شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۷
یادداشتی از آیت الله علیدوست: دفاعی عقیم و پرهزینه

حوزه/ این روزها دشمنان اهل بیت – علیهم السلام – برای دور کردن نسل جدید شیعه از دامان پاک اهل عصمت‌، نقشه‌های بسیار پیچیده‌ای اجرا می‌کنند؛ در چنین فضایی لازم است هر گاه به دلیلی سخنی از اهل بیت علیهم السلام می‌گوییم، مراقب سوء استفاده‌های احتمالی و قطعی، از گفته‌هایمان باشیم. سخن گفتن از اهل بیت به هر عنوان ورود به وادی مقدس طُوَی است که باید با احتیاط در آن میدان قدم برداشت!

خبرگزاری حوزه | مدتی است برخی مبلغان و واعظان مشهور و محترم کشور، در دفاع و توجیه مشکلات موجود کشور، اوضاع حاکم بر حکومت امام علی – علیه السلام – را مطرح و وضعیت موجود را با حکومت مولا – علیه السلام – مقایسه می کنند! و آخرین آن، حرکتی بود که یکی از سخنرانان در چهارم مردادماه امسال (۱۴۰۲) انجام داد.
در گذشته هم طلبه‌ای جوان مطرح کرد که حدود (یا بیش از) ثلث نهج البلاغه، راجع به متخلفان اقتصادی و غیر اقتصادی از کارگزاران حکومت علوی است. دیگری در مشهد مقدس مطرح کرد که حدود سی فساد در حکومت امام – علیه السلام – بوده است که امام نتوانسته‌اند آن ها را معالجه کنند.
چنان که واعظ دیگری در پاسخ به سوال یکی از اصحاب رسانه که مطرح کرد (بدین مضمون): به نظر شما، امام خمینی و رهبران انقلاب ایران تا چه حد در پیاده کردن اهداف خود موفق بوده اند؟ پاسخ داد: من سوال را به شما برمی‌گردانم و می‌پرسم: اصولا پیامبران و پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله- تا چه پایه موفق بوده‌اند؟(استفهام انکاری)
طبیعی است که این حضرات، خود را موظف به دفاع از عملکردها و وضعیت موجود دانسته و به گمان خویش، تکلیف خود را انجام داده‌اند و از نظام، انقلاب و مسئولان دفاع جانانه کرده‌اند؛ قهرا در آینده هم شاهد ادامه این حرکت خواهیم بود. و از آن جا که عموم این آقایان، از چهره‌های انقلابی و از موقعیت قوی در امر تبلیغ برخوردار و صاحب تریبون‌های حساس‌اند (و اگر چنین نبود این جانب ورود نمی‌کردم) حقیر به تحلیل و بررسی این حرکت می‌پردازم. حاصل پرداختن به ادله ذیل، چیزی جز اثبات عقیم بودن این نوع دفاع (توهم دفاع) و پرهزینه بودن آن نیست؛ بدین قرار:
۱. آن چه این آقایان بیان می‌کنند یا در اصل خلاف واقع، یا غیر ثابت، یا راست ناقص و یا به قدری آمیخته به مبالغه است که هیچ کم از کذب ناموجه ندارد. با پوزش از اطاله نوشته، ناچارم توضیح کوتاهی در این باره داشته باشم.
نهج البلاغه شریف – طبق برخی شمارش‌ها- دارای ۲۴۱ خطبه، ۷۹ کتاب و نامه و ۴۸۰ حکمت است.(مطابق نهج البلاغه فیض الاسلام) در نامه ۲۰، ۴۰، ۴۱، ۴۳، ۴۵ و۷۱ اشاره به تخلف‌هایی شده است. این احتمال بسیار موجه است که مخاطب نامه ۴۰ و ۴۱ یک نفر (عبیدالله بن عباس) است. چنان که در نامه ۴۳ صرفا اشاره به گزارشی علیه مصقلة بن هبیره شیبانی است که با توجیه وی، امام – علیه السلام – دفاع او را می‌پذیرند. همچنین نامه ۴۵ راجع به عثمان بن حنیف است که کار ناروای او صرفا نشستن بر سر سفره‌ای بود که اغنیا بر آن حاضر و فقرا غائب بودند. (وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّکَ تُجِیبُ إِلَی طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِیُّهُمْ مَدْعُوٌّ)
این جانب هیچ توجیه نیستم که با این وضعیت، با گفته‌ای که ثلث نهج البلاغه را راجع به برخورد با کارگزاران فاسد میداند، چه برخوردی باید داشت؟!!
