شنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۳ |۱۴ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 16, 2024
پرچم ایران

حوزه/ از جمله تهدیداتی که با سیاست پیوند خورده است و یکی از پیامدهای ضمنی آن به شمار می‌آید، پدیده «نفوذ» است؛ تهدیدی که تا کنون چندبار دیده‌بان بیدار انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا درباره آن هشدار داده و به صراحت خطرات آن را گوشزد کرده‌اند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، سرکار خانم فاطمه احمدی بیغش[۱] در مقاله ای با عنوان «روش‌ها و راهکارهای پیشبرد نفوذ بیگانگان در راستای سلطه بر انقلاب اسلامی ایران» به تهدیدات در این باره و تأثیر آن بر روند انقلاب اسلام پرداخته است .

چکیده

از جمله تهدیداتی که با سیاست پیونده خورده است و یکی از پیامدهای ضمنی آن به شمار می‌آید، پدیده «نفوذ» است؛ تهدیدی که تا کنون چندبار دیده‌بان بیدار انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا درباره آن هشدار داده و به صراحت خطرات آن را گوشزد کرده‌اند.

در نفوذ به جای استفاده از روش‌ها و ابزار خشن که به واکنش و مقاومت منجر می‌شود، از تعامل و شیوه‌ها و ابزار نرم استفاده می‌گردد و جذب و برقراری رابطه، جایگزین مبارزه و مقابله شده و با تغییر ذائقه، احساس، افکار و باورها، ترجیحات و خواسته‌های دشمن، حریف یا رقیب، مدیریت و جهت داده می‌شود. در این صورت، نه تنها گروه، جامعه یا کشور به مقابله و مبارزه بر نمی‌خیزند؛ بلکه با تقویت تعامل و رابطه به همکاری تن می‌دهند و در دراز مدت حتی می‌توانند به یک متحد و شریک تبدیل شوند.

این مقاله با روش توصیفی‌تحلیلی و با استناد به کتب و مقالات معتبر، تدوین شده‌است. هدف از پژوهش بررسی ابعادو ویژگی‌های پروژه نفوذ در جمهوری اسلامی ایران است.حال باید دید این پدیده نفوذ چه تاثیری در روند مسائل مختلف جمهوری اسلامی ایران دارد. آن‌چه به عنوان ره‌آوردپژوه از این تحقیق استنباط‌می‌شود این است که دشمن همیشه در کمین است و برای شکست نخوردن باید بی نهایت تلاش نمود و نسبت به خطرات احتمالی حساسیت‌های لازم داشت. لذا تحقیق پیش رو اهتمام دارد رویکردی‌جدید همراه با مباحث‌مهمی‌چون مختصات و مفهوم نفوذ ویزگی‌های نفوذ، نفوذ بیگانگان در ایران و ... بیان دارد.

واژگان کلیدی: نفوذ، دشمن، سیاست، آیت الله خامنه‌ای، انقلاب اسلامی ایران.

مقدمه

«تغییر» راهبرد اصلی استکبارجهانی علیه جمهوری‌اسلامی‌ایران است که با بهره‌گیری از دو شیوه «بی‌ثبات‌سازی» و «نفوذ» دنبال می‌شود. بی‌ثبات‌سازی با اعمال قدرت سخت و عریان دنبال می‌شود که با توجه به ماهیت دینی و انقلابی نظام جمهوری اسلامی‌ایران پرهزینه و کم‌نتیجه بوده و بارها ناکارآمدی خود را نشان داده است. اما نفوذ که باکاربرد قدرت نرم مقدور است، می‌تواند با تأثیرگذاری برهمان ماهیت مولد مقاومت واستحاله آن زمینه‌ساز در هم شکستن هرگونه مقاومت هویتی به برقراری سلطه پنهان و تبدیل جمهوری‌اسلامی به یک همراه و متحد منطقه‌ای شود؛ اما لازمه آن برقراری تعامل و ایجاد سطح معینی از تماس و ارتباط سیاسی است که امکان بهره‌گیری از ابزارهای آن، یعنی دیپلماسی عمومی و دسترسی به برآورد وضعیت و بازخوردگیری حضوری و بدون واسطه را فراهم سازد.

در این‌صورت همان‌گونه که در دوران جنگ سرد، نفوذ به فروپاشی درونی شوروی منتهی شد، آمریکا انتظار دارد، نفوذ در جمهوری‌اسلامی‌ایران هم مؤثر واقع شود. به ویژه این‌که اجرای برجام در دوره پسابرجام، بهانه‌ای شبه منطقی برای افزایش سطح تماس و نفوذ فراهم می‌سازد و برخی از دولتمردان جمهوری‌اسلامی نیز با سهل‌اندیشی نسبت به دشمن، در رفتار سیاسی خود نشانگانی بروزمی‌دهند که «میانه‌رویی» با همان «غرب‌گرایی» را به دشمن بازتاب داده و طمع او را برای نفوذ مضاعف می‌سازد.

در همین شرایط دیده‌بان همیشه بیدارانقلاب‌اسلامی، حضرت امام‌خامنه‌ای (مدظله العالی) که با معماری نرمش قهرمانانه برای گرفتن هرگونه بهانه‌جویی از دشمن و افشای چهره واقعی و ماهیت اعتمادناپذیر او، خط مذاکره را مدیریت کرده، به شیطنت دشمن برای استفاده ازفرصت واعمال نفوذ هشدار داده و خطر آن را گوشزد فرمودند. اما از آن‌جا که پنهان‌کاری ازجمله ویژگی‌های نفوذ است امکان رصد آن راسخت کرده و ازجمله عوامل توفیق نفوذگر به شمار می‌آید.

خطر جدی این است که نفوذ هم، مانند تهاجم‌فرهنگی و جنگ نرم مورد غفلت واقع شده، زمانی مورد فهم قرارمی‌گیرد که در بخش هایی خسارت وارد کرده و تلفات سنگین گرفته باشد. از این رو برای اثربخشی هشدار رهبرحکیم وفرزانه انقلاب‌اسلامی لازم است به فهم و درک نفوذ و ایجاد حساسیت نسبت به آن اقدام کرد که مهم‌ترین بخش بازدارندگی و سد نفوذ است؛ چرا که ماهیت خاموش نفوذ و تازگی آن در شرایط تعامل از یک‌سو و عدم تسلط باماهیت و پیامدهای خطرناک آن از سوی دیگر، غفلتی شبیه به همان غفلت از تهاجم‌فرهنگی را موجب می‌شود که زمینه‌ساز توفیق نفوذگرخواهدشد.

مفاهیم ‌نظری تحقیق

نفوذ: در کتب لغت‌شناسی، نفذ به معنی اثرکردن درچیزی، داخل شدن در چیزی (فرهنگ فارسی معین،ذیل واژه) تأثیرگذاشتن برکسی و راه یافتن پنهانی در گروه یا جایی (فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه) آمده است، از سوی دیگر، معادل انگلیسی نفوذ، واژه (Influence) است که در لغت به معنای کنش یا قدرتی است که یک نتیجه‌ای را بدون اعمال آشکار زور یا بدون اعمال مستقیم فرمان تولید می‌نماید و از اعمالی است که مستقیم یا غیرمستقیم سبب تغییر در رفتار یا نظرات دیگران می‌شوند. (الوانی، مدیریت‌عمومی، ۱۳۸۶، ص۱۴۲)

در ادبیات عرب و علم لغت برای واژه نفوذ دو معنا در نظر گرفته شده است:

۱- خارج شدن امری از امری دیگر، مانند تیری که از کمانی خارج می‌شود. ای گروه جنیان و آدمیان اگر استطاعت و نیرو دارید، بگذرید و عبور کنید؛ یعنی برای گریختن و فرار کردن از مرگ بیرون روید. (انعام/۳۵)[۲] و همین‌طور گفته می‌شود[۳] گذشتن چیزی از چیزی هرگاه از او خلاص شود، مثل تیر که پس از انداختن و پرتاب کردن آن می‌گذرد. (جمعی از نویسندگان، ۱۳۹۵، ص۱۶ و لطفی مرزناکی، ۱۳۹۹، ج ۱، ص ۶۸)

۲- داخل شدن و ورود، مانند داخل شدن نخ در سوزن. ( النفاذ و الانفاذ یقال: سلک الطریق ای نفذ فیه و سلک الخیط فی الابره) (همان) امّا آن‌چه محل بحث است، معنای دوم، یعنی نفوذ به معنای ورود است.

برای روشن شدن مفهوم اصطلاحی نفوذ در علم سیاست، ناگزیر از تعریف مفهوم قدرت می‌باشیم؛ زیرا قدرت با نفوذ رابطه تنگاتنگی دارد و از رهگذر تعریف قدرت می‌توان مفهوم نفوذ و جایگاه آن را درک کرد. قدرت را توانایی مدیریت بر ذهن‌ها و اعمال دیگران تعریف کردند. به تعبیری، قدرت توانایی تأثیرگذاری و تعیین رفتار دیگران است. (همان، عالم، ۱۳۸۵، ص ۹۵)

مختصات مفهوم نفوذ

باتوجّه به آن‌چه گفته شد، در روشن شدن مختصات (ابعاد ومؤلفه‌های) مفهوم نفوذ باید به چند نکته اشاره نمود:

۱- (الف) آن‌گاه می‌تواند به (ب) نفوذ کند که رابطه میان او و (ب) برقرار باشد.

