار دهد. در حقیقت فربه‌شدن این مناسک می‌تواند فرصتی برای معرفت بخشی به عواطف و احساسات مردم باشد و یا تهدیدی در جهت گرایش احساسی صرف قلمداد گردد.

مناسک مذهبی را می‌توان نماد و نشانه‌ای بر حب باورها و ارزش‌ها دانست و آن را ازجمله علائم حیات دینی به شمار آورد. به نظر می‌رسد بزرگداشت مراسم شهید سلیمانی را اگر صرفاً با اهداف سیاسی دنبال کنیم تنها در حد یک منسک ظاهری باقی خواهد ماند و کارکردی جز رساندن افراد به اهداف سیاسی نخواهد داشت.

شرکت در مناسک مذهبی با بی‌اعتنائی به تکالیف شرعی همخوانی ندارد. بنابراین چنانچه این مراسمات نتواند ترغیبی در جهت تکلیف شرعی داشته باشد در حد یک مراسم باقی خواهد ماند. آنچه می‌تواند این فربه‌گی را ممدوح جلوه دهد عدم مفارقت میان شکل و محتواست.

طبیعتاً آنچه مردم را به برگزاری مراسم برای شهید سلیمانی وامی‌دارد نه صرفاً دستوری حکومتی و سیاسی که حرکتی خودجوش است. نمونه این حرکت را در تشییع میلیونی این شهید عزیز شاهد بودیم. اما نباید فراموش کرد که اگر این مناسک ساختارهایی فارغ از معنا شوند هرگز به ترویج مفاهیم دینی منتهی نخواهند شد و نتیجهٔ آن چیزی جز اسطوره‌سازی و قدیس سازی آن‌هم بر مبنای قشری گری نخواهد بود اما اگر مناسک به‌عنوان پوستهٔ ظاهری دین اتصال خود را با لایه‌های معنایی حفظ نمایند منجر به ترویج معانی و مفاهیم دین‌داری خواهند شد.

زهرا ابراهیمی، مدیر گروه نویسندگی صریر

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha