جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۱:۱۰
اصرار بر بدحجابی و بی تفاوتی در این زمینه، خیانت به خون شهداست

حوزه/همسر و فرزند شهید محبی فردویی از شهدای والامقام دفاع مقدس بر این نکته مهم تصریح کرد که اصرار بر بدحجابی در جامعه و بی تفاوتی افراد در این زمینه، خیانت به خون شهداست.

به گزارش خبرگزاری حوزه، "زینب"، تنها دختر شهید محمد محبی فردویی است که سال ۶۱ در عملیات محرم مفقودالاثر شده و پس از شانزده سال یعنی در سال ۷۶، پیکر مطهرش به دامان شهر و خانواده بازگشته است.

او که هم اکنون همچون برادر بزرگترش مهدی، در کسوت دندانپزشکی مشغول خدمت به مردم است، تنها ۴ سالش بوده که پدر با عروج عارفانه و عاشقانه، او و مادر و برادرانش را تنها گذاشته است.

البته خودش می گوید که یاد پدر و عطر حضورش را همواره احساس می کند. از دوران کودکی خاطرات چندانی به یاد ندارد، اما یکی را خوب به خاطرسپرده و با علاقه از آن سخن می گوید: «خیلی کوچک بودم. حول و حوش ۳ ساله. یادم هست که با بابا بیرون رفتیم. در مسیر بر اساس عادت بچگی می دویدم و باد به چادرم می خورد و آن را به هوا می بُرد.

در آن حال خوش پدر می خواست از من عکس بگیرد، اما مُدام تاکید می کرد که باید با حجاب باشی تا از تو عکس بگیرم. از همان سنین، تاکید ایشان باعث شد که هیچ وقت نسبت به مساله حجاب بی توجه و کم توجه نباشم».

حفظ عفاف و حجاب؛ وصیت محوری شهیدان

وی در ادامه با اشاره به این که اگر توجه به مسایل فرهنگی و به خصوص حجاب و عفاف، وجود داشته باشد، بسیاری از مشکلات جامعه مرتفع می شود، می افزاید: «یکی از مهم ترین وصیت های شهدا، همین توجه به رعایت حجاب از سوی بانوان و دختران است که متاسفانه گاهی عده ای از این دستور دینی غافل می شوند و به نوعی خواسته یا ناخواسته، وصیت شهدا را نادیده می گیرند.»

این دختر شهید، عمل به دستورات اسلام و اطاعت از ولی فقیه را مهم ترین خواسته شهیدان از مردم و مسئولان عنوان کرده و می گوید: «اگر می خواهیم که جامعه ای آرام، سعادتمند و موفق داشته باشیم، چاره اش جز عمل صادقانه و باورمندانه به تکالیف و آموزه های دینی نیست و این که مردم و به خصوص مسئولان در این امر، جدیت داشته باشند تا خدای ناکرده به آرمان های امام راحل و شهدای والامقام جفایی صورت نگیرد.»

دلم از زخم زبان ها گرفته اما ...

در ادامه صحبت از شرایط امروز شد. دلش از طعنه ها و زخم های زبان های دیگران نسبت به خانواده های شهدا، پُر است و می گوید: «سال ها قبل در دانشگاه شهید بهشتی تهران پذیرفته شدم و به دلیل بافت خاص جمعیتی و طبقه اجتماعی دانشجویان آن، با طعنه ها و کنایه های زیادی از سوی برخی همکلاسی هایم روبرو می شدم که به عنوان مثال می گفتند فلانی با سهمیه وارد دانشگاه شده و از این جور بحث ها و حال آن که آن ها هیچ وقت احساس نبود پدر را درک نکرده اند و وقتی به آن ها می گفتم آیا حاضرید همه جور امکانات به شما بدهند اما از نعمت پدر محروم باشید، می گفتند نه، خدا نکند!!

شیار ۱۴۳و تداعی داستان انتظار برای آغوش پیکر پدر

۱۶ سال بی خبری از پدر برای این خانواده، بی شباهت به داستان فیلم تحسین برانگیز شیار ۱۴۳ نیست. زینب محبی در این باره اظهار می دارد: «آن سالی که شیار ۱۴۳ اکران شد آن را در یکی از سینماهای قم دیدم. واقعیتش را بخواهید خیلی سرراست مرا بُرد به سال هایی که چشم انتظار آمدن خبری از بابا بودیم. خود من تهران که درس می خواندم، همه تشییع جنازه های شهدا را می رفتم تا شاید خبری از پدر بگیرم. همان سالی (سال ۷۶) که جنازه بابا را پیدا کردند، خوب یادم هست که شب امتحانم بود و حال عجیبی داشتم و اصلاً نمی دانم چطور شب را به صبح رساندم.»