۲- (الف) برای این‌که بتواند به (ب) نفوذ کند باید منابع و توانایی‌هایی را در اختیار داشته باشد. بنابراین در رابطه میان دو بازیگر، آن بازیگری که منابع و توانایی‌های بیشتری داشته باشد، به احتمال زیاد در نفوذگذاری بر دیگری موفق‌تر خواهد بود. (هالستی، ۱۳۷۳، ص ۱۳۲)

۳- نفوذ و روش‌های آن معطوف به آینده است. در واقع نفوذ اساساً معطوف به یک یا چند هدف دیگر می‌باشد. منظور این است که وقتی یک بازیگر تلاش می‌کند به دیگری نفوذ کند، این اقدام وی برای تأمین اهدافی در آینده صورت می‌گیرد. (عیوضی، ۱۴۰۰، ص۳۰)

۴- هدف ازنفوذ، اصلاح یا تقوییت رفتارهای موجود است. (قاسمی،۱۳۹۱،ص۲۱۳) به بیان دیگر(الف) می‌کوشد به (ب) نفوذ کند تا به گمان خود و در راستای اهداف و منافع خود، یا رفتارهای (ب) را اصلاح و یا تقویّت نماید. بنابراین نقطه کانونی دربحث نفوذ یک بازیگربه دیگری،ترجیحاتی است که نفوذگذارنسبت به رفتارنفوذپذیر دارد.

ویژگی های نفوذ پذیری

پس از بررسی ابعاد نفوذ و مشخص شدن اهداف و شیوه‌های آن، مؤلفه دیگر عرصه نفوذ، نفوذ پذیران هستند؛ همان‌هایی که در پروژه نفوذ، گروه هدف برگزیده شده و مورد هجوم قرار می‌گیرند. بی‌شک نفوذناپذیری محصول ویژگی‌هایی است که اگر در هر فرد یا مجموعه وجود داشته باشد، آن را از نفوذ مصون می‌نماید .حال سؤال اساسی در این میان آن است که چه عوامل و آسیب‌های درونی موجب نفوذپذیری می‌شود؟

برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید نفوذپذیران را به چهار گروه تقسیم نمود:

۱- اشخاص ۲- تشکل‌ها و جریان‌های سیاسی ۳- جامعه ۴- ساختار و دولت

۱- اشخاص نفوذ پذیر

شاید عمومی وگسترده‌ترین سطح نفوذپذیری، اشخاص باشند. فرد اگر بخواهد در برابر نفوذ دشمن مقاوم باشد، باید صلاحیّت‌هایی داشته و آن‌ها را تقویّت کند تا این عوامل موجب حفظ افراد از انحراف ایشان شود.

الف) عدم خود باوری: خودباوری و اعتماد به نفس لازمه نفوذ ناپذیری است. کسی که به خود و باورهایش ایمان دارد به سادگی از دیگران متأثر نخواهد گشت. این ویژگی موجب می‌شود تا فرد از وضعیت تأثیرپذیری خارج شده و فریب نخورد. (توانایی؛ علی محمدزاده، ۱۳۸۳، ج۲، ص۵۱)

ب) انفعال: حالتی است که فرد در صورت قرارگرفتن در آن، درهای اداراکی، عاطفی خود را بر روی اراده فاعل بازکرده است. انفعال، مقدمه تأثیرپذیری و نفوذ است و فردمنفعل به طور کامل در جورچین رقیب قرارگرفته است.

ج) بی‌بصیرتی: شاخص بصیرت، شاخصی برجسته در امر نفوذپذیری است که بی‌شک نبود آن موجب فریب خواهدشد. بصیرت که ترکیبی از آگاهی، سلامت نفس، قدرت تجزیه و تحلیل و تیزبینی است، صفتی می‌باشد که نیازمند تربیت و بالندگی است و باید به مرور زمان حاصل آید، تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی در طول سال‌های اخیر بر ضرورت افزایش بصیرت به ویژه در رویارویی با دشمن، نشان از اهمیّت این امر دارد.

د) دنیاگرایی: عامل تأثیرگذار دیگر، دنیاگرایی و سپردن اختیار به نفس است. میل نفسانی جز به زیاده‌خواهی حد یقفی ندارد و همین امر بستری است برای آن‌که جریان نفوذ بتواند با دادن وعده‌های مادی، فرد را به خدمت خود درآورد. بهترین میدان شکار سوژه برای طراحان پروژه نفوذ، محفل دنیاگرایان است. (جمعی از نویسندگان، ۵۱۳۹، صص ۳۰و۳۱)

۲- تشکل‌ها و گروه‌های نفوذپذیر

تشکل‌ها و گروه‌ها، به ویژه از نوع سیاسی آن همواره در تیررس نفوذ بیگانگان بوده‌اند. مروری بر نفوذ در سطح جهان و ایران، به خوبی حکایت از آن داردکه چگونه برخی گروه‌های سیاسی با نقشه بیگانگان راه اندازی شده یا در ادامه مسیر و برای دستیابی به قدرت به ائتلاف پنهان با بیگانگان و قدرت‌های خارجی رسیده‌اند. تشکل‌ها نیز به واسطه دارا بودن شاخصه‌هایی در پرتگاه انحراف و استحاله از طریق نفوذ قراردارند که مهم‌ترین این شاخصه‌ها عبارت است از:

الف) تساهل و عدم اصولگرایی: یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های صیانت از یک تشکّل، داشتن اصول ومؤلفه‌هایی استوار و پایبند به آن‌ها است. به طورمعمول این اصول و آرمان‌ها در هنگام تشکیل هر سازمان احصا و در مرامنامه حزب درج می‌شوند؛ ولی این اقدام به دلایلی کم‌اثر و ناکارآمد است. اولاً، در تنظیم مرامنامه اصول و مبانی به طور ناقص ارزیابی می‌شود. ثانیاً، اصول و آرمان‌ها کلی و کیفی تنظیم شده و از کمًی‌سازی و عینیت‌یابی پرهیز می‌شودو همین امر زمینه را بر ای تفسیرهای مختلف از اصول فراهم می‌کند .ثالثاً، مرامنامه‌ها معمولاً در ادامه کار چندان مورد توجّه قرارنگرفته و عملاً ملاحظات گروهی و سیاسی بر متن مرامنامه سایه می‌افکند. همین بی‌توجّهی به اصول کار، زمینه را برای نفوذ فراهم و به مرور با گذشت زمان انحرافات و فاصله گرفتن‌ها مشاهده می‌گردد. (ورعی، ۱۳۸۵، ص۶۷)

ب) تشتت و اختلافات درونی: اختلاف، یکی از بسترهای مهم در هرجمعی است و در میان احزاب و گروه‌های سیاسی فضا را برای نفوذ فراهم خواهدکرد. مروری بر تاریخ تحزب در ایران به خوبی حکایت از این واقعیّت تلخ دارد. سرنوشت حزب جمهوری اسلامی، جامعه روحانیّت و... بر این مسئله تأکید دارد که اگر اختلافات دامن‌گستر شده و مدیریت نشود خیلی زود موجبات زوال و انفعال آن‌ را فراهم می‌کند و این امر، کار نفوذی‌ها را تسهیل می‌نماید. (احمدی،۱۳۹۶، ص۳)

ج) وابستگی مالی به بیگانه: یکی دیگر ازنقطه ضعف‌های تشکل‌ها وابستگی مالی است. از آن‌جایی که به طورمعمول در کشورما منبع مالی مشخص و پایداری برای فعالیت‌های اجتماعی وسیاسی وجودندارد و چیزی به نام حق عضویّت در احزاب و گروه‌های سیاسی دریافت نمی‌شود، تشکل‌ها و احزاب سیاسی مجبورند هزینه‌های خود را از طریقی تأمین و جبران نمایند همین مسئله موجب شده تا فرصت و منفذی برای نفوذگران فراهم آید و حاصل آن نوعی وابستگی به دیگران و نفوذ منابع قدرت اقتصادی به منابع قدرت سیاسی است. (سعیدی؛ مقدم‌فر، ۱۳۹۳، ص۱۰۸)

۳- جامعه نفوذپذیر

جامعه نیز به مثابه گروه هدف در معرض آماج نفوذگران است و اتفاقاً نظریه‌های نفوذ و براندازی، بیش از آن‌که از الگوهای از بالا به پایین تأکیدکنند، بر الگوهای از پایین به بالا و فروپاشی اجتماعی شکل گرفته‌اند که از جمله می‌توان به الگوی انقلاب‌های رنگین اشاره نمود.