حضراتی که این اندک تخلفات را برای برخی توجیهات، جسیم می‌کنند؛ از برخورد قاطع، روشن، سریع و عبرت‌آموز حضرت هم بگویند تا معلوم شود بیان ها تا چه پایه ناقص است!! برای نمونه خوانندگان محترم رفتار امام را با ابن هرمه (دعائم الاسلام ، ج۲ ص ۵۳۲) مطالعه کنند تا معلوم شود برخی نقل‌ها تا چه پایه راست ناقصی است که هیچ کم از خلاف واقع گفتن ندارد.
در مقایسه و تشبیه باید به همه اقتضائات تشبیه، توجه کرد. حکومت امام علی – علیه السلام – در طول چهار سال و چند ماه بر سرزمین پهناور اسلام که عراق و ایران بخشی از آن است بعثت عدالت بود که هرگز – هرگز – نباید رفتاری این چنینی با آن داشت!
نسبت به سخنی که به حدود ۳۰ فساد در زمان حکومت امام علی علیه السلام اشاره می‌کند، باید توجه کرد که این فسادها، هیچ ربطی به امام نداشته و میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت ناتوان و فاسد قبل به ارث رسیده بود. (قد عملت الولاة قبلی أعمالا خالفوا فیها رسول الله صلی الله علیه وآله...)و حضرت نمی‌توانستند با سرعت و به راحتی آن‌ها را ریشه‌کن کنند (وَ لَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَی تَرْکِهَا وَ حَوَّلْتُهَا إِلَی مَوَاضِعِهَا .... لَتَفَرَّقَ عَنِّی جُنْدِی حَتَّی أَبْقَی وَحْدِی....) و این چه ربطی به کژی‌ها و ناراستی‌های مورد نظر دارد؟ ضمن این که مبنای این گفته، روایتی است که فاقد سند معتبر است؛ هر چند اگر واجد سند معتبر هم بود، برای اثبات مطلب کافی نبود؛ زیرا خبر واحد هر چند واجد سند معتبر باشد، برای اثبات غیر احکام شرعی کافی نیست.
سند روایت این است: «علی بن ابراهیم عن ابیه عن حماد بن عیسی عن ابراهیم بن عثمان [عمر] عن ابان بن ابی عیاش عن سلیم بن قیس اسدی (روضه کافی ، ص ۵۸، ح ۲۱) این سند به دلیل اشتمال بر ابان بن ابی عیاش ضعیف است. البته در روضه کافی از ابان یاد نشده است ، لکن مطابق موازین رجال بین ابراهیم بن عثمان [عمر] و سلیم بن قیس ، این شخص واسطه در نقل است.
۲. نباید تردید کرد دفاع‌هایی این چنین، هرگز منتقدِ به وضعیت موجود در جمهوری اسلامی ایران را معتقد به این روش حاکمیتی نمی‌کند؛ بر عکس، چوب حراج بر تراث می‌زند که بگویند: پس هر حکومتی از اسلام وضعیتش چنین است! من نمی‌دانم آن حضرات در آینده در نیمه شعبان، چگونه می‌خواهند از حکومت مهدوی بگویند و فریاد زنند که :«یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بعد مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؟
۳. این گونه سخنرانی‌ها، تأمین خاطر دادن به مسئولانی است که هیچ نیازمند به تأمین خاطر نیستند، بلکه بیش از هر چیز و هر زمان محتاج شنیدن نقدهای منصفانه، خالی از سفیدنمایی ناموجه (و البته به دور از سیاه‌نمایی) هستند.
۴. دفاع از انقلاب و نظام البته با پذیرش برخی کاستی ها، خود تحریمی و ... راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند.
در پایان تذکری مشفقانه و ناصحانه به این حضرات باید داشت که قدری با احتیاط سخن بگویید و بدون هیچ عایدی و نتیجه، ناخواسته نسل امروز را با حکومتی که بی‌همتا در عدالت بود، بدبین نسازید.
مخاطبانی هم که این سخنان را می‌شنوند، نباید این سخنان را جدی بگیرند و نسبت به آن چه باید مدافعش باشند، بدبین شوند.
خوب است کسانی که وظیفه خطیر و ظریف دفاع از انقلاب اسلامی را بر دوش می گیرند، اَبرو را طوری آرایش نکنند که چیزی از چشم باقی نماند! و بُن همان شاخه‌ای را که بر آن نشسته‌اند، به دست اره نسپارند!
این روزها دشمنان اهل بیت – علیهم السلام – برای دور کردن نسل جدید شیعه از دامان پاک اهل عصمت‌، نقشه‌های بسیار پیچیده‌ای اجرا می‌کنند؛ در چنین فضایی لازم است هر گاه به دلیلی سخنی از اهل بیت علیهم السلام می‌گوییم، مراقب سوء استفاده‌های احتمالی و قطعی، از گفته‌هایمان باشیم. سخن گفتن از اهل بیت به هر عنوان ورود به وادی مقدس طُوَی است که باید با احتیاط در آن میدان قدم برداشت! فراموش نکنیم که:
*إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ أُولٰئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولًا*.
