به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین مجتبی مصباح، استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) در نشست «بررسی ابتکارات فلسفه اخلاق علامه مصباح یزدی» که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد در سخنانی اظهارکرد: آیت الله مصباح یزدی از نخستین کسانی بودند که وارد مباحث حوزه فلسفه اخلاق شدند و شاید اولین مباحث اخلاق که قبل از انقلاب وجود داشت توسط ایشان در مدرسه حقانی مطرح شد البته در آن زمان مباحث اخلاقی، عنوان فلسفه اخلاق نداشت. این مباحث به صورت یک کتاب با نام خودشناسی برای خودسازی منتشر شد و ایشان در آن به مباحث مبنایی اخلاق پرداختند.
وی با بیان اینکه علامه طباطبایی هم این کتاب را ملاحظه کرده بودند، افزود: مباحث فلسفه اخلاق با این عنوان در دهه ۶۰ توسط ایشان شروع و با عنوان دروس فلسفه اخلاق منتشر شد و بعدا هم تحقیقاتی روی آن انجام شد و تبدیل به دو کتاب دیگر با عنوان فلسفه اخلاق و نقد و بررسی مکاتب اخلاق شد.
حجت الاسلام والمسلمین مصباح با بیان اینکه ایشان نوآوریهای خاصی در مباحث فلسفه اخلاق داشتند، افزود: معمولا مباحث اخلاقی به دو دسته هنجارهای اخلاقی و مباحث فرا اخلاقی تقسیم میشود که مفهومشناسی و روانشناسی اخلاق و ... در فرااخلاق بحث میشود. هر صاحبنظری ممکن است در یکی از این عرصهها متخصص باشد ولی آیتالله مصباح یزدی بین این دو دسته یعنی اخلاق هنجاری و فرااخلاق ارتباط و پیوند برقرار کرده، لوازم منطقی آن را بررسی و براساس آن به تقسیمبندی مکاتب اخلاقی پرداختند.
وی ادامه داد: مثلا در فلسفه اخلاق غرب، وقتی در مباحث فرا اخلاق بحث میشود، نظریه واقعگرایی و غیر واقعگرایی را از همدیگر تفکیک میکنند. در معیار ارزش هم درباره اینکه معیار وظیفه یا نتیجه است بحث میکنند؛ در معرفتشناسی در مورد مطلق یا نسبی بودن ارزشهای اخلاقی بحث میکنند اما ارتباط بین اینها با همدیگر مشخص نیست ولی آیت الله مصباح یزدی بین اینها ارتباط منطقی برقرار کرد.
حجت الاسلام والمسلمین مصباح اضافه کرد: یکی از ابتکارات ایشان این بود که لوازم منطقی هر سخنی را استخراج میکردند یعنی بررسی میکردند که آیا فرد واقعگرا میتواند در حوزه معرفتشناسی اخلاق، مثبتگرا یا منفیگرا باشد؛ برخی تصور میکنند ایشان نظراتی که ابراز کردهاند به علت نا آشنایی بوده است یا فکر میکنند فلان شخص که نظریهای در مورد اخلاق هنجاری دادهاند چه ربطی به فرااخلاق دارد در حالی که ایشان توجه داشتهاند ولی دنبال برقراری ارتباط منطقی بین این دو بخش بودند.
استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی بیان کرد: مسئله دیگر نظامسازی برای اخلاق اسلامی بود؛ در تبیین اخلاق اسلامی علمای اخلاق مباحث فراوانی از مناظر فلسفه و عرفان و متکی به آیات و روایات دارند؛ ایشان اولا دیدگاهها را بهم نزدیک کردند و در عین حال برای اخلاق اسلامی، نظامسازی کرده و مبانی و اصول و ملاک اولویتبندی و مبانی هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی آن را هم مشخص کردند که این کار بیسابقهای بود.
حجت الاسلام والمسلمین مصباح اظهار کرد: مسئله دیگر نقد و بررسی سایر مکاتب اخلاقی به عنوان یک کار خیلی بزرگ بود؛ البته برخی مکاتب را مرحوم مطهری بحث کرده بودند ولی محدود بود و آیت الله مصباح همه مکاتبی را که بیشتر رایج بود و به صورت منطقی دستهبندی کرده بودند، نقد کردند و حتی اخلاق ارسطویی را هم مورد نقد قرار دادند.
وی اضافه کرد: نکته دیگر در مورد قلمرو اخلاق است، در مباحث سنتی، اخلاق را به ملکات نفسانی مانند شجاعت، ترس و عفت، حکمت و ... محدود میکردند ولی آیت الله مصباح یزدی گفتند،ملاک ارزشگذاری اخلاقی فرقی ندارد که در مورد ملکات و یا رفتارهای اخلاقی باشد. ایشان ملاک، را اختیاریبودن میدانست یعنی اگر چیزی اخلاقی نیست از دایره اخلاقی بیرون است.
فرزند آیتالله مصباح یزدی اظهار کرد: موضوع دیگر در اهداف اخلاق است؛ در اخلاق فلسفی معمولا سعادت را هدف قرار میدهند و مصداق آن را اعتدال در قوای نفسانی بر مبنای فلسفه ارسطو میدانند و این در صورتی تامین خواهد شد که ویژگی اصلی یک موجود به تکامل رسیده و سایر ویژگیها تحت کنترل ویژگی اصلی یعنی عقل قرار بگیرد.