جامعه نفوذپذیر دارای شاخصه‌هایی است که مهم‌ترین آن‌ها به این شرح است:

الف) بحران هویّت: هویّت پایه و اساس اصلی قوام‌بخشی جامعه است. تزلزل در هویّت جامعه موجب ایجاد آشفتگی در تمامی عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خواهدشد. هویّت در جامعه دربرگیرنده ارزش‌ها و باورها است لذا هرگاه باورها و ارزش‌های جامعه مورد هدف قرارگرفت باید نگران فعالیبت نفوذی‌ها بود. در جامعه‌ای که هویّت خود را از دست می‌دهد از یک‌سو اختلاف و تشتت اوج می‌گیرد و از سوی دیگر نوعی انفعال در برابر دیگر هویّت‌ها بروز خواهدکرد. همین وضعیت آسیبی بستر را برای فعال شدن نفوذی‌ها فراهم خواهدآورد. (غفاری نسب، مساوات، قاسمی‌نژاد، علایی، ۱۳۹۵، ص۱۱)

ب) فعال بودن شبکه‌های‌ اجتماعی: جامعه در درون یک نظام‌سیاسی از گروه‌ها و اقشارمختلفی تشکیل شده‌است، گروه‌هایی که هریک هویّتی مستقل داشته و در نوعی واگرایی به سرمی‌برند، هرچند منافع مشترک و هویّتی فراتر از هویّت گروهی آنان را به سمت همگرایی و ائتلاف می‌کشاند و اجازه عرض‌اندام به شکاف‌های اجتماعی نمی‌دهند. پروژه نفوذ در صورت هدف قراردادن اجتماع، معمولاً باتوجّه ویژه به شکاف‌های اجتماعی شکل می‌گیرد و سعی می‌شود تا این شکاف‌ها را فعال کرده و تنازع و واگرایی را افزایش دهد. در این صورت نفوذ به سادگی محقّق می‌شود. (آستین رنی، ۱۳۷۴، ص۱۳)

ج) انسداد باب گفتگو و مفاهمه: تکثر و تعدد، ویژگی همه جوامع است و وجود اختلافات در فهم و برداشت و تعلّقات، بستر را برای واگرایی هموار می‌کند. یکی از سازوکارهای ضروری برای حفظ انسجام جامعه فتح‌باب گفتگو است. اگر اقشار جامعه‌ای با هم گفتگو داشته‌باشند، با وجود اختلافات و واگرایی‌ها می‌توان امیدوار بود که در فرایند مفاهمه قرارگرفته و به تدریج در مسیر همگرایی قرارگیرند. جامعه‌ای که باب گفتگو در آن بسته شده باشد به یقین به انسداد خواهدرسید و به سمت خشونت و تنش حرکت خواهدکرد تا بستر فعالیّت نفوذگران باشد. (جمعی از نویسندگان، ۱۳۹۵، صص ۳۵-۳۶)

د) ساختار و حاکمیّت نفوذپذیر: به باور بخشی از اندیشمندان سیاسی به ویژه نهادگرایان و نظریه پردازان و ساختارگرا، نهادها تعیین کننده‌ترین عامل در جامعه شمرده می‌شوند حتی اگر عاملیّت یکسویه ساختار هم اعتقادی نباشد و از عاملیّت افراد و بازیگران اجتماعی هم حمایت شود، باز هم نمی‌توان از نقش تأثیرگذار ساختار چشم‌پوشی کرد هرچند ممکن است در ساختار یک نظام‌سیاسی نفوذ با مشکلات بیشتری همراه باشد ولی بی‌شک مؤثرترین راه برای اعمال اهداف و اراده نفوذگران است؛ لذا همواره بخش عمده‌ای از تلاش‌های دشمن معطوف به نفوذ در ساختارها خواهدشد. (همان، ص۳۶)

الگوی شخصیّت نفوذناپذیر

نگرش بسیجی همزاد انقلاب‌اسلامی است و در واقع سبک و نوعی از زندگی است که انقلاب‌اسلامی مبتنی برآموزه‌های اسلامی و قرآنی برای انسان قرن بیستم ارائه کرده است. جامعه‌ای برخاسته از وجود افرادی با ویژگی‌های ممتاز، که از ایشان افراد نفوذناپذیر ساخته بود. از آن‌جا که بسیجیان فرزندان عزیز و صالح رهبر کبیر انقلاب‌اسلامی، حضرت امام‌خمینی (رحمه‌الله‌علیه) وشاگردخلف ایشان حضرت امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) هستند، برای رسیدن به شناختی حقیقی از شاخصه‌های هویّت‌بخش نگرش آن‌ها، باید به سراغ نظرات این دو بزرگوار رفت و کلامشان را مرور کرد با مرور آرا می‌توان موارد زیر را در قالب مهم‌ترین شاخصه‌های نگرش بسیجی که رمز نفوذناپذیری آن‌ها است، برشمرد:

۱- اهل ارتباط با خدا: نخستین شاخص در توصیف بسیجیان، ارتباط ویژه‌ای است که بین ایشان وخداوندمتعال می‌باشد. اگر توکل و اعتقاد به خدا در وجود هر فرد باشد حرکت مردمی و بسیجی، حرکتی ماندگار خواهد بود و اگر نباشد، یک اشتعال در برهه‌ای از زمان پیدا می‌شود اما باقی نمی‌ماند. در دنیا کشوری را با خصوصیّات کشور ایران پیدا نخواهیدکرد که توانسته باشد در مقابل آن همه دشمن بایستد، موانع را برداشته و راه خود را بگشاید و در جهت اهدافش حرکت کند. غالباً درکشورها در حرکت‌های عمومی به خاطر فشار و معامله‌گری‌ها انحراف پیدامی‌شود. (فرهادی، ۱۳۸۱، ص۱۶ و فروغی‌جهرمی، ۱۳۸۹، ص۲۷۱)

۲- اهل اخلاص در عمل: مؤلفه دیگر برای شرح نگرش بسیجی اخلاص است. به این معنی که عمل جهادی و حضور بسیجیان در صحنه برای کسب قدرت یا منافع شخصی و مادی نیست بلکه مبتنی بر انجام‌وظیفه و کسب رضای الهی است. در این نگرش، اگر عملی مبتنی بر اخلاص نباشد، بی ارزش و پذیرفته نخواهدشد. (مؤسسه علمی‌فرهنگی طلیعه منطق‌، ۱۳۸۰، ص۱۸ و دژاکام، ۱۳۸۸، ج۶، ص ۲۳۸)

۳- اهل کار برای رضای خدا: امام خامنه‌ای (مدظله العالی) در این‌باره فرموده‌اند: «شرط دیگر این است که در مقابل این حرکت، از کسی مزد نخواهد. مزد، مربوط به جایی است که کسی از بیرون به ما انگیره ‌دهد، این کار را بکن، این پول را بگیر، وقتی ما از عمق جان و از عشق‌مان انگیزه می‌گیریم، از چه کسی می‌خواهیم مزد بگیریم؟ مزدگرفتن تحقیرماست، تحقیر انسانی است که از درون دارد می‌جوشد. این‌ها خصوصیّات یک بسیجی است، فرهنگ بسیجی یعنی این.» (بهمنی و بهمنی، ۱۳۹۸، ص۷۳)

۴- صاحب اراده و همّت بلند: یکی دیگر از مؤلفه‌هایی که موجب ممتازشدن بسیجی در جامعه‌اسلامی و موفق بودن او در عرصه‌ها است، این است که حرکت بسیجی مبتنی برهمّت و اراده قوی شکل گیرد. جهان بینی و تربیت بسیجی از او انسانی با همّت ساخته که در برابر مشکلات تاب می‌آورد و تلاش و مبارزه را برعافیت‌طلبی ترجیح می‌دهد. مقام معظم رهبری در این خصوص چنین فرموده‌اند: «بسیجی یعنی انسان باهمّتی که غیرت دینی و دانایی فکری و نیازشناسی و جوشش ذهنی وخلاقّت دارد و واردمیدان می‌شود.» (چهاردولی؛ هرمزی‌زاده، ۱۳۹۸، ص۲۲)

۵- پیشرو بودن و خط شکنی: ویژگی ممتاز دیگر بسیجی، پیشرو بودن است. جسارت حضور در عرصه‌هایی که تا بحال کسی به آن‌ها وارد نشده است، تنها برای اراده‌های قوی ممکن است که دل در گرو ایمان الهی داشته و از غیرخدا ترس ندارد و در این بین، بی‌شک بسیجی خط‌شکن میدان‌های خطرناک و عرصه‌های پیموده نشده است و این حقیقتی است که مقام‌معظم‌رهبری به آن چنین اشاره می‌کنند: «بسیجی یک فرهنگ است و اگر بخواهیم این فرهنگ را در یک جمله بیان کنیم باید بگوییم؛ پیشرو بودن در همه عرصه‌های اساسی زندگی» (همان و کافی، ۱۳۹۴، ص ۴۳)

راهبرد نفوذ در سیاست و روابط بین‌الملل

نفوذ در سیاست و روابط بین الملل راهبردی همیشگی است. در واقع از آن‌جا که محیط نظام بین الملل، محیطی آنارشیک (فاقد اقتدارمرکزی‌ودارای قدرت‌اجبار) است، کشورها برای این‌که در این محیط قادر به حفظ موجودیّت خود باشند و همچنین بتوانند منافع خود را به راحتی تأمین نمایند باید از قدرت کافی برخوردار باشند. (مشیرزاده،۱۳۹۲، صص ۷۳-۱۳۶) بنابراین سیاست بین الملل، مبارزه برای حفظ، کسب یا افزایش قدرت است. از این‌رو چون سیاست بین الملل، سیاست قدرت است لاجرم از متعلّقات و عوامل دخیل در این محیط است.