قم – حوزه علمیه – ابوالقاسم علیدوست
۱۴/ ۵/ ۱۴۰۲

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۹
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۴
  • ابوحامد IR ۱۳:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
    بسم العلی الاعلی اصل وقوع تخلف فساد مالی واخلاقی توسط کارگزاران حکومت علوی سلام الله علیه وعلی ابنائه چه کم وچه زیاد ، نقل شده و نشده قابل انکار نیست زیرا هیچکدامشان معصوم نبوده اند ووقوع این امور خلاف دور از انتظار نیست ولی مهم برخورد بدون اغماض ومصلحت اندیشی احساسی با آنها است که درعملکرد ولی الله الاعظم سلام الله علیه کاملا آشکار می باشد . جناب علیدوست اگر دفاع همه جانبه از نظام وعملکرد مسئولینش با قیاس مع الفارق حکومت علوی نابجا وعقیم است ، ازدسترس والگو واسوه خارج کردن حضرات معصومین وعملکرد حاکمیتیشان به مراتب مضر ودارای اثرات سوء ونتیجه اش چیزی جز تقدیس ظاهری آنان وتوجیه انحرافات نخواهد بود
    • ابومحمد IR ۱۲:۵۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۶
      احسنت استاد علیدوست، جانا سخن از زبان ما می گویی
    • سید محسن موسوی IR ۰۵:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۹
      بسمه تعالی با سلام جناب ابوحامد شما خیال می کنی حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام برای غیر معصومین خارج از دسترس نیست یعنی آیا غیر معصوم می‌تواند حکومتی مثل حکومت حضرت داشته باشد حکومتی که حضرت علی علیه السلام داشت یا امام زمان عجل الله خواهد داشت حتی حضرت ابوالفضل علیه السلام نمی‌تواند داشته باشد آیا در این مورد شک داری؟!!! یک کم فکر کن حرف بزن
  • ج IR ۱۴:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
    باسلام. کاش جناب علیدوست توضیح میدادند مرادشان از خود تحریمی در بند ۴ چیست؟ این لفظ در ادبیات سیاسی مخصوص جریان سیاسی خاصی است که مشکلات کشور را وجود حکومت اسلامی و دین میداند. آیا آقای علیدوست همین مطلب را اراده کرده اند؟
  • یا الله IR ۲۲:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
    بعضی روحانی نماها می خواهند ناکارآمدی ها و بی عرضگی های حزبی را که داد مردم را در آورده بپای اسلام بنویسند، اینطور هم مردم را از انقلاب دور می کنند و هم اسلام!!! به خیال خام خودشان پیروز میدان کثیف سیاست هم شده اند
  • . IR ۰۳:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۵
    سلام علیکم خداوند بر توفیقات حضرت آیت الله علیدوست بیفزاید بسیار دقیق و مستند فرمودند
  • رسول ملکیان اصفهانی IR ۰۶:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۵
    دو کتاب مطرح است در این حوزه که بسیار قابل توجه است. البته عملکرد ضعیف و غلط یا سوء استفاده بعضی مسئولین هیچگونه توجیه شرعی وعقلی ندارد که در جای خودش قابل بررسی است. لکن توجه به این دو کتاب مهم است: 1-کتاب ریزش خواص در حکومت امیرمومنان (ع) نویسنده: جواد سلیمانی انتشارات: نشر معارف معرفی کتاب در کتاب «ریزش خواص در حکومت امیرمومنان(ع)» ۶۶ تن از چهره های خوش سابقه و متنفذ حکومت علوی، معرفی و لغزشگاهها و عوامل ریزششان بر اساس اسناد دست اول تاریخی بررسی شده است. آنان به چهار جریان صدارت طلبان فتنه گر، متحجران آشوبگر، اعتزالیون عافیت طلب و اعتزالیون قدرت طلب تقسیم شده اند، اما از آنجا که برخی از آنان در قالب های مذکور قرار نمی گرفته اند، بر اساس اوصافی که در تاریخ درباره شان گفته شده، به عالمان، قاضیان، خطیبان، شاعران، دوستان بی وفا و چهره های بانفوذ تقسیم گردیده اند. در این کتاب، چهره­های خوش سابقه و متنفذ حکومت علوی، معرفی و لغزش­گاه ها و عوامل ریزش­شان بررسی می شود، تا از این رهگذر هم خواص اهل لغزش شناسایی شده و علت لغزش­شان تحلیل گردد و هم نقش لغزش آن­ها در تضعیف حکومت آن حضرت تبیین شود، لکن قبل از معرفی چهره های مذکور، نخست مباحثی چون تعریف، اهمیت، طبایع و فرآیند رویش خواص در صدر اسلام بررسی شده و سهم لغزش خواص در تضعیف حکومت امیرمؤمنان(ع) به­ طور اجمال بررسی گردید. خواص اهل لغزش کسانی هستند که در زمان حکومت علی(ع) به نوعی با سیاست­های آن حضرت هماهنگ نشدند. برخی با آن حضرت بیعت نکرده، بعضی در جنگ­ها آن حضرت را یاری نکردند و برخی دیگر به صورت رسمی در مقابلش ایستادگی کردند و به جنگ با آن حضرت برخاستند، و برخی دیگر پرچم مبارزه فرهنگی و اجتماعی را بر ضد آن حضرت برافراشتند.
