به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از ارومیه، حجت الاسلام احد عباسزاده از روحانیون جهادی و فعال در اجرای برنامه های فرهنگی و دینی برای زلزله زده های خوی در یادداشتی با اشاره به فعالیت های جهادی طلاب نوشت:
مشغول اجرای برنامه ای برای نوجوانان در شهر تبریز بودم که از جبهه فرهنگی آذربایجان غربی تماس گرفتند که به حضور شما در خوی نیاز است و با توجه به مشغله کاری و پر بودن وقت هایم وعده هایی که از قبل برای آن وعده داده بودم، وعده حضور دو روز را دادم.
صبح اول وقت از ارومیه حرکت کردم و ساعت ۱۱ رسیدم خوی. به قرارگاه مردمی جوانان خوی که در مدرسه صیاد شیرازی مستقر بودند، رفتم، تا با دوستان آن جا برای اجرای برنامه های فرهنگی برای زلزله زده ها هماهنگ بشویم ، بعد از هماهنگی های لازم آقای سید علی سید نظری از فعالین جهادی حاضر در خوی قرار شد ما را در برگزاری مراسمات همراهی کند.
اولین برنامه ما در اردوگاه شهید چمران برای نوجوانان، کودکان و خانواده ها بود، خانواده ها در جلسات حضور پر شوری داشتند و برگزاری جلسه برای آن ها خیلی جذابیت داشت و پای مراسمات می نشستند، با توجه به زلزله خوی و پس لرزه های متعددی که رخ داده و شایعاتی که هر روز بیشتر و بیشتر می شود، تقویت روحیه زلزله زده ها بیش از هر چیز دیگری نیاز است و البته با توجه به کثرت کمپ ها و روستاها و نیاز شدید به فعالیت فرهنگی و ظرفیت های فراوان، جای کار کردن هست و تعداد طلاب و گروه هایی از طلبه ها که برای اجرای برنامه های فرهنگی می روند کفاف نمی کند.
دومین اجرای برنامه شاد و مفرح در یکی دیگر از اردوگاه های اسکان اضطراری بود، که آن جا هم استقبال مردم و خانواده ها بی نظیر و دور از انتظار بود و این جا می شد مشاهده کرد که مردم چقدر تشنه معارف دینی و انقلابی هستند فقط کافی است زبانشان را بلد باشیم و مطالبی که ارائه می دهیم مورد توجه و نیاز آن ها باشد.
بعد از دو اجرا به حوزه علمیه که محل استقرار روحانیون جهادی بود مراجعه کردیم تا در جریان کارها و فعالیت های جهادی روحانیون قرار بگیریم و یک خداقوتی هم به دوستان جهادی مان بدهیم که از لحظه نخست زلزله کف میدان هستند.
حجت الاسلام ناصر اکبرزاده معاون حوزه علمیه آذربایجان غربی که از روز اول زلزله در خوی مستقر هست و نیروی تمام نشدنی اش را صرف کمک به زلزله ده ها می کند، وقتی از حضور من در خوی باخبر شد به دوستان گفت از همه ظرفیت و وقت آقای عباسزاده استفاده کنید.
و با هماهنگی وی شب ۲۲ بهمن در کمپ ترمینال که جشن بزرگ انقلاب با حضور مسئولین و امام جمعه برگزار شد، بنده هم حضور یافتم و بعد از اجرای سرود سلام فرمانده به زبان ترکی توسط آقای جبلی، برنامه را شروع کردم. همه اعم از بزرگ و کوچک درگیر اجرای یک برنامه مفرح بودند.
رضایت مردم از برنامه های روحانیون فوق العاده است، البته در این بین بودند و هستند برخی افرادی که تلاش شان این است که به مردم القا کنند که روحانیت در میدان نیست که جواب های دندان شکن زلزله زده ها به آن ها خود گویا پیوند ناگسستنی روحانیت با مردم حکایت دارد و در همه کمپ ها رضایت مردم از حضور روحانیون چشم گیر بود.
روز شنبه اولین اجرای برنامه ما در شهرک ولیعصر خوی بود، که صحنه های جالب و خاطره انگیزی داشت، یک کمپ بزرگ با دو سالن و یک پارکینگ و مردمی که منتظر اجرای یک برنامه شاد و مفرح هستند تا کمی از خاطره های زلزله دور شوند.
برنامه را برای سه طیف بزرگسالان، نوجوانان و کودکان اجرا کردیم، البته در اثنا این اجراها نماز آیات و یومیه را هم در خوی به جماعت برگزار می کردیم.
در یکی از کمپ ها چند دختر جوانی داخل کمپ ایستاده بودند و به نظر می رسید به برگزاری برنامه های شادی توسط یک روحانی دیدگاه خوبی ندارند، و شاید باور نمی کردند که یک طلبه بتواند ای اندازه برای مردم برنامه جذاب و شاد اجرا کند، از آن ها خواستم در مسابقه شرکت کنند، اول کار نیامدند، اما بعد که برنامه شادی شروع شد خودشان آمدند و شرکت کردند.
آخرین اجرا هم در حضور دو روزه ما در خوی، در کمپ بسیج بود که برای عموم مردم اجرا کردیم، در برنامه ها سعی می کردم با دادن جوایز نقدی و ... همه را درگیر برنامه ها کنم، هر چه هدیه داشتیم در اجراها به مردم هدیه دادیم و تمام شد.
من معمولا برای خنداندن جمع از برخی تعابیر استفاده می کنم که مخاطب را به اشتباه بیندازد، در یکی از اجراها، در پایان برنامه گفتم " هر کسی از این برنامه خوشش نیامد بلند دست بزند" نوجوانی با صدای بلند فریاد زد، حاجی خیلی هم خوشمان آمد و دوست داریم بازم اجرا کنید.
در یکی از کمپ ها آقایی حدودا ۵۰ ساله را برای اجرای مسابقه و شرکت در برنامه دعوت کردم، ازش خواستم با صدای بلند و یا با آهنگ بگوید "من همسرم را دوست دارم"، اول کار امتنا می کرد، بعد شروع کرد با آهنگ جمله را تکرار کردن، از میان جمع نوجوانی دوربین به دست داشت آهنگ بابا بزرگش را ضبط می کرد، بعد از اجرای برنامه، همان آقا به من گفت؛ حاجی من امروز با زنم بحثم شده بود و بین ما کمی کدورت اتفاق افتاد که این جمله شما معادله را عوض کرد.
در این برنامه ها که خانواده ها شرکت می کردند، به عیان می دیدم چه قدر خلاءهای فرهنگی داریم و چه قدر جای کار هست و می شود به راحتی با مردم ارتباطی صمیمی برگزار کرد اگر کمی از طلاب جوان حمایت بشود.
روحانیون و طلاب جهادی که در خوی حضور دارند حقیقتا از تهدیدها فرصت ساخته اند و چه اقتدار و عزتی برای روحانیت کسب کرده اند. خدا قوت به همه تلاشگران عرصه تبلیغ و ترویج دین.
البته اجراهای ما برای زلزله زده ها محدود به خوی نبود، یک اجرا نیز در مسجد لطفعلی خان که زلزله زده ها را اسکان دادند، اجرا کردیم و ان شاءالله روزهای آتی نیز در اولین فرصت برای اجرای برنامه های فرهنگی در بین مردم خونگرم و دوست داشتنی خوی خواهیم بود.
انتهای خبر./
نظر شما