گفتنی است که چون سیاست و روابط بین الملل ماهیّت سلسله مراتبی داشته و همواره در این محیط برخی قدرت‌ها از وضع موجود راضی بوده و برخی دیگر ناراضی هستند، قدرت‌های حافظ وضع موجود، برای حفظ و تأمین بهینه منافع خود نیازمند تداوم سیستم و وضعیّت موجود هستند از این رو عمده نظریه‌پردازی‌ها در عرصه سیاست و روابط بین الملل بر روی مسئله «ثبات و تعادل در نظام بین الملل» متمرکز هستند. به این معنی که نظریه‌پردازی برای حفظ استیلا و نفوذ قدرت‌های برتر در نظام بین الملل است. (قاسمی،۱۳۹۱، صص ۱۵۲-۱۵۱) از این‌رو در ادامه صرفاً به سه مورد از نظریه‌های روابط بین الملل که به طور مشخص، مستقیم و یا غیرمستقیم، بر موضوع نفوذ تأکید کرده‌اند، اشاره می‌شود.

۱- نظریه واقع گرایی ساختاری کنت والتز( نو واقع گرایی والتزی)

شاید بتوان واقع‌گرایی والتز را مهم‌ترین و دقیق‌ترین نظریه‌ای دانست که به تئوریزه کردن موضوع نفوذ در روابط بین الملل پرداخته است به باور والتز، ساختار سیاست بین الملل رفتار دولت‌ها را تنظیم می‌کند. در واقع، والتز در پاسخ به این پرسش که چرا دولت‌ها با وجود تفاوت‌هایی که از نظر سیاسی – ایدئولوژیک دارند، رفتارهای مشابهی در سیاست‌خارجی بروز می‌دهند، گزاره فوق را مطرح می‌کند. (مشیرزاده، ۱۳۹۲، صص ۱۱۷-۱۱۳)

۲- نظریه ارتباطات کارل دویچ

بخشی از نظریه ارتباطات دویچ نیز به موضوع نفوذ اشاره دارد، دویچ مدلی از نفوذ بر نظام‌های سیاسی ارائه می‌دهد. شاخصه اساسی در این مدل، همان‌گونه که به‌عنوان نظریه دویچ نیز پیداست، ارتباطات و جریان یافتن پیام‌ها و مبادلات میان نظام سیاسی و محیط آن است. (قاسمی،۱۳۹۱، صص ۴۴۸-۴۴۷)

۳- نظریه جهانی شدن

جهانی شدن را اغلب به آمریکایی شدن تعبیرکرده‌اند. (استوری،۱۳۸۹،ص ۳۲۰) و آن فرایندی است که طی آن آمریکا و فرهنگ آن به جهانیان خوب و مطلوب معرفی می‌شوند و درواقع به جهانیان تحمیل می‌شود. با وجود این، جهانی‌شدن در چهارحوزه فنی و تکنولوژیک، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی متجلی شده است. همه کشورها و موجودیّت‌های سیاسی جهان، خواه یا ناخواه، وارد این فرایندشده و در آن جذب و در واقع، آمریکایی می‌شوند. (بشیریه، ۱۳۸۵، صص۱۶۴-۱۶۵)

نکته مهم این‌که؛ از نظر دیدگاه نظریه‌پردازان جهانی‌شدن یک کشور زمانی جهانی و در واقع آمریکایی می‌شود که مجموعه تحولاتی که در اثر جذب آن کشور در نظام جهانی صورت می‌گیرد، به ایجاد تغییرات سیاسی در آن کشور منجر شود. به عبارت دیگر تغییرات سیاسی روبنایی‌ترین و در عین حال مهم‌ترین تغییراتی هستند که در کشورهای ادغام شده در نظام جهانی باید صورت‌گیرند که حکایت از تغییرات زیربنایی اقتصادی، فرهنگی و... دارد. به این مفهوم که ایجاد تغییرات سیاسی در کشورهای هدف، اوج جهانی شدن وادغام آن کشورهادر فرایندهای به اصطلاح جهانی محسوب می‌شوند.(مشیرزاده،۱۳۹۲،صص۳۸-۳۳)

پیشینه سناریوی نفوذ بیگانگان در ایران زمین

آغاز دوران سلطه‌گری جهان‌غرب برای تسلط بر دیگر کشورها با عصرحکومت صفوی در ایران زمین همزمان است. در این دوره شاهد سه مرحله رویارویی غرب با ایران هستیم.

مرحله اول: آغاز ورود بیگانگان و سفرای کشورهای غربی به دربارصفویه که از آن به (ردّ پا) تعبیر می‌شود. در این مقطع هنوز نسبت به حضور بیگانگان در کشورحساسیّت وجود دارد و با نگرانی با آن برخورد می‌شود.

مرحله دوّم: مرحله نفوذ است. به تدریج با کم شدن حساسیت‌ها دوران ردپا طی و با محکم شدن جای پای غربیان، دوران نفوذ آن‌ها در دستگاه‌های دولتی صفویه آغاز می‌شود. پس از آن هم شاهد سلطه هستیم که دوران قاجار و پهلوی به طور کامل سلطه غرب را در کشور می‌بینیم. حوادث پیش آمده در ماجرای نهضت مشروطه و به انحراف کشیده شدن آن از سوی جریانی نفوذی که به وسیله سفارت انگلیس و روس هدایت می‌شد نمونه‌ای از قدرت خط نفوذ در این ماجرا داشت که در سرانجامی چون به دار آویختن شیخ فضل اللّه نوری و تسخیر مجلس شورای ملی به دست عناصر غرب زده و در نهایت به روی کار آمدن شاه مستبد پهلوی به وسیله انگلیسی‌ها بود.

تجلی دیگر در سناریوی نفوذ بیگانگان در تاریخ معاصر ایران را می‌توان در جریان سرکوب نهضت ملی نفت و سرنگونی دولت مصدق به دست مزدوران سفارت آمریکا و بازگشت محمدرضا پهلوی به عرصه قدرت مشاهده کرد. پس از کودتای ۲۸ مرداد تا پیروزی انقلاب اسلامی نفوذ آمریکا بر سیاست داخلی و خارجی ایران یکسره و همه جانبه بوده است. جان فوران، استاد دانشگاه (سانتا باربارا) در جنوب غرب ایالات متحده از مطرح‌ترین جامعه شناسان و اندیشمندان «انقلاب‌های اجتماعی» در جهان در متن کتاب «مقامت شکننده» نوشته است: «به رغم سیاست به ظاهر مستقل ایران و دیپلماسی نفت این کشور، شاه در آستانه‌انقلاب ۱۹۷۹/۱۳۵۷ به نحو فزاینده‌ای در روابط اقتصادی، نظامی، سیاسی و استراتژیکی خود به آمریکا وابسته می‌شد. هیچ کشور دیگری را نمی‌توان یافت که در ایالات متحده آمریکا تا بدین پایه در آن نفوذ کرده باشد. (جان فوران، ۳۷۷، صص ۵۱۳-۵۱۲)

در واقع انقلاب اسلامی پدیده‌ای بود که به روند مستمر این نفوذ وسلطه پایان داد! اما حالا آمریکا دوباره خواهان آن است که با تأثیرگذاری بر روند مناسبات سیاست داخلی ایران، زمینه روی کارآمدن افراد و گروه‌های متمایل به خود را فراهم کرده، نفوذ حداکثری خود در ساخت سیاسی ایران را دوباره تحقّق بخشد. از ابتدای انقلاب اسلامی وجود افراد و جریانات متمایل به غرب در داخل کشور یکی از واقعیّات سیاسی جامعه بوده، جریاناتی که برخلاف بینش سیاسی قاطبه مردم انقلابی ایران و امام (رحمه‌الله‌علیه) امت، رسیدن به هرگونه پیشرفت را بدون اجازه آمریکا و غرب ناممکن دانسته، شاهراه رسیدن به توسعه را قرار گرفتن در مدارتوسعه غرب و تمکین به خواسته قدرت‌های بزرگ می‌دانستند جریان دولت وقت و پس از آن، ابوالحسن بنی‌صدر از شناخته شده‌ترین افراد دارای این نوع تفکربه شمار می‌آیند اما در گذر از انقلاب‌اسلامی افراد دیگری نیز به تدریج تمایلات غربگرایانه خود را آشکار کرده، برخلاف راه و مرام اصلی انقلاب اسلامی ایران خواستار پناه بردن به آغوش آمریکا شدند. البته خط نفوذ محدود به غرب گرایان نبود، بلکه جریان‌های انحرافی دیگری نیز تلاش برای نفوذ در ساختار جمهوری اسلامی ایران بودند که وجه مشترکشان مخالفت با خط اصیل‌انقلاب و وابستگی به بیگانگان بود. در مجموع می‌توان از چند خط جریانی نفوذ در دهه ۱۳۶۰یاد کرد:

۱-لیبرال‌ها و ملی‌گراها ۲-جریان التقاطی‌و منافقین ۳-جریان‌های‌الحادی همچون حزب توده و مارکسیست‌ها.

