به گزارش خبرگزاری «حوزه»، پاسخ به سؤالات و شبهات موجود پیرامون موضوع ولایت فقیه از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از پرسش ها و شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.
- سؤال
مگر ولایت مطلقه اختصاص به خداوند ندارد، پس چرا ما باید چنین عنوانی را برای رهبر معظم انقلاب قائل شویم؟
- پاسخ
بر اساس آموزه های دینی ، ولایت مطلق از آن خداوند متعال است؛ زیرا بر مبنای جهان بینی توحیدی، از آن جا که خداوند مالک تمام هستی است، سر رشته و اختیار هستی نیز به دست او است و او تنها ولیّ و اختیاردار مخلوقات می باشد.
حق حاکمیت و ولایت در انحصار خداست. مفهوم ولایت مطلق و حق حاکمیت الهی، این است که دخالت در امور دیگران از اختیارات انحصاری خالق و مدبّر و ولیّ حقیقی انسان ها است و خداوند به هر فردی این اذن و اجازه را بدهد او دارای این حق خواهد بود و بر اساس آموزه های دینی ، این اجازه به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و امامان معصوم علیهم السلام داده شده و در عصر غیبت نیز فقیه جامع شرایط از سوی امام معصوم مأذون می باشد. بنابر این ولایت و حاکمیت بالذات از آن خداوند متعال است ولی به تبع برای پیامبر اکرم و ائمه اطهار علیهم السلام و ولی فقیه در عصر غیبت جعل شده است و در حقیقت ولایت آنها نه در عرض ولایت الهی بلکه در طول آن قرار دارد.
به کار بردن تعبیر ولایت مطلقه بر ای فقیه ، متفاوت با ولایت مطلقه الهی است؛
زیرا اولا؛ مطلقه بودن ولایت خداوند یعنی داشتن اختیار تمام هستی و سرپرستی مدبرانه تمامی مخلوقین در حالی که مطلقه بودن ولایت فقیه به این معنا است که فقیه در چارچوب قوانین و احکام اسلام تمام اختیارات معصوم ـ علیهم السلام ـ را در حوزه حکومت و مصالح عمومی و نه امور فردی و شخصی دارد.
ثانیا؛ ولایت مطلقه خداوند بالذات و اصلی است اما ولایت فقیه تبعی و اعتباری می باشد.
ثالثا؛ ولایت مطلقه فقیه شعبه ای از ولایت امام معصوم ـ علیهم السلام ـ در حوزه ولایت تشریعی است بدون اینکه ولی فقیه فضائل و مقامات معنوی معصوم را داشته باشد و ولایت معصوم ـ علیهم السلام ـ هم به اذن و نصب خاص ولیّ مطلق می باشد.
رابعاً ؛ ولایت مطلقه فقیه ، ولایت تشریعی است و شامل ولایت تکوینی نمی شود در حالی که ولایت مطلقه الهی ، ولایت تکوینی و تشریعی را شامل می شود. با این توضیح که در یک تقسیم بندی ولایت به ولایت تکوینی و تشریعی تقسیم می شود. ولایت تکوینی به معنای تصرف در موجودات و امور تکوینی است.
چنین ولایتی از آن خداست. اوست که همه موجودات تحت اراده و قدرتش قرار دارد. اصل پیدایش، تغییرات و بقای همه موجودات به دست خداست؛ از این رو او ولایت تکوینی بر همه چیز دارد. خدای متعال مرتبه ای از این ولایت را به برخی از بندگانش اعطا می کند. معجزات و کرامات انبیاء و اولیاء ـ علیهم السلام ـ از آثار همین ولایت تکوینی است. آنچه در ولایت فقیه مطرح است، ولایت تکوینی نیست.
ولایت تشریعی یعنی اینکه تشریع و امر و نهی و فرمان دادن در اختیار کسی باشد. اگرگفته می شود که خداوند ربوبیت تشریعی دارد، یعنی اوست که فرمان می دهد که چه بکنید و چه نکنید. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و امام هم حق دارند به اذن الهی به مردم امر و نهی کنند. درباره فقیه نیز به همین صورت است. مقصود از ولایت برای فقیه، ولایت تشریعی است، یعنی او شرعا حق دارد به مردم امر و نهی کند.
معنای ولایت مطلقه این نیست که فقیه مجاز است هر کاری را انجام دهد بلکه به این معناست که فقیه در چارچوب موازین دینی مانند امام معصوم ـ علیهم السلام ـ با استفاده از اختیارات گسترده ای که دارد می تواند تمامی موارد نیاز جامعه اسلامی را ـ چه اضطراری و چه غیر اضطراری ـ تأمین کند و اقدامات او در قلمرو و تصرفات شرعی می باشد. بنابراین ولایت مطلقه فقیه تعبیر دیگری از استمرار اختیارات امام معصوم ـ علیهم السلام ـ در حوزه حکومت و مصالح عمومی است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
خمینی ، سید روح الله ، البیع ، قم:اسماعیلیان ، ۱۳۶۳ ،ج۲
جوادی آملی ، عبد الله ، ولایت فقیه ، ولایت فقاهت و عدالت ، قم: مرکز نشر اسرا ،۱۳۸۵
مصباح یزدی ، محمد تقی ، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره ، ۱۳۷۸
جوان آراسته ، حسین ، مبانی حکومت اسلامی ، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه ، ۱۳۸۲.