خبرگزاری حوزه | چند ماه پیش شاید در ابتدای شکل گیری فتنه اخیر که نشانه هایی از ولنگاری به ویژه در شهرهای بزرگ دیده میشد و از طرفی گروهها و افرادی که غیرت دینی داشتند و نسبت به این مساله حساس بودند، حرکت هایی را آغاز کرده بودند از برپایی ایستگاههای فرهنگی تا تشکیل گروههای تذکر لسانی، نوشتن بیلبوردها، تجمعات اعتراضی و...
-در آن روزها- یادداشتی نوشتم با عنوان "بلوای حجاب " و در آن یادداشت به اهمیت واقعی مساله، دست هایی که پشت پرده است و برنامه ریزی حساب شدهای که دنبال فتح این خاکریز مهم و حساس است اشاره کردم و گفتم برای حرکتی این چنین حساب شده و ترکیبی، ما نیز باید برنامهای حساب شده و چند وجهی داشته باشیم و...
برنامهای که آن روز فقدان آن دیده میشد و امروز هم پس از ویرانی بسیاری از پلها و آسیب جدی که به عفاف و حجاب خصوصا در شکل ظاهری جامعه وارد آمده ، هنوز که هنوز است اثری از آن دیده نمیشود! یا اینکه اگر هم برنامهای هست، آن قدر جدی و اثر گذار نیست که وجود آن قابل حس باشد!
امروز کار به جایی رسیده است که این زنان مومن و محجبه هستند که ناچارند از حضور در بسیاری از مکانها و اجتماعات پرهیز کنند. از کافه ها و رستورانها گرفته، تا هایپرمارکتها، مراکز تفریحی، مناطق گردشگری و... حتی آموزشگاههای آزاد و بازارها، پر شده از خانمهایی که حتی زحمت گذاشتن یک کلاه به خود ندادهاند، با پاچه هایی که روز به روز کوتاه تر میشود و آرایشی که بیشتر به مجلس عروسی و کافهها و بارهای اروپایی میخورد تا حضور در کوچه و بازار.
آن قدر هم جری شدهاند که اگر نگاه چپشان کنی بر سرت خراب میشوند و توهین و ناسزایی نیست که نثارت نکنند تازه اگر کار به زد و خورد نرسد.
راستی این میزان از دریدگی و بی حیایی در کجای جمهوری اسلامی پرورش یافته که ما از وجودش تا این اندازه غافل بودهایم؟!
البته پاسخ را همه میدانیم: فضای مجازی
اما کدام فضای مجازی؟ فضایی که کاملا تحت مدیریت دست دشمنان قسم خورده این مرزو بوم است و برخی از دولتمردان و سیاسیون خائن، صرفا با هدف بهره برداری سیاسی، آن را رها کردند تا به اهداف و اغراض خود و حزب شان برسند و چند صباحی بیشتر بر صندلیهای عزیزشان تکیه بزنند، صندلی هایی که برای حفظ هر کدام چندین شهید تقدیم شده است، شهیدانی که مهم ترین دغدغهشان حفظ عفاف و حجاب ناموسشان بود.
آری شاید به ظاهر بتوان گفت این خانمها خودشان این پوشش را انتخاب کردهاند و خود را به چنین ورطهای(بی عفتی و مخاطرات آن) انداختهاند، اما خوب که نگاه کنی در واقع این ها، گوشت های قربانی هستند که برخی برای رسیدن به اهداف سیاسیشان فدا کردهاند و کک شان هم نمی گزد.
ماهها و بلکه سالهاست فعالان و دلسوزان عرصه فرهنگ-نه آنها که فقط بودجههای کلان را میگیرند و هیچ نمی کنند- فریاد میزنند، سری به بازار مد و طراحی لباس بزنید، مدیریت این قرارگاه مهم با چه کسانی است که اینطور حساب شده هر روز یک مد عجیب و غریب را رایج میکنند، مانتوهای توری و بدون دکمه ، لباس های کوتاهی که به سختی میتوان نام بلوز بر آن گذاشت و به عنوان مانتو وارد بازار میشوند و شلوارهایی که اگر پاره پاره نباشد، نهایت بلندی آن به ۹۰ یا ۱۰۰سانت میرسد و... شرایط به گونه ای است که حتی اگر یک خانم بخواهد پوشش مناسب داشته باشد، باید به سختی آن هم با قیمت بسیار گزاف پیدا میکند.
آیا واقعا این مساله قابل کنترل نیست؟
یا اینکه مثلا تورهای گردشگری ، مگر نباید زیر نظر دولت و با مجوز حاکمیت فعالیت کنند؟! راستی در قانون دیده نشده که این تورها اگر شئونات اسلامی را رعایت نکنند چه برخوردی با آن ها می شود؟ یا مثلا تا چه حد رعایت نکنند برخورد میشود- در برخی از کلیپ های منتشر شده از تورها رقص و آواز و بی بندو باری که هیچ، گاه سرو مشروب هم دیده میشود!!
اصناف و بازاریان چه طور؟ زیر نظر چه قانونی فعالیت میکنند که بسیاری از آنها به راحتی حجاب از سر برداشتهاند وحتی برخی از آنها، رسما بی حجابی را از شروط استخدام کارکنان خانم گذاشتهاند و به نظر میرسد خیالشان راحت است که کسی کاری به کارشان ندارد.!!!
برخی پزشکان و دندان پزشکان و...که اصلا همیشه انگار تافته جدا بافتهاند... کافی است سری به کلینیکهای پزشکی و به ویژه کلینیک زیبایی یا دندان پزشکی بزنید، اغلب کارکنان و پزشک یا به شدت شل حجاب یا اصلا بدون حجاب هستند و نهایتا کلاهی بر سر دارند که صرفا برای رعایت بهداشت است آن هم با آرایش ها و ناخن های عجیب و غریب!
آقایان مسئول این مسائل و موارد فراوان دیگری از این دست، در سایه بی توجهی و سیاسی کاری بسیاری از شما ایجاد شده است و از بین نمیرود مگر اینکه همتی جدی برای رفع آن وجود داشته باشد...
شرایط امروز نتیجه کم توجهی شماست، لطفا اگر شده لحظهای به خون شهدایی که بر جایگاههای شان تکیه زدهاید، فکر کنید و کاری برای این وضعیت انجام دهید، نه نشست و جلسه و بخشنامه و دستورالعمل بدون پشتوانه اجرایی... نه،! به واقع اراده کنید، شاید هنوز هم اندک فرصتی برای نجات جامعه از بی عفتی و ولنگاری باشد، اگر و فقط اگر اجرای قانون حجاب و عفاف را در اصناف و واحدهایی که زیر نظر خودتان فعالیت میکنند جدی بگیرید، اگر از ارائه برخی خدمات به این جماعت بیحیا، به شکلی کاملا قانونی خودداری شود، اگر حتی امنیتی را که لایق آن نیستند از آن ها دریغ کنید ، و خیلی از کارهای دم دستی دیگر میتوان بخش قابل توجهی از این ظاهر زشت و دل آزار را کنترل کرد و به شکلی بهبود بخشید...
فقط کافی است بخواهید، خیلی از این راه کارها بدون درگیری قابل انجام است، ما تجربه الزام به ماسک را داشتیم، حداقل حجاب را در حد همان ماسک جدی بگیرید و برای آن فکری کنید.
مصطفی محجوب