پس از پایان جنگ و با آغاز دهه ۱۳۷۰ نیز سناریوی نفوذ همچنان به وسیله دشمنان انقلاب اسلامی دنبال شد و تلاش گردید تا نفوذیان به انحای مختلف در سطوح مختلف ارکان تصمیم گیری کشور رخنه کنند. اگر چه این واقعیت از ابتدای شروع دولت‌سازندگی و درجریان جهت‌گیری‌های اقتصادی و فرهنگی دولت سازندگی بروز و ظهوریافت؛ اما اوج تظاهر آن را می‌توان در شکل‌گیری دولت اصلاحات و به قدرت رسیدن افراطیون و ساختار شکنان مشساهده کرد. جریان تحصن نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس‌ششم و تماس‌مستقیم آن‌ها با نمایندگان کنگره آمریکا از صحن مجلس شورای اسلامی، تنها نمونه‌ای از اقدامات آشکار و نفوذ ی‌ها در این دوران است. افرادی که نامه معروف به (جام زهر) را به رهبر معظم انقلاب اسلامی نوشتند و خواستار تسلیم بدون قید و شرط انقلاب اسلامی به نظام سلطه شدند. بعدها این جریان انحرافی با رأی مردم ایران از عرصه سیاسی ایران به حاشیه رانده شد؛ اما بار دیگر خنجر پنهان خود را در جریان فتنه ۸۸ در پهلوی انقلاب اسلامی و ملت انقلابی ایران فرو کرد.

در تداوم همین مسیر است که امروز نیز شاهد تلاش بیگانگان برای تقویّت جریان نفوذ در درون کشور هستیم. در همین زمینه فیلیپ هاموند، وزیر خارجه انگلیس چندی پیش در جریان مصاحبه با روزنامه سعودی شرق الاوسط گفت: «ما باید امیدوار باشیم که اصلاح‌طلبانی که می‌خواهند ایران نقش مثبت‌تر (درجهان) ایفا کند، بحث را به نفع خود تمام کنند.» در واقع غرب امیدوار است تا از رهگذرشکل‌گیری توافق هسته‌ای در ایران، برای روی کارآمدن جریانات متمایل به خود را در متن سیاست داخلی ایران فراهم کند.

رابرت لیتواک کارشناس اندیشکده ویلسون نیز در همین زمینه نوشته است: «اوباما معتقد است این توافق موجب تقویت جناح میانه رو ایران گشته و ایران را در مسیر اجتماعی مطلوب آمریکا قرار می‌دهد.» همچنین امید جان ساورز از رؤسای پیشین سرویس امنیت خارجی انگلیس از روند عادی شدن جامعه ایرانی و تأکید بر این‌که برجام در پیوند با صبر راهبردی زمینه تغییر جمهوری اسلامی ایران است ، گویای استفاده ابزاری دشمن از برجام و تعاملات ناشی از شکل‌گیری و اجرای آن برای نفوذ همه جانبه است که البته معبر ورود آن حل تحریم و گشایش‌های اقتصادی است؛ اما دستگاه‎‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر و باورهای دینی، ملی و انقلابی مردم را در کانون اهداف پلید خود قرار داده است.(جمعی از نویسندگان، ۱۳۹۵، صص ۷۵-۷۷)

میدان‌یابی جریان میانه‌رو و تکمیل جورچین نفوذ

اما سر دیگر ماجرا که به داخل کشور برمی‌گردد، شکل‌گیری جریانی به نام (میانه‌رو) یا (تکنوکرات‌های عملگرا) است که البته جریان تازه‌ای نیست و تقریباً از همان اوایل انقلاب می‌توان ردپای این جریان را دنبال کرد با این تفاوت که این جریان در مقطع کنونی و به دلایل مختلف از جمله رسیدن مجدد به قدرت و تغییر اجتماعی و رشد طبقه متوسط شهری اثرگذار شده است. ( شمسینی‌غیاثوند، ۱۳۸۷، ص ۷۸)

(رابرت لیتواک) سیاستمدار و تحلیلگر مؤسسه ویلسون، مؤسسه‌ای که در بحبوحه جنگ سرد با مصوبه کنگره آمریکا تأسیس شد تا سیاستمداران کاخ‌سفید را در اتخاذ راهبردهای اساسی راهنمایی کند به صراحت می‌گوید: «اوباما، عملکردش در توافق را به لحاظ جنبه‌های مثبت معامله با ایران توجیه می‌کند و معتقد است که این توافق موجب تقویت جناح میانه‌روی داخل ایران گشته و ایران را در مسیر اجتماعی مطلوب آمریکا قرارمی‌دهد.»

«توماس فریدمن» نیز در نیویورک تایمز می‌نویسد: «اوباما این توافق را می‌خواست تا نیروهای عملگرا در ایران را هدف تقویت قرار دهد.» تحلیل وبگاه آمریکایی بیزینس اینسایدر نیز قابل تأمل است: پیش فرض این بود که توافق هسته‌ای به گشاده‌رویی ایران در استقبال از غرب منجر شود و این رویه بتواند از نفوذ زیاد منتقدان دولت در ایران بکاهد و امضای توافق هسته‌ای بتواند دروازه‌های این کشور را به‌سوی تجارت خارجی به ویژه با آمریکا باز کند؛ اما گذشت چندماه از امضای توافق اکنون به نظر می‌رسد که این تغییرات شدنی نیست و ناظران و کارشناسان نیز همین باور را دارند.» (فضائلی، ۲۷/۸/۱۳۹۴)

سناریوی طرح نفوذ

تعیین نقش وسهم برای ایران از سوی آمریکا، طرح آمریکا برای نفوذ و بازگشت به ایران است. از منظر آمریکایی‌ها این مرحله باید مصادف با تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران و سلطه همزمان در منطقه شود. طرح آمریکا تهدیدات بسیار جدی و مهمی را متوجه منافع ملی، امنیت ملی، اقتدار منطقه‌ای و از همه مهم‌تر هویت‌دینی و انقلابی جمهوری اسلامی ایران می‌سازد.

در این میان به نظرمی‌رسد افراد استحاله شده به تحریک عوامل و حلقه‌های تصمیم‌ساز نفوذی در هماهنگی و هم‌افزایی با طرح آمریکا قرارگرفته‌اند. اشتیاق زایدالوصف بریدگان از مکتب امام(رحمه‌الله‌علیه)و اصول و ارزش‌های انقلاب اسلامی برای تعامل هرچه سریع‌تر با آمریکا، عملاً آنان را به جریان اسلام آمریکایی مبدل ساخته است. اظهارات و مواضع اخیر این افراد در ضرورت تعامل وارتباط باآمریکادرآینده‌ای‌نزدیک ممکن‌است مخاطراتی رامتوجه وحدت‌وانسجام ملی کند. (فرهادی، خدایی، خادم‌دقیق،۱۴۰۰،ص ۱۲۷) تلاش آمریکا برای مهارتوان موشکی جمهوری‌اسلامی ایران و اعمال محدودیّت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و آن هم با برچسب تروریسم که متأسفانه با واکنش فکری مسئولان دولتی مواجه نمی‌شود، حاکی از ریل‌گذاری نسبتاً موفق آمریکایی‌ها برای کاهش قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران و محروم سازی نظام از توان دفاع و پاسداری از انقلاب اسلامی و ماهیّت دینی - انقلابی کشور در راستای فراهم سازی شرایط نفوذ به شمار می‌آید. (جمعی از نویسندگان، ۱۳۹۵، صص ۱۰۰- ۱۰۱)

اهداف نفوذ

یکی ازسؤالات اساسی در بحث نفوذ توجه به اهداف و علت آن است در واقع باید به این پرسش پاسخ داد که غرب از دنبال کردن سناریوی نفوذ در پسابرجام چه هدفی را دنبال می‌کند؟ پاسخ این پرسش را می‌توان در سه سطح، هدف غایی، هدف میان مدت و کوتاه مدت یافت.

۱- هدف غایی؛ فروپاشی و براندازی از درون

هدف اصلی و علت غایی برنامه‌ریزی دشمن برای بکارگیری سناریوی نفوذ، فروپاشی و براندازی از درون است که هدف اصلی تمامی تلاش‌های استکبارجهانی در طول نزدیک به چهاردهه گذشته در رویارویی با جمهوری اسلامی بوده است. البته هدف نهایی در افقی طولانی مدت قابل تعریف و پیگیری است. غرب در تلاش است تا از طریق طرح نفوذ، طرح بازسازی شده فروپاشی شوروی را در ایران اجرایی کند؛ طرحی که پیش از این در دوره اصلاحات در دستور کار قرار داشت اما به دلیل متعدد ناکام ماند. در همان زمان رهبرمعظم انقلاب با اشاره به وجود یک طرح همه جانبه آمریکایی برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی، چنین بیان داشتند: «این طرح، طرح بازسازی شده‌ای است از آن‌چه که در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد به نظرخودشان می‌خواهند همان طرح را در ایران اجرا کنند، دشمن این را می‌خواهد.» (تاجیک‌رستمی، ۱۳۹۷، ص ۳۹)

