زهرا نجاتی، پژوهشگر و عضو تحریریه مجتهده امین، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، عنوان کرد: وقتی راجع به آسیب شناسی خانوادهها و زوجین صحبت میکنیم، ذهن اغلب ما سمت آموزش مهارتهای همسرداری میرود: چطور صحبت کنیم؟ چطور دلبری کنیم؟! اما کمتر به این موضوع میاندیشیم که آیا با این جدالهایی که بر سر حقوق زن و مرد و یا زنسالاری، در جامعه داشتهایم، آیا توانستهایم به زن و مرد در جامعه و خانواده؛ جایگاه و اهمیت درست و به اندازه ببخشیم؟
وی ادامه داد: به نظر میرسد در شرایط کنونی، پاسخ این سوال منفی است. این موضوع در کنار بیبند و باری، نبود سواد رسانه و وجود آسیبهای آن، باعث معضلات بزرگی در خانوادهها و ایجاد فروپاشی داخلی یا خارجی در آنها شده است.
این پژوهشگر افزود: باید گفت اغلب جامعه ما، به شکل ساده انگارانهای تحت تأثیر بازی فمنیسم قرار گرفتهایم و به عناوین مختلف، در آن نقش ایفا میکنیم. یکی از سادهترین مثالها، اعتقاد به تساوی بین زن و مرد در خانواده است. موضوعی که اگرچه در خوانشهای اشتباه از دین هم، قابل برداشت است؛ اما به شدت در نصوص صریح دینی با آن مخالفت شده است.
وی با اشاره به آیه ۳۴ سوره نساء«الرجال قوامون علی النسا بما فضل الله بعضهم علی بعض» و آیه ۵۵ سوره مریم «وکان یامر اهله بالصلوه و الزکات» اظهار کرد: در قرآنکریم، با صراحت از قوامیت مرد بر زن، سخن گفته شده و درکنار توصیههای اخلاقی به مرد، در رعایت حق زن و مهربانی با او، وظیفه رسیدگی اقتصادی و حتی وظیفه ریاست خانواده، بر دوش مرد گذاشته شده و مرد به عنوان پشتیبان زن و قوام بخش خانواده دانسته شده است.
نجاتی با اشاره به ماجرای معروف تقسیم وظایف توسط پیامبر بین حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) گفت: همانطور که در سیره اهل بیت (ع) وظایف بیرون خانه و ریاست بر روابط خانواده بر دوش مرد و رسیدگی به فرزندان و امور مدیریت منزل بر دوش زن گذاشته شده است.
وی افزود: در جامعه امروزی به اسم تساوی، وظایف اقتصادی، خانه داری، کار در بیرون، بر دوش زن گذاشته شده و از زن که آرامبخش خانواده بوده، موجودی مضطرب و دائما نگران، ساختهایم، در حالی که اگر وظایف مدیریت در بخشهای سیستمی خانواده؛ مانند رسم خطوط قرمز در خانواده، تنظیم قوانین رفت و آمد، تربیتی، غیرت ورزی و..، روی دوش مرد باشد و زن در کنار و پشت به پشت مرد، بر اساس قوانین گذاشته شده، فرزندان را مدیریت کند، در کنار این همه، اقتدار بخشی به مرد صورت گرفته و مردان هم مورد آموزشهای مهارتی قرار بگیرند و کم کم از فرزندسالاری و زن سالاری به سمت نه مردسالاری که مدیریت و اقتدار مرد حرکت کنیم؛ ناخودآگاه مردان ما مقتدرتر، غیرتورزتر، موثرتر، دغدغهمندتر و زنان ما سبکبارتر و دورتر از مناصب، احساسات و وظایف مردانه خواهند بود.
این پژوهشگر یادآور شد: بدیهی است در چنین خانوادههایی، تربیت فرزند، بسیار موفقتر، صورت خواهد گرفت. حواسمان باشد تا زمانیکه جایگاه زن و مرد، به جایگاه صحیح و اصولی برنگردد، آموزش مهارتها، شکل صوری خواهد داشت و باید گفت:«خانه از پای بست ویران است، خواجه در فکر نقش ایوان است»