وی افزود: در تعابیر دینی، رسیدن به بهشت جاودان و رضایت خداوند؛ در اخلاق عرفانی، فنای فی الله هدف است؛ ایشان سبک بحثشان فلسفی و عقلانی بود و معتقد بود میتوان هدف اخلاق را بالاتر از آنچه صرفا در فلسفه بیان شده تعریف کنیم و آن قرب الی الله است. این مسئله هم در مفاهیم دینی مورد اشاره است و هم به تعبیر فنای فی الله نزدیک و هم قابل اثبات است.
وی با بیان اینکه بررسی رابطه اخلاق و حقوق از دیگر نوآوریهای ایشان بود تصریح کرد: ایشان میفرمود همه موضوعات حقوقی زیر مجموعه موضوعات اخلاق هستند زیرا به اختیار انسان بازگشت دارد و هدف و غایت و ضمانت اجرا تفاوت دارد؛ در حقوق بحث میشود که داشتن اختیار چه تاثیری در زندگی اجتماعی دارد و امنیت و رفاه و ... را تامین میکند یا خیر ولی در اخلاق هدف متعالیتری وجود دارد. هدف حقوق چون تامین زندگی اجتماعی است نوعی ضمانت اجرا گذاشته میشود ولی اخلاق صرفا دنبال تنظیم روابط اجتماعی نیست بلکه هدفی متعالی دارد و مربوط به آخرت انسان است لذا ضمانت اجرایی دنیوی ندارد و به بهشت و جهنم مرتبط میشود.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: نکته دیگر رابطه اخلاق و دین است و اینکه آیا ما میتوانیم یک اخلاق سکولار داشته باشیم؟ در ذهن عوام هم این مسئله وجود دارد که دینداری ربطی به اخلاق ندارد و انسان میتواند اخلاق داشته باشد ولی دین هم نداشته باشد یا دیندار باشد و بداخلاق. بعد هم ارزشگزاری میکنند که انسان اخلاق داشته باشد بهتر است مثلا بتپرست خوشاخلاق بهتر از مسلمان بداخلاق است. آیت الله مصباح یزدی معتقد بودند که اخلاق جزئی از دین است و منطقا هم باید جزء دین باشد.
وی افزود: نکته دیگر تعیین ملاک ارزش اخلاقی است یعنی از کجا بفهمیم یک کاری بد و یک کاری خوب است؛ بحث معیار ارزش اخلاقی آیا واقعی، عرفی، سلیقهای، دینی یا عقلانی و ... است که ایشان به تفصیل به این مباحث پرداختند. همچنین نقش نیت در ارزش اخلاق که جای آن در اخلاق ارسطویی هم خالی است. در فهم عرفی این است که انسان ممکن است کار خوبی انجام دهد ولی چون انگیزه خوبی ندارد بگوییم کار خوبی نبود، مثلا فرد به دیگران کمک میکند ولی برای خودنمایی، خودستایی و ریا است.
حجت الاسلام والمسلمین مصباح اظهار کرد: گاهی در مفاهیم دینی گفته میشود کار هم باید حسن فعلی و هم حسن فاعلی داشته باشد و تعیین ملاک بین این دو و اینکه رابطه این دو در عرض یا طول همدیگر هستند هم از مباحث مهم است همچنین اینکه برخی کارها اصلا بیارزش است، برخی کم ارزش و برخی ارزش زیادی دارند. آیا ارزش صفر و یک است یا واجد درجهبندی است و تعیین ملاک برای درجهبندی هم از مباحث مهم آیتالله مصباح بود.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: تبیین الزام اخلاقی از نوآوریهای بزرگ ایشان بود، اینکه این الزام انشاء است یا واقعیت دارد و اینکه آیا حقیقت گزارههای اخلاقی، انشایی است یا نشانگر یک واقعیت هستند و اخلاق چه ارتباطی با واقعیات دارند؛ برخی میگویند اخلاق چون هنجاری است ربطی به واقعیات ندارند و آیت الله مصباح در نظریه ضرورت بالقیاس به آن پرداخته و آن را تبیین برهانی کردهاند. خیلیها معتقدند اخلاق، واقعیت دارد ولی در تبیین آن ماندهاند ولی ایشان تبیین خردپذیر ارائه کرده است.
فرزند آیتالله مصباح یزدی گفت: اطلاق و نسبیت اخلاق هم از مباحث پرحاشیه است؛ اینکه آیا گزارههای اخلاقی مطلق یا نسبی هستند و هر نوع تغییرپذیری و قید داشتن به معنای نسبیت است و مرز بین این دو چیست و استاد به صورت مفصل به آن پرداخته و منقح کرده است.
وی افزود: همچنین درباره راههای کشف اخلاقیبودن یا نبودن و اینکه آیا عقل میتواند تشخیص دهد، برخی معتقدند عقل میتواند ولی آیا همهجا میتواند؟ ارسطو معتقد است عقل میتواند در همه موارد تشخیص دهد ولی آیا ما با عقل خودمان میتوانیم بدون اینکه نیازی به وحی داشته باشیم؟
انتهای پیام ۳۱۳/۱۷