در هر صورت آمریکا در قالب الگوی نفوذ، تلاش می‌کند تا طرح بازسازی شده فروپاشی شوروی را در جمهوری اسلامی پیگیری کند. اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسی در گزارشی صریح به این موضوع اشاره می‌کند که: در توافق هسته‌ای این جنبه مثبت وجود دارد که شاید این توافق به منظور نابود ساختن حکومت ایران تنها ده سال برای‌مان زمان خرید باشد با در نظر داشتن این مسئله، این مدت زمان باید به طور کارآمد مورد استفاده قرارگیرد. تکرار موضع ایالات متحده درباره تضمین فروپاشی پرده آهنین یک نقطه آغاز محسوب می‌شود. آن‌چه درسال‌های ۱۹۸۰-۱۹۷۹ در لهستان اتفاق افتاد یک نمونه برجسته به شمار می‌آید. اعتصاب سال ۱۹۸۰ در کارخانه کشتی‌سازی لنین در گدانسک، سرانجام به فروپاشی امپراتوری شوروی منجرشد. ایالات متحده باید از فضای به وجود آمده از مذاکرات هسته‌ای با ایران استفاده کند و شبکه حامیان غرب در ایران را فعال نماید تا از این طریق تغییرات سیاسی در ایران بوجود آورد. در واقع توافق هسته‌ای کنونی فرصت منحصر به فرد برای تمرکز بر تغییر ایران است. این همان موضوعی است که می‌توان در گفتار دولتمردان آمریکایی از جمله باراک اوباما و جان‌کری نیز مشاهده کرد. جان‌کری در شورای روابط خارجی آمریکا با اظهار این‌که آمریکا روی آینده ایران حساب بازکرده است گفت: «من نمیدانم تا ۱۵ سال دیگر چه اتفاقی می‌افتد جز این‌که می‌دانم اتفاقات زیادی در کشورها رخ خواهد داد.» (مطهری، ۱۳۹۶، ص۹۸، طالعی حور و بهرامی، ۱۳۹۶، ص۷۶)

۲- هدف میان مدت؛ تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران

یکی از اهداف مهمی که درطول سال‌های اخیر همواره موردتوجه استکبارجهانی در رویارویی با جمهوری اسلامی ایران بود تلاش برای تغییر رفتار آن است. آن‌هامعتقدندحتی اگر نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران حفظ شود اما برخی از رفتارهای آن بویژه در سیاست‌های منطقه‌ای تغییریابد می‌توان ایران اسلامی را بصورت موقت تحمل کرد. هم‌اکنون غرب به این نتیجه رسیده که اگر پوسته جمهوری اسلامی ایران حفظ شود و در درون به لیبرالیسم سیاسی،اقتصادی،اجتماعی وفرهنگی تن دهدبه اهداف خود دست یافته است. آمریکایی‌ها در فضای پس از جمع‌بندی وین، دو موضوع مهم را پیگیری کردند؛ اول تلاش برای گره‌زدن مسائل منطقه‌ای به جمع بندی وین، دوم نفوذ در منطقه و تلاش برای تغییر رفتار ایران در منطقه، برهمین اساس بایدگفت: غربی‌ها و آمریکایی‌ها به شدت علاقه دارند تا ناامنی‌های منطقه غرب آسیا را به مثابه یکی از پیوست‌های این مذاکرات قلمداد کرده و توافق احتمالی را به خیال خود، اخذ مجوزها و تضمین‌های امنیتی ایران به آمریکا در قبال منطقه نشان دهند. این همان گزاره‌ای است که به کرات از سوی مقامات غربی به ویژه مسئولان آمریکایی و انگلیسی بر آن اصرار شده به‌گونه‌ای که وزیرخارجه انگلیس و وزیرخارجه آمریکا و حتی رئیس جمهور این کشور نیز بر آن پافشاری داشته‌اند. برای نمونه فیلیپ هاموند وزیرخارجه وقت انگلیس در مصاحبه با شبکه سعودی (الحدث) طی اظهاراتی گفت: روشن است که صداهایی در داخل ایران وجود دارد اما ما امیدواریم که با بازگشت ایران تعامل با جامعه بین‌الملل با تبدیل شدن به بازیگری با نقش بیشتر در جامعه بین‌الملل در این مسیررفتارش در منطقه را اصلاح کند. (سعیدی‌شاهرودی، وطن‌دوست، رستمی، گل‌سرخ‌حق، ۱۴۰۰، ص ۱۹۸)

۳- هدف کوتاه مدت؛ تغییر موازنه قدرت به نفع غربگرایان در داخل کشور

در سطح عملیاتی می‌توان از تلاش غرب برای تغییر توازن قدرت در داخل کشور و بسط اختیارات حامیان غرب در ساختارسیاسی سخن گفت. این هدف با نگاهی جدی به انتخابات طرح ریزی شده است تلاش دارد با گستراندن حاکمیت غربگرایان، اختیارات مجلس شورای‌اسلامی وخبرگان رهبری را نیز به این جریان بسپارد. اندیشکده (مرکز امنیت آمریکای جدید) در گزارش اخیر خود به صراحت به این موضوع اشاره می‌کند که: ایالات متحده باید از فضای بوجود آمده از مذاکرات هسته ای با ایران استفاده کرده و شبکه حامیان غرب در ایران را فعال کند تا از این طریق تغییر سیاسی و فرهنگی در ایران بوجود آورد این همان موضوعی است که می‌توان درگفتار دولتمردان آمریکایی از جمله باراک اوباما و جان‌کری نیز مشاهده کرد. بنابراین آمریکایی‌ها به دنبال ایجاد فضایی برای نفوذ در عرصه سیاسی کشور با تغییر در روندهای سیاسی و تصمیم‌گیری کشور هستند و برای دستیابی به این اهداف از سیاست‌های مختلفی چون ایجاد دو دستگی استفاده می‌کنند. خطاب قراردادن عده‌ای به‌عنوان (مستعد)، (تجدیدنظرطلب)، (نسل جوان) در اظهارات اوباما یا (جوانانی که آینده می‌خواهند) و همچنین قلمدادکردن مخالفان رابطه با آمریکا باعنوان (تندروها) دراظهارات جان‌کری ازهمین دست دوگانه‌سازی‌ها و ایجادشکاف درجامعه ایران است. (طالعی حور و بهرامی، ۱۳۹۶، ص۷۶ و ابراهیمی، ۱۳۹۴، ص ۵۶)

نمود بارز و ترجمان این سیاست را می‌توان چند روز پس از مذاکرات وین در۱۹مرداد ماه (۱۱ آگوست ۲۰۱۵) در اظهارات رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه با وبگاه مایک مشاهده کرد. او بیان داشت: «در داخل ایران باید گذار صورت بگیرد حتی اگر تدریجی باشد گذاری که طی آن درک شود که شعار مرگ بر آمریکا و انکار هولوکاست از سوی رهبران ایران تهدید اسرائیل به نابودی و دادن اسلحه به حزب‌الله، گروهی که درفهرست تروریستی قرار دارد و کارهایی از این دست از ایران در چشم بخش اعظم جهانیان، کشوری طرد شده می‌سازد. باراک اوباما در ادامه گفت: «به شما قول می‌دهم در لحظه‌ای که رژیم ایران از این نوع گفتار و رفتار دست بردارد بلافاصله در چشم جهانیان نفوذ و قدرت بیشتری پیدا خواهدکرد. امید من این است که چنین اتفاقی بیفتد چنین امری نیازمند تغییر در سیاست و رهبری ایران است تغییر طرز تفکر در زمینه رویکرد ایران به بقیه جهان و رویکردشان به کشورهایی مثل ایالات متحده» (همان، نفیسی، اشعاری، طهماسبی، ۱۴۰۰، ص ۸۷ ، غفاری، ۱۳۹۸، ج۱، ص ۱۲۰)

نفوذ در فرهنگ

شاید بتوان یکی از مهم‌ترین راه‌های نفوذ را نفوذ درحوزه فرهنگ جامعه و به موازات آن ایجاد زمینه برای تغییر ذائقه فرهنگی جامعه دانست همان‌گونه که(جوزف‌نای) باخوشحالی ازشلوارهای جین آبی جوانان شوروی یا پخش سریال‌های آمریکایی در تلویزیون نیکاراگوئه در عین تضاد با حکومت آمریکا و آهنگ و شوهای تلویزیونی به عنوان اثرات و منابع قدرت نرم آمریکا یاد می‌کرد (جوزف‌نای،۱۳۸۲، ص۳۹) اینک نیز همان الگوی فرهنگی برای تغییر ارزش‌های فردی و سبک زندگی جامعه ایرانی به کار می‌رود. این تهدیدات نرم‌افزاری که رهبر فرزانه انقلاب از آن‌ها تحت عنوان (ناتوی‌فرهنگی) نام بردند، برای کسب قدرت سیاسی با ابزار تخریب اخلاق، مصرف گرایی، بی‌اعتنایی به هویت ملی، دلبستگی به ارزش‌های آمریکایی و... اعمال می‌شوند.