  • رسول ملکیان اصفهانی IR ۰۶:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۵
    بخش دوم: 2-عدالت در گرداب: جریان شناسی تحلیلی حکومت علوی (ع) ناشر اشراق حکمت نویسنده جواد سلیمانی امیری معرفی کتاب این کتاب بررسی جریان های اثرگذار حکومت علوی را بر عهده دارد و قابلیت تطبیق بر جریانهای موجود در کشور را دارد که در دو بخش بدانها پرداخته است: بخش یکم؛ چالش های مردم فصل اول: غربت ولایت؛ که بیانگر ناآگاهی مردم نسبت به مقام ولایت و کوتاهی آنان در فرمانبری از امیرمومنان(ع) است. در این فصل روشنگری های مالک، عدی بن حاتم و زید بن صوحان در بیان مقام مولا است. این فصل پیامد غربت ولایت را در توهم ناکارآمدی حکومت اسلامی، تردید و مخالفت و نیز بروز فتنه ها می داند. فصل دوم: بی بصیرتی؛ این فصل با درنگی در مفهوم بصیرت به جریان های بی بصیرت، که شامل کندروها و تندروها می باشد، شروع می شود. نیز از کم بصیرتی خودی ها حکایت می کند، و چالش های بی بصیرتی را تحت عنوان بحران بی اعتمادی و عوام زدگی بررسیده است. فصل سوم: تحجرگرایی؛ پس از نگاهی به مفهوم تحجر، تاملی در جناح های تحجرگرا، آنگاه بررسی مصادیق تحجرگرایی در بصره(جنگ جمل) درون سپاه مولا و نیز در شام(در سپاه معاویه) را کاویده است. بخش دوم: چالش های نخبگان؛ فصل چهارم: اشرافی گری؛ تفحص در فرایند رفاه طلبی در امت پس از پیامبر(ص)، و پیامدهای آن در قالب اعتراض به مولا و خیانت، در این فصل می گنجد. فصل پنجم: حسدورزان و کینه جویان بررسی مصداقی عملکرد کسانی که به یکی از دلایل ذیل با عدالت خواهی مولا مخالفت کردند، برعهده این فصل است؛ 1. رقابت های قومی 2. زخم های ذوالفقار(کسانی که نزدیکانشان در جنگ های صدر اسلام بدست مولا کشته شده بودند و کینه ایشان را به دل داشتند.) 3. عقده های شخصی 4. اصرار بر احکام الاهی فصل ششم: معضل بدعت گذاران؛ این فصل بررسی بدعت های پیشینیان و نحوه مواجهه مولا با آنها ، در این فصل آمده است. فصل هفتم: جریان نفاق؛ بیان مفهوم نفاق و اوصاف منافقان در قالب 1.دعوی اصلاح گری 2.ادعای زیرکی و سیاستمداری و 3. چند چهرگی، و اقسام نفاق در این فصل مندرج است. فصل هشتم: منافقان خاکستری؛ بیان تفصیلی عملکرد کسانی چون شبث بن ربعی تمیمی، اشعث بن قیس و جریربن عبدالله بجلی که به ظاهر در سپاه مولا بودند ولی عملا در خدمت معاویه به سر می بردند، در این فصل گنجیده است که از جمله بهترین فصول کتاب است. فصل نهم: منافقان برانداز؛ ...
  • حسین IR ۲۲:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۵
    کاملا حضرت آیت الله علیدوست درست می‌فرمایند چرا هر گندکاری میزنیم با اهل بيت عليهم السلام مقایسه میکنم ما کجا و ائمه معصوم کجا خدا اسلام و اهل بیت علیهم السلام را از دست ما نجات بده و حفظ کن که انقدر مردم رو با اعمال خودمون ضد دین نکنیم