یادمان نرود شهدا برای چه رفتند

پس از شنیدن صحبت های دختر خانواده، توجه خود را معطوف به سخنان همسر شهید کردیم که بعد از گذشت بیش از ۴۰ سال از شهادت همسر، با وجود همه سختی ها در تربیت و بزرگ کردن سه فرزند، همچنان استوار و سرزنده از لزوم پایبندی به آرمان های شهدا می گوید: «شهدا رفتند تا دین و آیین ما باقی بماند و در کشور صاحب الزمان(عج) با عزت و آبرو و شرف زندگی کنیم.»

۶ شهید از یک خانواده مقاوم و صبور

خانم زهرا جابری فردویی که همچنین خواهر دو شهید گرانقدر دفاع مقدس است است، ادامه می دهد: «علاوه بر دو برادرم، دو دایی و نیز پسردایی ام نیز به فیض عظیم شهادت نائل آمده اند و خدا را شاکریم که از خاندان و فامیل ما، این قربانی ها را پذیرفته است.»

از او می خواهیم که درباره نحوه شهادت شهید محبی برایمان بگوید که در همین رابطه بیان می دارد: «خودم هم خیلی دلم می خواهد بدانم ایشان چطور شهید شده است؛ گویا کسی ندیده که ایشان چطور شهید و مفقودالاثر شده. خیلی دوست دارم یک شب به خوابم بیاید و از ماجرای پرکشیدنش برایم حرف بزند.»

در عمل ادامه دهنده راه شهدا باشیم

وی با بیان این که خون های مطهر زیادی برای حفظ این انقلاب و نظام بر زمین ریخته شده است، می گوید: «ما خانواده های شهدا، انتظار خاصی از مردم نداریم جز این که در عمل، راه شهدا را ادامه دهند و به خصوص در زمینه حجاب و عفاف نگذارند که خدای ناکرده جامعه ما به سمت اهدافی که دشمن می خواهد، گرایش پیدا کند.»

جابری در خاتمه ابراز می دارد: «خبر شهادت برادران و همسر و دیگر اقوام، پشت سر هم به ما می رسید و من برای نگه داشتن و تربیت بچه ها، واقعاً دست تنها بودم اما خدا کمک کرد که یک دختر و یک پسرم، دندانپزشک شدند و دیگری در صنایع دفاع مشغول خدمت است. سختی ها زیاد بود اما راضی ام به رضای خدا و ان‌شاءالله شهدا و امام بزرگوار در آن دنیا، دستگیر همه ما باشند.»

گزارش از: سیدمحمدمهدی موسوی

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۴
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۰
  • رضا US ۰۷:۴۷ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۷
    من خودم همرزم شهدا بودم در کنارشون جنگیدم، همه برای حفظ این آب و خاک و دفاع از کشور در برابر دشمن سینه سپر کردند نه این روزگار که با بی کفایتی برای مردم درست شده . مدیران فرهنگی که میلیارد میلیارد برای توسعه فرهنگ از بیت المال پول گرفتند باید پاسخگو باشند چرا در کشور دین زدایی صورت گرفته ؟ آیا دختران امروز ، مادران فردا نخواهد بود و از دین چه چیزی را به نسل بعد منتقل خواهد کرد الان یه آدم دین باور چه حرفی برای گفتن دارد ؟
  • خ IR ۰۲:۲۹ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۷
    وصیت شهدا عزت وشرف مردم ایران بود نه چند تار موی بی ارزش
    • مفسر اعظم! IR ۱۵:۲۸ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
      شنیده بودیم در صدر اسلام بعضی ها در مقابل نص اجتهاد می کردند، اما مثل این که در زمانه ما هم هستند بعضی از نوادر! خیلی خوبه! توصیه به حجاب یعنی توصیه به شرف و اون وقت شرافت هم یعنی بی تفاوتی نسبت به حجاب، عفاف و ...!
    • . IR ۰۹:۲۷ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
      چند تار مو؟! هنوز تار مو میگید؟! بی شرفی یعنی بی ارزش دانستن مو و محاسن خدا داد، یعنی بی غیرتی نسبت به بی حیایی یعنی ممانعت از احیای ارزشها