این شکل از تهدیدات در کوتاه مدت درقالب مسائلی چون مهاجرت نخبگان و تنش‌های سیاسی به شکل اغتشاش درمشروعیت، انسجام و ظرفیت نظام‌های سیاسی به مثابه مؤلفه‌های نرم امنیتی بروز می‌کند اما در بلندمدت با تغییر در ذائقه عمومی جامعه به تزلزل اساسی در آن مؤلفه‌های نرم امنیتی و تغییر در جهت گیری‌های کلان یک جامعه می‌انجامد. به نظر می‌آید یکی از اولین قدم‌ها در فرایند ذائقه فرهنگی،اخبارحضوروفعالیت مک دونالد درکشور است.نمادسازی مبتنی بر مک دونالد تعبیری جز پذیرش سبک آمریکایی ندارد. (طالعی حور و بهرامی، ۱۳۹۶، ص۷۸، علمداری، ۱۳۸۶، ص۴۳)

نفوذ در اقتصاد

یکی از راه‌های نفوذ دشمن در کشور، نفوذ در اقتصاد است که این دخالت گاهی در تصمیم‌گیری و گاهی در تصمیم‌سازی اتفاق می‌افتد، نفوذ در تصمیم‌گیری به این معناست که دشمن در بدنه تصمیم‌گیری کشور نفوذ و وابستگان به دشمن، مستقیم دربدنه اجرایی کشورتصمیم‌گیری‌کنند،ولی شایع‌ترین نفوذاقتصادی از راه تصمیم‌سازی است که شیوه غیرمستقیم می‌باشد و از طرق مختلف دنبال می‌گردد.

ورود گروه‌های خارجی به نهادهای اقتصادی و پولی بین‌المللی از جمله صندوق بین المللی پول و بانک جهانی کشور ما برای ارائه توصیه‌های متعدد اقتصادی به مسئولان از سال‌های پیش معمول بوده و به دلیل عضویت‌ایران در نهادهای بین‌المللی امری معمولی و پذیرفته شده، تلقی می‌شود. اما در برخی سال‌ها به خصوص در دولت سازندگی، این گروه‌های بین‌المللی تأثیر مستقیم بر تصمیم‌سازی اقتصادی کشور داشته، به‌گونه‌ای که برخی اقتصاددانان و کارشناسان اعلام کردند، در این دوره برنامه اقتصادی کشور وسیاست‌های سرمایه‌داری عینا به دستورآن‌ها عملیاتی شده است.

به کارگیری مشاوران اقتصادی تا حدی در همه دولت‌ها و در همه سطوح مدیریتی شایع بوده، هرچند سطح تأثیرگذاری مشاوران بر تصمیم‌سازی‌ها اقتصادی در دولت‌های مختلف، متفاوت است. در برخی دولت‌ها سمت مشاوران اقتصادی بیشتر فرمایشی بوده و به‌طور کلی پس از برکناری افراد از سمت‌های مهم، برای دلجویی یا دلیل دیگر، این سمت به آن‌ها داده می‌شد، البته در برخی دولت‌ها مشاوران حتی از گروه اقتصادی کابینه هم تأثیرگذارتر شدند. (طالعی حور و بهرامی، ۱۳۹۶، ص۸۱ و دولتی، ۱۳۹۷، ص۶۷ و جوان‌بخت، روستایی، رضایی، ۱۳۹۷، ص ۱۰۷)

راه‌های مقابله بانفوذ

پس ازشناخت نفوذ وابعاد، راهکارها، شیوه‌ها و اهدافی که دشمن طرح‌ریزی کرده است، می‌توان از راه‌هکارهای زیر معطوف به پروژه نفوذ غرب در جمهوری‌اسلامی سخن گفت:

۱- حفظ وحدت حداکثری در بین مردم و مسئولان نظام است. براساس چنین الزامی بود که رهبرمعظم‌انقلاب در ابتدای سال بر همدلی و همزبانی تأکید فرمودند.

۲- تحرکات‌وفعالیت‌های مغایربا اهداف ومنافع حیاتی نفوذی‌هارصدوشناسایی شده و ازآن‌ها فهرست‌برداری شود.

۳- هوشیارسازی شخصیت،گروه یا سازمان ونهادی که نفوذی‌هادر پوشش آن به فعالیت پرداخته‌وقصدمصادره آن برای دستیابی به هدف را بردارند.

۴- تقویت هویت دینی و ملی و باورهای مولد غیریت‌ساز و تقویت‌کننده حس عزت دینی و غرور ملی که تولید رویه استکبارستیزی می‌کند.

۵- برخورد قانونی و مهار جریان نفوذ در چهارچوب قانون و مستند به موارد اکتشافی باشد.

۶- تبیین خط نفوذ و اهداف آن برای جلوگیری از متهم شدن مجموعه و حتی شخص یا نهادی که عناصر نفوذی در پوشش یا پناه آن اهداف خود را دنبال می‌کرده است.

۷- دفاع ازنیروهای انقلابی و استکبارستیز وعدم انفعال در برابربرچسب افراطی ومتهم‌سازی نیروهای ارزشی و همزمان اقناع‌سازی نسبت به خطرنیروهای لیبرال‌مسلک وغربگرا برای استقلال و آینده سیاسی کشور.

۸- اطلاع‌رسانی تدریجی ومرحله‌ای به مجموعه خودی برای هوشیارسازی آنان و در عین‌حال جلوگیری از انشقاق و بدبینی که به وحدت درونی نظام لطمه زده و موجب شکاف و اختلاف شود. (جمعی از نویسندگان، ۱۳۹۵، صص ۱۶۴-۱۶۵)

نتیجه‌گیری

۱-جمهوری‌ اسلامی‌ ایران بازیگری است که در نظام بین‌الملل حاضربه پذیرش«مفروضات‌سیاست‌قدرت»و بازیگری در راستای ترجیحات قدرتمندان این نظام و بازیگری در قالب قاعده‌مندی‌ها و مفروضات حاکم بر این نظم نیست.

۲- در دوره پسابرجام میزان تعاملات وارتباطات کشورمان با جهان خارج افزایش می‌یابد، جهان خارجی که نسبت به ما انگیزه‌های خصمانه دارد و درصدد تحقق اهداف خود در قبال ما می‌باشد.

۳-در چارچوب این تعامل میزان امکانات مادی ما نسبت به طرف مقابل از وزن کمتری برخوردار است.

۴-بنابراین به بیراهه نرفته‌ایم اگر واقعیت نفوذ در پسابرجام را تصدیق کنیم؛ یعنی اگر ادعا کنیم که دشمن در دوره پسابرجام به دنبال نفوذ در ایران است، سخنی متقن به زبان آورده‌ایم. در واقع براساس مستندات تحلیلی می‌توان گفت که چون دشمن درصدد برنامه‌ریزی برای تغییر رفتار جمهوری‌اسلامی‌ایران در قبال خود است، برای تعبیر این رؤیای خود مجبور به اتخاذ راهبرد نفوذ در قبال این نظام است و شاید یکی از مهم‌ترین رازهای تمهید تعهدات۱۰ و ۱۵ ساله ایران در برجام، در انتظار نشستن طرف مقابل برای چیدن ثمرات نفوذ باشد.

۵- درنظام بین‌الملل برای نفوذ بازیگرانی تلاش می‌شود که به میزان کافی از قدرت و استحکام‌درونی برخوردارند.

۶- بازیگرانی مورد نفوذ قرارمی‌گیرند که به راحتی حاضر به تسلیم و رفتار در راستای‌خواسته‌های بازیگران قدرتمند نشده‌اند و مسلم است که بازیگران قدرتمند برای به زانو درآوردن و تسلیم شدن این بازیگر تسلیم ناپذیر از ابزارهای مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... استفاده می‌کنند.

۷- تمرکز سناریوی نفوذ در قبال آن بازیگر تسلیم ناپذیر زمانی مطرح می‌شود که به کارگیری تمامی ابزارهای مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و... علیه او کارآمدی نداشته باشد.

۸- چون دشمن از ابتدای پیروزی انقلاب‌اسلامی تاکنون به طرق مختلف و با استفاده از ابزارهای گوناگون شامل؛ جنگ سخت، جنگ نرم، تحریم، ترور رهبران انقلاب و... نتوانسته نظام جمهوری‌اسلامی را تسلیم کند و از پای درآورد، به ناچار برسناریوی نفوذ متمرکز شده است و به همین دلیل از بستر برجام و افزایش تعاملات با ایران به تحقق سناریوی خود دل‌خوش کرده‌است:

« دشمن چو از هر حیلتی فروماند، سلسله دوستی بجنباند و آن‌گاه کارها کند که دشمنی نتواند. »

منابع و مآخذ

کتب :

*قرآن کریم، ترجمه: مهدی محیی‌الدین الهی قمشه‌ای، (۱۳۶۵)، تهران: انتشارات علمیه‌اسلامیه.

  1. استوری، جان،(۱۳۸۹)، مطالعات فرهنگی درباره فرهنگ عامه،ترجمه:حسین پاینده،چاپ دوم،تهران:آگه.
  2. آستین‌رنی، (۱۳۷۴)،حکومت،آشنایی باعلم‌سیاست،ترجمه:لیلاسازگار، تهران: مرکزنشردانشگاهی.
  3. بشیریه،حسین،(۱۳۸۵)، دیباچه‌ای برجامعه‌شناسی ایران (دوره جمهوری اسلامی)، چاپ چهارم، تهران: نگاه معاصر.
  4. بهمنی،محمدمسعودوبهمنی،رضوانه،(۱۳۹۸)،رضایت وخشنودی خداونددر قرآن کریم وسخنان بزرگان، تهران: انتشارات آوای‌اندیشه.
  5. تاجیک‌رستمی، محمد، (۱۳۹۷)، «نفوذ»؛ پروژه برنامه‌ریزی شده نفوذ دشمن از دیدگاه مقام‌معظم‌رهبری، چاپ هشتم، قم: انتشارات شهیدکاظمی.
  6. توانایی، محمدحسین و علی‌محمدزاده، خلیل، (۱۳۸۳)، تکنیک‌های موفقیت و کامیابی، ج۲، چاپ: اول، تهران، اندیشه‌مهر.
  7. جمعی ازنویسندگان، (۱۳۹۵)، بررسی ابعاد پروژه نفوذ درجمهوری‌اسلامی‌ایران،چاپ دوم، تهران: مرکزچاپ نمایندگی ولی‌فقیه درسپاه.
  8. دژاکام،علی،(۱۳۸۸)،سایه‌سارولایت(منشور مطالبات مقام‌معظم‌رهبری از دانشگاه ودانشگاهیان)، ج۶، چاپ اول، قم: معاونت پژوهشی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، دفتر نشر معارف.
  9. دولتی، مجتبی، (۱۳۹۷)، نفوذ در پسابرجام، تهران: انتشارات مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت.
  10. سعیدی‌شاهرودی، علی و وطن‌دوست، غلامرضا و رستمی‌محمدصادق، گل‌سرخ‌حق، محسن، (۱۴۰۰)، نفوذ استراتژیک دشمن، تهران: انتشارات دانشگاه عالی دفاع ملی تهران.
  11. عالم، عبدالرحمن، (۱۳۸۵)، بنیادهای علم سیاست، چاپ چهاردهم، تهران: نشر نی.
  12. علمداری، شهرام، (۱۳۸۶)، ناتوی‌فرهنگی و روش مقابله با آن، چاپ سوم، تهران: رضویه.
  13. عمید، حسن،(۱۳۴۲)، فرهنگ فارسی عمید، چاپ اول، تهران: انتشارات امیرکبیر.
  14. غفاری،مصطفی،(۱۳۹۸)،ازنیمه‌خرداد،ج۱،چاپ‌دوم،تهران:مؤسسه‌پژوهشی‌فرهنگی انقلاب‌اسلامی، دفتر حفظ و نشر آثارحضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای، انتشارات انقلاب اسلامی، نهضت نرم افزاری.
  15. فروغی‌جهرمی، محمدقاسم، (۱۳۹۶)، فرهنگ، نظام‌فرهنگی، تولیدات‌فرهنگی "رهنمودها- راهبردها- راهکارها" «بیانات مقام‌معظم‌رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای»، چاپ اول، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اداره روابط عمومی و انتشارات.
  16. فرهادی، علی، خدایی، رضا، خادم‌قیق، امیرهوشنگ، (۱۴۰۰)، سناریوهای نفوذ نرم، چاپ اول، تهران: مرکز انتشارات راهبردی نهاجا.
  17. فوران، جان، (۱۳۷۷)، مقاومت شکننده، تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا سال‌های پس از انقلاب اسلامی، ترجمه: احمد تدین، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا.
  18. قاسمی، فرهاد، (۱۳۹۱)، اصول روابط بین الملل، چاپ چهارم، تهران: نشر میزان.
  19. مشیرزاده، حمیرا، (۱۳۹۲)، تحولات در نظریه‌های روابط بین الملل، چاپ هشتم، تهران: سمت.
  20. مطهری، رضا، (۱۳۹۶)، نفوذ (ابعاد، ابزارها و موانع‌نفوذ دشمن‌ازدیدگاه‌رهبرمعظم‌انقلاب)، تهران: انتشارات‌عاصم.
  21. معین، محمد،(۱۳۸۶)، فرهنگ معین، چاپ سوم، تهران: زرین.
  22. مؤسسه علمی‌فرهنگی طلیعه منطق‌، (۱۳۸۰)، اخلاص در کار، چاپ اول، قم: انتشارات وثوق.
  23. نفیسی، علیرضا، اشعاری، محسن، طهماسبی، سعید، (۱۴۰۰)، تلنگربرای‌ایران: مطالعات‌موردی سیاست‌گذاری تغییر رفتار درایران وجهان، چاپ اول، تهران: انتشارات میلکان.
  24. الوانی، سیدمهدی، (۱۳۸۶)، مدیریت عمومی، چاپ سی ویکم، تهران: نی.
  25. هالستی، کی‌جی، (۱۳۷۳)، مبانی تحلیل سیاست بین الملل، ترجمه: بهرام مستقیمی و مسعود طارم سری، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امورخارجه.

مقالات پژوهشی :

  1. ابراهیمی، خدایار، (۱۳۹۴)، «نفوذفرهنگی زمینه‌ساز سلطه همه‌جانبه دشمن؛ باتأکید بر خودباختگی فرهنگی در اندیشه امام و رهبری»، نشریه مطالعات عملیات روانی، دوره یازدهم، شماره ۴۳ .
  2. احمدی، علی، (۱۳۹۶)، «احزاب سیاسی در اندیشه امام‌خمینی»، پرتال پژوهشی تنظیم ونشر آثارامام‌خمینی (رحمه‌الله‌علیه)، کدمطلب: ۱۵۳۸۱۳ .
  3. جوانبخت، مارال، روستایی، زینب، رضائی، احسان، (۱۳۹۷)، «نفوذ و اقسام آن در منظومه فکری امام خامنه‌ای»، نشریه پژوهش ملل، دوره دوازدهم، شماره ۳۹ .
  4. چهاردولی، عباس و هرمزی‌زاده، ایمان، (۱۳۹۸)، «ارائه مدل مناسب مدیریت‌جهادی مبتنی برتفکربسیجی»، فصلنامه مطالعات‌راهبردی بسیج، دوره بیست‌ودوم، شماره۸۴ .
  5. سعیدی، روح‌الامین و مقدم‌فر، حمیدرضا، (۱۳۹۳)، «منابع قدرت نرم جمهوری‌اسلامی‌ایران»، مطالعات قدرت‌نرم، سال چهارم، شماره یازدهم.
  6. شمسینی‌غیاثوند، حسن، (۱۳۸۷)، «مجلس وائتلاف‌هایش»، زمانه، دوره هشتم، شماره ۷۸ .
  7. طالعی‌حور، رهبر و بهرامی، رستم، (۱۳۹۶)،«راهبرد نفوذ ایالات متحده آمریکا وتأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری‌اسلامی‌ایران (باتاکیدبردیدگاه مقام‌معظم‌رهبری)»، مطالعات‌انقلاب‌اسلامی، دوره چهاردهم، شماره ۴۸ .
  8. عیوضی، محمدرحیم، (۱۴۰۰)، «جمهوری‌اسلامی و سناریوی آینده معطوف به قدرت آمریکا»، مطالعات راهبردی آمریکا، سال دوم، شماره پنجم.
  9. غفاری‌نسب، اسفندیار و مساوات، سیدابراهیم و قاسمی‌نژاد، محمدعلی وعلایی، احمد، (۱۳۹۵)، «بررسی جامعه‌شناختی عوامل اجتماعی-فرهنگی مؤثر برهویت ملی»، فصلنامه‌ مطالعات توسعه‌ی اجتماعی-فرهنگی، دوره‌ی چهارم، شماره۴.
  10. فرهادی، محمد، (۱۳۸۱)، «بررسی و تحلیل بسیج از دیدگاه مقام‌ معظم ‌رهبری حضرت‌آیت ‌الله ‌خامنه‌ای (مدظله‌العالی)»، مطالعات بسیج، دوره دوم، شماره ۱۶.
  11. فضائلی، مهدی، خبرگزاری فارس، ۲۷/۸/۱۳۹۴، کدخبر: ۱۳۹۴۰۸۲۷۰۰۰۴۴۴ .
  12. کافی، سعید، (۱۳۹۴)، «بررسی تأثیر اشاعه‌فرهنگ‌بسیجی در مقابله با هژمونی آمریکا در سوریه در راستای پدافند غیرعامل»، نشریه مدیریت و پژوهش‌های دفاعی، دوره چهاردهم، شماره ۷۹ .
  13. لطفی‌مرزناکی، رحمان، (۱۳۹۷)، «مجموعه مقاله‌های نفوذ و مقابله با آن در اندیشه امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی)»، ج۱، سازمان عقیدتی‌سیاسی وزارت‌دفاع وپشتیبانی نیروهای مسلح، دبیرخانه دائمی تبیین اندیشه دفاعی امام‌خامنه‌ای (مدظله‌العالی)، همایش تبیین اندیشه‌های دفاعی امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی)، تهران: انتشارات دفاع، دوره چهارم.
  14. نای، جوزف،(۱۳۸۲)، «قدرت نرم»، ترجمه: محمدحسینی مقدم، فصلنامه راهبرد، شماره ۲۹.
  15. ورعی،سیدجواد، (۱۳۸۵)، «جمهوریت و اسلامیت ازدیدگاه امام‌خمینی وقانون‌اساسی»، حکومت اسلامی، سال یازدهم، شماره یک.

پی نوشت ها:

[۱]. کارشناسی ارشد تفسیر و علوم قرآن (سطح سه، تهران: مؤسسه آموزش عالی حوزوی حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام) (yazahra۰۳۱۳@yahoo.com)

[۲]. یا مَعشَرَ الجِنِّ وَ الانسِ اِنِ استَطَعتُم أَن تَنفُذوا

[۳]. نفذ الشیءُ من الشیء

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha